فیلم های دنیای سینمایی مارول

غم انگیزترین صحنه‌ها در فیلم های دنیای سینمایی مارول

از فداکاری‌ها تا اشک‌های پیتر

1%
  • 0/10
غم انگیزترین صحنه‌ها در فیلم های دنیای سینمایی مارول ۵ ۲۰ مهر ۱۴۰۱ مقالات جانبی (سینمایی) کپی لینک

در این مطلب قصد داریم تا سراغ غم انگیزترین صحنه‌ها در فیلم های دنیای سینمایی مارول – MCU برویم که در قالب ویدیوهای کوتاه با زیرنویس فارسی برای شما آماده شده‌اند.

حدودا ۱۵ سال است که با دنیای سینمایی مارول و آثار مختلف آن، روایت جهانی ابرقهرمانی و خاص را دنبال می‌کنیم که در آن، شخصیت‌های مختلف داستان‌ها و ماجراجویی‌هایی را برای به تصویر کشیدن دارند. دنیای مارول برای طرفداران همیشه پیامی از امید و نشاط داشته تا بیننده با دنبال کردن روایت‌های ابرقهرمانان، بداند که خوب بودن و خوبی کردن، می‌تواند زندگی هرکسی را زیبا کند؛ حتی اگر قدرت‌های خاصی ندارید و مثل من یک انسان معمولی هستید!

با این وجود جدای از اینکه بسیاری از آثار دنیای سینمایی مارول سعی داشته‌اند تا خنده را به لب‌های ما هدیه دهند، صحنه‌هایی در فیلم‌های آن وجود دارد که باعث می‌شوند تا بیننده نیز در غم شخصیت‌های داستان شریک شود. در واقع این سکانس‌ها به بسیاری از داستان‌های دنیای سینمایی مارول معنا می‌دهند و در اکثر مواقع، مسیر شخصیت‌ها را به جهتی دیگر می‌کشانند.

در ادامه می‌توانید شاهد برخی از صحنه‌های غم انگیز در فیلم های دنیای سینمایی مارول باشید، اما بدانید که هیچ رتبه‌بندی بین این موارد ویدیوهایی که با زیرنویس در اختیار شما قرار داده شده‌اند وجود ندارد.

نمی‌خوام برم.. آقای استارک نمی‌خوام برم!

فیلم Avengers: Infinity War

پیتر پارکر (Peter Parker) یا همان مرد عنکبوتی از سال ۲۰۱۵ وارد دنیای سینمایی مارول شد و تام هالند (Tom Holland) نقش آن را بازی کرد و مورد استقبال طرفداران قرار گرفت. با این حال، استودیو مارول پس از ورود عنکبوتی در فیلم Captain America: Civil War اولین فیلم اسپایدرمن در دنیای MCU را با عنوان Homecoming منتشر کرد و پس از آن، فیلم دیگری با عنوان Far From Home اکران شد؛ در حالی که پایان داستان، مستقیما اشاره به دنباله بعدی سری Spider-Man داشت.

فیلم Spider-Man: No Way Home سال گذشته به عنوان بخشی از فاز چهارم دنیای سینمایی مارول اکران شد. اثری که توانست به شدت طرفداران را هیجان‌زده کند و این کار را به واسطه حضور سه مرد عنکبوتی در کنار همدیگر انجام داد. اما نکته قابل توجه اینجاست که هرکدام از پیتر پارکرهای داخل فیلم، رنجی را تحمل کرده بودند که آن هم از دست دادن عزیزانشان بود؛ موردی که در No Way Home پیتر پارکر MCU هم آن را با از دست دادن عمه می (May) تجربه کرد و سپس از شدت خشم، قصد داشت تا تمامی شخصیت‌های ابرشروری که وارد دنیای او شده بودند را به لحظه مرگشان بفرستد.

در همین حال نیز دوستان پیتر پیش رفتند و در این لحظه، شاهد یکی از تلخ‌ترین سکانس‌ها در یکی از فیلم های دنیای سینمایی مارول بودیم؛ جایی که پیتر درمانده و خسته در آغوش دوستانش گریه می‌کند و سپس با دو مرد عنکبوتی دیگر از نسل‌های قبل که از جهان دیگری آمده‌اند مواجه می‌شود. با این حال در اوج نا امیدی پیتر، دو مرد عنکبوتی اندرو گارفیلد (Andrew Garfield) و توبی مگوایر (Tobey Maguire) از تجربه شخصی خود برای او می‌گویند تا آرام شود؛ در حالی که جمله معروفی که هر سه آن‌ها از عمو بن (Ben) و عمه می شنیده بودند را به یاد می‌آورند: «داشتن قدرتی بزرگ، مسئولیت‌های بزرگی را به همراه خواهد داشت..».

صحنه مرگ ناتاشا رومانوف

فیلم Avengers: Endgame

ناتاشا رومانوف (Natasha Romanoff) یکی از مهم‌ترین شخصیت‌هایی بود که عضو گروه اصلی انتقام جویان در دنیای سینمایی مارول بوده و صحنه‌های اکشن و جذاب بسیاری را از او دیده‌ایم. با این وجود، هرقدر که شخصیت بلک ویدو (Black Widow) در فیلم‌های سه فاز اول دنیای سینمایی مارول به عنوان یک سرباز با پیشینه ناشناخته و عجیب دیده می‌شد، اما نهایتا در فیلم Black Widow بیشتر با او آشنا شدیم و فهمیدیم که چطور همراه با خواهر کوچکش تبدیل به یک بیوه سیاه شده است.

با این وجود، در فیلم Avengers: Endgame یکی از فداکاری‌هایی که برای نجات مردم ناپدید شده جهان انجام شد، متعلق به رومانوف بود؛ آن هم زمانی که او در ورمیر (Vormir) برای به دست آوردن سنگ روح خود را قربانی کرد. کلینت بارتون (Clint Barton) در این صحنه‌ها خیلی سعی کرد تا جلوی او را بگیرد، اما ناتاشا می‌دانست که او خانواده و فرزندانی دارد که باید از آن‌ها مراقبت کند. به همین دلیل نیز پیش از آنکه کلینت خودش را به پایین پرتاب کند، او خودش را قربانی کرد.

من یکبار تقدیرم را نادیده گرفتم، دیگر این کار را نمی‌کنم!

فیلم: Avengers: Endgame

پیش از آنکه ناتاشا رومانوف خودش را در ورمیر در یک خط زمانی دیگر فدا کند، در جهان اصلی دنیای سینمایی مارول، تانوس (Thanos) دخترش را به این پرتگاه برده بود تا سنگ روح را به دست آورد. در این صحنه شخصیت رد اسکال (Red Skull) به تانوس می‌گوید که برای به دست آوردن سنگ روح، باید کسی را از دست بدهی که عاشق او هستی؛ به همین ترتیب نیز ناگهان تایتان بنفش شروع به اشک ریختن می‌کند، در حالی که به گامورا (Gamora) نگاه می‌کند.

گامورا دخترخوانده تانوس بود که از همان دوران کودکی پیش این تایتان زندگی می‌کرده و در این سکانس، خودش هم باور نمی‌کند که تانوس در این حد او را دوست داشته است! با این وجود تانوس با بی رحمی او را فدا می‌کند تا به هدف بزرگ‌ترش برسد؛ هدفی که پاک کردن نیمی از جمعیت کل جهان بود.

من مرد آهنی هستم..

Avengers: Endgame

شاید بتوان گفت که غم‌انگیزترین صحنه بین در فیلم های دنیای سینمایی مارول لحظه فداکاری تونی استارک (Tony Stark) بود. مرد آهنی (Iron Man) که مدت‌ها در سه فاز اول دنیای سینمایی مارول او را در آثار مختلف دیده بودیم، بارها خودش هم گفته بود که قصد دارد تا به هر طریقی از این جهان و زمین دفاع کند. حتی پروژه اولتران (Ultron) هم با اینکه با شکست مواجه شد، اما پیشنهاد او برای ایمن نگه داشتن زمین بود.

با این وجود، او همیشه می‌گفت که بین این ابرسربازها و خدایانی که در جهان وجود دارند، او فقط یک انسان با چند تکه فلز است؛ چیزی که ثابت می‌کرد تا چه حد استارک به یک انسان عادی نزدیک‌تر است تا یک ابرقهرمانی که قدرت‌های عجیب و غریب دارد. با این حال بالاخره پس از اینکه او هربار در تمامی آثار سری Avengers تا پای مرگ رفته بود، بالاخره در فیلم Avengers: Endgame خودش را با بشکن معروف با شش سنگ ابدیت فدا کرد. او یک انسان بود، به همین دلیل نیز توان مقاومت در برابر قدرت شش سنگ ابدیت را نداشت.

استارک در این فیلم صاحب فرزند شده بود و پیش از آنکه ماموریت نجات نیمه پاک شده را شروع کند، در یک کلبه کوچک کنار خانواده‌اش زندگی می‌کرد؛ آرامشی که همیشه به دنبالش بود و در مرگ آن را پیدا کرد.

دردی که عنکبوتی‌ها می‌دانند

فیلم Spider-Man: No Way Home

اگر مرگ تونی استارک از غم‌انگیزترین صحنه‌ها در فیلم های دنیای سینمایی مارول باشد که اشک بیننده را درمی‌آورد، صحبت‌های سه مرد عنکبوتی در No Way Home عملا همان نقطه‌ای است که طرفداران سری فیلم‌های اسپایدرمن ناچار به گریه کردن خواهند شد!

در واقع این صحنه لحظه‌ای است که مردم به مرد عنکبوتی پشت کرده‌اند و او عمه می (May) خود را از دست داده است؛ کسی که مثل مادرش او را بزرگ کرده بود و پس از عمو بن (Ben)، تنها خانواده‌ای بود که او به رسمیت داشت. با این وجود وقتی پیتر پارکر (Peter Parker) سعی می‌کند تا با این اتفاقات کنار بیاید، اخبار رسمی او را دشمن اصلی اعلام می‌کند؛ اوج بی‌رحمی در حق یک جوان!

به همین خاطر هم پیتر بالای یک خانه شروع به گریه کردن می‌کند و می‌داند که همه چیز خود را از دست داده است. او باور دارد که عمه می به خاطر هیچ چیز کشته شده و جان عزیزترین کسی که داشت در اوج بی‌گناهی و ناعدالتی گرفته شده است. این در حالی است که پیتر پارکرهای دیگر از جهان موازی در این لحظه جلوی او حاضر می‌شوند و در کنار دوستان او، به پیتر ۶۱۶ ثابت می‌کنند که آن‌ها هم عزیزانی را از دست داده‌اند و مرگ عمه می بی‌دلیل نبوده است.

حواست نبود نه؟!

فیلم Avengers: Age of Ultron

شخصیت کویک سیلور (Quick Silver) در دنیای سینمایی مارول به طرز متفاوتی نسبت به آنچه که در فیلم‌های سری X-Men دیده بودیم معرفی شد و در اینجا درست مثل داستان‌های کمیک بوکی، برادر شخصیت واندا ماکسیموف (Wanda Maximoff) بود. با این حال در همان فیلمی که او معرفی شد، جانش هم گرفته شد که رسما یک اتفاق ناگوار و ناراحت‌کننده، برای بیننده‌ای بود که تازه با شخصیت آن آشنا شده است.

در واقع پیترو (Pietro) در فیلم Avengers: Age of Ultron به همراه خواهرش واندا، ابتدا در کنار اولتران ایستاده بودند تا به هدفش برسد، اما طولی نکشید تا پس از فهمیدن نقشه او برای نابودی زمین، به او پشت کرده و سراغ انتقام جویان بروند. با این حال درست وقتی که آن‌ها در حال نجات مردم شهر برای فرار کردن از دست ربات‌های اولتران بودند، پیترو برای گرفتن گلوله‌هایی که به سمت افراد بی‌گناه شلیک می‌شد خودش را فدا کرد؛ یک مرگ غم‌انگیز که خشم واندا را برای انتقام به دنبال داشت.

نجات عشق

فیلم The Amazing Spider-Man 2 – No Way Home

این مورد در بین فیلم های دنیای سینمایی مارول نیست و متعلق به The Amazing Spider-Man 2 است؛ البته اگر پس از حضور مرد عنکبوتی اندرو گارفیلد (Andrew Garfield) در فیلم No Way Home، آن را بخشی از MCU نمی‌دانید.

در این فیلم پیتر پارکر با اینکه در اثر قبلی به گفته پدر گوئن (Gwen) از او جدا شده بود، مجددا سعی می‌کند تا به او نزدیک شود و عشقش را دنبال کند. اما متاسفانه پسر نورمن آزبورن (Norman Osborn) در حال مردن است و به خون مرد عنکبوتی برای زنده ماندن نیاز دارد؛ موردی که می‌تواند به جای نجات یک فرد، به مرگ یا حتی تبدیل شدن او به موجودی پلید ختم شود. به همین دلیل نیز پیتر به او خون نمی‌دهد و در نتیجه، هری آزبورن (Harry Osborn) سعی می‌کند تا با آزاد کردن شخصیت الکترو (Electro) از آزمایشگاه کمپانی آزکورپ (Oscorp)، به دنبال روش دیگری برای درمان خود باشد.

در این راه نیز هری مرد عنکبوتی را دشمن خود می‌بیند و به همین دلیل نیز سعی می‌کند تا او را بکشد. این در حالی است که پیتر پارکر حین مبارزه با هری و الکترو، ناگهان گوئن را که به کمکش آمده می‌بیند و از او می‌خواهد که هر چه سریع‌تر برود. این در حالی است که هری گوئن را از بالای ساختمان به پایین پرتاب می‌کند و پیتر به اشتباه به سمت او یک تار پرتاب می‌کند؛ کاری که در نهایت از زمین خوردن گوئن جلوگیری می‌کند، اما به دلیل فشار وارد شده باعث شکسته شدن گردنش می‌شود.

این اشتباه باعث شده تا پیتر پارکر اندرو گارفیلد در جهان خود سال‌های سال با غم و خشم زندگی کند و هرگز خود را نبخشد، در حالی که وقتی یک صحنه مشابه در No Way Home انجام شد، اینبار او دیگر اشتباه قبلی را تکرار نکرد و معشوقه خودش در جهانی دیگر را نجات داد. وقتی پیتر ام جی را نجات می‌دهد، او خوشحال است که معشوقه یک پیتر پارکر دیگر را نجات داده، اما در عین حال به ناچار گریه می‌کند؛ اشکی که برای شکست در نجات گوئن و از دست دادن همیشگی او ریخته می‌شود.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
guest

5 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments