بازی Starfield
1%
  • 0/10

نقد بررسی بازی Starfield | سفری به اعماق فضا

سفر به آینده با کوله‌باری از گذشته

نقد بررسی بازی Starfield | سفری به اعماق فضا ۳ ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ بررسی بازی کپی لینک

اگر از هواداران سبک نقش‌آفرینی باشید، بدون شک نام استودیوی بتسدا (Bethesda) برای شما آشنا خواهد بود. استودیویی که با ساخت آثاری کلاسیکی مانند The Elder Scrolls و Fallout به رشد و محبوب شدن ژانر نقش‌آفرینی در میان گیمرها کمک زیادی کرد. این استودیو بیش از 25 سال درگیر ساخت این دو سری بسیار محبوب بود و هیچگاه نتوانست تا دنیای جدیدی را برای گیمرها به تصویر بکشد. آخرین اثر ساخته شده توسط این استودیو یعنی Fallout 76 با انتقادات بسیار زیادی همراه شد. همچنین عرضه‌های مجدد The Elder Scrolls V: Skyrim در طی ده سال گذشته باعث نارضایتی بسیاری از سوی هواداران شده بود. حالا بعد از پنج سال انتظار، نوبت به Starfield رسیده است، اما آیا این بازی می‌تواند قدمی رو به جلو برای بتسدا و ژانر نقش آفرینی باشد؟

داستان Starfield در آینده‌ای دور رخ می‌دهد، جایی که انسان‌ها توانستند به تکنولوژی لازم برای سفر‌های میان‌ستاره‌ای دست پیدا کرده و فضای اطرف منظومه شمسی تا حدود 50 سال نوری را تحت سلطه خود درآورند. داستان در سال 2330 دنبال می‌شود. گیمر همانند روال همیشگی بازی‌های بتسدا، شخصیت خود را می‌سازد و به عنوان یک کارگر معدن کار خود را آغاز می‌کند. در همان ابتدا، گیمر با یک شئ عجیب روبرو شده که از آن با نام Artifact یاد می‌شود. این شی باعث می‌شود که گیمر با یک توهم روبرو شده و اتفاقات عجیبی را تجربه ‌کند. اعضای تیمی به نام Constellation بسیار سریع به این اتفاق واکنش نشان داده و به سراغ گیمر می‌آیند. بسیار سریع مشخص می‌شود که Constellation یک سازمان مستقل است که به دنبال جستجو در فضا، تلاش می‌کند تا به ناشناخته‌ها رسیده و دلایل منطقی برای آنها پیدا ‌کند. در حالی که آنها قبلا با Artifactها روبرو شدند، تقریبا هیچ دلیل منطقی برای وجود آنها پیدا نکرده و نمی‌دانند که این اشیا مرموز چه کاری انجام می‌دهند. اینجاست که گیمر به عنوان شخصیت اصلی سفر نسبتا طولانی خود را همراه با Constellation آغاز می‌کند. حالا به عنوان عضوی از سازمان Constellation گیمر باید به دنبال Artifactهای جدید باشد اما همه چیز به همین سادگی نیست. باید گفت که داستان Starfield در ابتدا بسیار هیجان انگیز به نظر می‌رسد اما شیوه روایت آن بسیار خسته کننده است. برای تمام کردن بخش داستانی بدون در نظر گرفتن ماموریت‌های جانبی به حدود 15 تا 20 ساعت زمان نیاز دارید. در تمام این مدت، ماموریت‌های اصلی شما را به بخش‌ها متفاوت کهکشان فرستاده تا در یک پایگاه یا غار‌های طبیعی به دنبال Artifact‌های مختلف باشید.

این فرآیند بسیار سریع تکراری و خسته کننده می‌شود. شاید تنها چند ماموریت نهایی بازی ساختار نسبتا متفاوتی را دنبال می‌کنند. در طول داستان بازی سوالات بسیار متفاوتی برای گیمر به وجود خواهد آمد که در نهایت هم به بسیاری از این سوالات پاسخ درستی داده نمی‌شود. به نظر می‌رسد که بتسدا می‌توانست دیدگاه بسیار متفاوت و جذاب‌تری نسبت به داستان بازی و روایت آن داشته باشد اما در نهایت این اتفاق رخ نمی‌دهد و با یک داستان یکنواخت و تکراری مواجه خواهیم شد. در بخش مقابل ماموریت‌های جانبی بازی دارای جذابیت بسیار بیشتری نسبت به داستان اصلی هستند. سازمان‌های مختلفی در بازی وجود دارند که گیمر می‌تواند بر اساس دیدگاه خود به آنها بپیوندد. هر کدام از این سازمان‌ها دارای ماموریت‌های جانبی متفاوتی هستند که لذت خاص خود را به همراه دارند. در کنار آن بیش از صد‌ها ماموریت مختلف در سیارات متفاوت وجود دارند که گیمر می‌تواند بر اساس سلیقه خود آنها را انجام دهد. هر کدام از این ماموریت‌ها می‌توانند روی شخصیت‌ها و شیوه رفتار آنها تاثیرگذار باشد که در نوع خود بسیار جذاب است.

استودیوی بتسدا در طول 20 سال گذشته از فرمولی ثابت برای طراحی گیم‌پلی بازی‌های خود استفاده می‌کند. تفاوتی نمی‌کرد که بازی چه نامی دارد، در هسته اصلی گیم‌پلی سری The Elder Scrolls و Fallout تقریبا مشابه یکدیگر بودند. تنها تفاوت این دو سری در شاکله اصلی گیم‌پلی، استفاده از اسلحه در Fallout به جای جادو و شمشیر بود. حالا شاید بهترین تفسیر از گیم‌پلی Starfield را تاد هاوارد، کارگردان این بازی انجام داده باشد. او در صحبت‌های خود گفته بود که بازی Starfield چیزی مانند Skyrim در فضا است. بسیاری از هواداران استودیوی بتسدا به خاطر ساخت یک دنیای جدید، منتظر تغییرات گسترده در بخش گیم‌پلی بودند. گرچه در نهایت این اتفاق رخ نداده و هنوز هم بهترین تفسیر از این بازی Skyrim در فضا است. هسته اصلی گیم‌پلی همان چیزی است که در Skyrim و دو نسخه آخر Fallout مشاهده کردید. در این میان ویژگی‌های جدیدی مانند استفاده از فضاپیما و درگیری با دیگر سفینه‌ها به بازی اضافه شدند. البته همین ویژگی جدید اضافه شده نیز در بخش داستانی کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در حالی که نبردهای فضایی می‌توانستند بسیار لذت بخش باشد، در طول مراحل شاید چند بار و به شکلی کاملا محدود مورد استفاده قرار می‌گیرد. همانند همه بازی‌های بتسدا شاهد استفاده از سیستم Talent هستیم. گیمر با بازی کردن و انجام ماموریت‌های مختلف به سطح‌های جدیدی دست پیدا می‌کند. با هر بار ارتقای سطح می‌توانید مهارت‌های جدیدی را برای شخصیت خود انتخاب کنید. اگر به دید مناسبی از شخصیت خود رسیده باشید و مهارت‌های مناسبی را انتخاب کنید، پیشرفت در بازی می‌تواند بسیار آسان و لذت‌بخش باشد. در سمت مقابل اگر دید خوبی به این قسمت نداشته باشید، قسمت‌های مختلفی از بازی می‌تواند بسیار دشوار شوند. در هر صورت باید گفت که سیستم Talent هنوز هم یکی از بخش‌های جذاب این بازی است که می‌تواند به شخصی‌سازی بسیار عمیق کاراکتر کمک زیادی بکند. یکی دیگر از بخش‌های بازی ساخت پایگاه در سیاره مد نظر گیمر است. این ویژگی که اولین بار در بازی‌های Fallout مورد استفاده قرار گرفته بود، حالا نیز یکی از ویژگی‌های Starfield به شمار می‌رود. ساختن پایگاه، بهبود دادن آن، اضافه کردن سازه‌های و ساختمان‌های جدید می‌تواند بسیار سرگرم کننده باشد. گرچه همانند نبرد‌های فضایی، این بخش نیز به گوشه رانده شده و استفاده چندانی از آن در بخش داستانی نمی‌شود. ساخت پایگاه و استفاده از آن در حین بازی به گیمر معرفی می‌شود اما در ساختار داستانی هیچ جایگاهی برای آن تعریف شده و صرفا به عنوان یک ویژگی جانبی در نظر گرفته می‌شود. برخی از گیمرها حتی بدون ساختن یک پایگاه، داستان بازی را به اتمام می‌رسانند.

هسته اصلی گیم‌پلی به نبرد با استفاده از اسلحه‌ها ختم می‌شود. گرچه در کنار آن، قابلیت ماورایی ایجاد میدانی بدون جاذبه نیز در اختیار گیمر قرار می‌گیرد. تیراندازی حالا نسبت به سری Fallout پیشرفت بسیار خوبی داشته. تیراندازی با سلاح‌های مختلف جذاب به نظر می‌رسد و هیجان‌انگیز‌تر شدن گیم‌پلی کمک شایانی می‌کند. شیوه حرکات، تیراندازی، تاثیرگذاری سلاح‌ها در بخش‌های مختلف بسیار سرگرم کننده هستند. البته باید گفت که Starfield فقط به تیراندازی ختم نمی‌شود. بخش بسیار بزرگی از بازی گیمر را به سفر در فضا و بازدید از سیارات و ماه‌های مختلف مجبور می‌کند. در حالی که شاید این نکته در ابتدا بسیار جذاب برسد اما پیگیری منو‌ها تو در تو، استفاده از آنها برای هر سفر و فرود آمدن یا پرواز کردن بعد از مدتی بسیار خسته کننده می‌شود. تقریبا هیچ ماموریتی شما را بیش از چندین دقیقه در یک سیاره حفظ نمی‌کند و بعد از پایان آن مجبور هستید تا چندین منو مختلف را پشت سر گذاشته، به سیاره جدیدی رفته و ماموریت خود را ادامه دهید. این فرآیند همیشه در بازی در حال تکرار است و بعد از چند ساعت، پیمایش متعدد در منو‌های بازی و مشاهده صفحات لودینگ به شدت خسته کننده می‌شود.

همچنین باید گفت که بازی Starfield دارای بیش از چند صد سیاره و ماه مختلف است. گیمر می‌تواند به تمامی آنها سفر کرده و در سطح آنها فرود آید. نکته اصلی در مورد این سیارات خالی بودن و بدون استفاده بودن آنهاست. تعدادی محدودی از سیارات موقع تجربه قسمت اصلی داستان توسط گیمر بازدید خواهند شد اما سفر به همه آنها یک کار انتخابی است. تقریبا تمام این سیارات دارای محیط‌های بسیار خالی و به دور از هرگونه فعالیت‌های مربوط به گیم‌پلی هستند. به همین خاطر می‌توان گفت که محیط‌های بازی با اینکه فوق‌العاده زیبا به نظر می‌رسند، بسیار خالی و بی روح هستند. تمام این مشکلات جایی بیشتر خود نمایی می‌کند که گیمر با باگ‌ها و مشکلات مختلف بازی روبرو می‌شود. استودیو بتسدا به خاطر بازی‌های پر از باگ و مشکلات خود معروف است اما حالا به نظر می‌رسد که آنها به سطح جدیدی ارتقاع درجه پیدا کردند. باگ‌های مختلفی در بازی وجود دارند که می‌توانند روی تجربه کلی شما تاثیرگذار باشند. در حالت کلی شاید بسیاری از باگ‌ها باعث به وجود آمدن صحنه‌های خنده‌دار و خاطره انگیز شوند اما برخی دیگر به شکلی مانع از پیشرفت شما در بازی خواهند شد. در هر صورت انتظار می‌رفت به خاطر تاخیر نزدیک به یک ساله در عرضه بازی، از لحاظ فنی با اثری بسیار بهتر روبرو شویم که البته اینگونه نیست.

نقد بررسی بازی Starfield

بتسدا برای ساخت بازی Starfield همچنان از موتور بازیسازی Game Creation استفاده می‌کند. البته حالا آنها از این موتور با نام Game Creation 2 یاد می‌کنند. در نهایت این موتور بازیسازی همان Gamebryo است که با استفاده از ابزارهای مختلف به‌روزرسانی شده و حالا از آن با نام Game Creation یاد می‌شود. باید گفت که Starfield از دوردست بازی بسیار زیبایی به نظر می‌رسد. گرافیک هنری بازی بسیار جذاب است. محیط‌های مربوط به فضا، سیاره‌ها، ماه‌ها و منظومه‌ها بسیار جذاب و تماشایی به نظر می‌رسند اما هماهنگونه قبلا اشاره شد بزرگترین مشکل خالی و بدون روح بودن آنهاست. البته Starfield در بخش فنی با مشکلات بسیار زیادی همراه است. در ابتدا باید گفت که این اثر به شکل مناسبی بهینه‌سازی نشده است. در حالی شاید شاهد گرافیک فنی بسیار خوبی نیستیم، این بازی روی کنسول‌ها به نرخ فریم 30 محدود شده است. این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که بسیاری از سازندگان بازی‌های خود را به شکلی بهینه می‌کنند که با فدا کردن برخی از ویژگی‌های گرافیکی امکان تجربه بازی‌ها با نرخ فریم 60 روی کنسول‌ها فراهم می‌شود. همچنین این بازی روی پلتفرم کامپیوتر‌های شخصی با مشکلات فنی بسیار متعددی همراه است. Starfield حتی روی سیستم‌های بسیار مدرن و مجهز به کارت‌های گرافیکی چند هزار دلاری با نرخ فریم مناسبی اجرا نمی‌شود. مشکلات بخش فنی البته فقط به بهینه سازی ختم نمی‌شود. باگ‌ها و مشکلات گرافیکی بسیار شدیدی در بازی مشاهده می‌شوند. افت نرخ فریم به خصوص در پلتفرم کامپیوتر‌های شخصی نیز یکی دیگر از مشکلات این بازی هستند.

. به خاطر ساختار گیم‌پلی بازی Starfield بخش بسیار بزرگی از بازی به مکالمات به شخصیت‌های مختلف ختم می‌شود. در حین این مکالمات بیشترین چیزی که خودنمایی می‌کند، ضعف در طراحی انیمیشن‌ها صورت و حرکت لب‌های شخصیت‌های مختلف است. انتظار می‌رفت که به خاطر انحصاری بودن این بازی بتسدا زمان بیشتری را برای طراحی انیمیشن‌های بدن و به خصوص صورت صرف کند اما به نظر می‌رسد که توجه کمتری به این بخش شده است. در هر صورت باید گفت که گرافیک بازی به خصوص در بخش فنی در خور یک بازی نسل جدید و انحصاری نیست. صداگذاری در Starfield از کیفیت خوبی برخوردار است. شخصیت‌های متفاوت دارای صداپیشه‌های بسیار خوب و قدرتمندی هستند و بخش مکالمه با دیگر شخصیت‌ها یکی از بهترین ویژگی‌های این بازی به شمار می‌رود. همچنین در بخش موسیقی متن نیز این بازی بسیار قدرتمند عمل کرده است.


8 عالی
در نهایت باید گفت که Starfield آنگونه که باید حرکتی رو به جلو برای استودیوی بتسدا و سبک نقش‌آفرینی نبود. ساختار گیم‌پلی این بازی هنوز درگیر چارچوب‌هایی است که بتسدا نزدیک به 20 سال قبل یکی از پایه‌گذاران اصلی آن بود. منو‌های تو در تو، سیاره‌های خالی از هر گونه اتفاق جذاب، قابلیت‌های جدیدی که تاثیرگذاری شگرفی روی هسته اصلی گیم‌پلی ندارند باعث می‌شوند تا از Starfield به عنوان یک اثر خلاقانه یاد نشود. در کنار آن مشکلات عجیب و غریب، باگ‌های مختلف و عدم بهینه بودن بازی از مشکلات دیگر این بازی به شما
  • ماموریت‌های جانبی جذاب
  • استفاده مناسب از ویژگی‌های نقش‌آفرینی
  • سیستم Talent بسیار هوشمندانه که روی شیوه بازی کردن تاثیر بزرگی می‌گذارد
  • تیراندازی و سلاح‌های هیجان انگیز
  • گرافیک هنری چشم‌نواز
  • صداپیشگی و موسیقی متن زیبا
  • داستان و روایت بسیار سطحی
  • ویژگی‌های جدید مانند نبرد با سفینه فضایی و ساخت پایگاه تاثیر زیادی در بازی ندارند
  • عدم نوآوری در گیم‌پلی و استفاده از ساختارهای قدیمی
  • منو‌های پیچیده
  • کوتاه بودن مراحل و تکراری بودن ساختار آنها
  • مشکلات و باگ‌های متعدد
  • گرافیک فنی ضعیف، عدم بهینه‌سازی مناسب
  • انیمیشن‌های ضعیف

مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
اشتراک
به من اطلاع بده
guest

3 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments