برنامه مهمونی

نگاهی اجمالی به برنامه مهمونی ایرج طهماسب

سزاوار تمجید یا نکوهش؟

1%
  • 0/10
نگاهی اجمالی به برنامه مهمونی ایرج طهماسب ۷ ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ یادداشت (تلویزیون) کپی لینک

احتمالا حداقل یک مرتبه هم که شده، بخش‌هایی از نمایش مهمونی به کارگردانی ایرج طهماسب را در فضای مجازی تماشا کرده‌اید یا شاید هم هر هفته منتظر هستید تا مجموعه مهمونی از پلتفرم نماوا منتشر شود. در این یادداشت به این موضوع می‌پردازیم که آیا نمایش مهمونی ایرج طهماسب سزاوار تمجید است؟ به زبانی ساده‌تر آیا سریال مهمونی استحقاق این همه پیگیری از سمت مخاطب را دارد؟

ایرج طهماسب مجری، بازیگر، صداپیشه و عروسک‌گردان محبوب دل بسیاری از علاقه‌مندان به هنر و سینماست. طهماسب برخلاف عده‌ای دیگر که تنها از سر علاقه و بدون تحصیلات آکادمیک وارد این میدان شده‌اند، رشته تحصیلی‌اش تئاتر بوده و به همین دلیل، آثارش بر طبق یک سری از اصول و مفاهیم پایه‌ای هنر ساخته می‌شود. همکاری ایرج طهماسب با مرضیه برومند در مجموعه نمایشی مدرسه موش‌ها، یکی از نقطه قوت‌های طهماسب در مقام عروسک‌گردان بود. طهماسب چند سال پس از این پروژه، شانسش را در دنیای بازیگری با ورود به فیلم خط پایان به کارگردانی محمدعلی طالبی نیز امتحان کرد. با این حال، اکثر مردم، اغلب این هنرمند دوست‌داشتنی و توانمند را با این آثار مذکور نمی‌شناسند. مردم عادی، ایرج طهماسب را با پروژه کلاه قرمزی و پسرخاله به یاد می‌آورند؛ پروژه‌ای که دیگر این روزها نه نظیرش را کسی ساخته و نه خود طهماسب دیگر به سمت استفاده از این شخصیت‌ها تمایل نشان می‌دهد.

دو دهه حضور فعال کلاه قرمزی و دوستانش در دلِ خانواده‌های ایرانی به واسطه پخش از صدا و سیما موجب شده تا پس از شنیدن اسم ایرج طهماسب و همچنین حمید جبلی، شخصیت‌های کلاه قرمزی و پسرخاله در ذهن‌مان به یاد آورده شود. طهماسب بنا به دلایلی – که بسیاری آن را به قهر و دوری این هنرمند از صدا و سیما نسبت می‌دهند – به سمت یک پروژه جدید روی می‌آورد؛ مجموعه عروسکی مهمونی که از تاریخ یک فروردین سال ۱۴۰۱ شمسی از پلتفرم نمایش خانگی نماوا منتشر می‌شود. پیش از تماشای قسمت اول سریال مهمونی همگی به شدت از شنیدن این خبر به وجد آمده بودیم اما نتیجه کار، آن چیزی نبود که انتظارش را داشتیم. به همین سبب حرف‌هایی در دلمان تلنبار شده که شاید حرفِ دل خیلی از مخاطبین نیز باشد اما نه جرات بیانش را دارند و نه دلشان مي‌خواهد توسط هواداران سریال مهمونی بابت این حرف‌ها مورد سرزنش قرار گیرند. در ادامه به این موضوع می‌پردازیم که چرا نمایش مهمونی ایرج طهماسب سطح کیفیت به مراتب پایین‌تری از نمایش کلاه قرمزی داشته و چرا این مجموعه نمایشی جدید، بیش از اندازه توسط مخاطب تحویل گرفته شده است:

بچه؛ شخصیت پرمخاطب برنامه مهمونی در فضای مجازی

در برنامه مهمونی با هفت عروسک روبه‌رو می‌شویم که هر یک از آنها، یک خصیصه و ویژگی تیپیک دارند که دیالوگ‌ها بر اساس همین خصیصه‌ها برای عروسک‌ها تعریف شده و توسط صداپیشگان ادا می‌شود. تنها دو شخصیت از این قاعده‌ی «تک خصیصه بودن» خارج هستند؛ شخصیت بچه و پشه.

علت خارج بودن پشه از قاعده سایر عروسک‌ها کاملا مشخص است. شخصیت پشه را این‌طور تعریف کرده‌اند که خون هر فردی را که بمکد، برای مدتی موقتی حس و حالِ همان فرد را به مرحله اجرا در می‌آورد؛ خواه می‌خواهد یک فرد عبوس باشد، خواه یک فرد عاشق! اما چیزی که باعث شده شخصیت بچه خاص به نظر برسد، می‌توان در ابراز احساسات متفاوت این کاراکتر خلاصه کرد. بچه در عین حالی که رفتارهای بچگانه دارد، فردی است به شدت شکمو، لوس و مهربان که در عین دارا بودن این ویژگی‌ها به یک‌باره به مهمان‌ها بد دهنی کرده، به آنها ناسزا می‌گوید و حتی رفتارهای ناپسند دیگری از خود نشان می‌دهد. عوامل برنامه مهمونی در توجیه رفتارهای بچه بیان کرده‌اند که سریال مهمونی به منظور سرگرم کردن کودکان و نوجوانان ساخته نشده و این قشر از همان ابتدا مورد هدف سازندگان نبوده است. با این حال، این پاسخ برای توجیه شخصیت‌پردازی بچه که نمادی از بچه‌های کار تعریف شده، کفایت نمی‌کند.

اجازه دهید با یک سوال به بررسی عمق فاجعه بپردازیم. چرا از تماشای ویدیو کلیپ‌های بچه در فضای مجازی مثل اینستاگرام لذت می‌بریم؟ پاسخ ساده است؛ چون نظیر چنین رفتاری را در دنیای واقعی کمتر به چشم می‌بینیم؛ یعنی بچه‌ای در همین حد و اندازه که به راحتی حرفش را می‌زند، رک است، به هر قیمتی که شده از حقش دفاع کرده و از هیچ شخصی ابایی ندارد. مثال گل‌درشت این ماجرا، داستان خورده شدن ساندویچ ماکارونی بچه توسط محسن کیایی است که ویدیوی رفتار بچه با محسن کیایی به سرعت در فضای مجازی پخش شد. ایرج طهماسب با روی کار آوردن شخصیت بچه به نوعی به اشائه چنین رفتارهای نابه ‌هنجار کمک می‌کند. همین شخصیت بچه را با شخصیت کلاه قرمزی مقایسه کنید که تا چه اندازه در نقطه مخالف بچه قرار می‌گیرد. نمایش خصلت‌های منفی یک بچه کار شاید در وهله اول جذاب و قابل تامل باشد، اما شخصیت‌پردازی بچه از آن سمتِ بوم می‌افتد! نمایش مستمر بددهنی‌های شخصیت بچه قرار است چه آورده‌ای برای مخاطب به جز سرگرمی داشته باشد؟

برنامه مهمونی؛ کاملا منطبق با مد روز

سریال مهمونی در لفافه به برخی از مشکلات اجتماعی اشاره می‌کند که آنچنان در شبکه‌های اجتماعی منعکس نمی‌شود؛ چراکه رنگ و لعاب برنامه مهمونی به حدی است که اجازه تفکر به بیننده را – فارغ از سن و سالی که دارد – نمی‌دهد. برای نمونه می‌توان به قسمت چهارم برنامه مهمونی اشاره کرد که زانیار و سیروان خسروی در برنامه حضور داشته‌اند و عروسک‌های دی جی و شا باش با آنها وارد مکالمه می‌شوند. ما به عنوان مخاطبین برنامه به حدی محو رویداد موزیکال این سکانس می‌شویم که به حرف‌های رد و بدل شده دقت زیادی نمی‌کنیم. از این دست سکانس‌ها که به صورت نامحسوس حرف‌های مهمی زده می‌شود در برنامه مهمونی باز هم وجود دارد اما بیننده باید با نگاه ریزبینانه‌تری دیالوگ‌ها را دنبال کند. شاید بگویید نویسنده، عینک بدبینی روی چشم‌هایش قرار داده اما این‌که برنامه مهمونی به مخاطبش اجازه تفکر نمی‌دهد، ارزش این محصول را از لحاظ معنوی پایین می‌آورد. داستان‌های کلاه قرمزی و پسرخاله را به یاد بیاورید که چه حرف‌های قشنگی در بطن داستان نهفته بود. به‌واسطه همین حرف‌هاست که هر نسلی می‌تواند از تماشای داستان‌های کلاه قرمزی به شدت لذت ببرد. برنامه مهمونی همان‌گونه که منطبق با مد روز جلو می‌رود، به همان اندازه نیز با تغییر مد و ذائقه مخاطب به سرعت از یاد و خاطر مخاطبین فراموش می‌شود و نسل‌های بعدی جامعه کنونی نیز از تماشای چنین برنامه‌ای زده خواهند شد. برنامه مهمونی تنها برای جامعه حال حاضر این روزهای مردم فارسی‌‌زبان ایرانی تهیه و تدارک دیده شده است.

سلبریتی‌ها؛ مهمترین مشوق اعضای جامعه به سمت تماشای برنامه مهمونی

در درجه اول شاید خیلی از شما باور داشته باشید شخصیت بچه، تنها عنصر مهم برای مجاب کردن یک بیننده به تماشای این برنامه است. با این حال، اگر فرم این برنامه عروسکی به شکلی تنظیم می‌شد که برنامه مهمونی تنها منحصر به روابط عروسک‌ها با یکدیگر و مجری برنامه یعنی ایرج طهماسب می‌شد، شاید جذابیت سریال مهمونی نیز به طرز چشمگیری کاهش می‌یافت. به زبانی ساده‌تر، تعامل بچه با سایر عروسک‌ها و همچنین رفتار بچه با طهماسب، برای مخاطب که ما باشیم پس از چند قسمت تکراری می‌شود و تنها تکه کلام‌های این شخصیت می‌توانسته کاری کند تا از رفتارهایش به خنده بیفتیم. با این اوصاف، حتی اگر دیالوگ‌ها به طرز فوق‌العاده‌ای کمدی نوشته شوند و عروسک‌گردانی‌ها و صداپیشگان نیز به طرز محشری از پس وظایفشان بر بیایند، قطعا ما پس از چند قسمت نمی‌توانیم مثل روز اولی که با کاراکترهای این برنامه آشنا شدیم، از ته دل بخندیم. اینجاست که پای متغیری به داستان باز می‌شود که جذابیت سریال را تضمین می‌کند؛ سلبریتی‌ها.

حضور سلبریتی‌ها در یک قسمت مساوی است با جذب هواداران همان سلبریتی‌ها به تماشای برنامه مهمونی

ورود سلبریتی‌ها به برنامه مهمونی به صورت کلی رویداد بدی نیست. اتفاقا جذب سلبریتی‌ها به حضور در برنامه‌ای عروسکی، یک مدل سرمایه‌گذاری برای نماوا نیز محسوب می‌شود. به عبارتی دیگر، حضور سلبریتی‌ها در یک قسمت مساوی است با جذب هواداران همان سلبریتی‌ها به تماشای برنامه مهمونی. مخاطبین زیادی به تماشای سریال مهمونی روی می‌آورند چون سلبریتی مورد علاقه‌شان در یک قسمت حضور دارد و مردم به شدت کنجکاو هستند شخصیت بچه چه داستانی را با آنها اجرا خواهد کرد. در واقع تعامل بچه با سلبریتی‌ها و در سطح بعدی تعامل بچه با ایرج طهماسب تنها مولفه‌های مهمی تلقی می‌شوند که مخاطب را به پای تماشای هر قسمت می‌کشانند. این دو مولفه به شهرت و محبوبیت برنامه مهمونی به شدت کمک‌ می‌کنند اما چه فایده که زحمت سایر هنرمندهای این پروژه با عروسک‌های دیگر زیر سایه سنگین بچه قرار می‌گیرد؟ علنا اگر کل عروسک‌ها را به جز بچه، پشه و جدیدا روح از حضور جلوی دوربین حذف کنیم، مخاطب واکنش چندان خاصی نشان نمی‌دهد. مادامی که بچه و سلبریتی‌ها جلوی دوربین باشند، همه چیز بر وفق مراد بینندگان خواهد بود.

ایرج طهماسب و تیم زبده‌ی پروژه مهمونی موجب شده تا همچنان به برنامه‌های عروسکی هنرمندان ایرانی توجه کنیم. همان‌طور که ایرج طهماسب مشتاقانه منتظر واکنش‌های مخاطبین و هوادارانش نسبت به برنامه مهمونی بوده، نویسنده این یادداشت هم به عنوان یکی از هواداران دو آتشه طهماسب که روزی روزگاری با داستان‌های کلاه قرمزی سرش را گرم می‌کرده، از تماشای برنامه مهمونی تا حدودی دلسرد شده است. انتظار بیشتری از ایرج طهماسب می‌رود؛ از این بابت که در فرهنگ‌سازی جامعه کنونی ایران نقش زیادی داشته و باید اعتراف کرد بخشی از روح و ذهن‌مان هنوز با تماشای کلاه قرمزی و ماجراهایش مثل یک کودک ۱۰ ساله به وجد می‌آید. ای کاش این حسِ خوبِ «به وجد آمدن» را هنگام تماشای سریال مهمونی نیز تجربه می‌کردیم.

نظر شما درباره برنامه مهمونی چیست؟ دیدگاهتان را با ما و سایر خوانندگان رسانه سرگرمی به اشتراک بگذارید.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
اشتراک
به من اطلاع بده
guest

7 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments