در سال سالنهای خالی و پردههای خاموش، Minari و Another Round دو فیلم مهم سال بودند که از نظر نگارنده، جایگاهی بالاتر از تمام آثار آمریکایی سال ۲۰۲۰ داشتند و توانستد نوری در میان سینمای تاریکِ کرونا زده، روشن کنند. در این مطلب میخواهیم به بررسی این دو فیلم مهم سال بپردازیم و بگوییم چرا هر دو فیلم Minari و Another Round تا این اندازه اهمیت دارند و تماشایی هستند. مخصوصا در این دوران.
راز ماندگاری در اصالت است. Minari و Another Round به دلیل دارا بودن همین خصیصه در مرکز توجهی منتقدان قرار گرفتهاند. دو فیلمی که یکی قصهی مردی به آخر خط رسیده را تعریف میکند و دومی به خانوادهای مهاجر میپردازد که در جست و جوی آرزوهایشان به آمریکا سفر کردهاند. اما ملاک و معیار برای سنجش اصالت یک اثر سینمایی چیست؟ اصالت در مقابل ابتذال است. اصالت و جنبهی هنری و خلاقانهی یک اثر سینمایی را میشود از نطر پیوند و میزان برخورداری از خلاقیت شخصی و در مقابل به لحاظ میزان گرفتار بودن در ورطهی ابتذال بررسی کرد. از نظر بوهم – در مقالهای به قلم دکتر محمد علی حسین نژاد ۱۳۷۹ – امکان خلق اثری که از اصالت قابل ملاحضهای برخوردار میشود کاملا به نظم و ساختار ذهنی و آمادگی و و تواناییهای روحی و قابلیتهای کسی که آن را خلق میکند مربوط است. از مهمترین این شرایط و قابلیتها یکی این است که شخص اصولا در نزدیک شدن به موضوع و موقعیتی که با آن سر و کار پیدا میکند، چه موضوع یک پدیدهی فکری، تاریخی و فلسفی باشد و چه یک پدیدهی عینی طبیعی، انسانی، اجتماعی و… خود را از صمیم قلب و و با تمام وجود درگیر آن سازد و همه عقل و احساسش را در خدمت کشف، درک و سپس بیان چیز نو و تازهای درآورد که در موضوع و واقعیت پیش روی ممکن است وجود داشته باشد.
در فیلم Minari میتوان اصالت را در نگاه متعهدانهی کارگردان اثر، لی ایزاک چانگ، به سنتها و خانوادهی کرهای یافت
در اویل فیلمبرداری فیلم Another Round دختر توماس وینتربرگ، کارگردان فیلم، در یک تصادف تلخ، از دنیا میرود. در حین همین شرایط سخت و غیرقابل توصیف، وینتربرگ تصمیم میگیرد تا پروژهی ناتماماش را تمام کند. او اثری در تمنای جوانی میسازد که از ابتدا تا انتهایش در یک فرم بصری پر نشاط جلوهگر میشود. حال بدِ وینتربرگ به جای آنکه چالشی در مسیر ساخت اثری قابل توجه به وجود بیاورد، موجب به کمال رسیدن شخصیت اصلی فیلم میشود. در اینکه مدس میکلسون بازیگر بینظیری است شکی نداریم اما حضور او Another Round کیفیت دیگری دارد. تاثیر حال وینتربرگ روی شخصیت میکلسون در فیلم محسوس است. مخصوصا در لحظات ابتدایی میشود بازتابی از حالت روحی کارگردان را در صورت او دید. به هر حال نمیتوان از غم و رنج و اندوه فرار کرد اما میشود از این ماتم جان فرسا پلی ساخت برای خلق یک اثر هنری و وینتربرگ در تصمیمی درست به جای انتقال تجربهی غمانگیزش به ساختار فیلم، آن را به احوالات چهار مرد داستانش به ویژه میکلسون انتقال میدهد. «یک دور دیگر» از آن رو دارای ارزش و اعتبار فیلمی اصیل است که کارگردان از بحران مردی ساده به درک و دریافتی دراماتیک از سودای جوانی میرسد. او حال بد خودش را تبدیل به اثری میکند که نشاط و شوق به زیستن در انتهای آن موج میخورد. یک تعریف جدید از عشق، میان سالی و آگاهی.
در مورد Minari نیز میتوان اصالت را در نگاه متعهدانهی کارگردان اثر، لی ایزاک چانگ، به سنتها و خانوادهی کرهای یافت. با اینکه داستان Minari در خاک آمریکا روایت میشود و نیمی از دیالوگها به زبان انگلیسی است اما از تجربهی یک کارگردان کرهای در آمریکا زاده شده و توانسته درستترین تناسبات را بین مردمی بیگانه از هم پیدا کند. کارگردان میناری هم در فیلمش، از تجربهی زیستهاش بهره گرفته و دغدغهی جهانیاش را به تصویر کشیده. بله، اینگونه میتوان اثری هنری خلق کرد؛ با اتکا به داشتهها، تجربهی از سر گذرانده و مسئلهی شخصی. بدون سانتی مانتالیسم و شعارزدگی.