معرفی و بررسی بهترین پیچش داستانی در انیمه ها
1%
  • 0/10

معرفی و بررسی بهترین پیچش داستانی در انیمه ها

حیرت آورترین اتفاقات غیر منتظره

معرفی و بررسی بهترین پیچش داستانی در انیمه ها ۳ ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ مقالات جانبی انیمه کپی لینک

در خطوط داستانی بسیاری، پیچش‌ها و اتفاقات غیرمنتظره فراوانی جای داده شده است که بینندگان و خوانندگان خود را متحیر می‌کنند. داستان‌های انیمه‌ای نیز از این قاعده مستثنی نیستند. از این رو، ما نیز در ادامه این مطلب، به معرفی و بررسی بهترین پیچش داستانی در انیمه‌ ها ی ساخته شده در تمام دوران‌ها می‌پردازیم.

انیمه یک رسانه تصویری فوق العاده جذاب و تاثیرگذار است. با وجود آنکه این رسانه مدت طولانی است که در کنار مردم بوده است اما با این حال، در سال‌های اخیر، انیمه‌هایی منتشر شده‌اند که به صورت گسترده‌ای، نه تنها در ژاپن، بلکه در سراسر جهان، موفق به جذب طرفداران بسیار زیادی شده‌اند. برخی از داستان‌های انیمه‌ای دارای یکی از بهترین خطوط داستانی و حماسی ترین لحظات تاریخ رسانه هستند. روایت‌هایی که در این رسانه بازگو می‌شوند، بسیار تاثیرگذار هستند و چارچوب‌های ذهنی عمیق، مضامین سیاسی و عناصر فرهنگی را به بهترین شکل ممنکن به تصویر می‌کشند. در خطوط داستانی بسیاری، پیچش‌ها و اتفاقات غیرمنتظره فراوانی جای داده شده است که بینندگان و خوانندگان خود را متحیر می‌کنند. داستان‌های انیمه‌ای نیز از این قاعده مستثنی نیستند. مسلم است که پیچش داستانی همه انیمه‌ها به یک اندازه برای بینندگان جذاب و هیجان انگیز نبوده است. بر همین اساس، ما نیز در ادامه این مطلب، به معرفی و بررسی بهترین پیچش داستانی در انیمه‌ ها ی ساخته شده در تمام دوران‌ها می‌پردازیم.

برخی از به یاد ماندنی ترین لحظات داستان‌های انیمه‌ای، پیچش‌های داستانی آن‌ها است. در پیچش‌های داستانی، حقایقی که در ابتدا بسیار بدیهی به نظر می‌رسیدند، به گونه‌ای اتفاقات کل داستان را به جهتی دیگر سوق می‌دهند که بینندگان خود را بهت زده می‌کند. توجه داشته باشید که ادامه این مطلب حاوی اسپویل می‌باشد.

Naruto Shippuden

ایتاچی اوچیها در انیمه ناروتو با وجود سن کم خود، از بینش و خرد بی نظیری برخوردار بود و به دلیل آنکه تراژدی که یک جنگ می‌توانست با خود به همراه داشته باشد را می‌دید، تصمیم گرفت تا نجات دهکده مخفی برگ و جهان شینوبی‌ها را در اولیت قرار دهد. با گذشت زمان، استعداد و مهارت‌های شگرف او، توجه سران دهکده را به خود جلب کرد و به این ترتیب، در سن نوجوانی، به جوانترین عضو آنبو بلک آپس کونوهاگاکوره (Konohagakure’s Anbu Black Ops) تبدیل شد؛ اما متاسفانه، پیوستن او به این گروه، درست در زمانی رخ داد که قبیله اوچیها، پس از حمله هیولای نه دم، به صورت فزاینده‌ای از دیگر قبیله‌های دهکده جدا شده بود و بر طبق قوانین آن‌ عمل نمی‌کرد. با افزایش مخالفت‌ها و ترس از شورش این قبیله بر علیه دهکده مخفی برگ، سران آن تصمیم گرفتند تا همه اعضای قبیله را قتل عام کنند تا از بروز کودتای احتمالی جلوگیری کنند. اجرای این حمله که توسط دانزو شیمورا (Danzo Shimura) سازماندهی شده بود، به ایتاچی اوچیها سپرده شد. او نیز تصمیم گرفت تا جان همه اعضای قبیله، من جمله پدر و مادر خود را بگیرد تا بتواند برادر کوچکترش، یعنی ساسوکه اوچیها را نجات دهد. پس از انجام این ماموریت، ایتاچی به عنوان جاسوس کونوهاگاکوره به آکاتسوکی (Akatuski) پیوست و همه این‌ها در حالی بود که مخفیانه از برادر کوچکترش در برابر دانزو محافظت می‌کرد. درصد بسیار زیاد از کسانی که بیننده این انیمه جالب و شگفت انگیز بوده‌اند، بر سر این موضوع توافق نظر دارند که آرک شخصیتی ایتاچی اوچیها، غم انگیزترین آرک‌ کل داستان انیمه ناروتو بوده است زیرا درست تا قبل از فرا رسیدن زمان مرگش، همه کارکترها و بینندگان بر این باور بودند که او یک شخصیت منفی ضد قهرمان است.

Code Geass

انیمه کد گیاس یکی از بهترین انیمه‌های ساخته شده تمام دوران‌ها به شمار می‌رود که به صورت گسترده‌ای در جهان، به خاطر سیستم قدرتی کارکترهای آن، سکانس‌های اکشن جذاب و داستان سرایی باورنکردنی و یکی از بهترین پیچش داستانی در انیمه های شناخته شده تمام دوران‌ها شناخته شده است. داستان این انیمه در رابطه با یک شاهزاده جوان تبعیدی نابغه به نام Lelouch Lamperouge است که قدرت گیاس (Geass) را به دست می‌آورد. او با استفاده از این قدرت می‌تواند اعمال مردم را کنترل کند. به این ترتیب هر دستوری که بدهد بی چون و چرا اجرا می‌شود. این کارکتر در ادامه داستان، شورشی را برعلیه امپراطوری مقدس بریتانیا رهبری می‌کند. هدف او گرفتن انتقام مرگ مادرش و ایجاد دنیایی بهتر با قوانین جدیدی برای خواهرش نانالی (Nunnally) است تا او بتواند در آرامش و با خوشحالی زندگی کند. روند داستان این انیمه به گونه‌ای است که شما را نسبت به هر کارکتری به شک می‌اندازد، جوری که شما نمی‌توانید پی ببرید کدام کارکتر نقش مثبت است و در رابطه با همه چیز حق دارد و کدام یک نقش منفی است که هیچ حقی ندارد. اما در کنار همه این‌ها، ثانیه‌های پایانی این داستان بسیار افسانه‌ای هستند. اتفاقی در پایان این انیمه رخ می‌دهد به عنوان یکی دیگر از بهترین پیچش داستانی در انیمه های ساخته شده همه دوران‌ها به شمار می‌رود، زیرا درست وقتی به نظر می‌رسد که قهرمان و کارکتر اصلی داستان به هدف خود رسیده باشد، توسط دست راست خود به قتل می‌رسد.

Panty and Stocking

انیمه Panty and Stocking with Gorterbelt داستانی جذاب و منحصر به فرد در ژانرهای اکشن و کمدی می‌باشد. نکته‌ای که در رابطه با پایان سریال انیمه ای Panty and Stocking with Gorterbelt وجود دارد این است که در قسمت‌های آخر، یک اتفاق بسیارغیرمنتظره، بینندگان را حیرت زده می‌کند. استاکیگ (Stocking)، یکی از شخصیت‌های اصلی داستان، در یک پیچش داستانی غیر قابل پیش بینی، در قسمت آخر این انیمه، کارکتر پنتی (Panty) را تکه تکه می‌کند و در نهایت نیز، خود را به عنوان یک شیطان قدرتمند معرفی می‌کند. این خیانت پیش بینی نشده با رفاقتی که در طول این مجموعه به نمایش گذاشته شده بود، به شدت در تضاد بود و علاوه بر اینکه بینندگان را شوکه کرد، آنها را از این نتیجه‌گیری، مبهوت نیز کرد، زیرا که در کل قسمت‌های این انیمه هیچ سرنخی وجود نداشت که نشانه‌هایی به بینندگان از رخ دادن این اتفاق بدهد. این پایان میخکوب کننده باعث شد که بینندگان انیمه Panty and Stocking with Garterbelt انتظار فصل دیگری از این داستان داشته باشند تا همه چیز برای آنها شفاف سازی شود و دلیل این پیچش ناگهانی در داستان را پی ببرند؛ اما با این حال، هیچگاه فصل بعدی این انیمه ساخته نشد که ناامیدی بینندگان را تشدید کرد و اینگونه به یکی از بحث برانگیزترین پایان انیمه‌ها تبدیل شد. 

Your Name

انیمه نام تو (Your Name)، که بدون شک، در لیست بهترین انیمه‌های سینمایی غم انگیز قرار می‌گیرد، یکی از بهترین پیچش داستانی در انیمه های ساخته شده تمام دوران‌ها را در خود جای داده است. این داستان در رابطه با دو نوجوان است که زندگی‌های متفاوت و جداگانه‌ای از هم دارند. این دو نوجوان، به اسم‌های تاکی تاچیبانا (Taki Tachibana) و میتسوها میامیزو (Mitsuha Miyamizu)، دو دانش آموز دبیرستانی هستند که روزی، به طور ناگهانی، یک پدیده عجیب را تجربه می‌کنند. یک روز پس از آنکه این دو کارکتر، از خواب بیدار می‌شوند، با کمال تعجب متوجه می‌شوند که بدنشان متعلق به خودشان نیست و با بدن فرد دیگری که نمی‌شناسند، جابه‌جا شده است. به این ترتیب این دو کارکتر، بدون آنکه بتوانند کاری انجام دهند، در بدن یکدیگر قرار می‌گیرند. تاچیبانا و میامیزو هیچ ایده‌ای ندارد که بدن‌هایی که در آن گرفتار شده‌اند، در اصل به چه کسی تعلق دارد؛ به همین خاطر نیز، سعی می‌کنند یادداشت‌هایی را برای هم به جا بگذارند تا دیگری بتواند آن را بخواند و بر طبق قانون‌هایی پیش برود که برای همدیگر تعیین کرده‌اند، تا زمانی که دوباره در بدن خودشان بیدار شوند. با پیش رفتن داستان، این دو کارکتر به همدیگر احساسات عاشقانه‌ای پیدا می‌کنند؛ اما با این حال، در پایان داستان مشخص می‌شود که آن‌ها در تمام مدت، در خطوط زمانی متفاوت از همدیگر قرار داشتند و به همین خاطر نیز، هیچگاه توانستند به هم برسند.

Tower of God

جالب است بدانید انیمه Tower of God که یکی از بهترین انیمه‌های شناخته شده در سراسر جهان به شمار می‌رود که بر اساس یک مانهوای کره‌ای ساخته شده است. این انیمه فوق العاده شگفت انگیز در رابطه با پسری است که در داستان با نا “شب بیست و پنجم” (Twenty Five Bam) شناخته شده است. این کارکتر سال‌های زیادی از عمرش را در زیر یک برج مرموز سپری کرده است. داستان از جایی آغاز می‌شود که یک روز، بهترین دوست این کارکتر، ریچل، وارد برج می‌شود؛ شب بیست و پنجم نیز پس از دیدن دوستش، تصمیم می‌گیرد او را تعقیب کند و به این ترتریب، او نیز به داخل برج راه پیدا می‌کند. با وارد شدن به این برج، کارکتر اصلی داستان به این واقعیت پی می‌برد که در هر طبقه باید امتحان‌هایی را بگذراند تا بتواند به طبقات بالاتر برسد و بار دیگر دوستش را ملاقات کند. اما همواره موانعی بر سر راه او قرار می‌گیرند که شرایط را برای او بسیار سخت و دشوار می‌کنند. با این حال، هدف او از انجام همه این کارها، دیدار با دوست دوران کودکی‌اش بود. در پایان این داستان فوق العاده شگفت انگیز و دیدنی، اتفاقی رخ می‌دهد که به عنوان یکی دیگر از بهترین پیچش داستانی در انیمه های ساخته شده تمام دوران‌ها به شمار می‌رود. ریچل به قهرمان و شخصیت اصلی داستان خیانت می‌کند و باعث کشته شدن او می‌شود. این اتفاق، همه بینندگان را بهت زده کرد. او به صورت واضحی نشان می‌دهد که به شب بیست و پنجم، به عنوان برگزیده برج خدا حسادت می‌کند و به این ترتیب، به عنوان شخصیت ضد قهرمان این داستان معرفی می‌شود.

Chainsaw Man

از همان ابتدای انیمه Chainsaw man مشخص بود که مهربانی بیش از حد کارکتر ماکیما (Makima) و کارهای خوبی که برای شخصیت اصلی درمانده داستان انجام می‌دهد، عجیب به نظر می‌رسد. با پیش رفتن داستان، مشخص شد که او در واقع، ذهن دنجی (Denji) را دستکاری می‌کرد تا هر کاری که از او خواست را برایش انجام دهد. در حقیقت، ماکیما برای دنجی هیچ ارزش و اهمیتی قائل نبود ولی با این حال، با فراهم کردن نیازهای ساده او، سعی می‌کرد تا جایی که امکانش را داشته باشد، دنجی را فریب دهد تا بتواند او را تحت کنترل خود دربیاورد. این کارکتر، به طرز ماهرانه‌ای می‌توانست ذهن افراد را، آنطور که می‌خواست، دستکاری کند و دنجی تنها یکی از افراد بیشماری است که همانند عروسک خیمه شب بازی ماکیما رفتار کرده بود. این کارکتر، با شخصیت مرموزی که دارد، افرادی را در ستایش خود گرد آورده است که همانند یک فرقه عمل می‌کنند. او تمایل ندارد به صورت آشکاری به افراد تحت کنترل خود دروغ بگوید و به همین خاطر نیز، به سوالات دیگر کارکترها، پاسخ‌های بسیار مبهم می‌دهد و یا اطلاعات کمی را در دسترس آن‌ها قرار می‌دهد تا به هیچ عنوان، توانایی نتیجه گیری را نداشته باشند. دیگر کارکترها و بینندگان اطلاعات زیادی از او ندارند، با این حال، در بخش هفتاد و پنجم مانگای این انیمه، به خوبی نشان داده می‌شود که هویت واقعی او به چه صورت است. این مسئله، خوانندگان مانگا را بهت زده کرده بود و به همین خاطر نیز، آشکار شدن هویت او یکی دیگر از بهترین پیچش داستانی در انیمه هایی ساخته شده تمام دوران‌ها به شمار می‌رود.

Attack on Titan

انیمه حمله به تایتان، به دلیل خط داستانی بسیار هیجان انگیز که در آن به مضامین عمیقی سیاسی پرداخته است، پیچش‌های داستانی، کارکترهای محبوب و دوست داشتنی، جلوه‌های بصری و همچنین موسیقی‌های نمادین متن خود، موفق شد در مدت زمان بسیار کوتاهی نه تنها در ژاپن، بلکه در سراسر جهان، به موفقیت بی سابقه‌ای دست پیدا کند. به علاوه، طرفداران شاهد اتفاقات بحث برانگیز بسیار زیادی در طول داستان بودند که با پیش رفتن داستان، تنها سوالات بیشتری را در ذهن آنها به وجود می‌آورد. اما همانطور که همه ما می‌دانیم، یکی از نقاط مثبت داستان انیمه حمله به تایتان این بود که هیچگاه به یکباره دلیل رخ دادن هر اتفاقی را توضیح نمی‌داد و اینگونه بینندگان خود را همواره تا مدت زمان مشخصی بین زمین و هوا معلق نگه می‌داشت. بیشتر اتفاقات داستان حمله به تایتان حول محور اقدامات و تصمیمات پدر قهرمان و شخصیت اصلی داستان می‌چرخید. در ابتدای داستان، یکی از بزرگترین سوالاتی که برای بینندگان مطرح می‌شد، زیرزمین خانه او و متعلقاتی بود که در آنجا پنهان کرده بود. با پیش رفتن داستان، این کارکتار، کل خانواده ریس را نیز به قتل رساند که نقطه شروع وقایع مهم دیگری بود. به این ترتیب، این کارکتر نقش عمده‌ای در پیشبرد طرح داستان داشت. با این حال، در اواخر این روایت، از قدرت پیش بینی تایتان مهاجم رونمایی شد که یعنی در واقع، ارن آینده، مغز او را برای انجام تمامی این اقدامات شستشو داده بود.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
guest

3 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments