0/10

نقد و بررسی قسمت دوم سریال The Last of Us + نکات و ایستراگ ها

دنیای بی رحم و چشم نواز The Last of Us را به خوبی شناختیم!

0/10 ۴ ۰۴ بهمن ۱۴۰۱ نقد سریال خارجی کپی لینک

قسمت دوم سریال The Last of Us دقیقا مانند قسمت اول با بی رحمی بی حد و مرز و البته با تغییرات بیشتر نسبت قسمت اول از راه رسید. در حالی که ما در تلاش بودیم زخم‌های به جا مانده از قسمت اول سریال The Last of Us را التیام بخشیم، قسمت دوم از راه رسید و زخم‌هایی تازه بر روح و تن ما بر جا گذاشت.

هشدار اسپویل!!! این مطلب به طور مستقیم به بخش‌هایی از داستان قسمت اول و دوم سریال The Last of Us و همچنین بازی The Last of Us Part 1 اشاره دارد. پیشنهاد می‌شود پس از تماشای قسمت دوم سریال به مطالعه این مطلب بپردازید!

طی قسمت دوم سریال تازه آغاز شده شبکه HBO، ما داستانی بی نظیر را در کنار جهانی خارق العاده تماشا کردیم. داستانی که در عین آشنایی برای گیمرها تغییراتی اساسی به خود دیده بود، توانست تا حد قابل قبولی نظر مثبت کاربران را جلب کند. اما این تنها داستان قسمت نبود که جذابیت داشت!

در حالی که قسمت اول سریال The Last of Us تلاش داشت ما را با شخصیت‌های اصلی این سریال آشنا کند، قسمت دوم نگاهی فوق العاده عمیق به دنیای بیرون مناطق قرنطینه شده داشت. قسمت دوم دنیایی بی رحم را نشان داد که به زیبایی هر چه تمام‌تر طراحی شده بود و به گمان ما کمتر کسی می‌تواند از این دنیای غنی مشکلی بیابد. همچنین، این قسمت از سریال حاوی حذفیاتی نسبت به سری بازی بود که شاید به مذاق برخی طرفداران قدیمی این فرنچایز خوش نیاید. در ادامه به بررسی داستان قسمت دوم سریال The Last of Us، تفاوت‌های آن با داستان بازی The Last of Us Part 1 و همینطور نکات و ایستراگ‌های این قسمت از سریال خواهیم پرداخت.

داستان قسمت دوم سریال The Last of Us و مقایسه آن با داستان سری بازی

آغاز قسمت دوم سریال آخرین بازمانده از ما دقیقا مانند قسمت ابتدایی خود گذری بر گذشته و ریشه‌های قارچ‌های بیماری زای این دنیا داشت. لازم به ذکر است که این بخش از سریال کاملا جدید بوده و ما هرگز شاهد چنین چیزی در سری بازی The Last of Us نبودیم. این ابتکار کریگ مزین (Craig Mazin) و نیل دراکمن (Neil Druckmann) را باید گرامی داشت و آن را تحسین کرد. گاهی فهم دنیای د لست آف چه برای طرفداران قدیمی و چه برای مخاطبین جدید می‌تواند سخت باشد و این قسمت‌های کوتاه تازه افزوده شده در سریال، می‌توانند به خوبی فضاهای خالی داستان را برای ما پر کنند.

ما به شهر جاکارتا، پایتخت کشور اندونزی در سال ۲۰۰۳ و به طور دقیق‌تر در تاریخ ۲۴ سپتامبر، یعنی دو روز پیش از روز همه گیری جهانی بیماری رفتیم. در این میان باید اشاره داشت که اخبار پخش شده در قسمت اول سریال، گزارشی مبنی بر خشونت‌های بی سابقه بر اثر شیوع مریضی ناشناخته در شهر جاکارتا خبر دادند و حال در این قسمت، ما با چشم خود آغاز بیماری در این شهر را مشاهده کردیم!

دکتر قارچ شناس اهل کشور اندونزی که در قسمت دوم با او آشنا شدیم، خبر از نبود هیچگونه راه برای تضعیف و شکست دادن قارچ‌های بیماری زا خبر داد و این بخش ما را به یاد سخنان دانشمندان در قسمت ابتدایی انداخت. دکتر ایبو راتنا (Ibu Ratna) در قسمت دوم تنها یک راه برای ما داشت و آن بمباران کردن شهرها بود که در ادامه همین قسمت از سریال بیشتر با این رویه آشنا می‌شویم.

پس از رویارویی با این واقعیت تلخ، به سال ۲۰۲۳ و داستان اصلی سریال باز می‌گردیم. شک و شبهه جوئل (Joel) و تس (Tess) همان چیزی است که آن‌ها را تا روشنی روز بیدار نگه داشته و در کنار آن رفتارهای بچه گانه و البته شیرین الی (Ellie) هستند که زخم‌های ما از اتفاقات قسمت اول را تا حدی التیام می‌بخشند.

دوران خوش ما دیری نپاییده و به سرعت زمان حرکت و رویارویی احتمالی با دشمنان فرا می‌رسد. در این بخش ما اولین بار بوستون ویران را از نزدیک می‌بینیم. با فاصله بسیار کم ما متوجه حفره‌ای بزرگ در زمین می‌شویم که نتیجه بمباران‌های پیاپی برای جلوگیری از شیوع بیماری است. همانطور که تس نیز اشاره داشت، این بمباران‌ها چندان اثر بخش نبوده و دنیای آن‌ها را به حالت عادی بار نگردانده است! به باور ما باید برای فضاسازی این سریال بارها و بارها از دست اندر کاران آن تشکر کرد. فضاسازی بی نظیر بوستون ویران، بیش از هر چیزی در این قسمت از سریال نظر ما را جلب کرد و به بهترین نحو ممکن دنیای خارج از قرنطینه را به ما نشان داد.

این بخش از سریال تغییرات قابل توجهی نسبت به بازی را ارائه داد. از جمله بزرگ‌ترین این تغییرات می‌توان به پشت سر گذاشتن ورود به برج‌های دو قلو در شب هنگام و هوای بارانی اشاره داشت. اگر بازی The Last of Us Part 1 تجربه کرده باشید، می‌دانید که این بخش یکی از جذاب‌ترین و البته دلهره آورترین بخش‌های بازی بوده که ما امید داشتیم شاهد آن در سریال نیز باشیم.

هتلی که در آن الی یک ثانیه مرگ را به چشم دید، دیگر بخشی است که برای فضاسازی آن باید از دست اندر کاران سریال تشکر کرد. هتلی که بیش از بیست سال است هیچ مهمانی به خود ندیده، تسلیم طبیعت شده و به زیباترین شکل ممکن شهرهای پس از نابودی بشریت را به نمایش می‌گذارد.

بزرگ‌ترین تغییری که در سریال نسبت به بازی دیدیم که بدون شک تا پایان سریال ما را درگیر خود خواهد کرد، در این بخش از داستان رخ نمایی کرد. اتصال انسان‌های تسلیم شده به قارچ‌ها از طریق قارچ‌های انشعاب یافته بر سطح زمین، مفهومی کاملا نو در دنیای The Last of Us است. به گفته جوئل برخورد با یک قسمت از قارچ‌ها می‌تواند مردگان صدها متر دورتر را بیدار کرده و به سمت انسان‌ها بکشاند! شاید این تغییر در داستان د لست آف آس بزرگ‌ترین تغییر نسبت به سری بازی باشد، چون ما تا پایان سریال باید به موضوعی توجه کنیم که تا به حال برای ما هیچگونه مفهومی نداشته است!

چنین تغییری در داستان دنیای The Last of Us کمی غیر منتظره بود، اما با توجه به قدرت کنترل مغز انسان‌ها توسط قارچ‌ها، باید گفت که چنین اتفاقی منطقی بوده و در حالی که شاید با سلیقه طرفداران قدیمی همخوانی نداشته باشد، می‌تواند سریال The Last of Us را از لحاظ سینمایی جذاب‌تر کرده و صحنه‌های حماسی بیشتری را در اختیار مخاطبین یک سریال تلویزیونی قرار دهد. در ادامه باید اشاره داشت که این تغییر بزرگ در داستان سریال، در حقیقت جایگزینی برای گرده‌هایی بوده که ما در سری بازی تماشا می‌کردیم. به گفته کارگردانان آن‌ها قصد ندارند تمام مدت صورت شخصیت‌های اصلی با ماسک ضد گاز پوشیده باشند و از همین رو روشی جدید برای انتقال قارچ ارائه داده‌اند.

موزه، اولین مکانی است که ما به طور مستقیم با مردگان بازی، آن هم نه از گونه عادی، بلکه با گونه‌ای جهش یافته با نام کلیکر (Clicker) روبه رو می‌شویم. اگر تجربه بازی The Last of Us Part 1 را داشته باشید، این بخش برای شما آشنا است. به گفته جوئل، کلیکرها مردگانی هستند که مدت زمان زیادی در اختیار قارچ‌های کوردیسپس (Cordyceps) بوده و در نتیجه حس بینایی را از دست داده و با ادای صدای کلیک مانند و حس شنوایی مسیر و طعمه خود را می‌یابند.

اجازه دهید بار دیگر، مانند قسمت اول سریال به دلیل توجه بی نظیر به جزئیات کلاه از سر برداشته و به تشویق دست اندر کاران سریال د لست آف آس بپردازیم. توجه به اجزای صورت کلیکرها، شاید بهترین بخش این سریال از لحاظ فنی در قسمت دوم باشد. ما هرگز صورت کلیکرها را تا این حد نزدیک به دنیای واقعی ندیده بودیم و باید گفت حتی اگر با آن‌ها از طریق سری بازی آشنا باشید، در نگاه اول به آن‌ها طی سریال، ترس و اضطراب وجود شما را فرا می‌گیرد.

موضوعی که در این قسمت از سریال به چشم می‌خورد، بخش اکشن آن بود. این بخش گرچه کوتاه، ولی به شدت جذاب و همراه با چاشنی ترس بود. اکشن کمتر نسبت به سری بازی، همان چیزی است که کارگردانان سریال از آن سخن گفته بودند و انتظار می‌رود در آینده نیز چندان شاهد صحنه‌های اکشن نباشیم. البته چنین چیزی به معنای سریالی سرد و بی روح نیست، بلکه ما باور داریم که کارگردانان سریال قصد دارند هیجان را در این سریال از طریق صحنه‌های ترسناک و دلهره آور در عوض صحنه‌های اکشن و مملو از گلوله تفنگ به ما انتقال دهند.

بخش پایانی قسمت دوم سریال The Last of Us بار دیگر امید ما را نا امید کرد. اعضای فایر فلایزی که قرار بود الی را از جوئل و تس تحویل بگیرند، حال تبدیل به عروسک‌های خیمه شب بازی قارچ‌ها شده‌اند. اما این پایان قسمت دوم نبود و گزیده شدن گردن تس در موزه، نه تنها بوستون، بلکه همه دنیا را بر سر ما ویران کرد! در این لحظه ما متوجه مصونیت کامل الی به قارچ‌ها می‌شویم و تس و جوئل هر دو نیز از این موضوع صد در صد مطمئن می‌شوند. زخمی که در کمتر از چند ساعت وجود تس را فرا گرفته، برای الی به طور مداوم در حال بهبود یافتن است!

پایان کار تس با فداکاری حماسی از راه می‌رسد. مرگ تس در حالی که در سری بازی توسط ماموران گروه فدرا از راه رسید، در سریال متفاوت بود. کشتن یکی از مردگان و انتقال این پیام از طریق قارچ‌های سطح زمین به دیگر مردگان، مرگ تس را حماسی‌تر و جان فشانی او را برای ما پر رنگ‌تر کرد. پیش از خداحافظی غم انگیز با تس، ما شاهد بوسه مرگ او بودیم و جالب است بدانید روش اصلی انتقال قارچ به دیگر انسان‌ها در حقیقت بوسه مرگ است! در صورتی که قربانی از ملحق شدن به مردگان تحت اختیار قارچ‌ها سر باز نزند، ما شاهد صحنه‌های خشونت آمیز کمتر نبوده و در حقیقت باید به تماشای بوسه مرگ بنشینیم که یکی دیگر از تغییرات اساسی در این سریال نسبت به سری بازی است و باید گفت چندان دلنشین و هم سو با کلیت فرنچایز د لست آف آس نبود و ما انتظار خشونت بی حد و اندازه و مرگ‌های دردناک داریم! پس از آن، انفجاری مهیب و دردناک، پایان کار تس در سریال بود.

نکته‌ای که در این بخش به شدت برای ما با اهمیت داشت، سوگواری برای تس بود. در قسمت اول، مرگ سارا (Sarah) بیش از مرگ او در سری بازی به طول انجامید و آن را بیش از پیش دردناک کرد. حال کارگردانان این حقه را در لحظه مرگ تس نیز به خورد ما دادند. مکث طولانی مدت الی با پس زمینه ساختمانی که تس در آن کشته شده، به ما اجازه داد حضور کوتاه اما پر رنگ تس را برای همیشه به خاطر بسپاریم!

نکات و ایستراگ های قسمت دوم سریال The Last of Us

اولین نکته‌ای که باید در قسمت دوم به آن اشاره داشت، تاکید دوباره کارگردانان بر دیالوگ‌ها و صحنه‌هایی است که در بازی طرفداران بسیاری به خود دیده بودند. از جمله آن‌ها می‌توان به صحنه راه رفتن الی بر تخته و پس از آن زل زدن به فضای شهر بوستون اشاره داشت که یکی از به یاد ماندنی‌ترین صحنه‌های تمام دنیای د لست آف آس است.

پس از آن باید به پخش شدن قارچ‌های کوردیسپس از طریق غلاتی چون آرد اشاره داشت. در بخش تازه افزوده شده به داستان د لست آف آس، پلیس کشور اندوزی اشاره داشت که انسان‌های تسلیم شده به قارچ اولین مرتبه در کارخانه آرد شهر جاکارتا دیده شده‌اند! حال نکته جالب توجه این است که شما در بازی The Last of Us Part 1 می‌توانید روزنامه‌هایی را بیابید که به شیوع بیماری از طریق غلات اشاره دارند.

این نکته جذاب از سریال ما را به بخش بعدی و ساندویچ مرغ الی می‌رساند. الی در ابتدای سریال در حال خوردن ساندویچ مرغ خود با نان است و این در حالی است که جوئل و تس از غذای قدیمی خود استفاده کرده و به نظر قرار نیست هرگز آن‌ها را در حال خوردن نان گندم یا هر غذای دیگری بر پایه غلات ببینیم! این موضوع به عبارتی بر مصونیت الی در برابر قارچ‌ها تاکید کرده است!

زمانی که ما در این قسمت از سریال به سال ۲۰۲۳ می‌آییم، پروانه‌ای را می‌بینیم که دور الی می‌چرخد. ما شاهد پروانه در دقایق پایانی قسمت اول سریال نیز بودیم و جالب است بدانید پروانه همیشه نماد رهایی و البته نشانه امید است. همچنین باید اشاره داشت که پروانه می‌تواند اشاره‌ای به گروه فایر فلایز باشد. کلمه Firefly در زبان فارسی به معنای کرم شب تاب است.

دیگر نکته قابل توجه سریال به عروسک زرافه‌ای که در دقایق اولیه سریال تماشا کردیم بر می‌گردد. اگر به تجربه سری بازی The Last of Us نشسته باشید، بدون شک به عروسک‌های زرافه در جای جای بازی بر خورده‌اید. علاوه بر آن، ما در بخش‌های پایانی بازی به زرافه‌های رها شده در طبیعت می‌رسیم که به وضوح به باز پس گیری جهان توسط طبیعت از انسان‌ها اشاره دارد. شاید نسل بشر رو به انحطاط باشد، اما زندگی دیگر جانداران در جریان بوده و این مهر تاییدی بر شکست انسان در برابر طبیعت و صد البته اشاره کارگردانان به اتفاقات پیش رو در سریال است!

قسمت دوم سریال The Last of Us به وضوح بسیار کوتاه‌تر از قسمت اول بود و ریتم آرام‌تری را پیش گرفت. با این وجود به خوبی جهان خارج از قرنطینه را به ما نشان داد و از نو بر اهمیت بیش از حد الی تاکید کرد. بار دیگر نیز باید اشاره داشت که دنیای د لست آف آس همیشه تاریک بوده و مرگ نا به هنگام تس این موضوع را به آشکارترین نحو ممکن در برابر دیدگان ما قرار داد! شما قسمت دوم سریال The Last of Us را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا این قسمت از سریال و تغییرات آن نسبت به سری بازی توانستند شما را راضی نگه دارند؟ منتظر نظرات شما هستیم.

9 شاهکار

قسمت دوم سریال The Last of Us بیش از هر چیز وظیفه آشنا کردن ما با دنیای خارج از قرنطینه را داشت که به خوبی از پس این اتفاق بر آمد. اما تغییراتی اساسی در این سریال نسبت به سری بازی د لست آف آس دیده شد که شاید فاصله زیادی با داستان اصلی داشته باشند، اما می‌توانند آینده سریال را جذاب کنند.