ونزدی

۱۰ صحنه‌ از سریال Wednesday که شخصیت ونزدی در آن‌ها احساساتی می‌شود

هنگامی که ونزدی می‌خندد!

1%
  • 0/10
۱۰ صحنه‌ از سریال Wednesday که شخصیت ونزدی در آن‌ها احساساتی می‌شود ۵۸ ۲۷ آذر ۱۴۰۱ کپی لینک

شخصیت ونزدی آدامز در اسپین‌آف خانواده آدامز اخیرا توجه بسیاری از کاربران را به خود جلب کرده و به یکی از شخصیت‌های محبوب آثار تلویزیونی اخیر تبدیل شده است. 

همه عاشق ونزدی آدامز سرد و بی‌احساس هستند و در سریال جدید تیم برتون، Wednesday، او را در شکوه کامل به عنوان شخصیت اصلی این سریال می‌بینند. یکی از دلایل متعددی که طرفداران عاشق ونزدی می‌شوند، این است که او بدون اینکه رفتارهای خود را توضیح دهد، خودش است، حتی اگر خشن، سرد و بی‌احساس باشد. با این حال، با هنرنمایی جنا اورتگا، او موفق می‌شود تا این بار کمی احساس به قلب این شخصیت راه دهد. 

با کاوش در سریال جدید ونزدی و پذیرش احساسات گاه به گاه عجیب او، طرفداران شاهد نسخه‌ای جامع تر از دختر گاتیک قاتل مورد علاقه همه هستند. در صحنه‌های جالبی که ونزدی در این سریال احساساتی می‌شود، گاهی به خاطر خشم در حال جوشیدن، گاهی ترس دردناک یا عشقی ظریف.

۱۰. محافظت از یوجین

در طول روز Outreach، دانشجویان آکادمی Nevermore در مشاغل مختلف در شهر جریکو داوطلب کمک می‌شوند. ونزدی نیز موفق می‌شود در گروه Pilgrim World قرار بگیرد، بنابراین او می‌تواند این گونه به تحقیقات خود ادامه دهد. در حین توزیع شیرینی های محلی، یا بهتر است بگوییم خوردن آنها، یوجین پسری که عاشق زنبور عسل است، توسط گروهی از قلدرهای normie مورد حمله قرار می گیرد. در این بین ونزدی او را پیدا کرده و از دست ‌آنها نجات می دهد. یوجین بعد از اینکه به او کمک می‌شود  تا خود را تمیز کند، فاش می کند که هیچ دوستی ندارد و ونزدی به او می گوید که او دوشیزه آدامز را به یاد برادر نازنینش پاگزلی می اندازد. او به تفاوت آنها اشاره می کند و می گوید این احساس او  بدون “میل به خفه کردن او در هر لحظه از بیداری” است، که نشان دهنده شروع دوستی این دو نوجوان  است.

۹. عمو فاستر تنها دلیل خنده شخصیت ونزدی!

در طول اپیزود هفتم، ونزدی یک ملاقات غافلگیرکننده با عمو فستر عزیزش را تجربه می کند. در تمام مدتی که فاستر با او است، ونزدی با شادی عمل می کند حرکتی که برای تماشاگران شوکه کننده است. در حقیقت حجم انبوه لبخندش وقتی او را می بیند گویای همه چیز است.

فاستر به شخصیت ونزدی در این سریال کمک می‌کند تا کشف کند که هیولایی که شهر را گرفتار کرده است در واقع یک هاید است و این هیولا یک استاد دارد. در طول مسیر داستان این دو ماجراجویی های زیادی تجربه می‌کنند، چه خوب و چه بد هیجان انگیز و ونزدی در این مدت به روی ما می خنند. 

۸. مبارزه برای ادگار الن پو

با توجه به تمایل او به تحقیر بیانکا، ونزدی موافقت می کند که در مسابقه سالانه کانو جام پو به عنوان کاپیتان به همراه انید شرکت کند. در نتیجه مداخله او و Thing، همراه با برخی کمک های بداهه از Enid، ونزدی پیروزی و شکوهی را که با جام پو به دست می آید را تجربه می‌کند، که باعث خوشحالی او می‌شود.

همانطور که او و انید با پرچم خود در ساحل رودخانه مسابقه می دهند، ونزدی را می بینیم که لبخند می‌زند. شاد دیدن  چهره شخصیت ونزدی حتی اگر سوری، همیشه برای مخاطب شوکه کننده است. دیدن او که روح مدرسه را در آغوش می‌گیرد، شوک بزرگ‌تری است، حتی اگر ونزدی به طرز خنده‌داری آن را به عنوان “روحی تاریک و انتقام جو” توصیف کند.

۷. یک دوست خوب

پس از اینکه یوجین در یک ماجراجویی که قرار بود همراه با ونزدی انجام شود مورد حمله هیولا قرار می گیرد، به کما می‌رود. ونزدی نیز به عیادت او در بیمارستان رفته و تماشاگران می توانند ببینند که این چقدر او را تحت تاثیر قرار داده است. حتی فاش می‌شود که او Thing را فرستاده تا او را زیر نظر داشته باشد.

طرفداران با شنیدن این جمله از سوی ونزدی که او باید به جای یوجین در آن تخت باشد، اولین نشانه های پشیمانی ونزدی را نسبت به دوستش می بینند. او واقعاً به دوست زنبوردار کوچک خود اهمیت می دهد و بدون تعجب تمام تلاش خود را می کند تا هیولا را از آسیب رساندن به هر کس دیگری که دوست دارد باز دارد.

۶. باران خون

ما نه تنها رقص نمادین ونزدی را در رقص Rave’N تماشا کردیم، بلکه یکی از پوزخندهای ونزدی که مورد علاقه طرفداران بوده را نیز مشاهده کردیم. در اواخر مجلش رقص، آبپاش‌ها روشن می‌شوند و ونزدی اولین کسی است که متوجه می‌شود که آب روی آن‌ها نمی‌بارد، بلکه آنچه آن ها فکر می‌کند خون است.
از آنجایی که سالن رقص با مردمی که در همه جا جیغ می‌کشند و می‌لغزند به هرج و مرج کشیپه می‌شود، ونزدی از باران قرمز رنگ  لذت می‌برد، حتی انگشتش را لیس می‌زند تا طعم آن را بچشد. بیزاری مشهود او وقتی متوجه می شود که این فقط رنگ است، صحنه‌ای جذاب را از شخصیت ونزدی می سازد. 

۵. خانواده

خانواده همیشه برای ونزدی معنای عمیقی داشته است و او پس از شنیدن خبر دستگیری پدرش به شدت متاثر شده و تمام تلاش خود را می کند تا از راز ی که به ۲۵ سال پیش مربوط است سر دراورده و پدر خودر از زندان آزاد کند. در این بین او حتی تلاش می کند تا مرحمی برای زخم قلب برادرش پاگزلی بوده و خانواده اش را از چنگال فریب و دروغ نجات دهد. 

۴. بدون ایند!

ونزدی پس از به خطر انداختن جان دوستش برای اهداف خود، با انید عصبانی در اتاق خوابگاه نورمور مواجه می شود. انید، که به وضوح از اینکه ونزدی بارها و بارها او را کنار میزند، خسته شده است، دوشیزه سنگ دل را رها می‌کند. بعد از اینکه ونزدی بالاخره به او گفت که چه احساسی دارد، انید ونزدی را در خوابگاه تنها گذاشت.

او به آرامی به سمت پنجره معروف اتاق می رود و با دستانش دور زانوهایش گره کرده و می‌نشیند. او خیلی دیر متوجه می‌شود که در واقع افرادی هستند که علیرغم تمام تلاش هایش برای دور کردن آنها، هنوز به او اهمیت می‌دهند. حتی اگر شخصیت ونزدی همیشه دوست داشته باشد که تنها باشد همانطور که صدای درون او می گوید: “برای اولین بار در زندگی من، این تنهایی احساس خوبی ندارد.”

۳. مرگ تینگ!

از آنجایی که او داستان مرگ عقرب حیوان خانگی محبوبش را با همه به اشتراک گذاشت، مخاطبین تصور می‌کردند هرگز احساسات او را دیگر نخواهند دید. با این حال، وقتی خوابگاه او  توسط شخصی مرموز غارت می‌شود و دست وفادارش تینگ خنجر خورده و زخمی می‌شود، ونزدی نمی تواند احساسات خود را دیگر پنهان کند. او با عجله خود را به عمویش فاستر رسانده و به امید نجات او کمک می خواهد، همچنین می بینیم که وحشت محض وجود او را فرا می‌گیرد. هنگامی که Thing نیز می آید و انگشت اطمینان خود را دراز می کند، وحشت و اندوه ونزدی به خشم افسارگسیخته‌ای به سمت هر کسی که دوست وفادارش را آزار داده تبدیل می‌شود.

۲. اعتراف هیولا 

پس از اینکه جلسه ونزدی برای شکنجه تایلر قطع شده و به نتیجه نمی‌رسد، ونزدی به ایستگاه پلیس منتقل می شود، جایی که تایلر و پدرش، کلانتر جریکو، آشکارا ناراحت هستند. همانطور که آن‌ها اتهامات را رد می‌کنند، ونزدی هنگام رفتن تایلر را می‌بیند. او به وضوح از اینکه تایلر عنوان می‌کند که او هاید است و از این موضوع لذت می‌برد احساس انزجار می‌کند. ونزدی که درجا فلج می‌شود، تنها می‌تواند به اعتراف پسری که زمانی از او مراقبت می کرد به قتل مردم بیگناه گوش کند، و عنوان این موضوع توسط او که چه لذتی از ریختن خون می‌برد. همانطور که تایلر نزدیک‌تر می‌شود و برای زمزمه کردن در گوشش متمایل می‌شود، چهره ونزدی پر از ترس و خشم می‌شود.

۱. آغوشی گرم

انید که پس از اولین تجربه گرگینه شدن خود و شکست هاید و در نهایت نجات دادن جان ونزدی دوباره به انسان تبدیل می‌شود، به سمت دانش آموزان آکادمی که از مدرسه بیرون آمده‌اند به دنبال ونزدی می‌رود. در آن لحظه ونزدی پس از شکست جوزف کراکستون در مقابل او ظاهر می شود و انید به سمت بهترین دوستش می دود و او را پس می‌زند. اما سپس ونزدی او را می  به سمت خود کشانده،  بقل کرده و شوک و ناراحتی در تمام صورتش نوشته شده است. ونزدی که همه را شوکه می کند، انید را برای یک آغوش محکم به داخل بازوهای خود می‌کشاند.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
guest

58 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments