بررسی فیلم Midsommar - نیمه تابستان

بررسی فیلم Midsommar – نیمه تابستان

مرغ مقلدی که توان پرواز ندارد

1%
  • 0/10
بررسی فیلم Midsommar – نیمه تابستان ۲ ۲۶ مهر ۱۳۹۸ بررسی فیلم‌های خارجی کپی لینک

اری استر تلاش کرده فرمول موفقش در کارگردانی فیلم Hereditary را دوباره برای پروژه جدیدش یعنی فیلم Midsommar به کار ببندد اما آیا فکر می‌کنید او موفق شده است؟

«نیمه تابستان» قرار بوده داستانی را در ژانر وحشت تعریف کند و بر اساس چارچوب این ژانر، این اثر هویت پیدا کند. اری استر در اولین پروژه کارگردانی فیلم بلند خود توانست نظر مثبت بسیاری از سینمادوستان را به اثر ماندگار خود یعنی «موروثی» جلب کند اما هر چقدر هم فکرش را می‌کنیم، شاید «نیمه تابستان» یک اثر هنری خوش‌ساخت باشد اما همچنان این فیلم در چارچوب یک اثر سینمایی در سبک وحشتناک نمی‌گنجد و گویا اری استر، تلاشی هم نکرده از مولفه‌های رایج ژانر برای پرورش ایده‌اش کمک بگیرد.

قصه درباره گروهی است که برای تماشای جشنواره مراسم نیمه‌ تابستان به یک شهر کوچک در کشور سوئد سفر می‌کنند. آن‌ها در میان گروهی از مردم غریبه قرار می‌گیرند که ظاهر بسیار خوش‌طینتی از خود نشان می‌دهند اما همه چیز آن گونه که شخصیت‌های فلک‌زده ماجرای این فیلم فکر می‌کنند پیش نمی‌رود.

همه چیز از یک دعوت شروع می‌شود و «دنی» (با بازی فلورنس پیو) به همراه سایر شخصیت‌ها به یک مکان ناشناخته سفر می‌کند. سکانس نخست فیلم «نیمه تابستان» با چند کاشت روایی همراه است و کارگردان قصد داشته با این رویکرد، شخصیت‌ها را تا حدودی برایمان تعریف کند اما این شناساندن کاراکتر به ما، تقریبا یک سوم زمان فیلم را در بر می‌گیرد که در حوصله هر فردی نمی‌گنجد. به خصوص فردی که صرفا به دنبال هیجان است و بس.

دید وسواسانه اری استر، کارگردان تازه‌وارد سبک وحشت را به وضوح می‌توان در این اثر حس کنیم. به میزانسن صحنه در این قاب دقت کنید

اری استر فرمول موفق اثر قبلی خودش را تا حدودی تغییر (بخوانید تعدیل) کرد تا بتواند اثر ماندگارتری به جامعه هدف خود تحویل دهد. «نیمه تابستان» اثر بسیار خوش‌ساخت و هنری است اما هیجان‌انگیز؟ بعید می‌دانم. چرا که کارگردان با قاطعیت تصمیم داشته جو و اتمسفر حاکم بر ماجرا به آرامی پیش برود. به همین سبب با یک ضرب‌آهنگ یکنواخت روبه‌رو هستیم که تا انتهای فیلم به همین منوال پیش می‌رود. این راهکار اری استر شاید به قیمت یک نقطه ضعف اساسی تمام شده باشد. البته بستگی دارد فردی که از نگاه دوربین، ناظر به ماجراست آیا این قدرت را دارد با حوصله به پای قصه معمولی این فیلم بنشیند؟

اعتقاد دارم قصه معمولی است چون بارها در طول تاریخ سینما با این نوع تم و مضمون مواجه شدیم. بهترین نمونه شاید فیلم The Wicker Man باشد که کارگردانش تنها  فیلم قابل احترامی که ساخته، تبدیل شده به یک اثر هنری ماندگار که در ویترین ژانر وحشت همچنان می‌درخشد. قصه معمولی است چون خیلی زود متوجه می‌شویم که کاراکترهای داستان به چه عاقبت شومی گرفتار خواهند شد. قصه معمولی است چون روابط میان کاراکترها با همان برداشت‌های متعدد اولیه مشخص می‌کند شخصیت‌های قصه با یکدیگر چه چالش‌هایی خواهند داشت. قصه معمولی است چون خیلی زود در می‌یابیم که این فرقه سوئدی مخوف و عجیب قرار است از نقاط ضعف اخلاقی موجود در شخصیت‌ها به ضررشان استفاده ‌کنند. همین المان «معمولی» بودن داستان باعث شده تا طیف کمتری از مخاطبین از این فیلم لذت ببرند.

اری استر به نظر می‌رسد هر بار با الهام از رویکرد یک کارگردان مطرح در ساخت یک شاهکار، به کارگردانی یک اثر سینمایی دست می‌زند. همانطور که در اثنای تماشای «موروثی» به وضوح حس می‌کنیم که اری استر با الهام از «رومن پولانسکی»، کارگردان مطرح سبک وحشت، قصه‌اش ‌را با تعلیق ماندگارتری تعریف می‌کند. من حدس می‌زنم استر این بار با اتکا به شگرد و تکنیک‌های لارس فون تریه، کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس مطرح دانمارکی تلاش می‌کند تا «نیمه تابستان» را به یک شاهکار تبدیل کند. فون تریه در نمایش خشونت بی‌حد و وصف، صحنه‌های لجام‌گسیخته جنسی و همچنین استفاده از جلوه‌های ویژه بصری برای به تصویر کشیدن صحنه‌های انزجارآور هیچ ابایی ندارد و به همین خاطر است که هنوز طرفداران خاص خودش را در سرتاسر دنیا دارد.

با تمام این تفاسیر اری استر شاید این موضوع را نادیده گرفته که امضای هر کارگردانی پای آثارش تنها منحصر به خود اوست. همانطور که تا به حال در طول تاریخ کسی نتوانسته لقب «آلفرد هیچکاک دوم» را تصاحب کند، اری استر نیز نمی‌تواند به رومن پلانسکی یا لارن فون تریه دوم تبدیل شود.

اری استر به نظر می‌رسد هر بار با الهام از رویکرد یک کارگردان مطرح در ساخت یک شاهکار، به کارگردانی یک اثر سینمایی دست می‌زند

روایت به گونه‌ای پیش می‌رود که نقاط ضعف فیلم‌نامه «نیمه تابستان» همگی توجیه شدنی است و نمی‌توان به حماقت شخصیت‌ها خرده گرفت. اینکه چرا تمامی شخصیت‌ها تا انتهای داستان درون آن منطقه کذایی در میان فرقه حضور خواهند داشت، علت منطقی نهفته است و برای هر کدام از کاراکترها، دلیل و انگیزه‌ای در چارچوب قوانین دنیای فیلم تعریف می‌شود. به همین سبب اعتقاد دارم که فیلم‌نامه «نیمه‌ تابستان» کلاس درسی است برای تمامی علاقه‌مندان به حیطه فیلم‌نامه‌نویسی. چون تنها یک لایه داستانی در «نیمه تابستان» وجود ندارد که به این اثر، انگ «یک فیلم سطحی» را بزنیم.

روابط میان شخصیت‌ها تا پایان قصه دست‌خوش تغییرات زیادی می‌شود که چندان دور از انتظار هم نیست.

مفاهیمی که اری استر جلوی دوربین به ما نشان می‌دهد، بیشتر به مذهب گره خورده تا فلسفه و شاید هم انسان‌شناسی. در همان ابتدای جریان داستانی، کمی پیش از ورود شخصیت‌ها به گروه، معبد زردرنگی را می‌بینیم که یک نماد است. کمی جلوتر، نقاشی‌های زیادی را می‌بینیم که شاید از دیدگاهتان کم‌اهمیت باشد اما در پسِ هر نقاشی، نمادی نهفته و در پسِ هر نماد، یک مفهوم وجود دارد. باید حوصله به خرج بدهید تا سر از رمز و رازهایی که کارگردان جلوی دوربین به شما ارائه داده، در بیاورید. برای نمونه آیا اصلا دقت کرده‌اید با اینکه کل داستان در روز روشن در جریان است، پس چرا هیچ نمایی از خورشید در آسمان به ما نشان داده نمی‌شود؟ یا آیا دقت کرده‌اید عدد ۹ در این ماجرا به کرات مورد استفاده قرار گرفته شده؟ شخصیت‌ها ۹ نفر هستند و مراسم هارگا در ۹ روز به انجام می‌رسد و سایر موارد که باید خودتان کشف کنید. شاید الان بپرسید عدد ۹ از دیدگاه کارگردان چه اهمیتی داشته؟


6.5 قابل قبول
فیلم Midsommar اثر خوش‌ساختی است که در پسِ هر نما می‌توان وسواس بیش‌ از اندازه کارگردان را احساس کرد. با این اوصاف «نیمه تابستان» توان ترساندن شما را ندارد و با اتکا بر نمایش خشونت مفرط تلاش می‌کند تا شما را به داستان نه چندان هیجان‌انگیزش مجذوب کند.
  • وسواس کارگردان در انتخاب قاب‌های سینمایی
  • فیلم‌نامه‌‌ای موفق از لحاظ فرم روایی
  • قصه‌ای ضعیف
  • زمان‌ بسیار طولانی فیلم
  • شخصیت‌پردازی‌های سطحی

مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
guest

2 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments