-
0/10
ویدیو بررسی قسمت اول سریال Moon Knight و نکاتی که احتمالا به آن‌ها توجه نکردید!
دوگانگی شخصیت با چاشنی مارولی
در ویدیو بررسی قسمت اول سریال Moon Knight قصد داریم تا برخی نکات جالب درباره این اپیزود از جدیدترین مجموعه تلویزیونی شبکه دیزنی پلاس را به شما نشان دهیم؛ مواردی که احتمالا به آن‌ها دقت نکرده بودید و فهمیدن آن‌ها داستان را هیجان‌انگیزتر می‌کند!
سریال Moon Knight جدیدترین سریالی است که پس از ردپای What If…? و Hawkeye، روند سری‌های مختلف و مرتبط با دنیای سینمایی مارول در دیزنی پلاس را دنبال می‌کند. با این حال، نکته قابل توجه اینجاست که این سریال جدید، در قسمت اول کمترین ارتباط را با دنیای سینمایی مارول نشان می‌دهد. به نحوی که گرچه می‌دانیم داستان آن رسما در همین جهان سینمایی دنبال می‌شود، اما فعلا نه حرفی از سایر شخصیت‌های MCU زده شده و نه اشاره‌ای به آثار مختلف و قدیمی را دیده‌ایم.
با این وجود، سریال Moon Knight برخی جزئیات و ویژگی‌های منحصر به فرد و جالب خود را دارد که جهان آن را عجیب و غریب می‌کند. داستان درباره یکی از خدایان مصر به نام کانشو (Khonshu) است، اما چنان که پیداست پای سایر خدایان نیز به این دنیا باز شده و حال آمیت (Amit) به عنوان ابرشرور اصلی در سریال Moon Knight ظاهر می‌شود. آرتور هارو (Arthur Harrow) از پیروان اصلی آمیت است و مردم نیز او را مثل پیامبر ستایش می‌کنند، اما شوالیه ماه نمی‌خواهد که قدرت آمیت، بیشتر شود.
به هر حال این داستان از چشم شخصیتی به نام استیون (Steven) و همچنین هویت دوم او، یعنی مارک (Mark) روایت می‌شود. اما همانطور که اشاره شد، در این مجموعه تلویزیونی هنوز ایستراگ خاصی با اشاره به سایر آثار MCU را ندیده‌ایم؛ در حالی که در بررسی قسمت اول از سریال Moon Knight مواردی را مشاهده کردیم که اشاره به آن‌ها، می‌تواند داستان را برای شما حتی هیجان‌انگیزتر کند!
آرتور هارو؛ یک معتقد واقعی!
آرتور هاور اولین کسی است که ما در سریال Moon Knight مشاهده می‌کنیم. او در یک مراسم خصوصی، نوعی عبادت از آمیت را به جای می‌آورد که در آن ابتدا به طرز خاصی یک استکان آب را می‌نوشد، ظرف آن را می‌شکند، و سپس شیشه‌های شکسته را داخل کفش خود خالی می‌کند تا وقتی روی آن قدم می‌زند، درد را حس کند. با این وجود ظاهرا او این کار را با اعتقاد و ایمان کامل به آمیت انجام می‌دهد؛ طوری که او می‌داند که با توکل بر قدرتهای او حتی اگر هم روی شیشه شکسته قدم بگذارد، مشکلی نخواهد داشت.
اما دقت کنید که وقتی او این کار را برای آمیت انجام می‌دهد، کار خود را از دیگران مخفی نگه می‌دارد. او سنگ‌ها را به داخل کفش خود می‌ریزد تا کسی آن را نبیند و ایمان هارو را تظاهر نداند. به همین دلیل نیز می‌بینیم که هارو عملا در نقش یک پیامبر از سوی آمیت ظاهر شده و در روستایی اطراف لندن، عملا توسط مردم ستایش می‌شود!
تفاوت استیون در کمیک با نسخه MCU
در دنیای کمیک‌های مارول، شخصیتی به نام مارک اسپکتور (Marc Spector) عضو نیروهای ویژه آمریکا بوده و به ماموریت‌های مختلفی هم فرستاده شده است. با این وجود در یکی از همین ماموریت‌ها، مارک در صحرا مصر تلف می‌شود و سپس توسط خدای ماه یا همان کانشو، دوباره به حیات بازمی‌گردد. این در حالی است که برای زندگی دوباره، او باید هویت تازه‌ای را بگیرد و به همین دلیل نیز سراغ استیون گرنت (Steven Grant) می‌رود؛ یک فرد بسیار پولدار و به اصطلاح میلیونر، که می‌تواند هرچیزی را با پول بخرد!
حال پس از تماشا و بررسی قسمت اول از سریال Moon Knight ما نتوانستیم جزئیاتی را پیدا کنیم که ۱ درصد به پولدار بودن استیون گرانت در MCU مرتبط باشد؛ بلکه او فردی بسیار فقیر است که از طریق کار فروشندگی در موزه‌ای در شهر لندن، درآمد بخور و نمیری را برای خود تامین می‌کند. با این حساب، استیون در دنیای سینمایی مارول تفاوت‌های بسیاری را با نسخه کمیک بوکی دارد، در حالی که دلیل این تفاوت او توسط سازندگان اعلام نشده است.
به هر حال در گذشته افراد بسیاری مون نایت را با شوالیه تاریکی (Dark Knight) در سری کمیک‌های دی سی (DC) مقایسه می‌کردند و حتی اظهار داشتند که مارول به نحوی این نسخه را از روی همان شخصیت کپی کرده است. با این وجود در MCU نشان داده شد که نه‌تنها شوالیه ماه قدرتهای خود را از خدای ماه می‌گیرد و بُعد واقع‌گرایانه‌ای (مثل بتمن) ندارد، بلکه استیون اصلا مثل بروس وین (Bruce Wayne) پولدار نیست.
دخالت‌های مارک در زندگی شخصی استیون
می‌دانیم که مارک در واقع همان کسی است که با خدای ماه در ارتباط بوده و از بدن استیون برای انجام دادن ماموریت‌های خود استفاده می‌کند. با این حال جالب است بدانید که او سعی دارد تا کمترین دخالت را در زندگی استیون داشته و کاری کند که او تفکر غلطی درباره زندگی خود را نداشته باشد. برای مثال، وقتی که مارک در شب کنترل بدن استیون را به دست می‌گیرد، سعی می‌کند تا همه چیز در خانه او دست نخورده باقی بماند و حتی پس از ناپدید شدن ماهی استیون (به دلایل نامعلوم)، یک ماهی دیگر را جایگزین او می‌کند!
این در حالی است که جدای از تمامی این موارد، استیون یک فرد تنها و درمانده است که امید چندانی هم به داشتن همسر و ادامه زندگی خود ندارد. ولی آیا مارک همین تقدیر را برای استیون می‌خواهد؟ هرگز! مارک در واقع سعی می‌کند تا زندگی شخصی استیون حتی بهتر شود؛ طوری که برای مثال، در محل کار او با دختری که همکار استیون بودن صحبت می‌کند و با او (برای استیون) قرار می‌گذارد؛ آن هم در حالی که روز بعد وقتی استیون خودش سر کار می‌رود و این فرد را می‌بیند، کاملا از طرز برخورد او تعجب می‌کند.
راوی داستان قابل اعتماد نیست..
چنانکه در بررسی قسمت اول سریال Moon Knight متوجه شدیم، ظاهرا راوی فعلی داستان مارک نیست، بلکه ما از دید استیون همه چیز را دنبال می‌کنیم. با این حال صحنه‌های مختلفی وجود دارد که استیون خودش هم به طرز نشان دادن این داستان شک دارد و باعث می‌شود تا به یک راوی غیر قابل اعتماد تبدیل شود.
برای مثال، در صحنه‌ای از همان دقایق ابتدایی قسمت اول، می‌بینیم که او پس از رفتن به موزه با یک دختر بچه درباره رسم‌هایی از مصریان باستان صحبت می‌کند. او می‌گوید که در آن زمان، قلب هنگام دفن افراد اهمیت ویژه‌ای داشته، چراکه خدایی به نام آمیت، در صورتی که افراد گناهکار شناخته می‌شدند آن‌ها را می‌گرفته و قلبشان را می‌خورده است! به همین دلیل مردم مصر به شدت از آمیت می‌ترسیدند و سعی می‌کردند تا سراغ اعمال گناه نروند.
اما درست وقتی که استیون دارد برای بچه چیزی را توضیح می‌دهد، به یک دیالوگ جالب از او دقت کنید. استیون رسما اظهار می‌کند که «من که نمرده‌ام. یا شایدم، (مُردم)؟!». این نشان می‌دهد که هر چیزی که از استیون گرنت در این سریال دیده می‌شود، عملا قابل اعتماد نیست و این احتمال وجود دارد که داستان به کلی چیز دیگری باشد.
صحنه‌هایی از دوگانگی هویت استیون و مارک
همچنین یک نکته بسیار جالب دیگر درباره سریال مون نایت، این است که چطور داستان بین هویت مخفی مارک و همچنین استیون رد و بدل می‌شود. با این وجود، جالب است که سازندگان و بخصوص کارگردان چطور روی این موضوع تمرکز کرده و سعی دارند تا به مخاطب بفهمانند که استیون، مارک و کانشو، همه از هویت‌های فردی هستند که می‌بینید. به عنوان مثال، می‌توانید در بسیاری از سکانس‌های مختلف این قسمت، شاهد بازتاب آب روی دوگانه کردن صحنه و شخصیت استیون بوده و یا هویت مخفی او را در آینه ببینید.
برای مثال، در صحنه‌ای از پایان این قسمت که موجودی عجیب استیون را دنبال می‌کند، مارک عملا داخل بازتاب شیشه دیده می‌شود که دیگر به عنوان سایه استیون عمل نمی‌کند و سعی دارد بفهمد که این موجود عجیب چیست.
اما نظر شما درباره سریال مون نایت چیست؟ آیا شما هم به این نکات هنگام تماشای قسمت اول توجه کرده بودید؟!
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید