اسکارلت ویچ - Scarlet Witch

اسکارلت ویچ کیست و کجای دنیای مارول قرار دارد؟

از جنگیدن کنار انتقامجویان تا تبدیل شدن به تهدیدی بالقوه

1%
  • 0/10
اسکارلت ویچ کیست و کجای دنیای مارول قرار دارد؟ ۲ ۰۹ بهمن ۱۳۹۹ مقالات جانبی (تلویزیون) کپی لینک

در این قسمت سری مقاله‌های جامع وب سایت سرگرمی به سراغ اسکارلت ویچ رفته و اطلاعات مهمی که پیرامون این شخصیت داریم را مرور می‌کنیم.

اگر از علاقه‌مندان به آثار ابرقهرمانی اعم از کمیک بوک یا فیلم و سریال باشید، بدون شک نام اسکارلت ویچ یا واندا ماکسیموف را شنیده‌اید. او و برادرش کوئیک‌سیلور در ابتدا ابرشرورهای کمیک بوک‌های مارول بودند اما به مرور زمان و در نتیجه‌ی اتفاقاتی، به جمع انتقامجویان پیوسته و در جبهه‌ی خیر به جنگیدن پرداختند. قابلیت‌های کوئیک‌سیلور تنها در یک مورد، یعنی سرعت بسیار زیاد خلاصه می‌شود اما واندا به واسطه‌ی مهارتش در کنترل جادو قادر به انجام کارهای مختلفی است. او حتی از دید بسیاری از مخاطبان و کارشناسان یکی از قوی‌ترین شخصیت‌های حاضر در کمیک بوک‌های مارول به شمار می‌رود.

مارول قصد داشت با اکران Black Widow در مه سال گذشته‌ی میلادی فاز چهارم دنیای سینمایی خود را به صورت رسمی آغاز کرده و روایت داستان را با پخش The Falcon and The Winter Soldier از دیزنی پلاس ادامه دارد. با این حال، ویروس کرونا به یک بحران جهانی تبدیل شد و مارول را به تغییر در برنامه‌ریزی‌های خود مجبور کرد. با رخ دادن تغییرها، فیلم اختصاصی ناتاشا رومانوف و سریال مشترک سم ویلسون و باکی بارنز به مدت چند ماه تاخیر خوردند. WandaVision هم لقب آغازگر فاز چهارم را از آن خود کرد؛ سریالی که پخش آن از چند وقت پیش آغاز شد و هم اکنون سه قسمت از فصل اول آن در دسترس قرار دارد.

به مناسبت آغاز پخش سریال WandaVision از سرویس استریم دیزنی پلاس تصمیم گرفتیم سرگذشت اسکارلت ویچ در صفحات کمیک بوک‌ها و پرده‌ی نقره‌ای سینما را مرور کرده و همچنین نگاهی به قابلیت‌های او داشته باشیم. در ادامه با ما همراه باشید.

فهرست مطالب

خلقت

اسکارلت ویچ و کوئیک‌سیلور، یک خواهر و برادر دوقلو بوده و نخستین بار در شماره‌ی چهار X-Men (مارس ۱۹۶۴ میلادی) معرفی شدند. این دو توسط استن لی و جک کربی خلق شده و به عنوان ابرشرورها شناخته می‌شوند.

اسکارلت ویچ، زنی آرام و متواضع بوده و معمولا لباسی را به تن دارد که از لحاظ طراحی به لباس شنای زنان شباهت دارد. او همچنین دستکش، بوت‌هایی کوتاه، نوعی مقنعه و شنل می‌پوشد. در ضمن، رنگ تمامی لباس‌هایی که انتخاب می‌کند قرمز هستند.

استن لی در یک برهه تصمیم گرفته بود دو ابرشرور خلق کند که از لحاظ سرگذشت به مرد عنکبوتی شباهت داشته و مانند او به صورت ناخواسته در مسیری که قدم می‌گذارند قرار گرفته باشند. اتخاذ چنین تصمیمی، به خلق واندا و پیترو ماکسیموف منجر شد.

سرگذشت در کمیک بوک‌ها

در این بخش سرگذشت اسکارلت ویچ در صفحات کمیک بوک را مرور می‌کنیم.

تولد

مگدا در حالی که باردار است از همسر خود، مگنیتو فرار کرده و در کوه ونداگور واقع در کشور ترنسیا (یک کشور خیالی در اروپا) مخفی می‌شود. به طور دقیق‌تر، او به خانه‌ی های اوولوشنری می‌رود. مگدا در آنجا دوقلو به دنیا می‌آورد: یک دختر و یک پسر. چتون که یک خدای قدیمی به شمار می‌رود، در هنگام تولد نه تنها جهش‌هایی را در بدن دختر به وجود آورد، بلکه قابلیت استفاده از جادو را هم به او داد. هدف از انجام چنین کاری، تبدیل کردن این دختر به یک گذرگاه بود تا بتواند از او برای ورود به زمین استفاده کند. مگدا که می‌ترسید مگنیتو از وجود فرزندانش باخبر شده و به ونداگور بیاید، آنجا را ترک می‌کند اما طی اتفاقی کشته می‌شود. در پی این اتفاق، بووا وظیفه‌ی مراقبت از نوزادان را بر عهده می‌گیرد. او مدتی پس از اینکه وظیفه‌ی مراقبت از کودکان را بر عهده گرفت، پیش میس آمریکا می‌رود تا به او در به دنیا آمدن نخستین فرزندش کمک کند اما نوزاد مرده به دنیا آمده و میس آمریکا هم در جریان تولد جان خود را از دست می‌دهد. بوا ماجرا را برای ویزر (Whizzer) همسر میس آمریکا توضیح داده و همچنین تاکید می‌کند دو نوزادی که همراه دارد، فرزندان خودش هستند. با این حال، تصمیم به فرار می‌گیرد؛ زیرا احتمال می‌دهد ویزر در اثر مرگ همسر و فرزندش دست به اقدام غیرمنتظره‌ای بزند.

در پی این اتفاقات، های اوولوشنری تصمیم می‌گیرد سرپرستی نوزادان را به جانگو و ماریا ماکسیموف ‌بسپارد که از مردم کولی بودند. آن‌ها هم نام دختر و پسر را به ترتیب واندا و پیترو گذاشتند. پس از اینکه جانگو یک تکه نان را از روستاییان می‌دزد تا به خانواده‌ی گرسنه‌اش بدهد، ساکنان روستا خشمگین شده و محل زندگی کولی‌ها را به آتش کشیده و باعث مرگ ماریا می‌شوند. در جریان این اتفاقات، پیترو موفق می‌شود خواهرش را نجات داده و سپس سفری به دور اروپا را آغاز می‌کنند. دوران کودکی واندا و پیترو به قدری برایشان تلخ است که آن‌ها را به یاد نمی‌آورند. بعد از اینکه واندا از قدرت‌هایش برای نجات یک کودک استفاده کرد، تحت تعقیب گروهی از اوباش قرار گرفتند. نهایتا، مگنیتو سر رسید و آن‌ها را نجات می‌دهد. البته اریک لنشر (نام دیگر مگنیتو) اطلاعی از ارتباطش با واندا و پیترو ندارد. او، خواهر و برادر دوقلو را در انجمن جهش‌یافتگان شرور (Brotherhood of Evil Mutants) استخدام می‌کند؛ گروهی که چند باری به نبرد با مردان ایکس پرداخت. پس از اینکه مگنیتو توسط یک موجود کهکشانی به نام استرنجر ربوده می‌شود، گروه منحل شده و دوقلوها هم جدایی خود را اعلام می‌کنند. آن‌ها همچنین می‌گویند با عضویت در گروه و انجام خواسته‌های لنشر، دینشان را به او ادا کرده‌اند.

انتقامجویان

آرتورکی از انتقامجویان

مدت کوتاهی پس از اینکه مگنیتو ربوده شد، کوئیک‌سیلور و اسکارلت ویچ به انتقامجویان پیوستند. در جریان یک ماموریت علیه مگنیتو، واندا به اشتباه گلوله خورده و زخمی می‌شود. این اتفاق باعث می‌شود دیدگاه دوقلوها تغییر کرده و بار دیگر به متحدی برای اریک لنشر تبدیل شوند. البته اتحادشان سرانجامی ندارد و پس از مدتی به جدایی ختم می‌شود. در حالی که زمان زیادی از جدایی نمی‌گذرد، کوئیک‌سیلور، اسکارلت ویچ و تعدادی دیگری از جهش‌یافتگان توسط سنتینل‌ها ربوده می‌شوند اما نهایتا مردان ایکس به کمکشان آمده و شرایط رهایی‌شان را فراهم کردند.

در حالی که مدت زیادی نمی‌گذرد، کوئیک‌سیلور سپس به سراغ انتقامجویان رفته و از آن‌ها درخواست کمک می‌کند؛ زیرا اسکارلت ویچ توسط آرکون دزدیده شده و به یک بُعد دیگر برده شده است. اعضای انتقامجویان با درخواست پیترو موافقت کرده، به سراغ آرکون رفته و نهایتا واندا را نجات می‌دهند. در پی این اتفاق، هر دویشان بار دیگر به گروه می‌پیوندند. در حالی که مدت زیادی از پیوستن دوباره نمی‌گذرد، اسکارلت عاشق ویژن می‌شود که در واقع یک ربات است؛ علاقه‌ای که به مرور زمان دوطرفه شده و به یک رابطه‌ی عاشقانه منجر می‌شود. البته این رابطه‌ی عاشقانه شروع چندان خوبی ندارد؛ زیرا کوئیک‌سیلور نمی‌تواند با این موضوع کنار بیاید که خواهرش عاشق یک ربات شده است. علاوه بر این، هاکای عاشق واندا بوده و می‌خواست دلش را به‌دست بیاورد. با وجود این موانع، اسکارلت و ویژن بدون چالش خاصی رابطه‌ی عاشقانه‌ی خود را ادامه داده و سرانجام ازدواج به صورت رسمی ازدواج می‌‌کنند.

اسکارلت ویچ تحت آموزش یک جادوگر واقعی به نام آگاتا هارکنس قرار گرفته و یاد می‌گیرد چطور کنترل بیشتری روی جادو داشته باشد. با گذشت مدت کوتاهی از این اتفاق، واندا و پیترو با رابرت فرانک (نام واقعی ویز) ملاقات می‌کنند. او با گذشت این همه سال همچنان اعتقاد دارد دوقلوهای ماکسیموف در واقع فرزندانش هستند اما پیدا شدن سر و کله‌ی جانگو باعث می‌شود حقیقت را بپذیرد: بووا به واندا می‌گوید نه جانگو و نه فرانک پدر واقعی‌اش نیستند. در همین حین، واندا به صورت موقت تحت کنترل چتون قرار می‌گیرد اما اسکارلت ویچ نهایتا موفق می‌شود آن را شکست داده و کنترل خودش را به دست بگیرد. در آن سوی ماجرا، مگنیتو به جستجو برای یافتن مگدا ادامه داده و در جریان تلاش‌هایش متوجه می‌شود پدر واندا و پیترو است. او به سرعت با دوقلوها ارتباط برقرار کرده و ماجرا را برایشان شرح می‌دهد. در پی این اتفاق، اسکارت ویچ به همراه ویژن از عضویت در انتقامجویان کناره‌گیری می‌کنند. او همچنین با وجود اینکه با یک ربات ازدواج کرده، باردار شده و یک دوقلو به نام‌های توماس و ویلیام را به دنیا می‌آورد. در ضمن، ویژن نهایتا به انتقامجویان ساحل غربی (West Coast Avengers) می‌پیوندد.

عاشق و معشوق، دوباره در کنار هم

ویژن طی اتفاقی غیرفعال شد. واندرمن وقتی خواست او را بازگرداند، به یک ربات بی‌احساس تبدیل کرد؛ زیرا خودش به واندا علاقه داشته و ترجیح می‌دهد با او وارد رابطه شود. مدتی بعد از این، دومین اتفاق تلخ برای جادوگر رخ می‌دهد. او متوجه می‌شود فرزندانش در واقع تکه‌های گم شده‌ی یک موجود شیطانی به نام مستر پندمونیم هستند. پس از اینکه توماس و ویلیام جذب مستر پندمونیم شدند، اسکارلت در شرایط روحی نامناسبی قرار گرفت. از همین رو، آگاتا هارکنس خاطرات مربوط به فرزندان را از ذهنش حذف کرد تا او بتواند در جریان تقابل با این موجود شیطانی، قادر به شکست دادن و از بین بردن حالت فیزیکی‌اش باشد. در ادامه مشخص می‌شود قرار گرفتن تکه‌های روح مستر پندمونیم داخل بدن واندا و تبدیل شدنشان به توماس و ویلیام به صورت اتفاقی نبوده است. همه‌ی این اتفاق‌ها نقشه‌ی این موجود شیطانی بوده تا بدین طریق، بتواند نیرویی که داخل بدن واندا است را تصاحب کند. انتقامجویان نهایتا اسکارلت را از دست مستر پندمونیم نجات می‌دهند اما در جریان این اتفاق خاطرات مربوط به فرزندان بازمی‌گردد.

اقدامات مستر پندمونیم باعث شده انرژی موجود در بدن واندا ماکسیموف به شدت غیرقابل‌اعتماد و بدون ثبات شود. البته آگاتا هارکنس و دکتر استرنج موفق می‌شوند این مشکل را رفع کنند. پس از این اتفاق، او به عنوان رهبر انتقامجویان ساحل غربی انتخاب می‌شود. وقتی این گروه منحل شد، واندا رهبری گروهی جدید به نام فورس ورکس (Force Works) را بر عهده می‌گیرد. آن‌ها در اولین عملیاتشان واندر من را از دست داده و با یک ضربه‌ی روحی مواجه می‌شوند. آخرین عملیات این گروه شامل تقابل با کانگ فاتح می‌شود. با اتمام این علمیات، گروه متلاشی شده و اسکارلت ویچ و هاکای به تیم اصلی بازمی‌گردند.

ویژن و اسکارلت به مرور زمان رابطه‌ی خود را ترمیم کرده و به حالت قبل بازمی‌گردند. آن سپس به همراه تعداد دیگری از انتقامجویان در جریان تقابل با آنسلوت فداکاری می‌کنند؛ اقدامی که باعث می‌شود آن‌ها به مدت یکسال به دنیایی موازی انتقال داده شوند. ابرقهرمانان نهایتا به جهان اصلی بازمی‌گردندد. مدت کوتاهی پس از بازگشت، اسکارلت ویچ توسط یک جادوگر به نام مورگان لی فی ربوده می‌شود. او قصد دارد از قدرت‌های اسکارلت استفاده کرده و جهان را نابود کند. ویژن در جریان نبرد با لی فی به شدت زخمی می‌شود. در همین بین، واندا موفق می‌شود واندر من را به صورت موقت به زندگی بازگرداند. اسکارلت و واندر من تا زمانی که ویژن ترمیم شده و به حالت قبل بازگردد، در یک رابطه‌ی عاشقانه هستند. وقتی ویژن به حالت قبل بازگشت، واندا به رابطه‌ی خود با واندر من پایان داد و با معشوقه‌ی سابقه‌اش وارد رابطه شد. در ضمن، در همین حین او قدرتش را برای کنترل جادوی آشوب به دست می‌آورد.

اسکورپیو در جریان یک نبرد این-بیتیونر (In-Betweener) را به دو شخصیت نظم و آشوب تقسیم می‌کند. با رخ دادن این اتفاق، واندا از قدرتش استفاده کرده، دو شخصیت را کنار هم قرار داده و این موجود کهکشانی را به حالت قبل بازمی‌گرداند.

ایجاد جهانی جدید

اسکارلت ویچ
کمیک بوک House of M

واندا ماکسیموف می‌شنود وسپ خواسته‌ی او برای تبدیل شدن به مادر را به سخره می‌گیرد. این اتفاق باعث می‌شود خاطرات فرزندانش را به یاد آورده و غم وجودش را فرا بگیرد. به همین دلیل، سراغ دکتر دووم رفته و از او درخواست کمک می‌کند تا بتواند فرزندانش را به زندگی بازگرداند. آن‌ها برای اینکه چنین اتفاقی را عمل کنند، یک موجود کهکشانی و مرموز را احضار می‌کنند؛ موجودی که نهایتا با واندا ترکیب می‌شود. او که حالا تحت تاثیر موجود کهکشانی قرار دارد، کمپینی را راه می‌اندازد تا نظر مردم را نسبت به انتقامجویان تغییر داده و آن را گروهی ترسناک جلوه دهد؛ زیرا آن‌ها را مقصر مرگ فرزندانش می‌داند. در پی این اتفاق، ویژن نابود می‌شود، هاکای کشته می‌شود، اسکات لنگ هم برای مدتی ناپدید می‌شود (بعدها مشخص می‌شود نسخه‌ی آینده‌ی اسکارلت جان اسکات را نجات داده است). نهایتا دکتر استرنج موفق می‌شود اسکارلت را شکست دهد. در پی این اتفاق، مگنیتو به همراه واندا از صحنه‌ی نبرد فرار می‌کنند.

وقتی کوئیک‌سیلور متوجه می‌شود انتقامجویان و مردان ایکس به دنبال اسکارت ویچ هستند، خواهرش را متقاعد می‌کند تا از قدرت خود برای ساخت یک دنیای جدید استفاده کند؛ دنیایی که باب میل خودشان باشد. او از جادوی آشوب استفاده و جهان متفاوتی را خلق کرد؛ جهانی که در آن مرد عنکبوتی با گوئن استیسی و سایکلاس با اما فراست ازدواج کرده است. دکتر استرنج به یک روانشناس تبدیل شده و بسیاری از ابرقهرمانان محبوب آمریکایی در لیست جنایتکاران تحت تعقیب قرار گرفته‌اند. نکته‌ی جالب ماجرا اینجا است که هیچ یک از آن‌ها از تغییرات صورت‌ گرفته در زندگی‌شان مطلع نیستند. در این میان، جادوی آشوب به دلیل ماهیت ناپایدارش تاثیر متفاوتی روی ولورین می‌گذارد. این جادو به مرور زمان باعث می‌شود ولورین تمامی خاطرات گذشته را به یاد آورده و پی به هویت واقعی‌اش ببرد. او همچنین پی می‌برد برخلاف جهان واقعی، دیگر انسان‌ها حاکمان اصلی زمین نیستند و مگنیتو به‌همراه اعضای خانواده‌اش کنترل همه چیز را بدست گرفته‌ است.

ولورین به سراغ دیگر ابرقهرمانان رفته و آن‌ها را از واقعیت آگاه می‌کند. ابرقهرمانان یک گروه مقاومت تشکیل داده و مقابل اعضای House of M می‌استند. وقتی مگنیتو متوجه شد کوئیک‌سیلور چه کار کرده، او را کشت. هر چند، اسکارلت ویچ از قدرتش استفاده کرده و برادر خود را به زندگی بازمی‌گرداند. او که از اتفاق رخ داده به شدت خشمگین شده است، نبردی را علیه پدرش آغاز می‌کند؛ نبردی که باعث می‌شود ۹۰ درصد جمعیت جهش‌یافتگان از جمله مگنیتو و کوئیک‌سیلور قدرت خود را از دست دهند. با گذشت مدت کوتاهی از این اتفاق، بیست (Beast) و نسخه‌ی بازگشته از مرگ هاکای به ملاقات با اسکارلت می‌روند که حالا در ونداگور سکونت دارد. آن‌ها متوجه می‌شوند واندا هیچ یک از اتفاقات گذشته را به خاطر نمی‌آورد.

بازگشت به انتقامجویان

این بخش از سرگذشت اسکارلت ویچ به دو بخش تقسیم می‌شود که در ادامه به صورت جداگانه به آن‌ها می‌پردازیم.:

کمیک بوک جنگ‌های صلیبی کودکان

ویکان و اسپید که عضو انتقامجویان جوان بودند، در یک برهه‌ی زمانی گمان می‌کردند ارواح کودکان گم‌شده‌ی اسکارت ویچ هستند که در یک جسم جدید تناسخ پیدا کرده‌اند. مگنیتو و کوئیک‌سیلور که به قدرت‌های خود دست یافته بودند، همزمان با انتقامجویان فرایند جستجو را برای یافتن اسکارلت شروع کردند. آن‌ها نهایتا متوجه می‌شوند واندا در لتاتوریا (یک کشور خیالی در اروپا که دکتر دووم فرمانروایش است) بوده، فراموشی‌اش همچنان ادامه داشته و حالا با دکتر دووم نامزد شده است. آیرون لد خود را به محل درگیری رسانده، انتقامجویان و واندا را نجات داده و آن‌ها را به گذشته می‌فرستد. این اتفاق باعث می‌شود واندا حافظه‌ی خود را به دست بیاورد. او که دوباره غم را در تمام وجود خود حس می‌کند، سعی می‌کند جان خودش را بگیرد اما ویکان سر رسیده و می‌گوید پدر و برادرش زنده بوده و خودش هم در واقع یکی از فرزندان گم‌شده‌اش است. در پی این اتفاق، به سراغ دکتر دووم رفته و از او کمک می‌خواهد تا بتواند قدرت‌ها را به جهش‌یافتگان بازگرداند اما دکتر دووم از این فرصت استفاده کرده و قابلیت تغییر یا ساخت یک جهان جدید را می‌دزد. با رخ دادن این اتفاق، او به قدرت مطلق تبدیل می‌شود. هر چند، این شرایط دوام چندانی ندارد؛ زیرا اسکارلت و ویکان موفق می‌شوند قدرت را از او بگیرند. پس از این اتفاق، واندا تصمیم می‌گیرد به جای بازگشت به انتقامجویان روزها را به تنهایی پشت سر گذاشته و با خودش خلوت کند.

انتقامجویان علیه مردان ایکس

اسکارلت ویچ در جریان کمیک بوک‌های Avengers vs. X-Men به جمع انتقامجویان بازمی‌گردد. در صفحات ابتدایی این مجموعه، او تمایلی به عضویت دوباره در گروه ندارد اما میس مارول و اسپایدروومن موفق می‌شوند نظرش را تغییر دهند. این ابرقهرمانان همچنین با دیگر اعضای گروه صحبت می‌کنند تا با بازگشت واندا موافقت کنند اما ویژن تسلیم نمی‌شود. او واندا را مقصر بسیاری از اتفاقات دانسته و می‌گوید محل را ترک کند. میس مارول و آیرون من به دفاع از  واندا می‌پردازند اما دیگر اعضای گروه مخالف حضورش هستند. اگرچه ویژن همچنان به معشوقه‌ی سابق خود حس دارد اما ترجیح می‌هد دیگر کنارش نباشد. این اتفاق به شدت واندا را ناراحت کرده و باعث می‌شود اشک‌هایش سرازیر شود. میس مارول هم او را همراهی می‌کند تا جمع را ترک کند. با گذشت مدتی از این اتفاق، انتقامجویان به اوتوپیا (مرکز فرماندهی مردان ایکس که بخش عمده‌ی جمعیت جهش‌یافتگان را در خود جای داده است) می‌روند تا هوپ سامرز را نجات دهند اما در آستانه‌ی شکست قرار می‌گیرند؛ زیرا سایکلاپس به فینکس فورس متصل شده و قدرتش را از آن می‌گیرد. در چنین شرایطی، اسکارلت ویچ سر رسیده و هم‌تیمی‌های سابقش را نجات می‌دهد.

اگرچه واندا تحت تعقیب مردان ایکس قرار دارد، پیش انتقامجویان بازمی‌گردد که تعداد قابل‌توجهی از اعضای خود را از دست داده‌اند؛ اعضایی که حالا در اسارت مردان ایکس هستند. واندا از قدرت جادویی بسیار زیادی برخودار است. قدرت او در حدی قرار دارد که حتی فینیکس نمی‌تواند مقابلش بایستد. واندا و و هوپ نهایتا یک اتحاد تشکیل داده و سایکلاپس را شکست می‌دهند. در پی این اتفاق، فینیکس فورس بدن سایکلاپس را ترک کرده و وارد بدن هوپ می‌شود. هوپ و واندا سپس قدرت‌های خود را ترکیب کرده و با گفتن یک جمله، فینیکس فورس را به صورت کامل از بین می‌برند. این اتفاق باعث می‌شود تاثیر بسیاری از اقدامات واندا از بین برود. برای مثال، جهش‌یافتگان قدرت‌های خود را دوباره به‌دست می‌آورند.

انتقامجویان عجیب (Uncanny Avengers)

پس از پایان نبرد میان انتقامجویان و مردان ایکس، کاپیتان آمریکا از اسکارلت ویچ می‌خواهد به گروهی جدید بپیوندد که با حضور تعدادی از انتقامجویان قدیمی و همچنین مردان ایکس تشکیل شده است. اسکارلت پس از پیوستن به گروه جدید به سراغ دوستان نزدیکش، یعنی وسپ و واندر من رفته و از آن‌ها درخواست می‌کند به انتقامجویان عجیب ملحق شوند. با گذشت مدتی از این اتفاق‌ها، واندا در جریان تقابل با روگ شکست خورده و کشته می‌شود. روگ در زمان رخ دادن این نبرد از قدرت‌های ولورین بهره می‌برد. در پی این ماجرا، باقی اعضای انتقامجویان عجیب به گذشته سفر کرده و متوجه می‌شوند روگ توسط دوقلوهای آخرالزمان (Apocalypse Twins) تغییر داده شده و به قدرت بیشتری دست یافته بود تا واندا را بکشد. آن‌ها که حالا به نقشه‌ی سلستیال‌ها پی برده، اقداماتی را انجام داده و از مرگ واندا جلوگیری می‌کنند.

کمیک بوک AXIS

وقتی رد اسکرول سعی می‌کند شرایط را برای حمله به زمین مهیا کند، واندا سعی می‌کند با همکاری دکتر استرنج جلوی این اتفاق را بگیرند. آن‌ها هدفشان این بوده که بخشی از پروفسور ایکس را داخل بدن رد اسکرول قرار دهند تا او بتواند کنترل را به دست بگیرد. وردی که واندا سعی داشت استفاده کند، معکوس عمل می‌کند؛ زیرا رد اسکرول متوجه‌ی تلاش‌های او و دکتر استرنج شده و دست به مقابله می‌زند. به‌طور دقیق‌تر، اقدام رد اسکرول باعث می‌شود ابرقهرمانان و شرورهایی که در فاصله‌ی نزدیکی نسبت به محل رویداد قرار داشتند دچار وارونگی اخلاقی شوند. به بیان دیگر، ابرقهرمانان تبدیل به شرور و شرورها تبدیل به ابرقهرمان می‌شوند. وقتی کوئیک‌سیلور و مگنیتو سعی می‌کنند جلوی نسخه‌ی شرور واندا را بگیرند، با مقاومت او مواجه می‌شوند. او در جریان نبرد از یک نفرین استفاده می‌کند که تنها روی همخونش تاثیر می‌گذارد. وقتی طلسم روی کوئیک‌سیلور تاثیر گذاشته اما نتیجه‌ای روی مگنیتو ندارد، متوجه می‌شود او پدر واقعی‌شان نیست. قبل از اینکه اسکارلت بتواند دست به اقدام دیگری بزند، دکتر دووم به همراه بِرادر وودو (Brother Voodoo) و روح دنیل از راه می‌رسد. روح دنیل وارد بدن واندا شده، کنترل او را به دست می‌گیرد و نهایتا ورد را معکوس می‌کند. بدین ترتیب، ابرقهرمانان و شرورها به جایگاه قبلی خود بازگشتند.

بحران هویت

اسکارلت ویچ و کوئیک‌سیلور سفری به کانتر ارث (نسخه‌ی متفاوتی از زمین که های اوولوشنری ساخته بود) سفر می‌کنند تا بتوانند از دید بقیه پنهان باشند اما لومینس موفق می‌شود آن‌ها را یافته و شکستشان بدهد. لومینس با استفاده از ترکیب ژنتیک اسکارلت و کوئیک‌سیلور ساخته شده بود. از همین رو، قدرت زیادی دارد. پس از این اتفاق، لومینس خواهر و برادر دوقلو را پیش های اوولوشنری می‌برد. او فاش می‌کند جانگو و ماریا خویشانشان هستند و نام واقعی‌شان هم آنا و متئو است. های اوولوشنری همچنین می‌گوید واندا و پیترو هرگز جهش‌یافته نبودند، بلکه آزمایش‌هایی که خودش روی آن‌ها انجام داد، باعث شد به قدرت‌های فراانسانی دست یابند. در همین حین، اعضای انتقامجویان عجیب به کانتر ارث آمده و شرایط فرار را برای دوقلوها مهیا می‌کنند. های اوولوشنری و لومینس هم پس از شکست در مقابل ابرقهرمانان، وارد یک پورتال شده و ناپدید می‌شوند. در پی این اتفاق، دوقلوهای ماکسیموف به همراه انتقامجویان به سیاره‌ی زمین بازمی‌گردند.

سرگذشت حقیقی فاش می‌شود

واندا با همکاری روح آگاتا هارکنس سعی می‌کند منبع اختلالاتی که طی چند اخیر در جادو به وجود آمده را بیابد. در همین حین، با روح ناتالیا ماکسیموف (خواهر جانگو ماکسیموف) ملاقات می‌کند که مادر اصلی‌اش است. ظاهرا او در زمان حیاتش اسکارلت ویچ بوده است.

وقتی دومین جنگ داخلی میان ابرقهرمانان شروع می‌شود، پیترو به سراغ واندا آمده و از او درخواست کمک می‌کند اما نمی‌پذیرد؛ زیرا واندا و پیتر بر سر اینکه حق با کدام جبهه است اختلاف دارند. اتفاقاتی که قبلا رخ داده بود، واندا را به فردی محتاط‌تر تبدیل کرده که نمی‌خواهد اشتباهات گذشته را تکرار کند. در ضمن، او از رفتارهای پیترو خسته شده است. او خواهرش را مانند دختربچه‌ای می‌بیند که نمی‌داند چه کاری درست و چه کاری غلط بوده و به صورت مداوم دستور می‌دهد. نهایتا واندا از برادر دوقلوی خود می‌خواهد او را در فرایند جستجو برای یافتن اطلاعات پیرامون مادر واقعی‌شان همراهی کند اما کوئیک‌سیلور نمی‌پذیرد. پس از شنیدن پاسخ پیترو، واندا خشمگین شده و می‌گوید دیگر نمی‌خواهد او را ببیند.

اسکارلت ویچ در فرایند جستجو برای یافتن اطلاعات بیشتر به صربستان می‌رود. او در آنجا با یک کشیش مواجه می‌شود که چیزهای زیادی درباره‌ی گذشته می‌داند. طبق گفته‌های او، ناتالیا ماکسیموف زندگی سختی داشت. از همین رو، فرزندانش را به ماریا و جانگو ماکسیموف می‌سپارد. وقتی های اوولوشنری و شوالیه‌های وانداگور به شهر حمله کردند، کشیش مجبور شد محل زندگی دوقلوها را لو دهد. او هم پس از یافتن دوقلوها آزمایش‌های خود را روی آن‌ها انجام داد. ناتالیا که متوجه‌ی این اتفاق می‌شود، خودش را به ترنسیا رسانده و به مقابله با های اوولوشنری می‌پردازد تا دوقلوهایش را نجات دهد اما در جریان نبرد کشته می‌شود. های اوولوشنری که تحت تاثیر فداکاری ناتالیا قرار گرفته، با اتمام آزمایش‌ها دوقلوها را به جانگو و ماریا ماکسیموف بازمی‌گرداند. واندا که پی می‌برد ماریا هنوز زنده است، به سراغش رفته و به خاطر تمامی سال‌هایی که از او و برادرش مراقبت کرده تشکر می‌کند. در ضمن، ماریا در جریان صحبت‌های خود فاش می‌کند پدربزرگ واندا اسکارلت وارلاک بود.

اطلاعاتی که واندا ماکسیموف دست می‌یابد، به همین موارد خلاصه نمی‌شوند. او همچنین متوجه می‌شود یک موجود که ماهیتش در آشوب ریشه دارد، باعث نابودی جادوگری است. از همین رو، با ارواج ناتالیا و آگاتا متحد شده و آن را نابود می‌کند. در جریان این مبارزه، ناتالیا خودش را فدا می‌کند تا جلوی نابودی جادو را بگیرد. او قبل از نابودی کامل فاش می‌کند های اوولوشنری مسئول مرگش نیست، بلکه همسرش او را کشت. پس از این، رابطه‌ی واندا و پیترو به حالت اول بازمی‌گردد و اسکارلت ویچ هم بار دیگر عضو انتقامجویان می‌شود. در ضمن، او با دکتر استرنج متحد شده و امپریکل را نابود می‌کند. این فرقه که برپایه‌ی علم بنا شده بود، قصد داشت جادوگری را در تمامی جهان‌ها و بُعدها از بین ببرد.

امپراتوری مخفی

وقتی کاپیتان آمریکا به عنوان یکی از اعضای هایدرا اقدام نهایی خود را انجام می‌دهد تا کنترل تمامی ایالات متحده‌ی آمریکا را به دست بگیرد، واندا در کنار دیگر انتقامجویان ایستاده و به آن‌ها کمک می‌کند تا هایدرا را نابود کنند. هر چند، شخصیت‌های داستان با شکست مواجه می‎شوند. در پی شکست، واندا در معرض قدرتی قرار می‌گیرد که تمامی قابلیت‌هایش را گرفته و او را شستشوی مغزی می‌دهد تا در خدمت هایدرا باشد. در جریان یک وعده‌ی شام که با حضور اعضای آندرگراند، انتقامجویان طرفدار هایدرا، اولتران و کاپیتان آمریکا برگزار می‌شود، فاش می‌شود قدرتی که اسکارلت ویچ را تحت کنترل خود گرفته، چتون است؛ همان خدایی که پتانسیل استفاده از جادوی آشوب را در واندا قرار داده بود. مادام هایدرا بعدها در یک گفتگو با کاپیتان آمریکا می‌گوید تسلط چتون روی اسکارلت، او را به فردی غیرقابل‌اعتماد تبدیل کرده که هیچ گونه تعادلی ندارد. نهایتا و در جریان یک نبرد در واشنگتن، ثور موفق می‌شود اسکارلت را بیهوش کند. در پی این اتفاق، دکتر استرنج اقدامات لازم را انجام داده و سپس، واندا را از کنترل چتون خارج می‌کند.

طلوع ایکس 

پس از اینکه کراکوآ به یک ملت مستقل برای جهش‌یافتگان تبدیل می‌شود، واندا به عنوان دشمن کراکوآ معرفی می‌شود. جهش‌یافتگان حتی لقب «متظاهر بزرگ» را به او می‌دهند؛ زیرا در تمام این سال‌ها گمان می‌شد او یک جهش‌یافته باشد، نه انسانی که به واسطه‌ی آزمایش‌های های توولوشنری به قدرت‌های فراانسانی دست یافته است. اسکارلت ویچ همچنین در لیست بزرگ‌ترین دشمنان جهش‌یافتگان قرار می‌گیرد چون ۹۸۶ هزار و ۴۲۰ نفر از آن را کشته است. نفر اول، بلیوار تراسک است که ربات‌های قاتل را اختراع کرد و باعث مرگ بیش از ۱۶ میلیون جهش‌یافته شد.

خط داستانی امپایر

در کمیک بوک‌های امپایر و در جریان یک فلش‌بک فاش می‌شود واندا به کاساندرا نووا در قتل تعدادی قابل‌توجهی از جهش‌یافتگان در جنوشا (یک کشور خیالی) کمک کرده بود. به عنوان کفاره، یک سال تمام به دنبال اشیایی گشت که بتواند در جبران اشتباهش به او کمک کند، بی‌خبر از اینکه پروفسور ایکس و چند جهش‌یافته‌ی دیگر می‌توانند قدرت‌های خود را ترکیب کرده و جهش‌یافتگان کشته شده را همان‌طور که بودند به زندگی بازگردانند. وقتی واندا سعی می‌کند کشته شدگان را بازگرداند، اتفاق غیرمنتظره‌ای رخ داده و بی‌هوش می‌شود. پس از به هوش آمدن، متوجه می‌شود تمامی مردگان به زندگی بازگشته‌اند اما به عنوان زامبی. در پی این اتفاق، به سراغ دکتر استرنج رفته و از او کمک می‌گیرد. اگرچه استیون استرنج واندا را مقصر اتفاقات اخیر می‌داند اما راه حلی را می‌یابد. او به واندا می‌گوید اجرای طلسم مورد نظر به ۳۰ روز زمان نیاز دارد. استرنج همچنین دور جنوشا که در واقع یک جزیزه است، دیواری جادویی می‌سازد تا از خروج زامبی‌ها جلوگیری کند.

دکتر استرنج انتظار نداشت در این بازه‌ی زمانی کسی وارد جنوشا شود. از همین رو، دیوار جادویی را به گونه‌ای ساخت که تنها جلوی خروج را بگیرد. این غفلت شرایطی را برای کوتاتی‌ها (یک نژاد از بیگانگان) به وجود می‌آورد تا وارد کشور شده و پایگاهی را ایجاد کنند. هدف آن‌ها از ایجاد پایگاه در جنوشا، کسب آمادگی برای حمله به واکاندا بود. کوتاتی‌ها مدت کوتاهی پس از ایجاد پایگاه مورد حمله‌ی گروه زیادی از زامبی‌ها قرار می‌گیرند. در همین حین، مردان ایکس که از چیزی خبر ندارند، وارد جزیره شده و ناگهان توسط هر دو جبهه مورد حمله قرار می‌گیرند. در حالی که نبرد ادامه دارد، ناگهان زامبی‌ها به خاکستر تبدیل می‌شوند. مردان ایکس مدت کوتاهی پس از این اتفاق اسکارلت ویچ را در حالی می‌یابند که نزدیک یک آتش قرار داشته و کتاب به دست مشغول ریختن اشک است.

مدتی بعد، بلک پنتر از بِرادر وودو، کا-زار، زابو، بلک نایت و اسکارلت ویچ می‌خواهد درباره‌ی اتفاقات اخیری که در سرزمین وحشی (Savage Land) رخ داده‌اند تحقیقاتی انجام دهند. آن‌ها در جریان تحقیقات با لاشه‌ی یک تیرانوسوروس مواجه می‌شوند. در همین حین، آن‌ها توسط نیروهای کوتاتی مورد حمله قرار می‌گیرند. نبرد ادامه دارد تا اینکه ونتری (رهبر کوتاتی‌ها) من-ثینگ را آزاد کرده و به جان ابرقهرمانان می‌اندازد. در همین حین که ونتری درباره‌ی نقشه‌ی خود برای تصاحب جهان صحبت می‌کند، کا-زار متوجه می‌شود شانا تحت کنترل کوتاتی‌ها درآمده است. در جریان نبرد، برادر وودو و اسکارلت صدمه دیده و قادر به انجام کار خاصی نیستند. بلک نایت هم به اسارت درآمده است. در چنین شرایطی، شانا سعی می‌کند نظر کا-زار را جلب کرده و او را به متحدی برای جبهه‌ی خود تبدیل کند. در همین حین، برادر وودو و اسکارلت تلاش خود را به گرفته و سعی می‌کنند شانا را از کنترل کوتاتی‌ها خارج کنند.

در حالی که توجه ونتری به اسکارلت ویچ جلب می‌شود، برادر وودو از فرصت نهایت استفاده را برد، کنترل من-ثینگ را به دست گرفته و متیو و بلک نایت را آزاد می‌کند. در همین حین، اسکارلت کا-زار را وارد ذهن شانا می‌کند. او در آنجا متوجه می‌شود اقدامات کوتاتی‌ها باعث مرگ حیوانات و گیاهان می‌شود. ابرقهرمانان نهایتا موفق می‌شوند کوتاتی‌ها را مجبور به ترک زمین کنند.

سرگذشت در دنیای سینمایی مارول

در این بخش سرگذشت اسکارلت ویچ روی پرده‌ی نقره‌ای سینما را مرور می‌کنیم.

قبل از اینکه ادامه‌ی مطلب را بخوانید، باید یک نکته‌ی بسیار مهم را بدانید: مارول در زمان معرفی واندا و پیترو ماکسیموف امتیاز استفاده از مردان ایکس را در اختیار نداشت. از همین رو، مجبور شد تغییراتی را در سرگذشت این دو شخصیت به وجود بیاورد.

فیلم Captain America: The Winter Soldier

واندا و پیترو ماکسیموف در جریان Captain America: The Winter Soldier به عنوان افرادی معرفی می‌شوند که در تاسیسات هایدرا واقع در اروپای شرقی حضور داشته و رویشان آزمایش‌های مرگباری صورت می‌گیرد. واندا و پیترو جز معدود بازماندگان آن آزمایش‌ها هستند.

فیلم Avengers: Age of Ultron

تونی استارک و بروس بنر از سنگ قدرتمندی که داخل عصای لوکی قرار داشت برای توسعه‌ی یک هوش مصنوعی استفاده می‌کنند تا از زمین در برابر انواع تهدیدها محافظت کند. این هوش مصنوعی در اقدامی غیرمنتظره تصمیم به نابودی بشر می‌گیرد؛ زیرا آن را تهدیدی برای سیاره‌ی زمین می‌داند. ماکسیموف‌ها هم که استارک را مسئول مرگ والدین خود می‌دانند، به اولتران یا همان هوش مصنوعی می‌پیوندند. انتقامجویان در ژوهانسبورگ به اولتران حمله می‌کنند اما واندا از قابلیت‌های خود استفاده کرده و بنر را به هالک تبدیل می‌کند. او هم که دیگر کنترلی روی جسم خود ندارد، شروع به تخریب شهر می‌کند. در همین حین، اولتران به سئول می‌رود تا از دکتر هلن چو بخواهد برایش یک بدن انسانی بسازد. در حالی که او سعی دارد اطلاعات خود را روی بدن جدید آپلود کند، واندا از فرصت استفاده کرده و ذهن او را می‌خواند. بدین ترتیب، او و برادرش به هدف واقعی اولتران، یعنی نابودی انسان‌ها پی برده و به دشمنش تبدیل می‌شوند.

واندا و پیترو ماکسیموف نهایتا به انتقامجویان پیوسته و آن‌ها را در نبرد پایانی علیه اولتران همراهی می‌کنند. البته در جریان این نبرد پیترو کشته می‌شود. در ضمن، ویژن که بعدها به معشوقه‌ی واندا تبدیل می‌شود، به واسطه‌ی بدنی که اولتران برای خود می‌خواسته ساخته می‌شود.

فیلم Captain America: Civil War

حدودا یک سال بعد، تعدادی از اعضای انتقامجویان از جمله استیو راجرز، ناتاشا رومانوف، سم ویلسون و واندا سعی می‌کنند جلوی سرقتی مسلحانه از یک آزمایشگاه را بگیرند اما شرایط مطابق انتظار پیش نمی‌رود. در جریان نبرد، واندا سعی می‌کند موج به وجود آمده از انفجار را دور از اجتماع رها کند اما اتفاقی به تعدادی از مردم عادی صدمه می‌زند. این رویداد باعث می‌شود دولت ایالات متحده‌ی آمریکا در سیاست‌های خود پیرامون انتقامجویان تجدید نظر کند.

در پی این اتفاق، استارک از واندا ماکسیموف می‌خواهد برای مدتی در مرکز فرماندهی انتقامجویان واقع در نیویورک بماند. در طول این مدت، ویژن همراه او است تا احساس تنهایی نکند. در همین حین، رابطه‌ای عاشقانه میانشان شکل می‌گیرد.

فیلم Avengers: Infinity War

واندا ماکسیموف و ویژن اکنون به صورت مخفی در ادینبرا زندگی می‌کنند تا اینکه از سوی پروکسیما میدنایت و کوروس گلیو مورد حمله قرار می‌گیرند. هدف پروکسیما و کوروس این است که سنگ ذهن را به دست بیاورند اما دخالت تعدادی از اعضای انتقامجویان آن‌ها را ناکام می‌گذارد.

در جریان نبرد نهایی، اسکارلت ویچ و ویژن به واکاندا می‌رود. در آنجا امکاناتی وجود دارد که به کمکشان می‌توان سنگ ذهن را از ویژن خارج کرد، بدون اینکه باعث نابودی این ربات شود. در حالی که فرایند استخراج هنوز به اتمام نرسیده، تانوس سر می‌رسد. واندا مجبور می‌شود معشوقه‌اش را به همراه سنگ ذهن نابود کند تا بدین ترتیب، از دستیابی تانوس به سنگ ذهن جلوگیری کرده باشد.

البته تانوس زمان را به عقب برگردانده و سپس سنگ ذهن را از ویژن خارج می‌کند. این اقدام بار دیگر مرگ ربات را منجر می‌شود. تانوس نهایتا از سنگ‌ها استفاده کرده و به صورت تصادفی، نیمی را از جمعیت زمین از جمله واندا را به خاکستر تبدیل می‌کند.

فیلم Avengers: Endgame

پنج سال از ماجرای قسمت پیشین می‌گذرد. انتقامجویان روشی یافته‌اند که از به واسطه‌ی آن می‌توانند به گذشته سفر کرده، تمامی سنگ‌های ابدیت را یافته و از آن‌ها برای بازگرداندن انسان‌های ناپدید شده استفاده کنند. انتقامجویان با وجود فراز و نشیب‌های مختلف، به هدف خود دست یافته و همه را بازمی‌‌گردانند. واندا که تمام وجودش را خشم فرا گرفته، پس از بازگشت مستقیما سراغ تانوس می‌رود و حتی در آستانه‌ی شکستش قرار می‌گیرد اما در لحظه‌ی آخر تانوس به سفینه‌های خود دستور شلیک می‌دهد. اگرچه این اتفاق باعث نجات تانوس از مرگ حتمی می‌شود اما نابودی تعداد زیادی از نیروهای تانوس را به همراه دارد.

قدرت‌ها و قابلیت‌ها

وقتی اسکارلت ویچ نخستین بار توسط استن لی و جک کربی رونمایی شد، قدرت‌هایش به صورت دقیق تعریف نشده بود. آن دو تنها گفته بودند او قادر به استفاده از جادو است اما کنترلی روی آن نداشته و تنها احتمال دارد اتفاقات تصادفی را رقم بزند. این موضوع به نویسندگان کمیک بوک‌ها آزادی عمل کامل داده بود تا هر طور که می‌خواهند از قدرت‌های اسکارلت در جریان داستان استفاده کنند. در ضمن، او برخلاف نامش یک جادوگر نبود، بلکه یک جهش‌یافته بود که می‌توانست کنترل جادو را به دست بگیرد.

نویسندگان بعدها قدرت انجام کارهای خاصی را به اسکارلت ویچ دادند.استیو انگلهارت یکی از نویسندگان کمیک بوک‌ها بعدها تصمیم گرفت اسکارلت را در جریان داستان‌ها تحت آموزش آگاتا هارکنس قرار دهد تا مهارت او در استفاده از جادو بیشتر شود. این رویکرد بعدها توسط دیگر نویسندگان کمیک بوک‌های مارول ادامه یافت.

کت بوسیک، یکی دیگر از نویسندگانی است که تغییرات قابل‌توجهی را روی اسکارلت ویچ انجام داد. او قدرت استفاده از جادوی آشوب را در اسکارلت قرار داد؛ قدرتی که به خاطر چتون در وجودش قرار گرفته بود. جادوی آشوب اسکارلت را قادر ساخته بود تا واقعیت‌های جهان هستی را تغییر دهد؛ مانند چیزی که در کمیک بوک‌های House of M دیده بودیم؛ برای مثال، او کاری کرد که مرد عنکبوتی با گوئن استیسی ازدواج کند، بدون اینکه خودشان متوجه‌ی چنین تغییری شوند. جف جانز، رویه‌ی بوسیک را ادامه داد و بعدها قابلیت احیای مردگان را به اسکارلت داد. قابلیتی که تنها با استفاده از جادوی آشوب عمل می‌کند.

قدرت‌های اسکارلت ویچ در جریان کمیک بوک‌های Avengers vs. X-Men افزایش یافت. قدرت او به حدی رسیده بود که می‌توانست مقابل فینیکس فورس ایستاده و میزبان آن را با زنجر و درد همراه کند. به بیان دیگر، اسکارلت ویچ تنها فردی است که فینیکس فورس از مقابله با او ترس دارد. در ضمن، در کمیک بوک‌هایی که طی سال‌های گذشته به بازار آمدند فاش شد اسکارلت به صورت ژنتیکی از قابلیت کنترل جادو برخوردار بود؛ ویژگی‌ای که در دیگر اعضای خانواده‌شان از جمله مادر و پدربزرگ وجود داشت. آزمایش‌هایی هم که های اوولوشنری رویش انجام داد، باعث شد قدرتش در کنترل جادو افزایش یابد.

واندا ماکسیموف در دنیای سینمایی مارول قادر است جادو را کنترل کرده و از آن برای دورجنبی و دورآگاهی استفاده کند. او همچنین می‌تواند به ذهن افراد نفوذ کرده و آن‌ها را وادار به دیدن رویاهایی کند که می‌خواهد. اسکارلت از چنین قابلیتی در جریان Avengers: Age of Ultron استفاده کرد. او همچنین می‌تواند از جادو برای ایجاد موج انرژی یا حفافظ در برابر گلوله و پرتابه‌های دیگر بهره ببرد.

قدرت دورجنبی اسکارلت ویچ در جریان Captain America: Civil War بیشتر شد. او در جریان این فیلم می‌تواند آوار یک ساختمان در حال تخریب را به صورت معلق نگه دارد تا مسیر برای دیگر شخصیت‌ها باز باشد. در جریان Avengers: Infinity War، شاهد اضافه شدن قابلیت دیگری هستیم. او می‌تواند از جادو برای متمرکز کردن انرژی و پرتاب آن برای صدمه زدن استفاده کند. همچنین از آن‌جایی که قدرت‌هایش به سنگ ذهن ارتباط مرتبط هستند، می‌تواند آن را نابود کند.

واندا ماکسیموف نهایتا در WandaVision قابلیت تغییر واقعیت‌های جهان هستی را به دست می‌آورد.

 بازخوردها

اسکارلت ویچ قرار نبود شخصیتی مرتبط با مفاهیم فمینیستی باشد. در زمان طراحی او (دهه‌ی ۶۰ میلادی)، اکثر مخاطبان و فعالان صنعت کمیک بوک مردان بودند. از همین رو، اسکارلت طراحی شد تا از طریق او بتوان بار احساسی و عاشقانه‌ی داستان‌ها را افزایش داد. به هر حال، در آن زمان تعداد کمی از خوانندگان زن کمیک بوک‌ها را دنبال می‌کردند.

با شروع فعالیت‌های موج دوم فمینیسم، وضعیت به تدریج شروع به تغییر کرد و شخصیت‌های زن در مرکز داستان‌ها قرار گرفتند. روی توماس در دهه‌ی ۷۰ میلادی گروهی تحت عنوان Lady Liberators را ایجاد کرد که اعضایش را ابرقهرمانان زن از جمله اسکارلت ویچ، هالک-دخت، زن نامرئی، استورم و والکلری تشکیل می‌دادند. در دهه‌ی ۸۰ هم استیو انگلهارت با همکاری ریچارد هاول کمیک بوک‌هایی را نوشت که در آن شاهد حضور نسخه‌ی قوی‌تر و مستقل‌تری از اسکارلت هستیم.

اسکارلت ویچ در حال حاضر از سوی مراجع مختلف از جمله وب سایت IGN در لیست زیباترین شخصیت‌های مارول و قوی‌ترین شخصیت‌های مارول قرار گرفته است.

چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی میان نسخه‌ی کمیک بوکی و نسخه‌ی سینمایی اسکارلت ویچ وجود دارد؟

اسکارلت ویچ
نسخه‌ی کمیک بوکی اسکارلت ویچ
اسکارلت ویچ
نسخه‌ی سینمایی اسکارلت ویچ

در این بخش قصد داریم به صورت خلاصه‌وار مهم‌ترین شباهت‌ها و تفاوت‌هایی که میان نسخه‌ی کمیک بوکی و سینمایی اسکارلت ویچ وجود دارد را مرور کنیم. از شباهت‌های میان آن دو می‌توان به سرگذشت تقریبا مشابه اشاره کرد. نسخه‌ی کمیک بوکی در ابتدا یک ابرشرور بود. به بیان دقیق‌تر، او همتای شیطانی جین گری به شمار می‌رفت. چنین چیزی را در MCU شاهد هستیم. او در ابتدا در استخدام هایدرا بوده و برای این سازمان جنایتکاری می‌جنگد. پس از آن هم به همکاری با اولتران می‌پردازد.

دومین شباهت، عضویت اسکارلت ویچ کمیک بوکی و سینمایی در گروه انتقامجویان است. سومین شباهت، به رابطه‌ی عاشقانه با ویژن مربوط می‌شود. واندا در کمیک بوک‌ها با افراد مختلفی رابطه‌ی عاشقانه داشته اما مهم‌ترین و جدی‌ترینش را با ویژن تجربه کرد. این رابطه در دنیای سینمایی مارول هم اتفاق افتاد. چهارمین شباهت، حضور کوئیک‌سیلور است. واندا در کمیک بوک‌ها یک برادر دوقلو به نام پیترو دارد که از سرعت بالایی برخوردار است. پیترو حضور کوتاهی در MCU داشت. شباهت پنجم و پایانی، ماهیت ناپایداری جادویی است که اسکارلت ویچ استفاده می‌کند.

واندا ماکسیموف در کمیک بوک‌ها کنترل کاملی روی جادو نداشته و گاهی اوقات باعث رخ دادن اتفاقات ناگواری می‌شود. اتفاق مشابهی را در دنیای سینمایی مارول مشاهده کردیم. او در ابتدای حضورش از قدرت چندانی برخوردار نبود اما به مرور زمان توانست به تسلط بیشتری روی جادو دست یابد. البته او همچنان فاصله‌ی زیادی با کنترل کامل دارد. جادوگرانی مانند دکتر استرنج در هنگام استفاده از جادو، اشکل هندسی منظمی را به وجود می‌آورند. این موضوع نشاندهنده‌ی تسلط است اما چنین چیزی را برای اسکارلت ویچ نمی‌بینیم.

اولین تفاوت میان نسخه‌ی کمیک بوکی و سینمایی اسکارلت ویچ در انسان و جهش‌یافته بودنشان است. نسخه‌ی کمیک بوکی، یک جهش‌یافته به شمار می‌رود اما نسخه‌ی سینمایی در نتیجه‌ی آزمایش‌هایی که رویش صورت گرفت قادر به کنترل جادو شد. تفاوت دوم، به مگنیتو مربوط می‌شود. این ابرشرور در زندگی نسخه‌ی کمیک بوکی نقش نسبتا قابل‌توجهی را ایفا می‌کند اما او در سرگذشت نسخه‌ی سینمایی هیچ جایگاهی ندارد. تفاوت سوم و پایانی، با ملیتشان در ارتباط است. نسخه‌ی کمیک بوکی اهل کشور ترنسیا است اما نسخه‌ی سینمایی در سوکوویا به دنیا آمد.

چه آینده‌ای در انتظار اسکارلت ویچ قرار دارد؟

هم اکنون فصل اول سریال WandaVision با محوریت واندا ماکسیموف و ویژن از سرویس استریم دیزنی پلاس می‌شود. این شخصیت سپس در Doctor Strange in the Multiverse of Madness حاضر خواهد شد که برای اکران در اوایل سال ۲۰۲۲ میلادی برنامه‌ریزی شده است.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
guest

2 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments