سم در این مسیر تنها نیست و شخصیتهای دیگری با نامهای عجیب و غریبتر، مثل Deadman و Die-Hardman او را همراهی میکنند که به چشمتان آشنا میآیند. آشنا نه به این معنی که مدل سه بعدی گیرمو دل تورو و تامی ارل جنکینز را به عنوان شخصیتهای بازی میبینید، بلکه به خاطر این که تمام اعضای تیم بازیگری، سهم خودشان از حوزهی کاری که در آن مشغول هستند را در Death Stranding وسط گذاشتهاند. از تتوهای آشنای نورمن ریداس گرفته تا تماشای سیگار کشیدن مدس میکلسن، مواردی هستند که خود عوامل به بازی اضافه کردهاند. موسیقیهای بازی هم دست کمی از این اتفاق ندارد و به جز تعدادی از موسیقیهای متن که توسط لودویگ فارسل نوشته شدهاند، بقیه در انحصار استایل چند گروه موسیقی مثل Low Roar، Chvrches و Silent Poets است که تعداد زیادی قطعه را به بازی اضافه کردهاند و اتفاقا جزو بهترین اتفاقاتی هستند که در بازی میافتد. موسیقی بازی جزو مواردی است که بارها در طول روند یکنواخت آن، میتواند خط داستانی را از ورطهی تکراری شدن نجات دهد.
به طور کلی، طراحی دنیای Death Stranding آلترنتیوی از مفهوم لول دیزاین است و رویکردی کاملا مخالف نسبت به بازیهای دیگر را اتخاذ میکند. برخلاف چیزی که به نظر میرسد، Death Stranding دربارهی رسیدن از نقطهی A به نقطهی B نیست، بلکه دربارهی چگونگی آن است. ساختهی جدید کوجیما پروداکشنز در قدم اول یک بازی جذاب نیست و حتی میتواند خیلی هم خستهکننده یا به قول بعضیها حوصلهسربر باشد. مکانیکهای بازی اغلب کمکی به پیشبرد بازی نمیکنند یا حتی برای خیلیها جذاب هم نیستند. کار قابل تقدیر سازندگان در قبال طراحی دنیای بازی این است که باعث میشود که بازیکن از دیدن سادهترین ابزارها مثل پل یا نردبان خوشحال شود یا حتی پس از عبور از یک رودخانهی عمیق نفس راحتی بکشد. سازندهها توانستهاند از پس ارائهی چنین تجربهای بر بیایند و برداشتی واقعگرایانه و متفاوت از یک دنیای در حال فروپاشی را ارائه دهند.
بازی جدید کوجیما پروداکشنز بیش از هر چیزی شبیه به یک عنوان اکشن ادونچر است و اگر تمام بازیهای اکشن ادونچر تعریف خودشان از طراحی مرحله را در رسیدن از یک نقطه به نقطهی دیگر میبینند، حالا Death Stranding در نقطهی مقابل تمام آنها قرار میگیرد. به عنوان مثال، در متال گیر سالید ۵، بازیکن در ابتدای مرحله تجهیزات خودش را انتخاب میکند و سپس به هدف مرحله که کشتن یا دستگیر کردن یک فرمانده است میرسد و نهایتا مرحله را با دیدن امتیازی که کسب کرده تمام میکند. سرعت عمل او در تمام کردن مرحله، تعداد کسانی که او از پا در آورده و موارد دیگری هستند که امتیاز او از این مرحله را نشان میدهند. در واقع، برای بازیکن فقط مهم است که چطور وارد مرحله شود و چگونه بازی کند که امتیاز خوبی بگیرد. چگونگی انجام مرحله به اندازهی امتیازی که یک بازیکن میگیرد مهم نیست. هر چند که Death Stranding کاملا رویکردی متفاوت دارد و به همین دلیل میتواند خستهکننده جلوه کند. در واقع این بازی میتواند جهنم اسپیدرانرهایی باشد که به دنبال میانبر زدن در مسیرهای پر پیچ و خم بازی هستند.