معرفی ۷ بازی که ژانر نقش آفرینی را متحول کردند
1%
  • 0/10

معرفی ۷ بازی که ژانر نقش آفرینی را متحول کردند

بازی‌هایی که هرگز فراموش نخواهند شد

معرفی ۷ بازی که ژانر نقش آفرینی را متحول کردند ۰ ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ مقالات جانبی (گیم) کپی لینک

اگر بخواهیم لیستی از بهترین بازی‌های نقش آفرینی تهیه کنیم، بسیار طولانی خواهد شد اما تنها تعداد انگشت شماری از آن‌ها دارای نوآوری بوده‌اند.

نقش آفرینی (Role-Playing) یکی از ژانرهای محبوب در میان گیمرهای سراسر جهان محسوب می‌شود. با نگاهی گذرا به گذشته، می‌بینیم عناوین نقش آفرینی از اواخر دهه ۸۰ میلادی به صنعت گیم آمده و در دهه ۹۰ و اوایل دهه نخست قرن ۲۱ توانست به محبوبیت بسیار بالایی برسد. مانند هر ژانر دیگری، نقش آفرینی نیاز داشت متناسب با نسل‌های جدید تغییر کرده تا بتواند توجه‌شان را جلب کند. در غیر این صورت، به مرور زمان به عناوینی مشابه تبدیل می‌شدند که تنها گیمرهای قدیمی می‌توانستند با آن‌ها ارتباط برقرار کنند.

نقش آفرینی به باد فراموشی سپرده نشد و می‌توان همچنان آن را یکی از ژانرهای محبوب و زنده صنعت ویدیو گیم نامید. این اتفاق به لطف چند عنوان انگشت شمار رخ داده که نوآوری‌هایی را در زمینه‌های مختلف از جمله مکانیک‌های گیم پلی، آزادی عمل و جهان داستانی (Setting) معرفی کردند. در ادامه قصد داریم به هر کدام از این بازی‌ها پرداخته و اطلاعاتی را درباره‌شان ارائه کنیم.

بهترین بازی‌های نقش آفرینی

Persona 3

از همان ابتدا واضح بود که استودیو اتلس (Atlus) سعی داشت با مجموعه پرسونا دست به نوآوری بزند و چشمه‌هایی از این هدف گذاری را در بازی‌های Persona و Persona 2 دیدیم. اما بازی Persona 3 بود که اعضای تیم توسعه در استودیو اتلس را به هدف خود رساند. در نسخه سوم مفهومی جدید به نام Social Links (ارتباطات اجتماعی) معرفی شد که به روابط کاربر با شخصیت‌های خارج از تارتاروس (Tartarus) گفته می‌شود. نکته جالب ماجرا اینجاست که نه تنها قابلیت تعامل مهیا شده بود، بلکه کاربر می‌توانست به آن‌ها نزدیک شده و رابطه خود را مستحکمتر کند؛ اتفاقی که می‌توانست روی سیستم مبارزه تاثیر مستقیم گذاشته و کاربر را قویتر کند.

قبل از بازی Persona 3، بسیاری از بازی‌های نقش آفرینی از یک فرمول ساده پیروی می‌کردند: سفر از نقطه «آ» به نقطه «ب»، برداشتن سلاح‌ها یا آیتم‌های مورد نظر و به سرانجام رساندن ماموریت‌های خواسته شده. اما اتلس با معرفی «ارتباطات اجتماعی» کاربران را تشویق کرد تا هر از چند گاهی دست از مبارزات بی پایان برداشته و با دیگر شخصیت‌ها وقت بگذرانند. در نگاه اول، ایده ارتباطات اجتماعی باعث دور شدن بازی از ریشه‌های خود بعنوان یک نقش آفرینی می‌شود اما اجرای عالی ایده باعث شد شاهد یک تحول باشیم.

