چرا باید بازی Marvel’s Spider-Man را تجربه کرد؟

کمپانی Insomniac همان‌طور که قبل از شروع تولید و توسعه بازی اعلام کرده بودند، قصد داشتند داستانی کاملا متفاوت از این کاراکتر را تعریف و به تصویر بکشند، به همین منظور آنها کاراکترهای جدیدی را برای تعریف داستان خود انتخاب کردند. همچنین یکی از نکات جالب داستان بازی این است که پیتر در اصل ۲۳ ساله است و ۸ سال از مردعنکبوتی بودنش می‌گذرد. لذا او مردعنکبوتی با‌تجربه‌‌ای است که هم در کامبت و هم در تار زدن در شهر خیلی حرفه‌ای و بااستایل عمل می‌کند.

به دنبال دستگیری ویلسون فیسک توسط مردعنکبوتی، گروهی با نام Demons شروع به توقیف دارایی‌های غیرقانونی فیسک می‌کنند. مری جین و مردعنکبوتی می‌فهمند که آنها به‌دنبال سلاحی شیمیایی به نام Devils Breath هستند. با کمک افسر جفرسون دیویس، مردعنکبوتی پروسه انتقال سلاح‌ها را متوقف می‌کند. دیویس به خاطر قهرمانی‌اش در یک مراسم انتخاب مجدد شهردار توسط نورمن آزبورن مورد ستایش قرار گرفت. سپس گروه Demons به این رویداد حمله کرده و دیویس و بسیاری دیگر از شرکت کنندگان را به قتل می‌رسانند. پیتر شاهد تبدیل شدن مارتین لی به رهبر آنها، Mister Negative است، اما قبل از اینکه بخواهد مداخله کند بر اثر انفجاری بزرگ بیهوش می‌شود. پس از حمله، آزبورن سیلور سبلینوا و تیم Sable International را برای محافظت خود استخدام می‌کند. پیتر به مایلز، پسر دیویس نزدیک شده و او را ترغیب می‌کند که داوطلبانه در مرکز خدمات رسانی F.E.A.S.T. کار کند.

پیتر و دکتر اکتاویوس نیز از طرفی تحقیقات خود را در مورد اندام‌های مصنوعی پیشرفته ادامه می‌دهند، اما آزبورن بودجه آنها را قطع می‌کند تا اکتاویوس را مجبور به کار در شرکت Oscorp کند. در حالی که مردعنکبوتی به دنبال لی می‌گشت، متوجه شد که Devils Breath یک سلاح شیمیایی و کشنده است که ناخواسته توسط آسکورپ ساخته شده است، در حالی که درمانی برای بیماری‌های ژنتیکی بوده است. لی تنها نمونه Devils Breath را پیدا کرده و آزبورن را به آزاد کردن آن در شهر تهدید می‌کند. لی توسط مری جین و مردعنکبوتی متوقف شده و متعاقبا در زندان فوق امنیتی Raft زندانی می‌شود.

در همین حال، اکتاویوس در ایجاد اندام‌های تقویت شده بیش از محدودیت‌های بدن انسان وسواس می‌ورزد و چهار دست مکانیکی می‌سازد که از طریق یک رابط عصبی، تحت کنترل ذهنی او قرار می‌گیرند (بدین ترتیب یکی از محبوب‌ترین ابرشرورهای مردعنکبوتی، دکتر اختاپوس متولد می‌شود). اکتاویوس به‌طور مخفیانه و با خشم نسبت به افشا و از بین بردن آزبورن اقدام می‌کند. مردعنکبوتی هنگام بررسی فرار زندانیان از Raft، می‌فهمد که برخی از بزرگ‌ترین دشمنان او؛ Lee ،Electro ،Volture ،Rhino و Scorpian هم از زندان فرار کرده‌اند. آنها مردعنکبوتی را به بد‌ترین شکل ممکن از پای درمی‌آورند و آنجاست که پیتر استاد و الگویش را در قامت دکتر اختاپوس می‌بیند. او سپس Devils Breath را در میدان تایم آزاد کرده و شیوع بیماری را آغاز می‌کند. آزبورن اعلام حکومت نظامی کرده و مردعنکبوتی را مسئول این حادثه می‌داند و وی را یک پارتیزان معرفی می‌کند.

مردعنکبوتی به تدریج با شکست دادن Electro ،Volture ،Rhino و Scorpian شهر را از کنترل آنها خارج می‌کند. مری جین به پنت هاوس آزبورن نفوذ کرده و می‌فهمد که Devils Breath برای درمان هری، پسر آزبورن ساخته شده است. مری جین همچنین می‌فهمد که لی در کودکی توسط آزمایش اکتاویوس و آزبورن توانایی‌های تاریکش را بدست آورده و طی انفجار انرژی پدر و مادرش را نیز به قتل ‌رسانده است. مرگ والدین مارتین باعث نفرت او از آزبورن شده و رشد بخش تاریک در وجودش را به دنبال داشته است. مردعنکبوتی از طرفی دیگر لی را پیدا کرده و او را شکست می‌دهد، اما اکتاویوس سر رسیده و او را بی‌رحمانه از پای در می‌آورد و سپس با پادزهر و آزبورن، صحنه را ترک می‌کند. در حالی که مردعنکبوتی جان سالم به در می‌برد، مایلز توسط یک عنکبوت اصلاح شده ژنتیکی Oscorp گزیده می‌شود، عنکبوتی که مری جین ناآگاهانه از پنت هاوس آزبورن با خود حمل کرده است.

پیتر که هم از نظر جسمی و روحی آسیب دیده، برای خود لباس زرهی از جنس دست‌های رباتیک اکتاویوس درست کرده و در بالای برج Oscorp با اکتاویوس مقابله می‌کند. درست زمانی که هویت پیتر برای دکتر اختاپوس فاش میشه، مردعنکبوتی پادزهر را بدست آورده و اوکتاویوس را شکست می‌دهد. او در نهایت به زندان RAFT منتقل می‌شود و با بازوهای رباتیک خود برای همیشه خداحافظی می‌کند. در نهایت پیتر مجبور می‌شود بین نجات زن عمویش از مرگ قریب الوقوع و نجات قشر وسیعی از مردم که به ویروس آلوده شدند، یکی را انتخاب کند و او تصمیم می‌گیرد تا مردم را نجات دهد. زن عمو می قبل از مرگش به پیتر می‌گوید که از هویتش با خبره و بیش از پیش به او افتخار می‌کند.

سه ماه بعد، نیویورک به حالت عادی برمی‌گرده و پیتر و مری جین رابطه خود را از نو شروع می‌کنند. مایلز در آخر به پیتر از قدرت‌های عنکبوتیش میگه و باعث میشه پیتر هم قدرت و هویت خود را فاش کند. آزبورن هم در صحنه پس از تیتراژ وارد یک آزمایشگاه مخفی شده که هری را در حالت سکون با ماده‌ای سیاه (که به احتمال ۹۹ درصد سیمبیوت Venom است) نشان می‌دهد.

داستان بازی در کل از پیوستگی خوبی برخورداره و در به تصویر کشیدن ماجراجویی جدید پیتر کم نمی‌گذارد. لحن و تن داستان نیز بسیار شبیه کمیک‌های مردعنکبوتی است که به نوعی وفاداری تیم توسعه به کمیک‌ها را نشان می‌دهد. نحوه مدیریت کردن شخصیت‌ها، فراز و نشیب‌های بسیار و عمق بالای تک تک شخصیت‌ها باعث شده تا روند داستان به هیچ عنوان خسته کننده و یک‌نواخت نباشه و مخاطب بتواند به راحتی با آن ارتباط برقرار کند.