-
0/10
نقد و بررسی قسمت سوم سریال The Last of Us + بررسی نکات و ایستراگ ها
بخشی تازه که به خوبی با داستان اصلی خو گرفت!
قسمت سوم سریال The Last of Us با وجود فاصله گرفتن از داستان اصلی فرنچایز، توانست ما را در غم و اندوهی بی کران فرو ببرد و داستانی تازه را تعریف کند که حتی فکر نمی‌کردیم برای ما اهمیت داشته باشد!
قسمت سوم سریال The Last of Us بیش از هر دو قسمت پیشین سریال از داستان اصلی و البته شخصیت‌های اصلی سریال و سری بازی آخرین بازمانده از ما یعنی جوئل (Joel) و الی (Ellie) فاصله گرفت. با این وجود، قسمت سوم سریال ما را با حقایقی از زندگی شخصیت‌های جانبی دنیای د لست آف آس آشنا کرد که باعث شدند در کنار دریافت سریالی جذاب، داستان سری بازی The Last of Us را بیش از پیش با پوست و استخوان درک کنیم. البته نباید فراموش کرد که درس‌های بزرگی از زندگی سخت بازماندگان این دنیا به ما یاد داد!
تمرکز اصلی قسمت سوم سریال The Last of Us بر دو شخصیت بیل (Bill) و فرانک (Frank) بود. شخصیت‌هایی که در سری بازی د لست آف آس اهمیت چندانی برای ما نداشتند، با انتشار قسمت سوم به دو عزیزی تبدیل شدند که باید بار مرگ آن‌ها را نیز از این پس به دوش بکشیم. در سوی دیگر، قسمت سوم قدرت سریال و دست باز کارگردانان برای دیدن دنیای د لست آف آس از زوایای دیگر و از دید دیگر شخصیت‌های این دنیا را به ما نشان داد.
نقد داستان قسمت سوم سریال The Last of Us و تفاوت‌های آن با داستان سری بازی
داستان بیل و فرانک در سریال، تفاوت بسیار زیادی با داستان کوتاه آن‌ها در سری بازی داشت و همانطور که اشاره شد، قسمت سوم سریال نمایانگر بزرگ‌ترین تغییر سریال اقتباسی نسبت به سری بازی د لست آف آس در میان سه قسمت انتشار یافته بود.
داستان قسمت سوم سریال The Last of Us حقیقتی دیگر را به خوبی برای ما نمایان ساخت و آن، حمله و کشتار افراد بی گناه توسط دولت، تنها چند روز پس از آغاز همه گیری بیماری بود. دولت برای کاهش سرعت پیشرفت بیماری، دست به جنایتی زد که ما شاهد آن در سری بازی د لست آف آس نبودیم و این موضوع به ما فهماند که دنیای زندگان می‌تواند به اندازه دنیای مردگان متحرک بی رحم و کشنده باشند!
در داستان سری بازی The Last of Us ما تنها یک نام از فرانک شنیدیم. فرانک و بیل همیشه شخصیت‌هایی بودند که طرفداران این سری بازی علاقه داشتند بیشتر درباره آن‌ها بدانند و سریال د لست آف آس، این دو شخصیت را به خوبی برای ما معرفی کرد و بار دیگر به ما گفت که سریال The Last of Us حتی برای طرفداران قدیمی سری بازی با همین نام نیز می‌تواند جذاب باشد.
ما در سری بازی با شخصیت بیل برای مدتی فوق العاده کوتاه همراه بودیم و این در حالی است که ما حتی یک مرتبه چهره فرانک را در سری بازی ندیدیم. ما نیز مانند بسیاری از کاربران باور داریم که این دو شخصیت مستحق معرفی بیشتر بودند و همراهی آن‌ها در سریال می‌تواند به عنوان یکی از خاطره انگیز بخش‌های آن نام بگیرد.
ابتدا تمرکز را بر شخصیت بیل می‌گذاریم. بیل، مردی محتاط و کار بلد و البته منزوی، در سری بازی The Last of Us دقیقا مانند سریال همکار جوئل بود و آن‌ها برای سال‌های متوالی داد و ستد می‌کردند. به شخصیت بیل در سریال که نگاه بیندازیم، حس بدی که به او در سری بازی داشتیم برطرف می‌شود. بیل که در سری بازی تنها مدتی کوتاه حضور داشت، همدم خود، فرانک، را از دست داده بود و در تمام مدت کوتاه حضور خود، مردی عصبانی و حتی منزوی‌تر نسبت به سریال بود.
در سریال اما، در حالی که روی عصبانی او را چند مرتبه‌ای دیدیم، با زندگی آرام، حساب شده و شاد او تا پیش از مرگ همدمش آشنا شدیم. بیل که در حقیقت مردی مهربان و دوست داشتنی است، با این رفتار خود حال جلوه‌ای تازه در نظر طرفداران دنیای د لست آف آس دارد.
در سوی دیگر ما شخصیت دوست داشتنی فرانک را داریم. حضور فرانک در سری بازی د لست آف آس تقریبا صفر بود. پس از درخواست کمک جوئل از بیل، ما جسد حلق آویز شده فرانک را همراه با نامه‌ای برای بیل یافتیم. فرانک که همیشه می‌دانستیم همدم بیل بوده، هرگز معنای خاصی برای ما نداشت و قسمت سوم سریال The Last of Us، به این نام روحی تازه بخشید و از این پس ما فرانک را تنها یک نام مرتبط با شخصیت بیل نمی‌دانیم!
فرانک، بازمانده‌ای بوده که توانست زندگی منزوی بیل را به زیباترین شکل ممکن تغییر داده و البته مهم‌تر از آن، سبب ایجاد ارتباط میان او و فرانک، با تس (Tess) و جوئل شود. این بخش نیز حقیقتی دیگر را البته به همراه یک تغییر برای ما به نمایش گذاشت که فضای خالی بزرگی از داستان دنیای د لست آف آس را برای ما پر کرد.
بخش اکشن قسمت سوم سریال در حالی که بسیار کوتاه و جذاب بود، از اهمیت چندانی برخوردار نبود. بخش اکشن داستان بیش از آنکه یک بخش اکشن سرگرم کننده باشد، بخشی برای نمایش وابستگی بیش از اندازه بیل و فرانک به همدیگر و البته اعتماد آن‌ها به جوئل بود.
بزرگ‌ترین تفاوت سریال تا به این لحظه نسبت به سری بازی در این بخش از داستان برای ما نمایش داده شد. در بازی The Last of Us Part 1، زمانی که ما با بیل روبه رو می‌شویم، او به تنهایی زندگی می‌کند و همانطور که اشاره شد پس از مدتی ما جسد شخصیت فرانک را پیدا می‌کنیم.
بزرگ‌ترین تفاوت سریال با سری بازی تا به اینجا از دید من بهترین تفاوت ایجاد شده بود که توانست حس غم و اندوه همیشگی دنیای د لست آف آس را به ما منتقل کرده و بار دیگر به ما بگوید زندگی پسا آخرالزمانی تا چه حد می‌تواند بی رحم و ناگوار و البته برای مدتی طولانی مملو از آرامش و خاطره خوش باشد.
فرانک که در سری بازی خود را به دور از دید بیل حلق آویز کرده بود، در سریال حتی قدرت حلق آویز کردن خود را نداشت و مریضی تمام وجود او را فرا گرفته بود. مرگ مملو از آرامش فرانک، با مرگ بیل نیز همراه شد و این، بزرگ‌ترین تفاوت در سریال نسبت به سری بازی بود که به خوبی با داستان اصلی The Last of Us خو گرفت.
بیل که در سری بازی، در زمان یافتن ماشین و باطری برای سفر جوئل و الی کنار آن‌ها بود، پیش از رسیدن جوئل و الی به محل زندگی او، جان خود و فرانک را گرفته بود و همه چیز را برای تنها دوستانش رها کرده بود. بیل که به طور ناگهانی از داستان بازی د لست آف آس خارج شد، در سریال با آرامش کامل به رستگاری رسید و در کنار آن ما را با حقایقی تازه درباره خود و البته پایانی مشخص که در سری بازی دریافت نکردیم، راهی ادامه داستان کرد.
همچنین جا دارد در این بخش به رونمایی از راز فرستنده موسیقی‌های دهه‌های مختلف بر امواج رادیویی اشاره کرد. بیل و فرانک، فرستنده موسیقی‌هایی بودند که جوئل و تس را از شرایط مطلع می‌ساختند! این بخش، بخشی تازه در دنیای د لست آف آس بود که توجه بسیاری را جلب کرده بود. در حالی که فرانک و بیل از این پس در سریال جایی ندارند، باید این احتمال را در نظر داشت که کارگردانان موسیقی‌های دهه‌های مختلف را به روش‌های مختلف به گوش ما می‌رسانند که می‌توانند حاوی کدهایی برای مسیر پیش‌روی الی و جوئل باشند!
بخش پایانی داستان قسمت سوم، پس از وارد کردن ضربه روحی جدید و شدید به مخاطب، با شیطنت‌های الی و چشمان متعجب او ما را برای قسمت بعدی سریال آماده کرد. اشاره به هدف بعدی آن‌ها و البته رجوع جوئل به هدف اصلی خود یعنی یافتن تامی (Tommy) بهترین پایانی بود که می‌توانستیم برای این قسمت از سریال دریافت کنیم.
قسمت سوم سریال The Last of Us در یک سو ما را با دو شخصیت مهم در این دنیا آشنا کرد و از سوی دیگر، روند اصلی داستان را تا حدی کند کرد که این موضوع به معنی دریافت قسمت‌های بیشتر از سریال است. این موضوع یکی دیگر از نکات مثبت قسمت سوم سریال بود که باید برای آن از کریگ مزین (Craig Mazin) و نیل دراکمن (Neil Druckmann) قدر دانی کرد. شخصیت‌هایی که حتی فکرش را نمی‌کردیم برای ما بیش از نام باشند، حال تبدیل به شخصیت‌هایی شده‌اند که ما را تحت تاثیر قرار داده و یاد آن‌ها در ادامه مسیر جوئل و الی همراه ما خواهد بود.
نکات و ایستراگ های قسمت سوم سریال The Last of Us
هر قسمت از سریال The Last of Us نکاتی جانبی در خود داشته که بسیار جذاب هستند و باید گفت که قسمت سوم برخی از چشم نوازترین جزئیات را برای ما به ارمغان آورد!
اشاره به بازی مورتال کامبت
در ابتدای قسمت سوم سریال The Last of Us پس از ورود جوئل و الی به فروشگاه برای جمع آوری وسایل مورد نیاز، الی به دستگاه بازی Mortal Kombat 2 برخورد کرد که حرکتی بسیار جالب از سوی کارگردانان این بازی بود و ما را به سال ۲۰۰۳ و حتی پیش از آن یعنی سال ۱۹۹۳، سال انتشار بازی Mortal Kombat 2 برد!
لباس قرمز معروف الی
اگر سری بازی The Last of Us را تجربه کرده باشید، تیشرت معروف قرمز رنگ شخصیت الی را می‌شناسید. در پایان قسمت سوم سریال The Last of Us و پس از مرگ غم انگیز بیل و فرانک، الی و جوئل مشغول به جمع آوری لوازم مورد نیاز خود از خانه آن‌ها شدند و پس از آن، ما تیشرت قرمز رنگ معروف الی را بر تن او دیدیم که صحنه‌های خاطره انگیز بسیاری را برای طرفداران قدیمی تداعی کرد.
موسیقی Long Long Time اثر لیندا رونستاد
موسیقی عاشقانه Long Long Time اثر لیندا رونستاد (Linda Ronstadt) که در ابتدا و انتهای قسمت سوم سریال The Last of Us پخش شد، موسیقی از دهه ۱۹۷۰ میلادی است که نه تنها به زیبایی حس ما به قسمت سوم سریال را عمیق کرد، بلکه با توجه به کدهای رادیویی گفته شده در قسمت اول سریال، خبر از اتفاقات و چیزهای جدید می‌دهد. به طور کلی در هر سه قسمت انتشار یافته از سریال، تمرکز بسیار زیادی بر موسیقی آن دیده شده که می‌توانند کدهایی جالب درباره آینده سریال باشند.
قسمت سوم سریال The Last of Us در حالی که فاصله بسیار زیادی با داستان اصلی فرنچایز د لست آف آس داشت، توانست زیبا و معنا دار ظاهر شود و در کنار کند کردن روند داستانی جذاب سریال The Last of Us، ما را به زیبایی هر چه تمام‌تر با دو شخصیت کمتر شناخته شده در این دنیا آشنا کند. نظر شما درباره قسمت سوم سریال The Last of Us چیست؟ فکر می‌کنید پرداختن به دو شخصیت بیل و فرانک تا این حد نیاز بود یا باید مانند سری بازی د لست آف آس نگاهی کوتاه به این دو می‌شد؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
تعریف داستان زندگی بیل و فرانک-
پایان بندی بی نظیر
-
موسیقی جذاب
حضور بسیار کم الی و جوئل
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید