کمتر از یک روز به انتشار ریمستر سه اثر قدیمی از سری محبوب جیتیای یعنی GTA The Trilogy باقی مانده و در این مقاله با اشاره به یک سری دلایل، پیشنهاد میکنیم که آخر از همه به تجربهی بازی پرخاطره GTA San Andreas بپردازید.
برهیچکس پوشیده و پنهان نیست که سری جیتیای یکی از پرطرفدارترین و صدالبته تاثیرگذارترین آثار صنعت بازیهای ویدیویی به شمار میرود که تا به امروز دهها نسخهی مختلف از آن توسط شرکت خوشنام و پرآوازه راکستار گیمز راهی بازار شده است. سال ۲۰۰۱ میلادی بود که با انتشار بازی GTA III، این مجموعه از حالت دو بعدی به حالت سه بعدی تغییر کرد و به واسطهی آن، انقلاب بزرگی در حوزه ویدیو گیم رقم خورد. سپس با گذشت یک سال، نسخهی بعدی فرنچایز با نام وایس سیتی از راه رسید که این عنوان هم حسابی مورد استقبال گیمرها قرار گرفت. با این حال، راکستار گیمز در آن زمان به موفقیتهای خود اکتفا نکرد و روز به روز به پیشرفت خود در بازیسازی ادامه میداد؛ به طوری که اثر سن آندریاس با یک انقلاب بزرگ دیگر در سال ۲۰۰۴ میلادی تقدیم بازیکنان شد.
حال که چیزی نزدیک به دو دهه از عرضهی این عناوین میگذرد، راکستار گیمز تصمیم گرفته تا با انتشار ریمستر این سه گانه کلاسیک، یاد و خاطرهی هواداران قدیمی خود را دوباره زنده کند. در همین راستا، چند وقت پیش بود که این کمپانی با انتشار یک تیزر کوتاه به طور رسمی از ریمستر مجموعه با نام GTA: The Trilogy رونمایی کرد. این باندل که شامل سه بازی جیتیای ۳، وایس سیتی و سن آندریاس میشود، با موتور قدرتمند آنریل انجین ساخته شده و بافتها و کیفیت بصری هر کدام یک از بازیها تا حدودی ارتقا یافتهاند. البته، همه چیز به بهبود گرافیکی و افزایش جزئیات بافتها خلاصه نشده و سیستم نشانهگیری، شلیک و انتخاب سلاح هم دستخوش تغییراتی شده و شباهت زیادی به بازی جیتیای وی دارد.
در کنار این موارد، تیم سازنده یک مینی مپ جدید را به هر سه بازی اضافه کرده تا بازیکنان به راحتی مقصد مورد نظر خود را مشخص کرده و به سمت آن حرکت کنند. سیستم نورپردازی بازی هم تغییرات زیادی به خود دیده و سایهها و انعکاس نورها روی خودروها بیش از پیش به واقعیت نزدیک شدهاند. از طرفی، مدلهای کاراکترها و وسایل نقلیه هم در حد یک ریمستر آپگرید شده و از همه مهمتر، بافتهای مربوط ساختمانها، نماهای داخلی، جادهها، سلاحها و غیره وضوح بالاتری دارند. مورد آخر هم مربوط به افزایش چشمگیر دورنمایی است که لذت تجربهی این عناوین جهان باز را دو چندان کرده است.
به گفتهی شرکت ناشر، اثر مزبور در تاریخ ۲۰ آبان سال جاری (مصادف با یازدهم نوامبر سال ۲۰۲۱ میلادی) برای ایکسباکس وان، ایکسباکس سری ایکس، ایکسباکس سری اس، پلیاستیشن 4، پلیاستیشن 5، نینتندو سوییچ و رایانهی شخصی عرضه خواهد شد. همچنین، قرار است نسخهی موبایل این باندل هم در تاریخ نامشخصی از سال آینده میلادی به پلتفرم موبایل مبتنی بر سیستم عامل اندروید و آیاواس راه یابد. خبر خوب برای مشترکین سرویس ایکس باکس گیم پس این است که نسخهی ریمستر جیتیای سن آندریاس همزمان با عرضهی این باندل، به گیم پس اضافه میشود و بدین ترتیب، به صورت رایگان میتوانید با شخصیت دوستداشتنی و محبوب سیجی دوباره دیدار کنید.
حال که کمتر از یک روز به انتشار ریمستر سه گانه جیتیای باقی مانده و هر سه اثر به طور همزمان در روز مقرر در دسترس شما قرار میگیرند، شاید برایتان سوال باشد که اول به سراغ تجربهی کدام بازی بروید؟ آیا بهتر است با توجه به خط داستانی بازیها را انتخاب کنید و یا به خاطر تفاوت فاحش گیمپلیها، از همان ابتدا به تجربهی جدیدترین اثر یعنی سن آندریاس بپردازید؟ در گام نخست، باید بگویم که پاسخ این سوالها به علاقه شما بستگی دارد؛ چرا که هر کدام یک از این عناوین داستانی مستقل خود را روایت میکنند و هیچ ارتباط مستقیمی با یکدیگر ندارند. با این حال، در این مقاله با ارائهی یک سری دلایل منطقی به شما پیشنهاد میکنیم که در شروع کار به سمت بازی شگفتانگیز سن آندریاس نروید و این عنوان را در آخر لیست خود قرار دهید!
عظمت باورنکردنی دنیای سن آندریاس
از آنجا که داستان هر سه بازی به طور مستقل روایت میشود، گیمپلی میتواند ملاک اصلی انتخاب بازی اول و آخر در این لیست باشد. سن آندریاس از نظر تنوع گیمپلی بسیار بزرگتر از دو نسخهی قبلی است و در زمان خود، بیشترین جزئیات را در میان سایر عناوین ویدیویی داشت؛ چه بسا که حتی امروزه هم از آن به عنوان یکی از جاهطلبانهترین بازیهای تاریخ یاد میشود. البته، این بدان معنا نیست که نسخهی سوم و وایس سیتی مجموعه حرفی برای گفتن نداشته باشند، اما اگر مقایسهای بین این سه بازی صورت گیرد، بدون شک گیمپلی سن آندریاس به طرز قابل توجهی وسیعتر و گستردهتر از تمامی آثار کلاسیک جیتیای است.
جدا از گیمپلی، نقشهی سن آندریاس هم به طور چشمگیری بزرگتر از نسخههای پیشین مجموعهی جیتیای است و در گوشه و کنار آن، فعالیتهای مختلف و زیادی گنجانده شده است. هر سمت از نقشهی بازی مملو از کارهایی است که میتوانید انجام دهید و خود را برای ساعتها سرگرم کنید. جالب است بدانید که دنیای سن آندریاس از نظر وسعت و همچنین تنوع محیط حتی با بازی پرطرفدار و خارقالعاده GTA V رقابت میکند؛ موردی که مهر تاییدی بر مقیاس این نقشهی بزرگ میزند. جهان سن آندریاس شامل سه شهر لس سانتوس (برگرفته از لس آنجلس)، سن فیرو (برگرفته از سانفرانسیسکو) و لاس ونتراس (برگرفته از لاس وگاس) میشود که میتوانید در خیابانها، کوهها و حتی آسمان این شهرها به کاوش بپردازید.
ماجرا صرفا هم به به بزرگی نقشه محدود نشده و تنوع منطقهها هم قابل مقایسه با نسخههای قبلی نیست. محیط سن آندریاس شامل مزارع، بیابانهای بی آب و علف، جنگلها و کوهها، خیابانهای شهری و خط ساحلی زیبای لس سانتوس میشود که همگی حس و حال تجربهی این عنوان را لذتبخشتر میکنند. این در حالی است که شرایط برای نسخههای سوم و وایس سیتی جیتیای کمی متفاوت بوده؛ به طوری که اگرچه این دو بازی در دورهی خود به یک پدیده تبدیل شده بودند، اما عمق جهان و وسعت آنها به اندازهی سن آندریاس نیست. از این رو، شاید افرادی که ابتدا به تجربهی سن آندریاس بپردازند و سپس به سراغ دو نسخهی کلاسیک جیتیای بروند، کوچکی محیط بازی و کاهش تنوع گیمپلی چندان باب میلشان نباشد و حتی تو ذوق آنها هم بخورد! پس از این جهت، بهتر است که که آخر از همه اثر محبوب سن آندریاس را بازی کنید.
جیتیای یک بازی جهان باز بوده و وسایل نقلیه یکی از مهمترین بخشهای آن را تشکیل میدهد. اثر GTA III عمدتا دارای ماشینها و کامیونها است و تنوع دیگری در این خصوص ندارد. این در حالی است که راکستار گیمز در وایس سیتی چند وسیلهی نقلیه دیگر از جمله قایقها، موتور سیکلتها و هواپیماها را هم به بازی اضافه کرد. اما روند پیشرفت مجموعه به این موارد خلاصه نشده و در سن آندریاس شاهد وسایل نقلیهی دیگری همچون قطار، انواع هواپیماها و حتی جت پک هستیم. از طرفی، برای نخستین بار در بازی سن آندریاس بود که میتوانستید در رودخانه و دریاها هم شنا کنید. همچنین، امکان چترسواری یا همان پاراگلایدر نیز به عنوان یکی از قابلیتهای جدید جیتیای، از نسخهی سن آندریاس به بعد برای بازیکنان فراهم شد.
علاوه بر اینها، بازی GTA San Andreas گزینههای شخصیسازی زیادی را برای وسایل نقلیه ارائه میدهد. شما در این بازی میتوانید ماشینها را مطابق با سلیقهی خود رنگآمیزی کرده و حتی تغییراتی در ظاهر آنها ایجاد کنید. استفاده از اکسید نیتروژن و هیدرولیک هم یکی از گزینههای شخصیسازی خودروها در این بازی برشمرده میشود. مواردی که در نسخههای سوم و وایس سیتی مجموعه وجود ندارند. بنابراین، اگر ریمستر جیتیای را با بازی سن آندریاس شروع کنید، باید به کلی قید این ویژگیها را در دو بازی دیگر بزنید.
یک گام بلندتر از سیستم شخصیسازی خودروها، سن آندریاس اولین بازی در مجموعهی جیتیای به حساب میآید که سیستم نقش آفرینی را در خود جا داده است. به لطف این سیستم، شما نه تنها میتوانید ظاهر شخصیت محبوب سیجی را مطابق نظر خود تغییر دهید، بلکه میتوانید برخی از تواناییهای سیجی را هم ارتقا دهید. همچنین، ترکیب مهارتهای کاراکتر اصلی بر اساس یک سری آمار و ارقام، بازیکنان را تشویق میکند تا به ورزشگاه بروند، مدتی را برای آموزش و بهبود تیراندازی در میدان تیر سپری کنند و به تمرین پرواز در اطراف شهر بپردازند. بدون شک، مشاهدهی تغییرات ظاهری و تواناییهای سیجی بر اساس رفتار و عملکرد شما در طول بازی، عمق جدیدی را برای مجموعهی جیتیای تعریف کرده که حسابی هم مورد استقبال بازیکنان قرار گرفت. این در حالی است که دو بازی کلاسیک GTA 3 و Vice City از وجود چنین قابلیتهای جذاب و سیستم شخصیسازی خودرو و کاراکتر کاملا بیبهره هستند. بدین ترتیب، اگر بعد از سن آندریاس به سراغ دو بازی مزبور بروید، ممکن است که به خاطر نبود این ویژگیها، اشتیاقتان برای تجربهی این عناوین به کلی از بین برود.
تنوع بینظیر گیمپلی GTA San Andreas
بدون تردید، گیمپلی اصلی سن آندریاس یک نقطه اوج در مجموعهی جیتیای محسوب میشود. راکستار گیمز تا پیش از شروع روند ساخت این عنوان، چند آثار متنوع دیگر به نامهای Manhunt و Red Dead Revolver و Max Payne 2: The Fall of Max Payne توسعه داده بود و در آن دوره تجربهی زیادی در خلق گیمپلی مبتنی بر مبارزه داشت. در واقع تیم توسعهدهنده برای اولین بار از یک سیستم مخفی کاری جدید با الهام از بازی منهانت در سن آندریاس استفاده کرد که مشابه آن را نمیتوان در نسخههای سوم و وایس سیتی مجموعه دید. به لطف استفاده از سیستم جدید، سن آندریاس دارای ماموریتهایی است که بیش از هر زمان دیگری مهیج و نفسگیر هستند و در آن زمان جاهطلبیهای فرنچایز را به بالاترین حد خود رسانده بود. اگر از این بعد به قضیه نگاه کنیم، میتوان سن آندریاس را مدل تکامل یافتهی دو بازی GTA 3 و Vice City دانست که از جنبههای مختلف، نقطهی اوج همه چیزهایی است که راکستار گیمز تا سال ۲۰۰۴ میلادی توسعه داده بود. البته فارغ از تمامی تمجدید و تشویقها، در نظر داشته باشید که سیستم تیراندازی و مخفی کاری و حتی هستهی اصلی گیمپلی سن آندریاس به پای عناوین اخیر راکستار گیمز نمیرسد، اما در دورهی خود جز بهترینها بود. از این رو، اگر قصد دارید سیر تکامل مجموعهی جیتیای را به وضوح دنبال کنید، بهتر است بعد از تجربهی دو اثر حاضر در این باندل، سن آندریاس را بازی کنید.
علیرغم تمامی این ویژگیها که سن آندریاس را یک سر و گردن از دو بازی دیگر این ریمستر بالاتر میبرد، هیچ شک و شبهای هم در خصوص بهترین بازیهای جیتیای در میان هواداران پر و پا قرص مجموعه وجود ندارد. برخیها داستان جذاب و بینقص وایس سیتی در دهه ۸۰ میلادی را ترجیح میدهند، در حالی که گروهی دیگر به خاطر طراحی خلاقانه قهرمان GTA 3، شیفتهی این بازی هستند. با این حال، محبوبیت سن آندریاس برهیچکس پوشیده و پنهان نیست؛ اثری که حتی با گذشت هفده سال از عرضهی آن، همچنان به لطف شخصیتپردازی قوی، گیمپلی بیعیب و نقص، داستان درگیرکننده و تنوع عالی محیط به عنوان یکی از بهترین بازیهای تاریخ به حساب میآید و هنوز هم بازیکنان زیادی وقت خود را صرف تجربهی آن میکنند. بر این اساس، میتوان سن آندریاس را به عنوان بهترین اثر حاضر در باندل Grand Theft Auto: The Trilogy The Definitive Edition در نظر گرفت که باید آن را بعد از اتمام دو بازی کلاسیک دیگر تجربه کرد.
در خلال اینها، بد نیست به داستان هر کدام یک از بازیها هم اشاره کنم تا با ذهنیت قبلی به سراغ تجربهی آنها بروید. داستان GTA III از جایی آغاز میشود که یک خلافکار به نام کلاد با معشوقهی خود یعنی کاتالینا در حال سرقت از یک بانک هستند. با این حال، کاتالینا در حین فرار با شلیک گلوله به سمت کلاد، به او خیانت کرده و با تمام پولها فرار میکند. کلاد حالا به دنبال انتقام است و در این راه با افراد مختلفی روبهرو میشود. ماجرای وایس سیتی حول یک اوباش بیرحم به نام تامی میچرخد که ابتدا برای یک گروه مافیایی کار میکرد و سپس با تجارت مواد مخدر، تلاش میکند تا با نابودی گروههای مافیایی، یک امپراتوری گنگستری برای خود بسازد. در آخر، نوبت به سن آندریاس میرسد که روی خلافکاری تحت عنوان سیجی تمرکز دارد؛ فردی که در پی مرگ مادرش مجبور میشود بار دیگر دست به اقدامات غیرقانونی بزند.
اگر بیصبرانه منتظر عرضهی ریمستر سه گانه جیتیای هستید، توصیه میکنم ۱۰ ماموریت سخت و فراموشنشدنی از سه گانه کلاسیک GTA در رسانه سرگرمی را مطالعه کنید؛ مراحلی که اگرچه در آن زمان حسابی شما را کلافه کردند و حتی به شدت روی اعصابتان راه رفتند، اما تجدید خاطرهی آنها خالی از لطف نیست. یادتان نرود که ریمستر این سه اثر در قالب یک باندل در تاریخ ۲۰ آبان سال جاری (مصادف با یازدهم نوامبر سال ۲۰۲۱ میلادی) برای تمامی کنسولهای نسل هشتم و نهم ایکسباکس و پلیاستیشن و همچنین پلتفرم نینتندو سوییچ و رایانهی شخصی منتشر خواهند شد.
در پایان این مقاله، دیدگاه شما در رابطه با بازیهای جیتیای ۳، وایس سیتی و سن آندریاس چیست؟ آیا شما هم ترجیح میدهید که سن آندریاس را آخر از همه بازی کنید؟ فراموش نکنید که نظرات و خاطرههای تلخ و شیرین خود از این عناوین را با ما و دیگر کاربران رسانه سرگرمی به اشتراک بگذارید.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید