فیلم تی تی

نقد فیلم تی تی

ظرفیت هدررفته

1%
  • 0/10
نقد فیلم تی تی ۶ ۱۶ بهمن ۱۳۹۹ بررسی فیلم‌های ایرانی کپی لینک

فیلم تی تی به کارگردانی آیدا پناهنده و فیلمنامه‌ی ارسلان امیری، برای اولین بار در سی و نهمین جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم فجر اکران شد. داستانی که می‌خواهد به شکلی خارج از عرف زندگی یک زن روستایی را دنبال کند و مفهومی انسانی را شکل دهد اما هرگز نمی‌تواند روی پرده‌ی سینما تجربه‌ی موفقی باشد.

احتمالا نام آیدا پناهنده را بیشتر با کسب جوایز برون مرزی‌اش به خاطر بیاورید. کسی که با فیلم اولش، ناهید، توانست جایزه «آینده نویدبخش»، از فستیوال کن ۲۰۱۵ را کسب کند. اما کدام آینده‌ی درخشان  و دریغ از نویدبخشی! نمی‌دانم از ضعفِ روایی باید شروع کنم یا ضعف ساختاری، آنقدر که در هم گره خورده‌اند و فیلم تی تی را به تصویری غیرقابل توجیه تبدیل کرده‌اند. قاب ابتدایی فیلم که تصویری از سیاهچاله است می‌توانست شروع امیدبخشی بر داستانی متفاوت باشد و ظرفیتی با پتانسیل بالا خلق کند اما بلافاصله با خوردن کاتی وحشتناک به دست تی تی (الناز شاکردوست)، که در بیمارستان مشغول کار است، آینده‌ی خود را مشخص می‌کند. نه فقط در این سکانس ابتدایی، که در سرتاسر فیلم، مشکل جدی کارگردانی به شدت فیلم را به عقب می‌راند، آیدا پناهنده واقعا نمی‌داند دوربین را باید کجا بگذارد. در ادامه‌ی همین قاب آغازین، پارسا پیروزفر در نقش دانشمند و استاد دانشگاهی فیزیک‌دان، با یک بادکنک قرمز در حال عبور از راهروی بیمارستان است. او تلو تلو می‌خورد و تی تیِ دلسوز و مهربان به کمکش می‌شتابد. دوربین و فیلمسازی که در این لحظه باید به وجود آمدن یا حداقل بارقه‌هایی از محبت و علاقه‌ی بین تی تی و دانشمند داستان را نشان بدهد، در دم دستی‌ترین حالت ممکن از پشت سوژه‌ها دنبال می‌کند و با حرکتی آرام و رو به بالا از روی بادکنک قرمز کات می‌خورد به صحنه‌ی بعدی، بدون آنکه چیزی را در ما برانگیزد یا شمه‌ای از آینده‌ی خود را عیان کند. در حالی که با کمی خلاقیت این سکانس می‌توانست معرفی شاعرانه‌ای از شخصیت و دلیل علاقه‌مندی آنها به یکدیگر باشد.

نه فقط در سکانس ابتدایی، که در سرتاسر فیلم، مشکل جدی کارگردانی به شدت فیلم را به عقب می‌راند. آیدا پناهنده واقعا نمی‌داند دوربین را کجا باید بگذارد

سردرگمی پناهنده در عدم تعیین جایگاه دوربین همچنان ادامه می‌یابد و در پلان‌های بعدی نیز با قاب‌هایی از پشت درخت یا بوته و تکه‌ای پارچه، تصاویر پشت سر هم چیده می‌شوند. بعد از بیست دقیقه تازه داستان قرار است تعلیق و کنش خودش را آغاز کند که کلاس درسی است اصولی، برای یادگیری شیوه‌های نخ‌نما کردن موضوعات دراماتیک! ابراهیم (پارسا پیروزفر) که انگار فیزیکدان نخبه‌ای است در حالی که به خاطر تومور مغزی در بیمارستان بستری بوده یکی از فرمول‌های مهم فیزیک که مربوط به پیش‌بینی پایان جهان است را انگار کامل کرده. اما به کما می‌رود وقتی به هوش می‌آید، معلوم نمی‌شود چه بلایی بر سر کاغذ‌هایی که فرمول‌ها رویشان نوشته شده بود، آمده و کاشف به عمل می‌آید که تی تیِ خدمتکار بیمارستان، آن‌ها را با خود به خانه برده. آنچه عنصر پیش‌‌برنده‌ی داستان است و قرار بوده ما را وارد جریان و کشش فیلم تی تی بکند همین گم شدن فرمول‌ها و رفتن ابراهیم به دنبال آن‌هاست که منجر به رابطه‌ای احساسی مابین ابراهیم و تی تی می‌شود. مجبورم برای تفهمیم عدم توانایی فیلم تی تی برای قبولاندن اهمیت یک موضوع، گریزی بزنیم به تمام فیلم‌هایی که یک مسئله‌ی مهم را در ذهن ما گنجانده‌اند؛ کارگردان‌های بزرگ با هر شیوه‌ای که بوده، از به کارگیری موسیقی هیجانی گرفته تا نمایش تصاویری پر تعلیق و تلفیق دیالوگ‌هایی پر احساس با اکت‌های شدید بازیگران، به ما می‌قبولانند که مسئله‌ی فیلم، خواه نابودی جهان باشد یا مثل تی تی کشف فرمولی برای نجات بشر، بسیار مسئله‌ی مهمی است، این اتفاق باعث می‌شود تا قصه برای ما جذاب شود و با هیجان پی‌اش را بگیریم اما در فیلم تی تی چه؟ جلز و ولز زدن ابراهیم برای باز پس گیری فرمول‌ها هیچ حس را در ما برانگیخته نمی‌کند و از همان ابتدا پایه‌های روایت سست بنا می‌شوند. 

فیلم تی تی
حضور پارسا پیروزفر در تی تی که می‌توانست ارزش افزوده‌ای بر داستان باشد آنقدر بی‌کنش بود که حتی نتوانست ذره‌ای ما را درگیر داستان کند
فیلم تی تی
شخصیت هوتن شکیبا در فیلم با اینکه درست اجرا شده اما نمی‌تواند ما را با خودش همراه کند

وضعیت حال حاضر الناز شاکردوست در سینمای ایران درسی است برای سخت‌کوشی و تلاش مدام برای ترقی و پشت سرگذاشتن گذشته‌ای غیر قابل توجه

داستان فیلم تی تی قرار است بستری باشد برای رشد و نمو شخصیت‌هایش و دادن درس از خوگذشتگی و چگونگی بروز این حس؛ ابراهیم که به دنبال دست‌یابی به چیزی است تا بتواند جهان را تغییر دهد، در انتها به خاطر یک دختر ساده‌ی روستایی از تمام آنچه در زندگی به خاطرش زیسته، کناره می‌گیرد و پی می‌برد کشف قوانین تازه برای جهان، مهمتر از نجات یا تربیت انسانی دیگر نیست، تی تی هم در آخر قرار است آنقدر بالغ بشود تا بتواند خودش تصمیم‌های زندگی خودش را تنهایی بگیرد. اما آنچه باعث شده تا پایان‌بندی فیلم تی تی بی‌تعیین و کم ارزش شود فرم روایی اثر است. در واقع سکانس ابتدایی نیز که وصفش شد در تلاش برای تبیین همین امر بود که دستان یک انسان خوی یا مادر بالاتر یا حداقل هم‌اندازه‌ی کل جهان هستی ارزش دارد اما به بدترین شیوه‌ی ممکن تصویر شد. در سکانسی دیگر نیز که تی تی کنار آتش نشسته و نامزدش با بازی هوتن شکیبا، از او می‌خواهد تا بین خودش و ابراهیم یکی را انتخاب کند، باز با مشکل کارگردانی مواجه می‌شویم؛ این سکانس پر از حس و طغیان و جوشش است. دوربین پناهنده اما با گرفتن قاب‌هایی مدیوم شات و عدم توانایی از به تصویر کشیدن کشمکش شخصیت درونی‌اش، نمی‌تواند احساس و تصمیم تی تی را درست به ما نشان بدهد و مجبور می‌شود تا تمام بار فیلم و فیلمنامه را روی دوش نقش‌آفرینی بازیگر اصلی‌اش بیاندازد: الناز شاکردوست.

وضعیت حال حاضر الناز شاکردوست در سینمای ایران درسی است برای سخت‌کوشی و تلاش مدام برای ترقی و پشت سرگذاشتن گذشته‌ای بی ارزش. حضور و بازی شاکردوست در فیلم تی تی بالاتر از تمام استاندارهایی است که از او دیده‌ایم؛ یک بازی به اندازه، سخت و پر از لطافت و ریزه‌کاری که احتمالا از شانس‌های اصلی کسب جایزه نقش اول زن در جشواره ۳۹ام خواهد بود. آنچه تماشای تی تی را به تجربه‌ای غیر قابل تحمل تبدیل نمی‌کند همین لحظات پر از سرزندگی و ستایش الناز شاکردوست است که واقعا نمی‌توان بازی‌اش را در چند فیلم اخیری که در آنها ایفای نقش کرده با آنچه در سینمای دهه‌ی هشتاد از سر گذانده مقایسه کرد و جفا است اگر در مورد فیلم تی تی حرفی به میان بیاوریم و بازی قدرتمند شاکردوست را از یاد ببریم.

فیلم تی تی عرصه‌ای است برای هنرمایی الناز شاکردوست نه آیدا پناهنده. هرچه نقش آفرینی شاکردوست درست از کار درآمده تلاش پناهنده برای تفهیم پیامی انسانی به اثری بیهوده و پر از تصاویر ناموزون تبدیل شده و توانایی همراه کردن مخاطب را ندارد.


5 متوسط
فیلم تی تی عرصه‌ای است برای هنرمایی الناز شاکردوست نه آیدا پناهنده. هرچه نقش آفرینی شاکردوست درست از کار درآمده تلاش پناهنده برای تفهیم پیامی انسانی به اثری بیهوده و پر از تصاویر ناموزون تبدیل شده و توانایی همراه کردن مخاطب را ندارد.
  • بازی خارق‌العاده الناز شاکردوست
  • ضعف کارگردانی
  • ضعف روایت و فیلمنامه
  • دم دستی برخورد کردن با موضوعات دراماتیک

مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
guest

6 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments