در حالی که نتفلیکس اقتباس جدیدی را از رمان دافنه دو موریه منتشر کرده، میخواهیم تفاوت فیلم ربهکا، اثر بن ویتلی را با مشهورترین نسخه سینمایی آن، به کارگردانی آلفرد هیچکاک، بررسی کنیم. در ادامه با مقایسه دو فیلم Rebecca در سرگرمی همراه باشید.
طبق آمار imdb ربهکا، از سال ۱۹۳۸ تاکنون پانزده اقتباس تصویری (بدون در نظر گرفتن نمایشهای صحنهای و رادیویی) از رمان محبوب دافنه دو موریه ساخته شده و همه آنها از اولی تا آخری با نسخهای كه توسط آلفرد هيچكاك كارگردانی و در سال ۱۹۴۰ در سينماها اكران شده است، مقايسه میشوند. شهرت هيچكاك به عنوان كارگردان و دریافت جایزهی اسکار بهترین فیلم، کافی است تا باعث شود اقتباس وی به نسخهای برجسته، تبدیل شود. حالا پس از هشتاد سال، بازسازی دوباره بن ويتلی، احتمالا قابل توجهترين اثر برای مقايسهی دو فيلمی باشد كه هر دو، يك داستان را روايت ميكنند.
داستان، زن جوانی را دنبال میکند که تا انتها نامش مشخص نمیشود. هنگامی كه اين زن جوان در مونت كارلو همراه ارباب خود سفر میكند، با اشرافزادهای ثروتمند، آقای ماكسيم دو وينتر، آشنا ميشود كه همسرش را به طرز غمانگيزی از دست داده است. این زن به طرز عجیبی آقای دو وینتر را شیفته خودش کرده و آنها خیلی زود با هم ازدواج میکنند.
وقتی خانم جدیدِ دو وینتر با ماکسیم به ماندرلی، عمارت با شكوه و ساحلی دو وینترها میرسد، زندگیاش زیر سایهی خانم قبلی خانه و همسر اول آقای دو وینتر، یعنی ربهکا قرار میگیرد و به سختی روزگار را میگذراند.
رفتار سرد و ناخوشايند سرپرست خانه، خانم دنورس، برای خانم دو وينتر غيرقابل تحمل است و باعث ایجاد شکاف و حس رقابت در دو عروس خانه میشود. اميدِ خانم دو وينتر برای پشت سر قرار دادن خاطراتِ ربهكا، با غرق شدن قايقی در ساحل ماندرلی و پيدا شدن جسد او، ناكام میماند. از طرف دیگر تلاشهای ماکسیم برای مخفی نگه داشتن آنچه واقعا برای ربهکا اتفاق افتاده نتیجهای در بر ندارد و با ادامهی روند تحقیقات پلیس، خانوادهی دو وینتر در آستانهی فروپاشی قرار میگیرد.
اولين تفاوت بين فيلمهای ۱۹۴۰ و ۲۰۲۰ در اولين لحظات اتفاق میافتد. در نسخهی ۱۹۴۰، ملاقات خانم دو وينتر (جوآن فونتين) با ماكسيم (لورنس اولیویه) در بالای يك صخره اتفاق میافتد؛ ماكسيم به لبهی صخره نگاه میكند، انگار كه قصد خودكشی دارد. وقتی خانم دو وينتر او را با فرياد صدا میزند، ماكسيم ادعا میكند كه حال او خوب است و آنها از هم جدا میشوند.
كمي بعد، اين دو يكديگر را در هتل مونت كارلو، جايی كه اتفاقا هر دو در آن اقامت دارند، ملاقات میكنند. خانم ون هاپر (با بازی فلورانس بيتس)، يك زن سالخورده و سرخوش، كه خانم دو وينتر آينده را استخدام كرده، اين دو را به يكديگر معرفی میكند. وقتی خانم ون هارپر بيمار میشود، همراهِ او وقت اين را پيدا میكند تا يك عاشقانهی كوچك را با آقای دو وينتر شروع كند. مهم نيست كه قرارهای عاشقانهی آنها چقدر رمانتيك است، اولين ملاقات آنها برای هميشه در ذهن مخاطب حک میشود و دائم یادآوری میکند که اوضاع به آن زیبایی که به نظر میرسد، نیست.
در نسخهی ربهکا سال ۲۰۲۰ میلادی، خانم دو وینتر آینده (لیلی جیمز) و ماكسيم (آرمی همر) بيشتر يك شروع كلاسيك دارند تا يك شروع شوم. زن جوان با رشوه دادن، از مهماندار رستوران هتل میخواهد تا او و اربابش (آن داود) را نزديك آقای دو وينتر بنشاند. ماكسيم در اين صحنه، پشت سر او ايستاده و زن جوان در حالی كه دستپاچه و عصبی است، پولی را كه قصد رشوه دادنش را دارد، به زمين میاندازد.
اثر ويتلی تمايل بيشتری دارد که فيلمی عاشقانه باشد تا دلهرهآور
ماكسيم سپس اَكت کلیشهای كمدی-رمانتيكها را انجام میدهد؛ تظاهر میكند كه آقای دو وينتر نيست؛ او میگويد كه ماكسيم دو وينتر بسيار كسلكننده است و كسی دلش نمیخواهد با او وقت بگذراند. فقط وقتی ميهماندار او را با اسمش خطاب قرار میدهد، زن جوان متوجه میشود كه او در واقع خودِ ماکسیم دو وینتر است. ملاقات آغازین آنها نشانهای از آنچه بعد روی خواهد داد را در خود ندارد. اثر ويتلی تمايل بيشتری دارد که فيلمی عاشقانه باشد تا دلهرهآور.
انتخاب بازيگران در دو فيلم ربهکا و نحوهی به نمايش كشيدن ماكسيم، تفاوت قابل توجهی را در نحوهی تفسير شخصيت او و رابطهاش با خانمِ جدیدِ دو وینتر نشان میدهد. در نسخهی ۱۹۴۰ میلادی، لورنس اولیویه دارای رگههایی خاکستری از تار مو است. این نشان میدهد که او به طور قابل توجهی بزرگتر از زن جوانی است که همسر دوم او خواهد بود. در این نسخه، ماکسیم چندین بار به اختلاف سن اشاره کرده و به زن جوان توصیه میکند تا زندگی خود را برای این زن بیوه مسن (اربابش) هدر ندهد.
در عوض آرمی همر، هیچ نشانهای از سالخوردگی ماکسیم را در بازی خودش بروز نمیدهد. این بازیگر نقشِ همان جوانهای پرشوری را بازی میکند که قبلا از او دیدهایم. فاصلهی سنی بین این دو عاشق مشخصاً در این نسخه، مورد توجه نیست؛ در عوض، نسخهی ۲۰۲۰ روی اختلاف طبقاتی بيشتر تمركز میكند. خانم دو وينتر آينده با مريض شدن اربابش، خانم ون هاپر، از حضور در رستوران محروم میشود، از دختران جوان و غير اصل و نسبداری مثل او به تنهايی در رستوران استقبال نمیشود؛ بنابراین، ماكسيم او را به صرف شام دعوت میكند. همچنین در حالی كه زن جوان از اتاق خدمتكار در حال گوش دادن است، خانم ون هاپر در حال مكالمه و شوخی با دوستانش، همدم خود را دختری از قشر فقير و سطح پایین جامعه خطاب میكند. اين اختلاف طبقاتی همچنين در زمان حضور خانم جدید دو وینتر، در ماندرلی نيز حس میشود؛ زمانی كه اهالی خانه انتظار رفتاری اشرافی را از او دارند. آنچه در اين نسخه شكافی بين رابطه دو عاشق می اندازد، نوع تربيت و جايگاه فرضشدهی آنها در جامعه است.
بدون شک نسخه ۲۰۲۰ صریحتر از نسخه هیچکاک مسائل جنسی را به تصویر میکشد. هیچکاک در آن زمان مجبور شده تا حقههایی به کار ببرد تا از دست سانسور استودیوهای هالیوودی فرار کند. البته ملاحظات او لطمهای به داستان وارد نمیکند و اینطور نیست که در نسخه ۱۹۴۰ رابطه جنسی وجود نداشته باشد، بلکه این رابطه صرفا عیان نیست.
در سال ۲۰۲۰ هیچ اعمال فشاری روی ویتلی برای نمایش روابط جنسی وجود نداشته است. نسخهی او نمایشهای مملوستری از رابطهی جنسی را به نمایش میگذارد که نسخهی قبلی از به تصویر کشیدن آنها معذور بوده است؛ نسخهی ۲۰۲۰ نشان میدهد که دو وینترها نه در اتاقهای جداگانه، که در یک رخت خواب میخوابند، خانم دو وینتر جدید از شوهرش میخواهد تا از لندن برایش لباسِزیرهای جدید سفارش دهد تا بتواند به نقش اغواکننده ربهکا، نزدیکتر شود. زمانی که ماکسیم گذشتهی خود را برای همسر جدیدش بازگو میکند، از رابطههای نامشروع ربهکا و تعداد آنها شرمگین نیست و به ماجرای رابطهی ربهکا با پسرعموی خودش، آقای فاول، به طور کامل در این نسخه اشاره میشود. در حالی که در نسخهی ۱۹۴۰ این موضوع با احتیاط بیشتری مطرح میشود.
بزرگترین تفاوت بین اقتباسهای ۱۹۴۰ و ۲۰۲۰، نحوهی قاببندی هر فیلم در زمان بازگویی مرگ ربکا است. در نسخهی ۱۹۴۰، ماکسیم به همسر جدید خود اعتراف کرد که آنچه در شب قتل ربکا در قایق اتفاق افتاد، یک حادثه بود. او میگوید پس از خبردار شدن از روابط نامشروع ربهکا، با او روبهرو شده و کتکش میزند، اما این دلیل مرگش نبوده است؛ ربهکا برای تلافی دنبال ماکسیم میافتد و در همین حین، از روی عرشه، به کف قایق پرت میشود و بر اثر این برخورد، میمیرد. ماکسیم از اینکه رابطهی سرد و سنگینش با ربهکا او را مقصر مرگ همسرش جلوه دهد، وحشت میکند و با غرق کردن قایق سعی دارد تا این ماجرا را یک اتفاق جلوه دهد. در این زمان خانم جدید دو وینتر کاری از دستش ساخته نیست مگر تماشای تلاش دیگران برای اثبات این موضوع که ربهکا باردار نبوده بلکه سرطان داشته؛ به همین دلیل دادگاه مجاب میشود که این دلیلی بر صادق بودن فرضیه خودکشی ربهکا است و ماکسیم از تمام اتهامات تبرئه میشود.
بزرگترین تفاوت بین اقتباسهای ۱۹۴۰ و ۲۰۲۰، نحوهی قاببندی هر فیلم در زمان بازگویی مرگ ربکا است
در ربهکای سال ۲۰۲۰ میلادی، ماکسیم برای همسر جدید خود اعتراف میکند که مرگ ربهکا اتفاقی نبوده. این توضیحات به نسخهی رمان نزدیکتر است. ماکسیم با سوراخ کردن قایق به عمد، عامل کشته شدن ربهکا بوده اما اقداماتی که برای جلوگیری از دستگیری انجام میدهد کافی نبوده و مدت زیادی کار نمیکند.
در حالی که در نسخهی هیچکاک، همسر ماکسیم به این دلیل که میداند او واقعا بیگناه است به شوهرش پایبند میماند. اما در نسخهی ۲۰۲۰ همسر ماکسیم با علم بر گناهکاری ماکسیم، فعالانه تلاش میکند تا شوهرش از دستگیری فرار کند.
اطلاع از روابط ربهکا و عمق نفرت ماکسیم از او دلیل کافی را برای خانم دو وینتر جور میکند تا باور کند که ماکسیم آدم بدی نیست. عشق او به ماکسیم آن قدر شدید است که می تواند هر احساس دیگری را پس بزند و حتی تا آنجا پیش میرود که شواهد مراجعهی ربکا به دکترش در لندن را دستکاری میکند تا ماکسیم را از زندان دور نگه دارد. در این نسخه، خانم جدید دو وینتر اشتباهات گذشته شوهرش را میپذیرد و مایل است هر کاری را که برای کمک به او در پوشاندن مدارک لازم است، انجام دهد.
هنگامی که پزشک بر اساس مدارک اذعان میکند که ربهکا سرطان داشته، خانم دو وینتر پی این حرف را گرفته و میگوید ربهکا خودش از قصد کشتی را غرق و خودکشی کرده است. این نظریه آنقدر منطقی به نظر میرسد که دادگاه با آن مخالفت نکرده و ماکسیم آزاد میشود. در فیلم ربهکا ۲۰۲۰ خانم دو وینتر به عنوان یکی از نقشهای اصلی، در تبرئه شدن ماکسیم شناخته میشود. زنی که میتواند این واقعیت را نادیده بگیرد که شوهرش همسر قبلی خود را به قتل رسانده است.
نسخهی هیچکاک از ربهکا، تعلیق بیشتری نسبت به نسخهی ویتلی دارد. اقتباس قبلی با تمرکز بر احساساتی که شخصیتها در هر قاب از تصویر دارند بیشتر به عنوان یک داستان دلهرهآور طبقهبندی میشود. کارگردانی هیچکاک یک چارچوب فرمی را برای داستان دافنه دو موریه ترسیم میکند که ممکن است از اصل قصه کمی دور باشد.
با این حال همان انتخابهایی که باعث تفاوت در نسخه هیچکاک هستند باعث شهرت بیبدیل و ماندگار در سینما به عنوان نسخهی تحسین شدهی ربهکا شده است.
واضح است که ویتلی سعی کرده اقتباس جدید خود را با دورترین فاصله از اقتباس پیشین بسازد. با اینکه نسخه ۲۰۲۰ به رمان دافنه دو موریه نزدیکتر است، اما فاقدِ آن حس و حالی است که مخاطبان در مورد برداشت هیچکاک از ربهکا دوست دارند. با این حال اقتباس جدید، مخاطبان نتفلیکس را راضی خواهد کرد؛ آنهایی که به دنبال یک برداشت عاشقانه با ستارههایی هستند که امروز آنها را میشناسند و دوستشان دارند.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید