بررسی تاثیر سریال WandaVision بر آینده‌ی دنیای سینمایی مارول

اکنون که این مقاله در حال نگارش است، سریال The Falcon and the Winter Soldier که دومین پروژه‌ی مارول در فاز چهارم محسوب می‌شود، در حال پخش است. این سریال که به میراث کاپیتان آمریکا و تاثیرات مرگش می‌پردازد، برخلاف سریال WandaVision که ماهیتی جادویی در خود داشت، سری به روی دیگر فیلم‌های مارول زده و با اکشن هیجان‌انگیزش، حسابی با تحسین منتقدان روبه‌رو شده است. ماهیت متفاوت این دو سریال با یکدیگر سبب شده تا حداقل در حال حاضر ارتباط چندانی بین این دو اثر نتوان پیدا کرد. از The Falcon and the Winter Soldier که بگذریم، تا چندی بعد، شاهد انتشار سریال بسیار مورد انتظار Loki خواهیم بود. طبق تیزر و تریلرهایی که تا کنون از سریال Loki منتشر شده، احتمالا کم کم باید خود را برای متفاوت‌ترین اثر دنیای سینمایی مارول آماده کنیم. لوکی، خدای شرارت، در این سریال، با سنگ فضایی که به دست آورده، واقعیتی جایگزین خلق می‌کند و به خطوط زمانی مختلف سرک می‌کشد. در این بین سر و کله‌ی مامورین مغایرات زمانی (Time Variance Authority) پیدا می‌شود تا از دردسرهایی که لوکی ممکن است پدید آورد، جاوگیری کند.

همانطور که در «تجزیه و تحلیل تبلیغات تلویزیونی سریال WandaVision» نیز شرح داده شد، در این سریال شاهد تبلیغات و آگهی‌های تلویزیونی مرموزی بودیم که هر یک به اتفاقات مهم و تاثیرگذاری در دنیای سینمایی مارول اشاره داشت. آگهی قسمت هفتم سریال، به موجودات نکسوس دنیای مارول پرداخت و اشارات ریز و کوچکی به آنان کرد؛ موجوداتی که در کامیک بوک‌های قدیمی مارول از تاثیرگذارترین نکات داستان بودند. موجودات نکسوس می‌توانند واقعیت را فریب دهند؛ دقیقا همان کاری که لوکی برایش زاده شده است. از طرفی هم با دانستن این نکته که مامورین مغایرات زمانی در سریال حضور دارند، متوجه می‌شویم لوکی یک نکسوس است. در کامیک بوک‌های مارول هم تا زمانی که خبری از یک نکسوس نباشد، سر و کله‌ی مامورین مغایرات زمانی پیدا نمی‌شد. حال که چند ماه از پایان سریال وانداویژن گذشته می‌فهمیم چطور این سریال به کمک اشارات مرموز و کوچیکش به ما وعده‌ی سریال‌های آینده‌ی مارول را می‌داد.