بهترین بازی‌های نقش آفرینی

Final Fantasy 7

شاید Final Fantasy 7 تغییر چندانی در سیستم مبارزه نوبتی مجموعه بوجود نیاورد اما ویژگی‌ای که باعث شد در لیست بهترین بازی‌های نقش آفرینی از لحاظ نوآوری قرار بگیرد، جلوه‌های بصری‌اش بود. هیچ کس نمی‌تواند این موضوع را انکار کند که گرافیک آن نه تنها برای اواخر دهه ۹۰ میلادی فوق العاده بود، بلکه دیگر استودیوها را به استفاده از جلوه‌های سه بُعدی سوق داد. استودیوها در دهه ۹۰ میلادی برای بازی‌های نقش آفرینی خود از گرافیک پیکسلی استفاده می‌کردند

جلوه‌های بصری، تنها نوآوری بازی Final Fantasy 7 نبود. عنوان مزبور بواسطه سیستم Materia توانست به یک نوآوری بزرگ دست بزند. کاربران به لطف این سیستم می‌توانستند ویژگی‌های مختلف و جدیدی را بسته به سلیقه و سبک بازی خود به سلاح یا زره اضافه کنند. سیستم Materia همچنین به مرور زمان به یکی از ویژگی‌های اصلی مجموعه فاینال فانتزی تبدیل شد و حتی سیستم‌های مشابه آن به دیگر عناوین نقش آفرینی راه یافت.

بهترین بازی‌های نقش آفرینی

Earthbound

وقتی بازی Earthbound در سال ۱۹۹۵ میلادی به بازارهای جهانی آمد، بازار ویدیو گیم از نقش آفرینی‌های فانتزی پر بود. به بیان دیگر، ژانر نقش آفرینی با جهان داستانی فانتزی گره خورده بود و کمتر کسی می‌توانست این بازی‌ها را بدون شمشیر، سپر، اژدها، الف و جادوگر تصور کند. در چنین شرایطی، Earthbound عرضه شد که اتفاقاتش در یک شهر روایت می‌شد و لحنی طنزآمیز داشت. برای درک بهتر تضادها، باید بگویم در دوره‌ای که شمشیر و طلسم بخش جدایی ناپذیری از نقش آفرینی‌ها بودند، ارث باند مواردی مثل پاک کن و توپ فوتبال  را شامل می‌شد.

در نگاه اول، Earthbound بازی رنگارنگ و طنزآمیزی به نظر می‌رسید اما در باطن، داستانی احساسی و بسیار جدی را روایت می‌کرد؛ داستانی که به مضامین مهمی مثل دوستی، حفاظت از محیط زیست و فردگرایی می‌پرداخت. Earthbound باعث تغییر نگاه گیمرها به ژانر نقش آفرینی شد و تاثیرش را همچنان می‌توان بر بازی‌های ویدیویی مشاهده کرد. نمونه مشهورش هم Stardew Valley است.

بهترین بازی‌های نقش آفرینی

Baldur’s Gate 3

اگرچه بازی Baldur’s Gate 3 یک نقش آفرینی جدید محسوب می‌شود، اصلاً و ابداً نمی‌توان نوآوری‌هایش را نادیده گرفت. بطوری که با اطمینان می‌توان گفت عناوین آینده از آن در زمینه‌های مختلف الگوبرداری خواهند کرد. نسخه‌های پیشین مجموعه بر پایه گیم پلی اشاره و کلیک (Point and Click) بودند اما نسخه سوم به گیمرها اجازه می‌دهد هر چیزی را در هر کجا مورد کندوکاش قرار دهند.

آزادی گسترده‌ای که در بازی Baldur’s Gate 3 وجود دارد، گاهی اوقات تنها به شنیدن چند دیالوگ منجر می‌شود اما اکثر اوقات یک ماموریت کاملاً جدید را مقابل پای گیمر قرار می‌دهد که اتمامش ساعت‌ها طول می‌کشد. مشاهده این حجم از توجه به جزئیات در نسخه سوم Baldur’s Gate سرسام آور و دیوانه کننده است. همین ویژگی هم تجربه‌ای واقع گرایانه‌تر از دیگر بازی‌ها را به ارمغان آورده و حس تازه‌ای از نقش آفرینی را در گیمر ایجاد می‌کند.

بهترین بازی‌های نقش آفرینی

Undertale

فرمول ثابت ژانر نقش آفرینی در یک برهه زمانی به کشتن تعداد بیشماری از دشمنان برای بدست آوردن امتیاز و مقابله با باس فایت‌های گوناگون خلاصه می‌شد. در حالی که این فرمول بتدریج جذابیت خود را از دست می‌داد، بازی Undertale از راه رسید و ورق را برگرداند. در نگاه اول، یک نقش آفرینی استاندارد و مستقل است اما در باطن، تجربه‌ای عمیق را در خود جای داده که می‌تواند کاربران را بدون متوجه شدن، جذب خود کند.

برای مثال، بجای اینکه دشمنان تعدادی از هیولاهای بی مغز یا انسان‌های بدون پیشینه باشند، هر کدام از دشمنان در بازی  Undertale یک شخص متفاوت است. همین موضوع باعث می‌شوند کشتنشان برای دریافت امتیاز ناراحت کننده باشد. ویژگی دیگر، تلاش برای جدا کردن گیمرها از روش‌های قدیمی است. انجام فعالیت‌های تکراری مانند کشتن دشمنان به منظور افزایش لول اقدامی مرسوم در بازی‌های نقش آفرینی است اما اگر این اتفاق در Undertale بیافتد، گیمر تنبیه می‌شود. کارهایی که سازندگان در این بازی انجام دادند، به الگوی استودیوهای دیگر تبدیل شده و نتایجش در عناوینی مثل In Stars and Time قابل مشاهده است.

بهترین بازی‌های نقش آفرینی

Fallout: New Vegas

اگرچه آزادی عمل و تاثیرگذاری تصمیمات گیمر روی روند داستان از ویژگی‌های اساسی ژانر نقش آفرینی است، توسعه دهندگان مجبور هستند محدودیت‌هایی در این مورد اعمال کنند تا گیمر خط داستانی اصلی را دنبال کند. بازی Fallout: New Vegas به گیمر اجازه می‌دهد ماموریت‌ها را هر طور که می‌خواهد انجام داده و در این زمینه، هیچ محدودیتی اعمال نکرده یا تنبیهی در کار نیست. از آنجایی هم که در این بازی یک خط داستانی اصلی وجود ندارد، گیمر قادر است داستان خودش را شکل داده و بازی را آنطور که دوست دارد پیش ببرد.

برای مثال، گیمر در طول بازی Fallout: New Vegas به گروه Caesar’s Legion دعوت می‌شود. اینکه گیمر چطور با آن گروه تعامل برقرار کند، به خودش بستگی داشته و هیچ محدودیتی وجود ندارد. همچنین پیشرفتی که کاربر در بحث مهارت‌ها (Skill) داشته، روی دیالوگ‌هایی که می‌تواند بگوید تاثیر می‌گذارد. همین ویژگی ساده باعث شده گیم پلی یک لایه دیگر عمیقتر شود. اگرچه بسیاری از بازی‌ها سعی کردند چنین سطحی از آزادی عمل را به گیمرهای خود بدهند، Fallout: New Vegas همچنان یکی از بهترین‌ها در این حوزه محسوب می‌شود؛ عنوانی که ارزش تکرار بسیار بسیار بالایی دارد.

بهترین بازی‌های نقش آفرینی

Chrono Trigger

بازی Chrono Trigger روی ژانر نقش آفرینی تاثیرات زیادی داشت. از همین رو، اگر بگوییم نقش آفرینی مدرن با آن تعریف می‌شود، بزرگنمایی نکرده‌ام. نه تنها اولین عنوانی بود که چند پایان بندی و داستانی غیرخطی داشت، بلکه مکانیک سفر در زمان را معرفی کرد که بعدها در بازی‌هایی مثل Radiant Historia و Ocarina of Time مورد الگوبرداری قرار گرفت.

Chrono Trigger همچنین نشان داد چطور می‌توان از موسیقی متن برای ارتقا تجربه‌های نقش آفرینی استفاده کرد: موسیقی آرام و ملو در مواقع بدون هیجان و موسیقی با ریتم تند در مبارزات. ماموریت‌های فرعی مرتبط با داستان اصلی هم چیزی بود که Chrono Trigger برای نخستین بار آن را معرفی کرد؛ ویژگی‌ای که در The Witcher 3: Wild Hunt و Cyberpunk 2077 بوضوح دیده می‌شود.

بنظر شما، چه نام دیگری باید در لیست بهترین بازی‌های نقش آفرینی از لحاظ نوآوری قرار بگیرد.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
اشتراک
به من اطلاع بده
guest

0 دیدگاه
Inline Feedbacks
View all comments