۱۰ حقیقت تلخی که طرفداران MCU باید با آن کنار بیایند
1%
  • 0/10

۱۰ حقیقت تلخی که طرفداران MCU باید با آن کنار بیایند

کاری هم از دستشان بر نمی‌آید

۱۰ حقیقت تلخی که طرفداران MCU باید با آن کنار بیایند ۲ 5 ساعت قبل مقالات جانبی (سینمایی) کپی لینک

مهم نیست که چقدر سرسخت هستند، طرفداران MCU چاره‌ای جز کنار آمدن با برخی حقایق تلخ و غیر قابل انکار ندارند.

دنیای سینمایی مارول (Marvel Cinematic Universe) از زمان آغاز خود در سال ۲۰۰۸ میلادی تا به امروز، راه طولانی و پرفراز و نشیبی را طی کرده است. طی ۱۷ سال گذشته، طرفداران فرصت داشته‌اند بسیاری از ابرقهرمانان و ابرشرورهای محبوب کمیک‌ بوک‌ها را در قالب زنده و سینمایی ببینند و با آن‌ها ارتباط برقرار کنند. با این حال، همه پروژه‌ها موفق نبوده‌اند و برخی فیلم‌ها و سریال‌ها نتوانسته‌اند انتظارات را برآورده کنند و این موضوع باعث شده تجربه دنبال کردن MCU گاهی ترکیبی از شادی و ناامیدی باشد.

با گذشت این سال‌ها، فرنچایز MCU به شکل قابل توجهی تغییر کرده و رشد کرده است اما همین پیشرفت واقعیت‌های تلخی را برای طرفداران آشکار کرده است. هرچه MCU بزرگ‌تر و پیچیده‌تر شده، طرفداران باید با چالش‌هایی مانند شخصیت‌های ناپدید شده، ریبوت‌ها و پروژه‌های متوسط و نه چندان قابل دفاع کنار بیایند. در این مسیر، شناخت واقعیت‌های سخت و پذیرش محدودیت‌های فرنچایز، بخش جدایی‌ ناپذیر تجربه هر طرفدار واقعی MCU شده و در ادامه قصد داریم به ۱۰ مورد از آن‌ها بپردازیم.

طرفداران MCU

ناانسان‌ها را به باد فراموشی بسپارید

استودیو مارول در ابتدا برنامه برنامه داشت تا فیلمی با عنوان Inhumans بسازد اما این پروژه بعدها به یک سریال تلویزیونی تبدیل که در زمان پخش خود به یکی از پرانتقادترین آثار تاریخ استودیو بدل شد. بسیاری از عناصر Inhumans با مشکلاتی همراه بودند؛ از جمله تصمیم برای کوتاه کردن موی مدوسا که روی قدرت‌ها و ظاهر او تأثیر منفی گذاشت. البته انسون ماونت (Anson Mount) در فیلم Doctor Strange in the Multiverse of Madness دوباره در نقش نسخه‌ای از بلک بولت ظاهر شد اما این ابرقهرمان مدت کوتاهی بعد از بازگشتش به دست اسکارلت ویچ (Scarlet Witch) کشته شد. حالا که MCU برنامه‌های گسترده‌ای برای معرفی X-Men دارد (گروهی که قرار بود ناانسان‌ها جایگزین آن‌ها شود) به نظر می‌رسد نسخه‌ای وفادار از تیم ناانسان‌ها دیگر شانسی برای حضور در این جهان سینمایی نداشته باشد.

ناانسان‌ها نژادی از ابرانسان‌ها در دنیای کمیک‌ بوک‌های مارول هستند که هزاران سال پیش توسط نژاد بیگانه کری (Kree) از انسان‌های اولیه به‌ صورت ژنتیکی دستکاری شدند. هدف کری‌ها، ایجاد یک نژاد برتر برای استفاده در جنگ‌هایشان بود. نتیجه این آزمایش‌ها، تولد نژادی با قدرت‌های خارق‌ العاده بود که بعدها در شهری مخفی به نام آتِلان (Attilan) زندگی کردند. اعضای این جامعه با قرار گرفتن در معرض ماده‌ای اسرارآمیز به نام تِریجِن (Terrigen Mist)، قدرت‌های منحصر بفرد خود را فعال می‌کنند. شخصیت‌هایی مانند بلک بولت، مدوسا، کارناک و کریستال از مشهورترین ناانسان‌ها هستند.

تفاوت اصلی ناانسان‌ها با جهش‌ یافته‌ها در منشأ قدرت‌های آن‌هاست. جهش‌ یافته‌ها نتیجه تغییرات ژنتیکی طبیعی در گونه انسان هستند (ژن X به‌ صورت طبیعی در بدن آن‌ها وجود داشته و باعث ظهور قدرت‌ها در سن بلوغ می‌شود). اما ناانسان‌ها حاصل دستکاری مصنوعی ژنوم انسانی توسط کری‌ها هستند و قدرت‌هایشان تنها پس از قرار گرفتن در معرض تِریجِن بروز می‌کند. به‌ عبارت دیگر، جهش‌ یافته‌ها زاده طبیعت‌اند در حالی که ناانسان‌ها محصول مهندسی ژنتیک بیگانگان محسوب می‌شوند.

موفقیت حماسه سنگ‌های ابدیت احتمالاً تکرار نخواهد شد

بدون تردید، حماسه سنگ‌های ابدیت نقطه اوج و محبوب‌ترین بخش دنیای سینمایی مارول تا امروز محسوب می‌شود. اعضای اصلی انتقام جویان مانند تونی استارک، استیو راجرز و ثور، ستون‌های اصلی این جهان سینمایی را بنا کردند و فیلم The Avengers با گرد هم آوردن آن‌ها، MCU را به پدیده‌ای بی‌سابقه در تاریخ صنعت سینما تبدیل کرد. در آن دوران، حضور مداوم ابرقهرمانان در فیلم‌های مختلف باعث شکل‌ گیری پیوندی عمیق میان مخاطبان و شخصیت‌های محبوبشان شد. زمانی که MCU وارد فاز سوم خود در حماسه سنگ‌های ابدیت شد، این مجموعه از نظر روایت، جلوه‌های ویژه و انسجام داستانی در اوج بود. فیلم‌هایی مثل Avengers: Infinity War و Avengers: Endgame هر دو از مرز یک میلیارد دلار عبور کردند و نشان دادند مارول چگونه توانسته یک دهه روایت سینمایی را به نقطه‌ای باشکوه برساند. بازگشت به آن سطح از موفقیت عظیم، به‌ویژه پس از تغییرات گسترده در ساختار تیم‌های خلاقیت، تیم تولید و تمرکز داستانی، یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های کنونی مارول است.

طرفداران MCU

باید با ابرقهرمانان محبوب خود خداحافظی کنید

پس از اکران Avengers: Endgame، به‌ وضوح مشخص شد که دنیای سینمایی مارول برای همیشه دستخوش تغییر شده است. کریس ایوانز (Chris Evans) و رابرت داونی جونیور (Robert Downey Jr)، دو چهره اصلی و نمادین این مجموعه، از فرنچایز خداحافظی کردند و با رفتن آن‌ها، دوره‌ای طلایی به پایان رسید. از آنجایی که طرفداران طی سال‌های گذشته به دیدن ابرقهرمانان محبوبشان در هر دو سال عادت کرده بودند، ورود به دوران تازه‌ای با عنوان حماسه مولتی ورس با مشکلات و لغزش‌هایی همراه شد. ایوانز و داونی بعدها در قالب نقش‌های متفاوتی دوباره به MCU بازگشتند اما بازیگرانی مثل اسکارلت جوهانسون (Scarlett Johansson) در نقش بلک ویدو و دیو باتیستا (Dave Bautista) در نقش درَکس، به‌صراحت اعلام کرده‌اند همکاری‌شان با این جهان به پایان رسیده است. با گذر زمان، انتظار می‌رود چهره‌های بیشتری راه آن‌ها را دنبال کنند. پرسش اساسی اینجاست که آیا دنیای سینمایی مارول می‌تواند بدون قهرمانان و بازیگران محبوبی که قلب طرفداران را تسخیر کرده‌اند، همچنان به حیات و شکوه خود ادامه دهد؟

تماشای تمامی آثار MCU به انجام تکالیف خانه شباهت پیدا کرده است

ایجاد سرویس استریم دیزنی پلاس برای دنیای سینمایی مارول تأثیراتی هم مثبت و هم منفی به همراه داشته است. از یک‌ سو، این پلتفرم به مارول امکان داده تا در قالب‌های متنوع‌تری به روایت داستان‌ها و پرداخت شخصیت‌های مختلف بپردازد. اما از سوی دیگر، همراهی آن با افزایش تعداد فیلم‌هایی که هر سال منتشر می‌شوند، باعث شده تا حجم پروژه‌های MCU با سرعتی بی‌سابقه رشد کند. در نتیجه، کیفیت کلی آثار تا حدی افت کرده است. علاوه بر مشکلات کیفی، حجم زیاد تولیدات موجب شده دنبال کردن همه آثار برای یک مخاطب عادی تقریباً غیرممکن شود. برای مقایسه، حماسه سنگ‌های ابدیت تنها شامل ۲۳ فیلم بود، در حالی که فاز چهارم MCU که تنها دو سال به طول انجامید، ۱۸ پروژه را در بر می‌گرفت؛ ترکیبی از فیلم‌های سینمایی و سریال‌های اختصاصی دیزنی پلاس. این افزایش سرعت تولید از نظر تنوع جذاب است اما انسجام و تمرکز روایی جهان سینمایی مارول را تا حد زیادی تحت تأثیر قرار داده است.

سریال‌های دیزنی پلاس کیفیت گاهی خوب و گاهی بد هستند

در مورد پروژه‌های تلویزیونی دیزنی پلاس در دنیای سینمایی مارول باید گفت مارول تجربه‌ای پیچیده در این زمینه داشته است. در حالی که سریال‌هایی مانند WandaVision و Loki به آثاری محبوب و تحسین‌ شده تبدیل شده‌اند، بسیاری از دیگر سریال‌های مشترک دیزنی پلاس و مارول کاستی‌های خود را نشان داده‌اند. مشکلات رایج معمولاً از ریتم ناهماهنگ داستان، پایان‌های عجولانه یا معرفی دیرهنگام ابرشرور اصلی ناشی می‌شوند. به همین دلیل، مارول تغییراتی در روند تولید سریال‌های خود ایجاد کرده تا کنترل کیفی دقیق‌تری داشته باشد. حالا مدیران تولید سنتی یا اصطلاحاً شورانرها (Showrunner) برای نظارت بر هر سریال استخدام می‌شوند، با تمرکز بر ساخت سالانه و کاهش تعداد آثار در هر سال. در مجموع، سریال‌های مارول در حال حاضر گاهی موفق و گاهی ناموفق هستند.

شخصیت‌های جدید چندان محبوب نشده‌اند

سریال Marvel Zombies، تازه‌ترین اثر دنیای سینمایی مارول، نمونه‌ای آشکار از چیزی است که در حماسه مولتی ورس کمبود آن احساس می‌شود. یکی از دلایل موفقیت شخصیت‌هایی مثل اعضای اصلی انتقام جویان، تداوم حضورشان در فیلم‌ها و کراس‌ اورهای سالانه بود که پیوندی عمیق میان قهرمانان و طرفداران ایجاد می‌کرد. در مقابل، ابرقهرمانان حماسه مولتی ورس هرگز چنین فرصتی نداشته‌اند؛ بسیاری از آن‌ها هنوز حتی با یکدیگر ملاقات نکرده‌اند و شخصیت‌هایی مانند شانگ چی از زمان اولین حضور خود تاکنون در نسخه‌ی زنده دیگری ظاهر نشده‌اند. انیمیشن Marvel Zombies اما این خلأ را پر کرد؛ روایتی گسترده از ماجراجویی در چندجهانی MCU ارائه داد و برای نخستین بار ابرقهرمانان این دوره را در کنار هم قرار داد؛ دقیقاً همان چیزی که MCU مدت‌هاست باید انجام می‌داد.

شخصیت Moon Knight با نقش آفرینی اسکار آیزاک (Oscar Isaac) در سریال اختصاصی خود در دیزنی پلاس تحسین گسترده‌ای از سوی منتقدان و طرفداران دریافت کرد و به‌خاطر روایت تاریک، پیچیده و متفاوتش، به یکی از موفق‌ترین آثار تلویزیونی MCU تبدیل شد. با این حال، پس از پایان سریال، شخصیت مون نایت هنوز در هیچ فیلم یا پروژه زنده دیگری ظاهر نشده است و طرفداران تنها از طریق شایعات و گمانه‌زنی‌ها شنیده‌اند که ممکن است در آینده با دیگر ابرقهرمانان خط داستانی مولتی ورس ملاقات کند یا در کراس‌ اورهای آینده حضور پیدا کند. این غیبت طولانی باعث شده که بسیاری از طرفداران احساس کنند پتانسیل کامل شخصیت هنوز در جهان گسترده MCU محقق نشده است.

معرفی کانگ فاتح، یک بدشانسی بزرگ بود

در پروژه‌های ابرقهرمانی، ضرب‌المثل «یک ابرقهرمان به اندازه شرور خود ارزش دارد» کاملاً صدق می‌کند. بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌های MCU به دلیل وجود شرورهای خسته‌ کننده و تک‌ بعدی مورد انتقاد قرار گرفته‌اند. به همین دلیل، انتخاب شرور اصلی کل فرنچایز یک وظیفه حیاتی است و مارول با تانوس (Thanos) موفق شد هدف خود را محقق کند. در ابتدا، به نظر می‌رسید که استودیو همان مسیر را با Kang the Conqueror (نقش آفرینی جاناتان میجرز (Jonathan Majors)) دنبال می‌کند. اما حالا مشخص شده که کانگ نتیجه‌ای ناموفق بوده است. حتی اگر کنار گذاشتن میجرز را در نظر نگیریم، مرگ شخصیت پس از شکست توسط مرد مورچه‌ای و خانواده‌اش در Quantumania باعث شد که طرفداران هرگز او را تهدید واقعی برای انتقام جویان ندانند.

طرفداران MCU

شاید ریبوت Avengers: Secret Wars هم کارساز نباشد

دنیای سینمایی مارول حالا ۱۷ سال است که جریان داشته و در این مدت، تعداد زیادی از ابرقهرمانان، شرورها و داستان کمیک بوک‌ها اقتباس شده‌اند. بزرگ‌ترین مزیت این فرنچایز، پیوند میان آثار مختلف است؛ هر پروژه جدید به پیشبرد داستان کلی و توسعه جهان MCU کمک می‌کند. با این حال، فیلم Avengers: Secret Wars قرار است یک ریبوت برای MCU باشد. مارول هنوز جزئیات گستره و نحوه این ریبوت را تایید نکرده است. اما با توجه به سال‌ها علاقه و تعلق خاطر طرفداران به بازیگران و شخصیت‌هایی مانند مرد آهنی و کاپیتان آمریکا، این پرسش که چه میزان از MCU پس از ریبوت ادامه خواهد یافت، موضوعی نگران‌ کننده و هیجان‌ انگیز است.

طبق شایعه‌ها و گزارش‌های غیررسمی، نسخه‌های کنونی برخی از شخصیت‌ها به پایان خود رسیده و بازیگری جدید جایگزین می‌شود اما برخی دیگر مانند مرد عنکبوتی پس از ریبوت MCU همچنان با همان چهره قدیمی ادامه خواهند داد.

صحنه‌های بلااستفاده

دنیای سینمایی مارول قانونی نانوشته داشت که طبق آن، طرفداران باید تا پایان کامل تیتراژ فیلم‌ها صبر کنند تا شاهد پیش‌ نمایشی از پروژه‌های آینده فرنچایز باشند. بسیاری از فیلم‌های MCU با استفاده از صحنه‌های پس از تیتراژ، داستان‌ها یا شخصیت‌های آینده را معرفی کرده و سال‌ها بعد این وعده‌ها را محقق می‌کردند. اما در حماسه مولتی ورس اوضاع تغییر کرده است. بسیاری از صحنه‌های پس از تیتراژ شخصیت‌هایی را معرفی می‌کنند که هنوز دوباره ظاهر نشده‌اند و مارول ظاهراً هیچ برنامه‌ای برای استفاده از آن‌ها در آینده ندارد.

یکی از بارزترین مثال‌ها، معرفی اروس به عنوان برادر تانوس در فیلم Eternals بود. با توجه به اینکه هری استایلز (Harry Styles) برای این نقش انتخاب شد، کاملاً واضح بود که مارول قصد داشته از محبوبیت خواننده آمریکایی در میان نوجوانان و جوانان بهره ببرد اما تا به امروز هیچ اشاره‌ای به او نشده و حتی نمی‌دانیم در آینده برخواهد گشت یا خیر. بدین ترتیب، چیزی که زمانی یکی از محبوب‌ترین عناصر MCU بود، اخیراً به منبعی از ناامیدی و سرخوردگی تبدیل شده است.

غیبت طولانی مدت ابرقهرمانان محبوب

در نهایت، سخت‌ترین واقعیتی که طرفداران MCU باید بپذیرند این است که فرنچایز تا این نقطه پیش رفته، بدون اینکه بسیاری از شخصیت‌های بزرگ کمیک بوک‌ها را برای لحظه‌ای بصورت لایو اکشن نشان دهد. به دلیل مسائل حقوقی، مارول در طول بیشتر عمر MCU نتوانست از شخصیت‌هایی مانند مرد عنکبوتی، مردان ایکس و چهار شگفت انگیز استفاده کند. این محدودیت باعث شد داستان‌های کلیدی کمیک بوک‌ها تغییر کنند. حالا این ابرقهرمانان نقش فعال‌تری در MCU ایفا می‌کنند؛ مرد عنکبوتی به یکی از ستون‌های فرنچایز تبدیل شده، چهار شگفت انگیز برای فیلم‌های آینده Avengers اهمیت دارد و بازراه‌اندازی مردان ایکس در افق دیده می‌شود. پس از ریبوت، MCU تمامی ابرقهرمانانش را در کنار هم خواهد داشت اما آیا این حضور همچون سال‌های قبل تأثیرگذار خواهد بود؟

حضور همزمان این ابرقهرمانان فرصتی بی‌نظیر برای روایت داستان‌های تازه و ایجاد کراس‌ اورهای جذاب فراهم می‌کند که قبلاً به دلیل محدودیت‌های حقوقی ممکن نبود. طرفداران اکنون انتظار دارند که تعامل شخصیت‌ها و تیم‌سازی‌ها معنادارتر و عمیق‌تر از گذشته باشد و نه صرفاً نمایشی و تبلیغاتی. این می‌تواند نقطه‌ای باشد که MCU پس از سال‌ها تجربه و بازراه‌اندازی، پتانسیل واقعی خود برای خلق یک جهان سینمایی یکپارچه و تأثیرگذار را نشان دهد و همان هیجان اولیه را دوباره به مخاطبان بازگرداند.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
guest

2 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments