-
0/10
رازهای بسیار زیادی درمورد سوروس اسنیپ در هری پاتر وجود دارند که افراد زیادی از آنها مطلع نیستند. این شخصیت به ظاهر سنگدل و مامور دو جانبه بیش از آنچه که فکر می‌کنید پیچیده است و موارد زیادی درباره گذشته و شخصیت او وجود دارد که شما را شکه می‌کند. همه ما سوروس اسنیپ را در سری هری پاتر دیده‌ایم اما واقعا چقدر این ارباب جادوی سیاه را می‌شناسیم؟
یکی از استعدادها و مواردی که باعث شده جی.کی رولینگ (J.K Rowling)، نویسنده سری هری پاتر، نویسنده خارق‌العاده و متمایزی شود، خلق شخصیت‌های پیچیده‌ای است. رولینگ با قلم خود توانست تا چندین کاراکتر عالی بسازد که مرزهای درست و غلط، سیاه و سفید و بد و خوب را جابه‌جا می‌کنند و تصویر واقع‌گرایانه‌تری از افراد در جهان امروزی را به نمایش می گذارند. یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های این موضوع نیز استاد معجون‌ها و رئیس خانه اسلیترین (Slytherin)، سوروس اسنیپ است. به گفته خود رولینگ، اسنیپ تماماً خاکستری است. نمی‌شود از او یک قدیس ساخت چرا که او کینه جو و به نظر برخی یک قلدر است. و نمی‌شود او را کاملا سیاه و شیطانی دانست زیرا او برای نجات دنیای جادوگران جان خود را فدا کرد. با این وجود، بحث بزرگ درباره رفتار و شخصیت سوروس اسنیپ در هری پاتر همچنان ادامه دارد زیرا برخی از طرفداران همچنان او را بر اساس اعمال و رفتار ناخوشایندش قضاوت می‌کنند و برخی دیگر از او یک قهرمان ساخته‌اند.
چه اسنیپ کاراکتر مورد علاقه شما باشد و چه از او متنفر باشید، اگر این جادوگر نبود، داستان هری پاتر بسیار متفاوت و یا حتی نابود می‌شد. اسنیپ هر روز زندگی خود را به خطر انداخت تا از سقوط ولدمورت و فداکاری نهایی هری اطمینان حاصل کند، تنها به افتخار عشق واقعی و همیشگی او. اسنیپ نه تنها یک مامور ممتاز بود، بلکه توانست قدرتمندترین جادوگر تاریک تمام دوران را فریب دهد. کاری که فقط یک قانون‌گذار (Legilimens) بسیار ماهر می‌توانست انجام دهد. اگرچه جی.کی رولینگ عمیق ترین راز اسنیپ را در هری پاتر و یادگاران مرگ فاش کرد، هنوز چیزهای زیادی وجود دارد که ممکن است درباره استاد معجون هاگوارتز ندانید. در این متن به پانزده مورد از این نکات اشاره خواهیم کرد.
۱۵. سوروس اسنیپ تنها مرگ خواری بود که می‌توانست یک پاترونوس را مجسم کند
سوروس اسنیپ فرزند یک خانواده ناپایدار و احتمالاً بدسرپرست بود و در دوران تحصیل و نوجوانی خود بارها هدف مکرر قلدری در هاگوارتز قرار گرفت. او در سنین پایین علاقه به هنرهای تاریک داشت و همین علاقه در تضاد با افکار و ایده‌های بهترین دوست و فرد مورد علاقه‌اش، لیلی ایوانز (Lily Evans) بود، کسی که مخالف سرسخت استفاده از جادوی تاریک بود. با این وجود، زمانی که جیمز پاتر (James Potter) شروع به رقابت برای جلب توجه لیلی کرد، تمایل اسنیپ به انتقام و نیاز به تحت تاثیر قرار دادن لیلی قوی‌تر شد و او در آغاز اولین جنگ جادوگران، همراه با دیگر اسلیدرین‌های سال خود به گروه مرگ خواران پیوست.
دمنتورها و دیگر موجودات جادویی تاریک با لرد ولدمورت در طول هر دو جنگ جادوگران همسو بودند و همه آنها به سمت تاریکی و منفی بودن اطراف او کشیده شده بودند. پس یک مرگ خوار چه نیازی به تولید یک طلسم نوری قدرتمند مانند پاترونوس که دقیقا نقطه مقابل اهداف گروهش بود داشت؟
با این حال، برخلاف رفقای مرگ خوارش، ظرفیت عظیم اسنیپ برای درک و بازنشر عشق قوی‌تر از کشش او به سمت تاریکی بود. خاطرات و احساسات او از زمان بزرگ شدن با لیلی تنها لحظات خوش او بود که باعث شد بتواند آنچنان پاترونوس کامل و قدرتمندی درست کند.
۱۴. سوروس اسنیپ اولین دانش‌آموزی بود که طلسم و نفرین اختراع کرد
اکثر طرفداران هری پاتر از یکی از نفرین‌های خانگی اسنیپ به نام Sectumsempra آگاه هستند. در قسمت هری پاتر و شاهزاده دورگه (Harry Potter and the Half Blood Prince)، هری کتاب درسی پیشرفته ساخت معجون اسنیپ را در اختیار دارد که در آن نفرین‌هایی در حاشیه نوشته شده که در جای دیگری وجود ندارند. هری از این طلسم علیه دراکو مالفوی استفاده می‌کند و حتی سعی می‌کند پس از کشته شدن دامبلدور از آن علیه خود اسنیپ هم استفاده کند. با این حال، نفرین Sectumsempra تنها موردی نبود که سوروس اسنیپ در دوران تحصیلش در هاگوارتز ساخت.
از آنجایی که اسنیپ Sectumsempra را اختراع کرد، طبیعی به نظر می‌رسید که او همچنین یک ضد طلسم برای معکوس کردن اثرات آن هم داشته باشد. Vulnera Sanentur همین ضد طلسم است که زخم‌های ایجاد شده توسط ضربات شدید نفرین اصلی را التیام می‌بخشد. او همچنین خالق طلسم Muffliato بود که صدایی وزوز در گوش کسی ایجاد میکرد تا آنها نتوانند استراق سمع کنند، چیزی که در یکی از قسمت‌های فیلم سینمایی این مجموعه هم شاهد آن بودیم.
با توجه به این واقعیت که این شخصیت همیشه مورد آزار و اذیت همکلاسی‌هایش قرار می گرفت، او همچنین لانگلاک (Langlock) را ایجاد کرد که زبان افراد را به بالای دهان آنها می‌چسباند و آنها را به سکوت وادار می کرد. لویکورپوس (Levicorpus) نیز احتمالا یکی دیگر از محصولات چنین اوضاعی در زندگی او بوده است و در نسخه سینمایی هری پاتر و محفل ققنوس هم دیده می‌شود. در طول درس اوکلومنسی، هری با بدترین خاطره اسنیپ آشنا می‌شود، خاطره‌ای که در آن جیمز پاتر از این طلسم برای اذیت کردن و آسب رساندن به اسنیپ استفاده می‌کند.
۱۳. پرتره سوروس اسنیپ بلافاصله در دفتر مدیران ظاهر نشد
همانطور که پس از مرگ دامبلدور هم دیدیم، پرتره‌های مدیران به شکل یک سنت در دفتر کارشان در هاگوارتز باقی می‌ماند تا از خدمات آنها به مدرسه قدردانی شود. اگرچه اسنیپ در آخرین سال تحصل هری پاتر در هاگوارتز مدیر آنجا محسوب می‌شد، اما قبل از مرگش توسط رؤسای هر خانه اخراج شد، زیرا آنها از وضعیت مامور دو جانبه بودن او بی‌اطلاع بودند.
با این حال، از آنجایی که او مخفیانه به دستور خود دامبلدور به نفع مدرسه کار میکرد، احتمالاً در نهایت پرتره او هم در دفتر کارش آویزان شده. در یکی از جلسات پرسش و پاسخ ویژه با جی کی رولینگ در کارنگی هال (Carnegie Hall) در سال ۲۰۰۷، این نویسنده تایید کرد که دلیل ظاهر نشدن پرتره او در دفترش دقیقا همین موضوع بوده است.
اسنیپ توانست آنچنان خوب راز مامور دوجانبه بودن خود را حفط کند که تصور خود قلعه جادویی و همه کسانی که در آن سکونت داشتند این بود که اسنیپ به کار و پست خود خیانت کرده است. البته پس از مرگ او هری اصرار داشت که پرتره اسنیپ روی آن دیوار و درست در کنار عکس دامبلدور قرار گیرد. و کسی از مدیران هاگوارتز هم نتوانست به این درخواست اعتراض کند، به هر حال چه کسی می‌تواند با فرد منتخب و The Chosen One مخالفت کند؟
۱۲. تقصیر اوست که جرج ویزلی گوش خود را از دست داد
در هری پاتر و یادگاران مرگ، اعضای گروه فینکس (The Order of the Phoenix) معجونی به نام پولی جوس (Polyjuice) را می‌نوشند تا خود را به شکل هری درآورند و او را تا محل امن ویزلی‌ها همراهی کنند. البته که در طول سفر مورد حمله گروهی از مرگ خواران قرار می‌گیرند که به نظر می رسد منتظر آنها بوده‌اند. از آنجایی که سوروس اسنیپ یکی از اعضای گروه فینکس بود، می‌توان حدس زد که او از برنامه اسکورت هری اطلاع داشته و به ولدمورت خبر آن را داده است. با این حال، حتی اگر کتاب‌ها را خوانده باشید، به راحتی می‌توانید نقش اسنیپ را در این نبرد که (نبرد هفت پاتر) نام گرفت تشخیص دهید.
وقتی جورج ویزلی (George Weasley) و ریموس لوپین (Remus Lupin) به پناهگاه خود می‌رسند، گوش جورج آسیب دیده و لوپین فاش می‌کند که دیده نقاب یکی از مرگ خواران کنار می‌رود و چهره‌ی اسنیپ از زیر آن مشخص می‌شود. اسنیپ همچنین با استفاده از Sectumsempra، یکی از نفرین‌های خاص خود، که لوپین در دوران دانشجویی در هاگوارتز از آن آگاه بود، خود را لو داد. متأسفانه این بخش از لو رفتن اسنیپ در نسخه فیلم کنار گذاشته شد و این حقیقت که شخصیت‌های موجود در هری پاتر می‌توانستند خیلی سریع‌تر به مامور دو جانبه بودن اسنیپ پی ببرند، به طرفداران نسخه‌های سینمایی نشان داده نشد.
۱۱. ریتا اسکیتر کتابی درباره او منتشر کرد
در دنیای جی کی رولینگ هیچ کس نمی‌تواند مانند ریتا اسکیتر (Rita Skeeter)، ملکه روزنامه نگاری در دنیای جادوگری، مسائل مختلف را از مصاحبه‌ها و گزارش‌های خود بیرون بکشد و گسترش دهد. جدای از ستون افترا آمیزش در روزنامه‌ی دیلی پرافت (Daily Prophet)، ریتا همچنین با خلق زندگینامه‌های تخیلی از جادوگران مشهور، سعی کرد از شایعات خود سود ببرد. او نویسنده کتاب‌های بحث برانگیز متعددی بود که برای جلب توجه و معروف کردن او طراحی شده بودند.
مدیران مدرسه هاگوارتز به ویژه در معرض این بیوگرافی‌های غیرمجاز و جنجالی او قرار گرفتند. از جمله این کتاب‌ها می‌توان به عناوینی مانند زندگی و دروغ‌های آلبوس دامبلدور (The Life and Lies of Albus Dumbledore) و همچنین آرماندو دیپت: استاد یا دیوانه؟ (Amando Dippet: Master or Moron?) اشاره کرد. جی کی رولینگ همچنین در گفتگویی با انتشارات بلومزبری (Bloomsbury) در سال ۲۰۰۷ فاش کرد که ریتا اسکیتر حتی یکی از کتاب‌های ناخوشایند معروف خود را درباره اسنیپ با عنوان اسنیپ: شرور یا قدیس؟ (Snape: Scoundrel or Saint?) نوشته است. علیرغم هر آنچه هری یا هر کس دیگری برای پاک کردن نام سوروس اسنیپ گفتند و انجام دادند، به نظر می‌رسد که هیچ کس از شر قلم اسکیتر در امان نبوده است.
۱۰. سوروس اسنیپ می‌توانست بدون جارو پرواز کند
پرواز بدون جارو برای جادوگران تا حد زیادی غیرممکن تلقی می‌شد، البته تا زمانی که لرد ولدمورت به قدرت رسید. مشخص نیست که این توانایی چگونه به دست می‌آید، چه با طلسم یا نفرین یا هر شکل دیگری از جادو، اما مطمئناً منشا تاریکی دارد. به غیر از ولدمورت، تنها کسی که بر این نوع توانایی تسلط داشت، سوروس اسنیپ بود؛ موضوعی که نشان از مهارت آشکار او دارد. هم ولدمورت و هم اسنیپ می‌توانستند خود را در یک غبار سیاه دودی احاطه کنند که در آن جادوها و نفرین‌ها هنوز در هوا و به صورت معلق اجرا می‌شد. به احتمال زیاد ولدمورت این مهارت را زمانی در طول جنگ جادوگران دوم به اسنیپ آموخته باشد، همان زمانی که او به تصرف هاگوارتز کمک کرده بود.
در نسخه سینمایی قسمت دوم هری پاتر و یادگاران مرگ، زمانی که اسنیپ توسط سران خانه‌های چهارگانه هاگوارتز بیرون رانده می‌شود، او فرم غبار مانندی را به خود می‌گیرد و از پنجره به بیرون می‌رود و در شب به پرواز درمی‌آید. دیگر مرگ خواران در چند فیلم اخیر هم به همین شکلی به تصویر کشیده شدند، اما به احتمال زیاد آنها به جای پرواز، تنها ظاهر می‌شدند.
۹. او جوانترین رئیس خانه‌ی اسلیدرین و مدیر در هاگوارتز بود
دامبلدور مدت کوتاهی پس از دوران اسنیپ به عنوان یک مرگ خوار در اولین جنگ جادوگران، او را به عنوان استاد معجون‌ها منصوب کرد. اگرچه خود او در ابتدا خواهان موقعیت تدریس دفاع در برابر هنرهای تاریک بود، چیزی که دامبلدور احتمالاً فکر میکرد که تصمیم عاقلانه‌ای نباشد، به خصوص اگر مردم از گذشته اسنیپ اطلاع داشته باشند. با این حال، دلیل اصلی این بود که تام ریدل (معروف به لرد ولدمورت آینده) پس از اینکه در سن هجده سالگی این موقعیت را از دست داد بسیار آشفته شد و همه چیز را به هم ریخت. اگرچه زمانی که سوروس اسنیپ این مقام را به دست گرفت تنها بیست و یک سال داشت و همچنین پس از بازنشستگی هوراس اسلاگهورن (Horace Slughorn)، عنوان رئیس خانه اسلیترین هم به او داده شد.
شانزده سال بعد، او همچنین پس از مرگ دامبلدور به جوانترین مدیر مدرسه هاگوارتز تبدیل شد. اکثر مدیران قبلی در هنگام مرگ بیش از شصت سال سن داشتند و احتمالاً حتی مسن‌تر بودند، چیزی که در پرتره‌هایشان که در دفتر مدیر آویزان می‌شد قابل مشاهده بود. اما اسنیپ تنها سی و هشت سال داشت که این مقام را گرفت و متعاقباً به قتل رسید؛ واقعیتی که اغلب به دلیل جدول زمانی در کتاب‌های هری پاتر نادیده گرفته می‌شود.
۸. او الهام گرفته شده از معلم شیمی دبیرستان جی کی رولینگ بود
در موارد متعددی جی کی رولینگ بیان کرده است که اکثر شخصیت‌های اصلی هری پاتر از افراد مختلف تاریخ و زندگی خودش الهام گرفته شدهاند. ران (Ron) بر اساس بهترین دوست دوران کودکی رولینگ شان هریس ساخته شده بود. حتی کمی از شخصیت خودش هم در هری پاتر و هرمیون گرنجر وجود دارد، واقعیتی که او در مصاحبه‌ای در سال ۱۹۹۹ به آن اعتراف کرد. رولینگ جدای از اعضای گروه سه تفنگدار طلایی (ران، هری و هرماینی)، شخصیت‌های متمایز دیگری مانند سوروس اسنیپ را بر اساس افرادی که می‌شناختند، بنا کرد.
اگرچه رولینگ گفته است که اسنیپ بر اساس ترکیبی از سه نفر ساخته شده، اما تنها یکی از آنها به عنوان الهام‌بخش اصلی او آشکار شده است. نسخه ماگل اسنیپ، معلم شیمی رولینگ در دبیرستان، جان نتلشیپ (John Nettleship) بود که در برهه زمانی دوران دبیرستان رولینگ از سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۳ در مدرسه وایدین (Wyedean) در شهر سدبری (Sedbury) انگلستان تدریس میکرد و به این نویسنده علم شیمی می‌آموخت. مانند اسنیپ، آقای نتلشیپ هم یک معلم بسیار سخت گیر با موهای بلند و مشکی و علاقه‌مند به اذیت کردن و قلدری دانش‌آموزان خود بوده است.
۷. نام خانوادگی او از روستای کوچکی در انگلستان گرفته شده است
همانطور که اکثر طرفداران هری پاتر بدون شک متوجه شده اند، جی کی رولینگ به ریشه شناسی علاقه دارد. اغلب شما می‌توانید چیزهای زیادی در مورد یک شخصیت فقط با شکستن معنای نام آنها بگویید. برخی از نام‌ها موجود در این مجموعه محبوب صرفاً اختراع شدهاند، در حالی که برخی دیگر از کلمات از عناصر و کلمات دیگری ریشه گرفته شدهاند. رولینگ در مصاحبه ای در سال ۲۰۰۰ اشاره کرد که او به گرد‌اوری نام‌های غیر معمول علاقه داشته و برخی از آنها را از نام شهرها و مکان‌های مختلف در دنیا جمع آوری کرده است.
رولینگ نام خانوادگی سوروس اسنیپ را از مکانی واقعی در انگلستان گرفته است. اسنیپ یک دهکده کوچک در شهرستان سافولک (Suffolk)، در شرق کمبریج و شمال لندن است و به عنوان خانه آهنگساز کلاسیک بریتانیایی، بنجامین بریتن (Benjamin Britten) شناخته می‌شود. مشخص نیست که چرا رولینگ نام این روستا را به طور خاص انتخاب کرده است، شاید تنها از هم‌اوایی و همخوانی نام آن با سوروس خوشش آمده بود. با این حال، اگر ریشه‌های این کلمه را جستجو کنید، به املای جایگزین کلمه انگلیسی (sneap) در معنای سخت گرفتن، سرزنش کردن، توهین کردن، بی‌اعتنایی کردن می‌رسید؛ به نظر می‌آید که کلمه مناسبی برای این شخصیت انتخاب شده باشد!
۶. نام او از طریق زبان ویکتوریایی گل‌ها به لیلی و گل اطلسی متصل می‌شود
شبکه اجتماعی تامبلر (Tumblr) با وجود ایراداتش، گاهی اوقات می‌تواند انبوهی از نظریه‌های منطقی و مشروع طرفداران را در خود جای دهد. یک پست در سال ۲۰۱۲ از کاربری به نام tomhiddles نشان می‌دهد که در بین اولین صحبت‌های اسنیپ با هری و چیزی به نام زبان گل ویکتوریایی (Victorian Flower Language) ارتباطی وجود دارد. اولین چیزی که اسنیپ از هری پرسید این بود: ( پاتر! اگر پودر ریشه آسفودل را به دم کرده افسنطین اضافه کنیم، چه چیزی به دست می‌آید؟) طبق زبان گل ویکتوریایی، آسفودل نوعی زنبق است به معنای (پشیمانی من تا گور تو را دنبال می‌کنم) و افسنتین به معنای (غیبت) است و همچنین معمولاً نماد اندوه تلخ است. اگر این دو نام را با هم ترکیب کنید، به این معنی می‌رسید: (از مرگ لیلی به شدت متأسفم).
همچنین باید بدانید که سایت پاترمور یک ویژگی کوتاه در مورد چگونگی درهم تنیدگی داستان اسنیپ و لیلی از طریق این زبان نمادین ارائه کرده بود. در این ویژگی همراه با ذکر برخی از مواد تشکیل دهنده معجون که اسنیپ برای هری سرهم میکرد، ارتباط و معنی پشت نام‌های لیلی، پتونیا (خواهر لیلی) و سوروس بررسی می‌شد؛ نمونه شگفت انگیز دیگری از چگونگی ساخت لایه‌های داستانی بامعنی و رازهای پنهان در داستان‌های رولینگ و حتی در همان کتاب اول او.
۵. سوروس اسنیپ قبلا ریش و سیبیل داشته است!
اگرچه هرگز در متن هیچ یک از کتاب‌های هری پاتر به این موضوع اشاره نشده است، اما در تصورهای قبلی رولینگ اسنیپ ریش و سیبیل کم پشتی داشته است. چند تصویر منتخب از شخصیت‌های مختلف وجود دارند که توسط خود رولینگ و در زمانی که برای اولین بار شروع به توسعه سریال کرد، کشیده شدهاند. قبل از سایت پاترمور، این عکس‌ها در نسخه قدیمی‌تر وب‌سایت رولینگ وجود داشتند، جایی که منبع تحلیل‌ها و گمانه‌زنی‌های زیادی بود.
اکنون، یکی از این تصاویر از اسنیپ در توضیحات بخش معجون‌ها در سایت پاترمور وجود دارد که در آن اسنیپ به وضوح ته ریشی بر روی صورت خود دارد. تصویر دیگری او را نشان می‌دهد که در میان هری، رون، هرمیون و چند شخصیت دیگر ایستاده و همین ته ریش را روی صورتش دارد. در نسخه‌های آمریکایی کتاب‌های هری پاتر، هنرمندی به نام مری گرندپ (Mary Grandpe) نیز اسنیپ را با ریش پرفسوری طراحی کرده است که ظاهر یک شرور کلاسیک را به او می‌دهد. شاید رولینگ تصمیم گرفت توصیف موهای صورت اسنیپ را کنار بگذارد تا کمتر مشخص شود که آیا او واقعاً یک شرور است یا نه، واقعیتی که بسیاری از طرفداران هنوز نمی‌توانند بر سر آن به توافق برسند.
۴. آلن ریکمن راز اسنیپ را تا زمان مرگش حفظ کرد
در مصاحبه‌های متعدد در طول سال‌ها، به‌ویژه پس از انتشار هفتمین کتاب هری پاتر و آخرین فیلم در سال ۲۰۱۱، طرفداران و خبرنگاران به طور یکسان از آلن ریکمن (Alan Rickman) بازیگر نقش سوروس اسنیپ پرسیدند که آیا می‌داند قرار است در رابطه با افشای اسنیپ چه اتفاقی بیفتد؟ و هر بار که این سوال از او پرسیده می‌شد، ریکمن فقط این ادعا را که همه چیز را درمورد اسنیپ می‌داند را رد میکرد. او تنها یکبار تأیید کرد که رولینگ یک سرنخ کوچک به او داده است که بازی‌های او را در تمام فیلم‌ها هدایت کند. با این حال، او هرگز دقیقاً این اطلاعات را فاش نکرد. ریکمن در سال ۲۰۱۲ به پاتریک هیلی (Patrick Healy) روزنامه‌نگار مجله نیویورک تایمز گفت که به رولینگ قول داده بوده که هرگز راز بین آنها را فاش نکند.
پس از مرگ نابهنگام ریکمن در اوایل سال ۲۰۱۶، یکی از طرفداران در توییتر امیدوار بود که رولینگ بالاخره راز را فاش کند. خوشبختانه، او ملزم شد و با افشاگری پاسخ داد که به آلن گفتم که پشت کلمه (همیشه) چه چیزی نهفته است. بنابراین حتی اگر او تمام جزئیات داستان کاراکتر خود و یا این موضوع که یک مامور دوجانبه است را نمی‌دانست عامل اصلی همه چیز را درک میکرد؛ عشق اسنیپ به لیلی.
۳. سوروس اسنیپ بوی تلخی و کفش کهنه می‌دهد!
جی کی رولینگ یک حساب کاربری فعال در توییتر دارد و تقریباً هر روز افکار شخصی خود در مورد سیاست و ورزش انگلیس علاوه بر اطلاعات مربوط به هری پاتر را در آن منتشر می‌کند. در چند سال گذشته او همچنین به سوالات منتخب طرفداران از طریق شبکه‌های اجتماعی پاسخ داده است.
علاوه بر اینکه گاهی اوقات رولینگ مجبور می‌شود تا به نظرات تند و زننده طرفداران بداخلاق پاسخ دهد، در بیشتر موارد، طرفداران سؤالات مشروعی دارند که می‌خواهند به آنها پاسخ داده شود. یک بار چنین سؤالی در مورد اسنیپ پرسیده شد؛ اسنیپ چه بویی می دهد؟ و رولینگ حتی به اینکه در وهله اول با یک سوال عجیب مواجه شده است، توجهی نکرد و به نوبه خود با یک پاسخ کاملا ناگهانی و قابل قبول پاسخ داد: تلخی و کفش‌های کهنه! بویی که برای کسی که زمان زیادی را در سیاه چال‌های هاگوارتز می‌گذراند، به نوعی منطقی است.
۲. تیم راث اولین انتخاب برادران وارنر برای نقش سوروس اسنیپ بود
اگرچه بسیاری از طرفداران هری پاتر نمی‌دانند، اما آلن ریکمن اولین و تنها انتخاب برای بازی در نقش سوروس اسنیپ نبود. استودیو برادران وارنر در واقع بیشتر به تیم راث (Tim Roth)، بازیگر مورد علاقه کوئنتین تارانتینو، توجه داشتند. اگرچه راث این نقش را در نظر گرفت و اعتراف کرد که بچه‌هایش واقعاً می‌خواستند او آن را بازی کند، اما او در آن زمان در میانه فیلمبرداری فیلم سینمایی سیاره میمون‌ها (Planet of Apes) بود.
اگرچه راث در کتاب به سن اسنیپ نزدیک‌تر بود، اما اکنون تصور این شخصیت بدون صدای متمایز و فرم آهسته و عمدی ریکمن دشوار است. اجرا و نقش آفرینی ریکمن اسنیپ را به گونه‌ای زنده کرد که حتی سر سخت‌ترین طرفداران را نیز راضی کرد. شکی نیست که راث یک شخصیت شرور عالی می‌شد، زیرا او برای این نوع نقش‌ها شناخته می‌شود، اما اسنیپ خیلی بیشتر توانست حق مطلب را ادا کند. علاوه بر این، همانطور که تیم راث بعدها در مصاحبه‌های خود با وب سایت‌ها و مجلات مختلف گفت، او آماده حضور برای چنین مجموعه مشهوری نبود و در نهایت نقش به بازیگر مناسبی رسید.
۱. آلن ریکمن نقش مهمی در ارائه تصویر سوروس اسنیپ در نسخه‌های سینمایی داشت
در بیشتر توصیف‌های جی کی رولینگ، سوروس اسنیپ اغلب شبیه به یک خفاش بزرگ مجسم می‌شود که با شنل سیاه بلندش، که پشت سرش می‌چرخد، در راهروهای هاگوارتز قدم برمی‌دارد و به جان دانش‌آموزان وحشت می‌اندازد. گذشته از آن، تنها توضیحات دیگر در مورد ویژگی‌های ظاهری و نحوه راه رفتن او همین‌ها است، موضوعی که باعث شد تا هنگام ساخت لباس او برای فیلم‌ها، طراحان با آلن ریکمن گفتگو و همکاری کنند.
آلن ریکمن در مصاحبه‌ای با نیویورک تایمز اشاره کرد که او در مورد لباس و ظاهر اسنیپ بسیار دقیق و ظریف بین بوده است. او از طراحان خواسته بود تا آستین‌ها خیلی تنگ دوخته شوند و تعداد زیادی دکمه روی پیراهن او وجود داشته باشد. او همچنین در مورد بلندی آستین‌ها که بیشتر دست اسنیپ را می‌پوشاند، اشاره کرد که این شکل بیشتر به ماهیت مخفیانه و رازدار بودنش اشاره میکرد. ریکمن همچنین مطمئن شد که لباس اسنیپ در تمام فیلم‌ها با وجود طراحان مختلف یکسان بماند. در مصاحبه ای با Uproxx، این بازیگر فقید خاطرنشان کرد که با دیدن ظاهر سوروس اسنیپ شما به نوعی احساس خواهید کرد که تنها چیزی که این کاراکتر در کمد لباس خود آویزان کرده است، همین باشد. با توجه به این موضوع که اسنیپ یک اکلومن است، ایده اینکه او در تمام زمینه‌ها و جنبه‌های زندگی خود از جمله احساسات، مد و نجوه پوشش بیش از حد تحت کنترل دارد، کاملا منطقی است.
در پایان نظر شما درباره این شخصیت چیست؟ آیا شما در جبهه طرفداران او قرار دارید یا اینکه او را یک ضدقهرمان و شرور می‌دانید؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید