لیستی مملو از برترین آثار ترسناک
آیا برای هالووین آمادهاید؟
تماشای دوباره فیلمها همواره برای مخاطبان جذابیت خاصی دارد، اما زمانی که صحبت از آثار ترسناک به میان میآید، این تجربه رنگ و بویی متفاوت پیدا میکند؛ چرا که بسیاری از این فیلمها با وجود فضای هولناک خود، آنقدر پرجزئیات و پرکشش ساخته شدهاند که بارها دیدنشان برای علاقهمندان نه تنها خستهکننده نیست بلکه به یک ماجراجویی تازه بدل میشود.
فیلمهای ترسناک معمولاً قابلیت تماشاهای مکرر دارند و این ویژگی برای بسیاری از مخاطبان جذاب است. بازبینی دوباره فیلمها فرصتی ایجاد میکند تا جزئیاتی که در تماشای نخست از دیدمان پنهان مانده را کشف کنیم، روند شکلگیری ماجرا را از زاویهای تازه دنبال کنیم یا صرفاً تجربهای لذتبخش را بارها و بارها تکرار کنیم. در این میان، بخشی از فیلمهای پرطرفدار در دسته آثار ترسناک قرار میگیرند؛ آثاری که شاید در نگاه اول مناسب تماشای چندباره به نظر نرسند اما در عمل نشان دادهاند که بعضی از پرمخاطبترین و پرتماشاترین فیلمها در همین گونه ساخته شدهاند.
فیلمهای ترسناک قابل بازبینی معمولاً روایتهایی چندلایه دارند که فراتر از مرزهای ژانری حرکت کرده و به موضوعاتی تاریک اما نزدیک به تجربههای انسانی میپردازند. آثار ترسناک با بهرهگیری از غریزههای اولیه بشر، امکان مواجهه با هراسها را در بستری امن و کنترلشده فراهم میکنند و همین ویژگی سبب میشود ارزش تماشای دوباره پیدا کنند. اگر قصد دارید تجربهای تازه از این ژانر داشته باشید، چند نمونه شاخص از فیلمهای ترسناک وجود دارند که بارها دیدنشان نه تنها خستهکننده نیست بلکه هر بار نکته و لذت جدیدی را برای تماشاگر به همراه دارد.
Final Destination 3
۲۰۰۶
مجموعه Final Destination نیز به یکی از فرنچایزهای افسانهای ژانر وحشت بدل شد و اگرچه هر قسمت ویژگیهای منحصربهفرد خود را دارد، بسیاری از مخاطبان Final Destination 3 را در کنار قسمت نخست، تماشاییترین و قابل بازبینیترین اثر این مجموعه میدانند. دلیل اصلی این جایگاه به شخصیت Wendy Christensen با بازی Mary Elizabeth Winstead بازمیگردد؛ دختری که نه تنها یک *final girl* شایسته است بلکه به دلیل عزم راسخ و تواناییاش در نجات همکلاسیها از مرگ، به یکی از محبوبترین شخصیتهای آثار ترسناک تبدیل شد. در حالیکه فرنچایز Final Destination چندان به دنبال ایجاد پیوند عاطفی عمیق میان مخاطب و شخصیتها نیست، بسیاری از تماشاگران با Wendy همراه شدند و او را یکی از جذابترین و متفاوتترین دختران نهایی سینما دانستند؛ جایگاهی که همچنان برای او محفوظ مانده است.
فرمول کلی مجموعه Final Destination حول یک شخصیت میچرخد که پیشآگاهیای از یک حادثه مرگبار به دست میآورد، گروهی را از مرگ نجات میدهد و سپس درمییابد که مرگ در اشکال گوناگون و اغلب به شکلی خشن، همچنان در تعقیب آنهاست. در قسمت سوم، Wendy، دانشآموز دبیرستانی، پیشبینی میکند که ترن هواییای که او و دوستانش سوار آن هستند در آستانه سقوط قرار دارد؛ او موفق میشود برخی را نجات دهد. ادامه روایت، تلاش Wendy برای جلوگیری از مرگ اجتنابناپذیر دوستانش را نشان میدهد، و این تلاش سرسختانه اوست که احترام و تحسین تماشاگران را برمیانگیزد. Final Destination 3 به واسطه شخصیت Wendy، بازی درخشان Winstead و فضای دلهرهآور و در عین حال سرگرمکنندهاش، به یکی از آثار ترسناک محبوبی بدل شد که بارها میتوان به تماشای آن نشست و هر بار همان هیجان را تجربه کرد.
Jaws
۱۹۷۵
فیلم Jaws به عنوان نخستین بلاکباستر رسمی تابستانی در تاریخ سینما شناخته میشود و یکی از آن آثاری است که با شروع گرما، تماشای دوبارهاش اجتنابناپذیر به نظر میرسد. در حالیکه معمولاً فیلمهای تابستانی فضایی سبک و سرگرمکننده دارند، Jaws با نمایش سواحل آفتابی، آبهای زلال اقیانوس و شکارچیای دریایی که توسط پلیس محلی تعقیب میشود، حالوهوای ویژهای از تابستان را بازتاب میدهد. این فیلم نمونهای درخشان از نمایش عزم و اراده انسانی است، هرچند که همزمان به سویههای تعصب و ضعف انسان نیز میپردازد. Jaws به دلیل پرشهای ناگهانی دلهرهآور و ایجاد فضایی پرتنش، در رده آثار ترسناک بیرقیب قرار میگیرد. Steven Spielberg در این شاهکار توانست تلفیقی از چندین ژانر را با مهارت به تصویر بکشد.
روایت Jaws در شهری کوچک و ساحلی در New England جریان دارد؛ جایی که یک کوسه سفید بزرگ، آرامش و امنیت مردم را به وحشت بدل کرده است. رئیس پلیس Brody با بازی Roy Scheider تصمیم میگیرد این کوسه را شکار کرده و نابود کند، اما به زودی درمییابد برای موفقیت به کمک کارشناسان نیاز دارد. او از زیستشناس دریایی Matt Hooper با بازی Richard Dreyfuss و ماهیگیری به نام Quint با بازی Robert Shaw که مدتهاست همین کوسه را هدف گرفته است، یاری میگیرد. Jaws برای مدتی تنها یک فیلم ترسناک نبود، بلکه موجب برانگیخته شدن ترس واقعی انسانها از دریا و حتی افزایش دشمنی نسبت به کوسهها شد. با این حال، همچنان همان قدرت اولیه را در ایجاد هراس حفظ کرده و به عنوان یکی از آثار ترسناک ماندگار و تماشایی سینما شناخته میشود.
Midsommar
۲۰۱۹
فیلمهای Ari Aster به دلیل نمادگرایی و مضامین عمیقشان اغلب ارزش تماشای دوباره را دارند، و Midsommar یکی از برجستهترین نمونههای این آثار در دهه گذشته محسوب میشود. این فیلم با فضایی زیبا و وهمآلود، سوگواری و غم شخصیتها را به تصویر میکشد و تجربهای بصری شگفتانگیز ارائه میدهد. Aster در خلق داستان، از همکاری تهیهکنندگان سوئدی بهره گرفت و حتی به Hälsingland، استانی تاریخی در سوئد، سفر کرد تا فولکلور و سنتهای Hårga را برای ایجاد جو و پیشبرد روایت مطالعه کند. در مرکز داستان، فیلم به موضوع جدایی و دور شدن تدریجی یک زوج میپردازد؛ Florence Pugh در نقش اصلی، Dani، بازی میکند و در کنار او Will Poulter، Jack Reynor، William Jackson Harper و Vilhelm Blomgren حضور دارند.
داستان Midsommar حول Dani شکل میگیرد، دختری که در یک زمستان تمام اعضای خانوادهاش در جریان یک قتل و خودکشی جان خود را از دست میدهند. Dani در حال تجربه سوگ و افسردگی تلاش میکند تا از دوستپسرش Christian با بازی Reynor آرامش بگیرد، اما رابطه آنها از پیش فاصله گرفته است. دوست Christian، Pelle با بازی Blomgren پیشنهاد میدهد که سه نفر و دو دوست دیگرشان به جامعه اجدادی او، Hårga، برای شرکت در جشن نیمهتابستان بروند. پس از گذر از شوک اولیه فیلم، مخاطب تمایل پیدا میکند بارها آن را تماشا کند؛ پایانبندی شگفتانگیز و رهاییبخش، جزئیات پیچیده و بازی درخشان Florence Pugh باعث میشوند Midsommar در زمره یکی از بزرگترین و قابل بازبینیترین آثار ترسناک قرار گیرد.
The Shining
۱۹۸۰
فیلم The Shining بر اساس رمان مشهور Stephen King ساخته شد و این نویسنده به شدت از اقتباس سینمایی ناراضی بود، زیرا معتقد بود فیلم ماهیت واقعی شرارت داستان او را اشتباه نشان میدهد. با این حال، برای طرفداران فیلم و Stanley Kubrick، این نکته چندان اهمیتی ندارد؛ چرا که The Shining همچنان یکی از آثار ترسناک پرتماشا و قابل بازبینی است و دلیل آن کاملاً روشن است: این فیلم هم هولناک است و هم سرشار از نمادگرایی و جزئیات جذاب. جذابیت فیلم تنها در جلوی دوربین نیست؛ پشت صحنه و اسرار پیرامون تولید آن نیز به همان اندازه جذاب است و همین کلانداستان است که ارزش بازبینی دوباره را چند برابر میکند.
داستان The Shining روایتگر نویسندهای به نام Jack Torrance با بازی Jack Nicholson است که همراه همسر و پسرش به هتل Overlook میروند تا در طول زمستان مسئولیت نگهبانی آنجا را برعهده بگیرند. اما در طول اقامت، خانواده Torrance با توهمات و وقایع هولناکی روبهرو میشوند که بهویژه Jack، مردی که در حال ترک اعتیاد و کنترل خشم است، را تحت تأثیر قرار میدهد. اگرچه فیلم به تنهایی مخاطب را مجذوب میکند، اما تحلیلها و نظریههای فراوان پیرامون آن عمق بیشتری به داستان میبخشند؛ هر نظریه جدید انگیزهای برای بازبینی دوباره فراهم میآورد و به این ترتیب، تماشای The Shining برای دهمین بار هم به اندازه اولین تجربه، هیجانانگیز و لذتبخش است.
The Thing
۱۹۸۲
فیلم The Thing ساخته John Carpenter سرشار از نمادگرایی و استعارههایی است که امکان تحلیل و تفسیرهای گوناگون را فراهم میکنند. در عین حال، این اثر یک تریلر معمایی و ترسناک تمامعیار است که برای سرگرم کردن، ترساندن و به چالش کشیدن ذهن مخاطب ساخته شده است. این فیلم نمونهای برجسته از خلق تعلیق در سینما به شمار میآید و حتی با وجود اطلاع از پایان ماجرا، همچنان ارزش تماشای دوباره را دارد. نکته قابلتوجه آن است که مضامین محوری فیلم همچون بیاعتمادی، ترس از غریبه، فروپاشی روابط انسانی و تنهایی در جامعه، پس از گذشت چند دهه همچنان تازه و پرکاربرد باقی ماندهاند. به همین دلیل، بسیاری The Thing را یکی از بهموقعترین و مرتبطترین آثار ترسناک قرن گذشته میدانند که همچنان با شرایط امروز همخوانی دارد.
ماجرای The Thing در جنوبگان جریان دارد؛ جایی که گروهی از دانشمندان آمریکایی در ایستگاه تحقیقاتی خود، پیکر ناقص و عجیبوغریب فردی را در پایگاه متروکه نروژیها کشف میکنند. آنها جسد را برای کالبدشکافی به ایستگاه بازمیگردانند، بیآنکه بدانند موجودی بیگانه و کشنده را با خود آوردهاند که میتواند به شکلی کامل، ظاهر انسان را تقلید کند. زمانی که این موجود شروع به تسخیر یکی پس از دیگری از اعضای گروه میکند، موجی از بیاعتمادی و خصومت فیزیکی میان دانشمندان به وجود میآید. در این میان Kurt Russell در نقش R.J. MacReady بهعنوان قهرمان اصلی داستان ظاهر میشود و بازی قدرتمند او یکی از دلایل اصلی موفقیت و تحسین دوباره فیلم به شمار میرود. John Carpenter برای این شخصیت چندین پایان متفاوت فیلمبرداری کرد و در نهایت تلخترین و تاریکترین گزینه را برگزید؛ پایانی که The Thing را به یکی از آثار ترسناک ماندگار و پرقابلیت برای بازبینیهای مکرر بدل ساخت.
Halloween
۱۹۷۸
فیلمی که هر سال در شب Halloween تماشا میشود، در حقیقت همان Halloween است. این اثر کلاسیک هرگز قدیمی نمیشود و یکی از بزرگترین فیلمهای اسلشر تاریخ سینما به شمار میآید. Halloween تأثیر عمیقی بر دیگر آثار ترسناک گذاشت و با رواج دادن سبک اسلشر و تثبیت الگوی شخصیت دختر نهایی، مسیر تازهای را در این ژانر گشود. John Carpenter با انتخاب زاویه دید قاتل برای فیلمبرداری بخشهای مهمی از داستان، نوآوری چشمگیری به نمایش گذاشت و الهامبخش زیرشاخههایی چون ترسناکهای POV و سبک found-footage شد. با این حال، موضوع اصلی تنها میزان تأثیرگذاری این فیلم نیست، بلکه ویژگی بازبینیپذیر بودن آن است. میتوان گفت هرگاه اثری تا این اندازه تأثیرگذار باشد، به همان میزان نیز ارزش تماشای چندباره پیدا میکند و در زمره آثار ترسناک ماندگار قرار میگیرد.
روایت Halloween حول شخصیت Michael Myers شکل میگیرد؛ کودکی که به دلیل قتل خواهرش به آسایشگاهی روانی سپرده شده است. او پس از گذر سالها موفق به فرار میشود و به محله دوران کودکیاش بازمیگردد. در همین مسیر با Laurie با بازی Jamie Lee Curtis روبهرو میشود و تعقیب او را آغاز میکند. Laurie که متوجه حضور مرموز او شده، رفتهرفته دچار هراس و بدگمانی میشود، اما اطرافیان تهدید را جدی نمیگیرند. این فیلم نخستین تجربه Curtis در سینما بود و همین نقشآفرینی، نه تنها آغازگر کارنامهای درخشان برای او شد بلکه به تثبیت یکی از مهمترین عناصر آثار ترسناک یعنی شخصیت دختر نهایی انجامید. Halloween به لطف همین بازی ماندگار و فضای دلهرهآور خود، به نمونهای کلاسیک و تماشایی بدل شد که ارزش بازبینیهای مکرر را همواره حفظ میکند.
Scream
۱۹۹۶
فیلم Scream با الهام از Halloween ساخته شد، اما بسیاری آن را قابلتوجهترین نمونه در میان آثار ترسناک میدانند که ارزش تماشای دوباره را دارد. این فیلم با حضور شخصیتی زن قهرمان در نقش اصلی و پیچشی هوشمندانه در معرفی قاتل، داستانی همهپسند و ماندگار ارائه کرده است. حضور مکرر آن در فرهنگ عامه و شهرت شخصیت Ghostface باعث شده تا این فیلم جایگاهی ویژه پیدا کند؛ تا جایی که ماسک و لباس او به یکی از محبوبترین الهامها برای لباسهای Halloween بدل شده است و در کنار Michael Myers در صدر انتخابهای پرطرفدار قرار دارد. همین شخصیت مرموز با صدای عمیق و حضور هولناک خود یکی از دلایل اصلی جذابیت تماشای مکرر Scream است و تجربهای به یادماندنی خلق میکند که مخاطب را ترغیب میکند بار دیگر دکمه پخش را بزند و به جهان این فیلم بازگردد.
داستان Scream روایتگر زندگی گروهی از دانشآموزان دبیرستانی در شهر کوچک و خیالی Woodsboro در ایالت California است. این نوجوانان بهتدریج هدف قتلهای سریالی فردی ناشناس قرار میگیرند که تنها با نام Ghostface شناخته میشود. حلقه دوستان Sydney Prescott با بازی Neve Campbell به شکل مستقیم در معرض تهدید قرار میگیرند و این تقابل، تعلیقی دلهرهآور در سراسر روایت میآفریند. افزون بر این، آغاز پنج دقیقهای فیلم که یکی از بهترین افتتاحیههای تاریخ سینما محسوب میشود، آن را به نمونهای شاخص در میان آثار ترسناک تبدیل کرده است؛ فیلمی که بارها تماشای آن نه تنها خستهکننده نیست بلکه هر بار تجربهای تازه و پرهیجان برای مخاطب به همراه دارد.
بازبینی دوباره آثار ترسناک تنها به معنای تماشای یک روایت دلهرهآور نیست، بلکه فرصتی برای کشف لایههای تازه، نمادها و جزئیات پنهان در دل داستان است. از کلاسیکهای ماندگار مانند Halloween و The Shining گرفته تا تجربههای مدرن همچون Midsommar یا فرنچایز Final Destination، هر یک از این فیلمها بهگونهای ساخته شدهاند که با هر بار دیدن، معنا و هیجان تازهای را در ذهن مخاطب زنده میکنند. در نهایت، آنچه آثار ترسناک را به آثاری بازبینیپذیر تبدیل میکند، ترکیبی از روایت پرتعلیق، شخصیتهای ماندگار و فضاهایی است که به شکلی هنرمندانه میان ترس و لذت تماشای دوباره تعادل برقرار کردهاند.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید