مرگ در انیمه Attack on Titan
1%
  • 0/10

رتبه بندی غم‌انگیزترین صحنه‌های مرگ در انیمه Attack on Titan

دلخراش‌ترین صحنه‌های حمله به تایتان

رتبه بندی غم‌انگیزترین صحنه‌های مرگ در انیمه Attack on Titan ۹ ۱۹ آذر ۱۴۰۲ مقالات جانبی انیمه کپی لینک

در انبمه جذاب و دیدنی حمله به تایتان/تایتان مهاجم (Attack on Titan)، کارکترهای زیادی وجود داشتند که در طول داستان، جان خود را از دست دادند؛ اما با این حال، تماشای مرگ برخی از این شخصیت‌های برجسته این داستان، برای طرفداران بسیار ناراحت کننده بود. بر همین اساس، ما نیز در ادامه این مطلب، به رتبه‌بندی غم‌انگیزترین صحنه‌های مرگ در انیمه Attack on Titan می‌پردازیم.

انیمه حمله به تایتان، تنها پس از منتشر شدن اولین قسمت‌هایش در سال دوهزار و سیزده، به یکی از محبوب ترین انیمه‌ها، نه تنها در ژاپن، بلکه در سراسر جهان تبدیل شد. کارکترهای شگفت انگیزی که در طول داستان رشد شخصیتی چشمگیری را تجربه می‌کردند، خط داستانی بسیار جذاب که مملو از اتفاقات غیرمنتظره بود، موسیقی‌های متن نمادین و …،  همه و همه از دلایل موفقیت این انیمه به شمار می‌روند. اما نکته دیگری که در رابطه با این داستان وجود داشت، مرگ پیش بینی نشده و کشته شدن کارکترهای اصلی این داستان بود که تماشایشان برای طرفداران بسیار سخت بود. داستان اتک ان تایتان، به خصوص به خاطر تصاویر گرافیکی و نحوه مواجهه شدن شخصیت‌های آن با مرگ، شناخته شده است. بر همین اساس، ما نیز در ادامه این مطلب، به رتبه‌بندی غم‌انگیزترین صحنه‌های مرگ در انیمه Attack on Titan می‌پردازیم.

داستان انیمه حمله به تایتان، در رابطه با تمدنی است که در آن، بشریت به خاطر ترس از ریشه‌کن شدن توسط موجودات غول پیکری که در داستان با نام تایتان (Titan) شناخته شده‌اند، در داخل دیوارهایی زندگی می‌کنند تا جانشان در امان باشد. اما زمانی فرا می‌رسد که قسمتی از بیرونی ترین دیوار، توسط دو تایتانی که هرگز مشابهشان در داستان دیده نشده بود، به کلی ویران می‌شود. بعدها، این دو تایتان با نام‌های تایتان زره پوش (The Armored Titan) و تایتان عظیم الجثه (The Colossal Titan) شناخته شدند. با فرو ریختن این دیوار، تایتان‌های دیگر قادر می‌شوند به داخل دیوار نفوذ کنند. با ورود این موجودات غول پیکر به داخل دیوارها، بسیاری جان خود را از دست می‌دهند؛ از جمله مادر پسری به نام ارن یائگر (Eren Jaeger) که درست در مقابل چشمان پسرش، زنده توسط یکی از این تایتان‌ها خورده می‌شود. ارن پس از این اتفاق، قسم می‌خورد از این موجودات انتقام بگیرد. به همین ترتیب، او همراه با دوستانش، به گروه دیدبانی (Survey Corps) ملحق می‌شود. این دسته، وظیفه کاوش دنیای بیرون از دیوارها را بر عهده دارند. اکنون که این داستان زیبا، پس از یک دهه به پایان رسیده است، ما نیز، غم‌انگیزترین صحنه‌های مرگ در انیمه Attack on Titan را مرور می‌کنیم. توجه داشته باشید، که ادامه این مطلب حاوی اسپویل می‌باشد.

برتولت هوور (Bertholdt Hoover)

برتولت هوور در دوره صد و چهارم آموزشی سربازان شرکت می‌کند و پس از اتمام آن، به همراه تعدادی از هم‌ دوره‌ای‌هایش به دسته دیدبانی می‌پیوندد. در ابتدا، تصور می‌شد که این کارکتر، تنها شخصیتی فرعی و فردی ساکت و گوشه گیر است؛ اما در ادامه داستان مشخص شد که او همان تایتان عظیم الجثه است که به همراه راینر بروان (Reiner Braun)، یعنی تایتان زره پوش، بیرونی‌ترین دیوار را فرو ریخت. برتولت نیز همانند راینر و آنی لئونهارت (Annie Leonhart)، تایتان مونث، از طرف ارتش مارلی، به جزیره پارادایس (Paradise) فرستاده شده بودند تا دیوارها را فرو بریزند و قدرت تایتان بنیانگذار را به دست بیاورند.

با پیش رفتن داستان، دسته دیدبانی ماموریت خود را برای بازپس گیری دیوار ماریا آغاز می‌کنند. در این حین، برتولت همراه با راینر در داخل قسمتی از دیوار ماریا پنهان می‌شود. زمانی که پیدا می‌شوند، به تایتان عظیم الجثه تغییر شکل می‌دهد اما با این حال، توسط تایتان ارن مورد حمله قرار می‌گیرد و به سختی زخمی می‌شود. او متحدان سابقش را التماس می‌کند تا نجاتش دهند، اما به یکباره، توسط تایتان آرمین (Armin) خورده می‌شود.

مارلو فرودنبرگ (Marlo Freudenberg)

مارلو در ابتدا به عنوان همکار آنی در پلیس نظامی دیده می‌شود. او برخلاف همکارانش که خواهان یک موقعیت امن و به دور از تایتان‌ها هستند، برای ریشه‌کن کردن فساد موجود در پلیس نظامی، به این گروه می‌پیوندد. این کارکتر پس از همکاری با ارتش برای سرنگونی دولت، به دسته دیدبانی ملحق می‌شود و در ماموریت بازپس گیری شیگانشینا (Shiganshina) شرکت می‌کند.

مارلو در حین ماموریت بازپس گیری شیگانشینا، با وجود آنکه وحشت کرده است، دستورات اروین اسمیت (Erwin Smith) را دنبال می‌کند و به سمت تایتان هیولا (Beast Titan) حرکت می‌کند تا کاپیتان لیوای (Levi) بتواند او را بکشد. در حین این حمله، او فکر می‌کند که چقدر برای این ماموریت هیجان داشت و به خطرناک بودن آن فکر نکرده بود. در همین حین، تایتان هیولا نیز با پرتاب سنگ، به بدترین شکل ممکن باعث کشته شدن همه سربازان می‌شود. تماشای حرکت این سربازها به سوی مرگشان، یکی از غم‌انگیزترین صحنه‌های کل داستان این انیمه را رقم زد.

میکه (Miche)

مرگ میکه یکی از آزاردهنده‌ترین صحنه‌های مرگ در انیمه Attack on Titan را به خود اختصاص داده است. این کارکتر یکی از فرمانده‌های دست دیدبانی و از قویترین اعضای آن بود. در حین دومین تلاش هنگ پیشاهنگان برای دستگیری تایتان مونث، گروه میکه، سربازان دوره صد و چهارم را برای پیدا کردن دیگر خائنان احتمالی، مورد بررسی قرار می‌دهند.

در این حین، پنج تایتان به سربازان نزدیک می‌شوند اما میکه تصمیم می‌گیرد به تنهایی با همه تایتان‌ها روبه‌رو ‌شود تا اعضای گروهش فرصت فرار کردن داشته باشند. در این حمله، پاهای او له می‌شوند و زمانی که تایتان هیولا نیز برای پرسیدن چند سوال به نزدش می‌آید، بدنش یخ می‌زند و دیگر هیچ واکنشی نمی‌تواند نشان دهد. پس از چند لحظه، او شجاعت لازم برای دوباره جنگیدن را به دست می‌آورد، اما تایتان هیولا به پنج تایتان دیگر دستور خوردن او را می‌دهد و اینگونه او نیز در حالی که از شدت درد فریاد می‌زد، جان خود را از دست می‌دهد.

هانس (Hannes)

در حین فرو ریختن دیوار ماریا، سرباز هانس بلافاصله برای نجات ارن و میکاسا اکرمن (Mikasa Ackerman) به سمتشان می‌رود. او موفق به نجات کارلا یاگر (Carla Jaeger)، مادر ارن، نمی‌شود و به همین خاطر تنها ارن و میکاسا را به همراه خود می‌برد. با گذشت سال‌ها، این کارکتر به خاطر نجات ندادن کارلا، غرق در احساس گناه می‌شود و از این رو با پشتکار و جدیت بیشتری به کارش ادامه می‌دهد تا موقعیت خود را در پادگان بالا ببرد.

در ادامه داستان، هانس، در حین انجام یک ماموریت، دوباره با تایتانی که کارلا را خورده بود، روبه‌رو می‌شود. اما اینبار، با شجاعت تمام برای گرفتن انتقام، به سمتش حرکت می‌کند. اما متاسفانه بازهم نمی‌تواند کاری انجام دهد و درست در مقابل چشمان میکاسا و ارن که وحشت زده او را نگاه می‌کنند، توسط همان تایتان خورده می‌شود. کشته شدن هانس، بدون شک، از بدترین صحنه‌های مرگ در انیمه Attack on Titan است که به دنبال واکنش ارن و میکاسا غمگین‌تر هم شد.

مارکو بات (Marco Bodt)

کارکتر مارکو در داستان انیمه تایتان مهاجم، تنها برای مدت کوتاهی حضور داشت؛ اما با این وجود نیز، تاثیر زیادی بر خط داستانی و دیگر شخصیت‌ها گذاشت. در اتبدا تصور می‌شد که او در حین انجام ماموریت کشته شده است، اما در ادامه داستان مشخص می‌شود که کشته شدن او تصادفی نبوده است.

مارکو در یک ماموریت، به صورت اتفاقی مکالمه محرمانه بین راینر و برتولت و آنی را می‌شنود و اینگونه به تایتان بودن آنها پی می‌برد. او در حالی که با وحشت به آنها نگاه می‌کند، سعی می‌کند خود را قانع کند که آنها با همدیگر شوخی کرده‌اند. اما آنها با این حال؛ تصمیم می‌گیرند تجهیزات مانور سه بعدی او را بردارند و او را بر روی پشت بام خانه‌ای رها کنند تا توسط یک تایتان خورده شود. در این حین، مارکو با وحشت متحدان سابقش را التماس می‌کند تا نجاتش دهند اما ناگهان یک تایتان او را از وسط نصف می‌کند و اینگونه بلافاصله کشته می‌شود.

هانجی زوئه (Hange Zoe)

هانجی زوئه یکی از باهوش ترین و قویترین افراد دسته دیدبانی به شمار می‌رفت که نبردهای سخت بسیار زیادی را پشت سر گذاشته بود. پس از مرگ اروین اسمیت، او به عنوان فرمانده بخش دیده‌بانی به کار خود ادامه داد.

در فصل نهایی حمله به تایتان، زمانی که پیشاهنگان به سمت مارلی حرکت می‌کردند، هانجی داوطلب می‌شود تا برای کاهش دادن سرعت رامبلینگ، خود را تبدیل به یک طعمه کند. او درست قبل از اینکه به میان تایتان‌ها برود، در مقابل لیوای آکرمن (Levi Ackerman) برای خداحافظی توقف کوتاهی می‌کند. در این صحنه او به نشانه احترام دستش را بر روی قفسه سینه‌اش می‌گذارد و سپس به سمت تایتان‌ها حرکت می‌کند و پس از مبارزه‌ای کوتاه، جان خود را بر اثر بخاری که از پوست تایتان‌ها ساطح می‌شود، جان خود را از دست می‌دهد. سکانس بعد از آن، ملاقات هانجی در زندگی پس از مرگ با اروین اسمیت و سوگواری پیشاهنگان برای او است که مرگ او را به یکی از غم‌انگیزترین صحنه‌های مرگ در انیمه Attack on Titan تبدیل می‌کند.

رمزی و هلیل (Ramzi and Halil)

رمزی و هلیل پناهندگانی در مارلی هستند که برای تامین غذا به دزدی متوسل شده‌اند. هنگامی که ارن به صورت اتفاقی، رمزی را ملاقات می‌کند، با گریه از او به خاطر اقدامات آینده‌اش عذرخواهی می‌کند. تماشای این صحنه برای طرفداران بسیار دلخراش بود زیرا می‌دانستند که این کودک در آینده‌ای نه چندان دور کشته می‌شود.

در حین رامبلینگ، هلیل بلافاصله جانش را از دست می‌دهد و رمزی که جلوتر از او حرکت کرده بود، درحالی که با گریه فریاد می‌زند، خود نیز زیر پای یک تایتان له می‌شود. دیدن غرش از منظر آنها، ماهیت وحشتناک این واقعه و قربانی شدن افراد بی گناه در مسائلی که در آن دخالتی نداشته‌اند را به خوبی نشان داد.

ارن یائگر (Eren Jaeger)

ارن که در ابتدا تنها کارکتری بود که می‌خواست انتقام مرگ مادرش را بگیرد، با پیش رفتن داستان به شخصیتی منفی تبدیل شد که متقاعد شده بود هیچ راه حل مسالمت آمیزی وجود ندارد و به همین ترتیب تصمیم گرفت با آزادسازی همه تایتان‌ها، جهان را نابود کند تا نژاد الدیا بتواند آزادانه زندگی کند. او با این ادعا که قصدش محافظت از عزیزانش است، سعی بر توجیه قتل عام و نسل کشی جهانی‌اش داشت.

ارن تفکرات متناقضی از خود نشان می‌داد و باور داشت از طریق ظلم و نابودی جهان، می‌تواند آزادی واقعی را به دست بیاورد. در حین رامبلینگ، میکاسا وارد دهان تایتان ارن می‌شود و سر او را از بدنش جدا می‌کند؛ اما قبل از آن مکالمه‌هایی از ارن با میکاسا و آرمین نشان داده می‌شود که برای بینندگان بسیار دلخراش بودند. میکاسا پس از کشتن ارن، در حالی که سر او را به دست گرفته است، به سمت آرمین قدم برداشت. گریه آرمین در این سکانس، مرگ ارن را به یکی از ناراحت کننده‌ترین صحنه‌های مرگ در انیمه Attack on Titan تبدیل کرد.

ساشا براوس (Sasha Braus)

ساشا براوس یکی از محبوب‌ترین کارکترهای داستان انیمه حمله به تایتان به شمار می‌رفت. او یک دوست دلسوز و سربازی ماهر بود. زمانی که این کارکتر از نیکولو به خاطر غذاهایی که پخته بود تشکر می‌کند و را به خاطر مارلیایی بودنش قضاوت نمی‌کند، دیدگاه این سرآشپز را به جنگ تغییر می‌دهد و او را تشویق می‌کند تا برای شاد کردن دیگران، بدون توجه به نژادشان، غذا بپزد.

پس از اینکه ماموریت دسته دیدبانی در لیبریو به اتمام می‌رسد، ساشا به همراه دوستانش وارد هواپیما می‌شود تا به پارادایس بازگردند؛ اما در همین لحظه، گابی (Gabi) به شکم او شلیک می‌کند. جان (Jean) و کانی (Conny) سعی می‌کنند جلوی خونریزی او را بگیرند اما او در نهایت جان خود را از دست می‌دهد. دوستانش با دیدن مرگ او آشفته می‌شوند و حتی میکاسا نیز که اغلب احساسات خود را بروز نمی‌دهد نمی‌تواند جلوی سرازیر شدن اشک‌هایش را بگیرد. بدون شک، کشته شدن ساشا، یکی از دلخراش‌ترین صحنه‌های مرگ در انیمه Attack on Titan را رقم زد.

اروین اسمیت (Erwin Smith)

فرمانده اروین از همان ابتدا برای مردم جزیره پاردایس نمادی از امید بود. او با جاه طلبی‌های بزرگش، اغلب از سوی دولت به عنوان یک تهدید تلقی می‌شد. هوش و کاریزمای اروین، از او یک رهبر توانا ساخته بود. این کارکتر همواره بیان می‌کرد که حاضر است در راه رسیدن به اهداف بزرگ، خود و سربازانش را نیز قربانی کند.

در طول ماموریت بازپس گیری شیگانشینا، اروین به این فکر می‌کند که چن تن از همرزمانش در راه نجات بشریت جان باخته‌اند و از این رو تصمیم می‌گیرد برای پایان دادن به ماموریتشان و کشتن تایتان هیولا، از رویاهای خود دست بکشد. اروین سربازانش را برای حمله به تایتان هیولا هدایت می‌کند. در این حمله تنها یک فرد جان سالم به در می‌برد و خود نیز به سختی مجروح می‌شود. در ادامه داستان، در حالی که بر سر نجات آرمین و فرمانده اروین، بین سربازان مشاجره‌ای صورت گرفته است، کاپیتان لیوای تصمیم می‌گیرد آرمین را نجات دهد تا فرمانده اروین بتواند پس از همه تلاش‌هایش به استراحتی ابدی برود.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
guest

9 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments