-
0/10
بهترین فیلم های انیمه ای که دست‌کم گرفته شده‌اند
انیمه‌هایی که معمولا نامی از آن‌ها برده نمی‌شود
مطمئنا عاشقان فیلم های انیمه ای با آثار پرآوازه‌ای مانند Your Name و شهر اشباح و… آشنایی دارند. بنابراین فرصت را غنیمت شمردیم تا به انیمه‌های ناشناخته تاریخ بپردازیم که از شهرت کمتری نسبت به سایر انیمه‌ها برخوردار هستند.
وقتی در حال دیدن انیمه هستیم، گویی مناظر شگفت‌انگیز طبیعت را در یک سفر دور و دراز به تماشا نشسته‌ایم. همچنان که مشتاقانه به برخی از این مناظر زیبا می‌نگریم، برخی دیگر به‌سرعت از جلوی دیدگان ما عبور می‌کنند و چندان توجهی برنمی‌انگیزند. در این نوشتار، شماری از مهجورترین انیمه‌های تاریخ سینما را معرفی کرده‌ایم که بی‌شک سزاوار توجه بیشتری هستند.
The Great Adventure of Horus
همکاری دو تن از نوابغ سینمای ژاپن
ماجراجویی بزرگ هوروس، اولین فیلم بلند ایسائو تاکاهاتا در مقام کارگردان است که بعدها به عنوان یکی از هنرمندان پیشتاز در صنعت انیمه ژاپن به شهرت رسید. همچنین گفتنی است که هایائو میازاکی هم در این فیلم با ایسائو تاکاهاتا، دوست دیرینه‌اش، همکاری کرده است. هوروس نوجوانی است که قصد دارد به دهکده‌ای در شمال نروژ سفر کند. او در حین سفر با جادوگر خبیثی به نام گرانوالد روبه‌رو می‌شود. گرانوالد از هوروس درخواست می‌کند که در انجام کارهای شرورانه یاری‌اش دهد، اما او نمی‌پذیرد. و این سرآغاز دشمنی هوروس با گرانوالد است.
Tekkonkinkreet
جواهری درخشنده در میان فیلم های انیمه ای
بتن‌آرمه (که در ایالات متحده با عنوان «سیاه و سفید» به نمایش درآمد) فیلمی درباره دو خلافکار نوجوان است که سعی دارند شهر خود را از دست یاکوزهای ژاپنی نجات دهند. این فیلم با وجود درخشش در جشنواره‌ها و دریافت چند جایزه مهم، خصوصا بهترین انیمه سال، هرگز انیمه مشهوری نبوده است. بتن‌آرمه در گیشه هم به‌سختی شکست خورد و حتی موفق به جبران هزینه‌های تولیدش نشد. اما ساخته مایکل آریاس در زمان خودش اثر تقریبا بی‌نقصی بود. بنابراین شکی نیست که شایستگی حضور در این فهرست را دارد و حتما باید آن را تماشا کنید.
Lupin the Third: The Castle of Cagliostro
شاهکاری که هنوز دست‌کم گرفته می‌شود
چه کسی باور می‌کند که فیلمی از هایائو میازاکی (Hayao Miyazaki) جزء مهجورترین انیمه‌های تاریخ باشد؟ قلعه کاگلیوسترو، نخستین فیلم بلند میازاکی بود که پیش از تاسیس استودیو جیبلی به پرده سینما راه یافت. این فیلم باعث ورود میازاکی به سینمای ژاپن شد که بزرگانی مانند کوروساوا و کوبایاشی در آن فعالیت می‌کردند. میازاکی در آن زمان ۳۸ سال داشت و در تلاش بود که کیفیت تولید فیلم های انیمه ای را افزایش دهد. او با ساخت قلعه کاگلیوسترو، تا حدودی، به هدف خود رسید و مقدمات تغییر در صنعت روبه‌رشد انیمه را فراهم کرد.
A Thousand and One Nights
فیلمی که الهام‌بخش رالف بکشی در ساخت فریتز گربه شد
حاصل همکاری ایچی یاماموتو با اسامو تزوکا، ملقب به پدر انیمه ژاپن، سه فیلم تجربه‌گرا و اروتیک بود: هزارویک شب (1969)، کلئوپاترا (1970) و شابیزک حزن (1973). این سه‌گانه بحث‌انگیز با انیمه هزارویک شب آغاز شد که برخلاف انیمه‌های همدوره‌اش ترسی از طی کردن مسیرهای تازه نداشت. نتیجه، فروش حیرت‌انگیز فیلم بود؛ آن هم در زمانه‌ای که فیلم‌های ژاپنی، به‌ویژه انیمه‌ها، دوران ناکامی و رکود را سپری می‌کردند. هزارویک شب در خارج از مرزهای این کشور هم خوش درخشید و پرچم‌دار تحولی بزرگ در صنعت انیمه ژاپن شد.
پسر جوانی به نام علاالدین در حال عزیمت به شهر بغداد است که در میانه مسیر با میریام، کنیزی پرکرشمه و زیبا، روبه‌رو می‌شود. عاشقان شبی پرشور را در آغوش یکدیگر به صبح می‌رسانند، غافل از اینکه عشق آن‌ها دوامی نخواهد داشت. کمی بعد، علاالدین به زندان می‌افتد و میریام مجبور می‌شود که با پسر کلانتر بغداد ازدواج کند. میریام پس از مدتی در هنگام زایمان از دنیا می‌رود، اما سرنوشت علاالدین به همین تلخی نیست. او موفق می‌شود که از زندان فرار کند، و هنگام فرار به غار «چهل دزد بغداد» راه می‌یابد که پر از گنج‌های گرانبها است.
Belladonna of Sadness
حلول شیطان در روح یک زن
شابیزک حزن (که با عنوان بلادونای اندوه نیز شناخته می‌شود) یکی از مهم‌ترین فیلم های انیمه ای تاریخ است که تا سال‌ها هیچ نسخه‌ای از آن در دست نبود و یک اثر گمشده به شمار می‌رفت. تا اینکه پیدا شدن نسخه‌ای از این فیلم در سال 2016 عاشقان انیمه را به فکر ترمیم و بازبینی آن انداخت. نتیجه، کشف اثری ماندگار و ارزنده در سینمای ژاپن بود که تماشاگران خود را انگشت به دهان کرد. البته شابیزک حزن نمی‌تواند نظر همه مخاطبان را (به‌ویژه آنان که معتاد به دیدن انیمه‌های متعارف هستند) جلب کند، اما تماشاگر جدی از تماشای آن سیر نخواهد شد.
شابیزک حزن درباره زوج جوانی به نام ژان و ژانه است که ساکن روستایی در فرانسه قرن هجدهم هستند و مدت کوتاهی از ازدواج آن‌ها می‌گذرد. اما زندگی مشترک آن‌ها شروع نشده به پایان می‌رسد. پیش از آنکه این زوج به خانه بخت بروند، ژانه وظیفه دارد با کدخدای روستا هم‌بستر شود تا حق ارباب را به جای آورده باشد. این اتفاق باعث می‌شود که ژانه در رویاهای خود با ارواح شیطانی ملاقات کند و به قدرت‌های فرابشری دست یابد. به همین دلیل، او به تهدیدی برای طبقه حاکم تبدیل می‌شود که هژمونی و اقتدار خود را به‌شدت در معرض خطر می‌بینند.
Barefoot Gen
دردناک و غم‌انگیز اما یکی از بهترین فیلم های انیمه ای
بمباران هیروشیما، تبعات جبران‌ناپذیری برای کشور ژاپن داشت و سرزمین آفتاب تابان را به زمین سوخته بدل کرد. انفجار بمب‌ها چنان رعب‌آور و سهمگین بود که مزارع حاصل‌خیز آن‌جا به صورت بیابانی خشک و لم‌یزرع درآمدند. شور و نشاط از دل اهالی ژاپن رخت برکشید، پیام‌آوران مرگ به هر گوشه‌ای خیمه زدند و دیگر هیچ نشانی از امید و زندگی در این صحرای بی‌آب و علف نبود. هرچند که خلق چنین فضایی در یک فیلم انیمیشن به‌دشواری ممکن است، اما تعداد انیمه‌هایی که به نمایش رنج‌ها و ویرانی‌های زمان جنگ پرداخته‌اند، کم نیست.
اگر فیلم آرامگاه کرم‌های شب‌تاب را کنار بگذاریم، جن پابرهنه (موری ماساکی) قطعا بهترین انیمه‌ای است که بر زندگی قربانیان نور می‌تاباند. چشم‌انداز ژاپن جنگ‌زده در این‌جا به قدری هولناک است که لرزه بر اندام هر بیننده‌ای خواهد انداخت. با تماشای جن پابرهنه می‌توان وحشت و اضطرابی را که قربانیان هیروشیما در لحظه فرود بمب‌ها احساس کردند، به‌تمامی تجربه کرد. اما جن پابرهنه اثری در ستایش امید هم هست و شورمندانه به دنبال کورسویی در دل تاریکی می‌گردد. این فیلم، بدون شک، شاهکاری بزرگ و بی‌تکرار در تاریخ سینمای ژاپن است.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید