نقد فیلم Furiosa: A Mad Max Saga – فیوریوسا: حماسه مد مکس
1%
  • 6/10

نقد فیلم Furiosa: A Mad Max Saga – فیوریوسا: حماسه مد مکس

حماسه‌ای که قدر ندید!

نقد فیلم Furiosa: A Mad Max Saga – فیوریوسا: حماسه مد مکس ۱۱ ۰۹ تیر ۱۴۰۳ بررسی فیلم‌های خارجی کپی لینک

در نقد فیلم Furiosa: A Mad Max Saga به جدیدترین اثر جرج میلر، کارگردان نامدار استرالیایی می‌پردازیم که چندی پیش بصورت دیجیتالی منتشر شد.

مد مکس (Mad Max) یکی از مجموعه‌های اکشنی است که بواسطه ایده‌‎های جدید خود توانست بر بودجه پایین غلبه کرده و به محبوبیت زیادی در دهه ۸۰ میلادی دست یابد. اگرچه قسمت سوم، یعنی Mad Max Beyond Thunderdome به اندازه قسمت‌های پیشین موفق نبود، جرج میلر (George Miller) مصمم بود که قسمت چهارم را بسازد. در ادامه اتفاقات متعددی رخ داد و شرایط مطابق انتظار پیش نرفت تا فیلمساز استرالیایی قسمت چهارم را بدون مل گیبسون (Mel Gibson) و در حدود سه دهه بعد جلوی دوربین ببرد.

فیلم Mad Max: Fury Road به قدری عالی بود که نه تنها مجموعه مد مکس را احیا کرد و بار دیگر در مرکز توجه‌ها قرار داد، نقش بسزایی در رسیدن تام هاردی (Tom Hardy) به محبوبیت امروزش ایفا کرد. صحنه‌های اکشن دیوانه واری که بصورت بدلکاری و بدون جلوه‌های ویژه کامپیوتری ضبط شده بودند، تنها نقطه قوت Fury Road محسوب نمی‌شوند. جرج میلر در این فیلم شخصیتی جدید به نام فیوریوسای محافظ را معرفی کرد؛ زنی با موهای تراشیده و دستی قطع شده که علی‌رغم اعتماد جوی جاویدان، به او خیانت کرده است. این شخصیت به قدری دارای پتانسیل بود که قسمت جدید مجموعه بطور کامل روی او تمرکز دارد.

فیلم Furiosa: A Mad Max Saga حدوداً دو دهه پیش از Mad Max: Fury Road جریان دارد. فیوریوسا به همراه دوست خود در سرزمینی سرسبز مشغول چیدن هلو است که مورد حمله مهاجمان قرار می‌گیرد. از آنجایی که می‌دانند هیچ کس حرفشان را درباره مکانی سرسبز و پرآب باور نمی‌کنند، مهاجمان فیوریوسا را زنده دستگیر کرده و با خود می‌برند. علی‌رغم تلاش‌های مادر، فیوریوسا هرگز به خانه بازنگشته و مجبور می‌شود خودش را با زندگی در هرزآباد یا همان ویست لند (The Wasteland) وقف دهد.

اینکه بگوییم Furiosa: A Mad Max Saga فیلمی شبیه به Mad Max: Fury Road بوده و بدون هیچ گونه ویژگی متمایزکننده‌ای ساخته شده تا تنها دلارهای بیشتری را وارد جیب سازندگان خود کند، عقیده کاملاً اشتباهی است. این اثر از بسیاری جهان با قسمت چهارم مجموعه متفاوت بوده و یکی از آن‌ها، فصل بندی داستان و روایت در قالب ۵ بخش متفاوت است که نامگذاری شده‌اند. اگرچه می‌دانستیم بخشی از داستان با محوریت نسخه کودکی فیوریوسا روایت می‌شود، به شخصه گمان می‌کردم خیلی زود با این نسخه از فیوریوسا خداحافظی کرده و آنیا تیلور جوی (Anya Taylor-Joy) سکان را بدست می‌گیرد.

برخلاف انتظار چنین اتفاقی رخ نداده و تقریباً یک ساعت از فیلم با حضور نسخه کودکی فیوریوسا پیش می‌رود. شاید فکر کنید این مورد به فیلم ضربه زده اما صحنه‌های اکشن آنقدر طراحی و اجرای کم نقصی دارند که متوجه این موضوع نشدم و در حالی که ۴۰ دقیقه از آغاز می‌گذشت، گمان می‌کردم در ابتدای فیلم هستم. در این بخش از فیلم همچنین اطلاعات بسیار خوبی پیرامون هرزآباد ارائه شده و مخاطبان به درک بهتری نسبت به جهانی داستانی می‌رسند؛ به خصوص آن دسته از مخاطبانی که با Mad Max: Fury Road به مجموعه علاقه مند شده و اطلاعات چندانی درباره‌اش ندارند. در این بین، نباید از عملکرد آلیا براون (Alyla Browne)، بازیگر نسخه کودکی فیوریوسا، غافل شد که علی‌رغم سن پایین خود و دیالوگ‌های بسیار کم، قادر است خشم و غم را به واسطه میمیک صورت به مخاطب انتقال دهد.

حالا که بحث بازیگر شد، بهتر است قبل از پرداختن به دیگر نکات برجسته پیرامون فیلم، درباره آنیا تیلور جوی و کریس همسورث (Chris Hemsworth) هم صحبت کنم. به یاد دارم انتخاب جوی به واکنش‌های منفی گروهی از طرفداران مجموعه مد مکس منجر شد. به هر حال، فیوریوسای میانسال را شارلیز ترون (Charlize Theron) ایفا کرده بود و جوی اصلاً قابل مقایسه با او نیست. به شما توصیه می‌کنم پیش داوری در این زمینه را کنار گذاشته و سپس به تماشای فیلم بنشینید. آن وقت می‌بینید جوی با وجود دیالوگ‌های بسیار کم، توانسته شخصیتی را به تصویر بکشد که لحظه لحظه زندگی‌اش را با فکر انتقام گذرانده است.

کریس همسورث هم که با نقش ثور در فرنچایز Marvel Cinematic Universe به شهرت رسید، نقش آنتاگونیست یا شخصیتی منفی به نام دمنتوس را ایفا می‌کند. اگر بگویم دمنتوس نسخه آخرالزمانی جوکر بوده، بیراه نگفته‌ام. شخصیتی که خشونت و بی رحمی را پشت رفتارهای به ظاهرا احمقانه‌اش پنهان کرده است. اینکه بخواهیم همسورث را با بازیگران نقش جوکر مقایسه کنیم، کاملاً اشتباه است اما بطور کلی توانسته از پس ایفای نقش منفی برآمده و عملکردی باورپذیر جلوی دوربین داشته باشد.

دیگر نکته‌هایی که پیرامون فیلم وجود داشته و باید به آن‌ها اشاره کرد، روند نه چندان پر فراز و نشیب است. کم و بیش می‌توان هر اتفاقی که در طول فیلم Furiosa: A Mad Max Saga رخ می‌دهد را پیش از وقوع پیش بینی کرد. همچنین شاهد رابطه عاشقانه فیوریوسا با شخصیتی به نام جک نگهبان هستیم که به هیچ وجه عمق پیدا نمی‌کند.

جرج میلر در یکی از مصاحبه‌های خود گفته بود برای ساخت فیلم جدیدش از یک تکنولوژی به نام PROXi Virtual Production استفاده کردند که بر پایه انجین گرافیکی آنریل عمل می‌کند. این تکنولوژی به دست اندرکاران اجازه می‌دهد استوری برد را بصورت دیجیتالی تماشا کرده و دیگر نیازی به تصویر سازی ذهنی قبل از اجرای بدلکاری‌ها نیست. اگرچه تکنولوژی کار طراحان و مجریان بدلکاری‌ها را راحت کرده اما در زمینه دیگر به فیلم ضربه است؛ یکی از مهمترین نقاط قوت فیلم Mad Max: Fury Road اجرای کامل صحنه‌ها با استفاده از جلوه‌های میدانی بود.

نیازی نیست حین تماشای Furiosa: A Mad Max Saga دقت زیادی به خرج دهید. چون برخی از نماهایی که دارای جلوه‌های ویژه کامپیوتری هستند، کاملاً تو ذوق زده و خودنمایی می‌کنند و این موضوع را می‌توان بزرگترین عقبگرد جرج میلر و همکارانش داست. با این حال، نباید چشمانمان را روی صحنه‌های اکشن ببندیم. درگیری‌های مسلحانه و زد و خوردها لحظه‌ای شما را رها نکرده و اجازه نمی‌دهند از جایتان جم بخورید. کمال طراحی، اجرا و فیلمبرداری صحنه‌های اکشن را هم می‌توان در حمله وحشت آفرینان به کامیون جنگی جوی جاویدان مشاهده کرد؛ سکانسی که به جای استفاده از کات‌های متعدد، از برداشت‌های نسبتاً بلند استفاده کرده و اتفاقاً جواب هم داده است.

فریب فروش پایین را نخورید و گمان نکنید Furiosa: A Mad Max Saga فیلم ضعیفتری نسبت به قسمت‌های پیشین است. شاید جلوه‌های ویژه در برخی نماها آزاردهنده باشد، این فیلم در طول ۲ ساعت و ۴۰ دقیقه آنقدر صحنه‌های اکشن پشت سر هم ردیف کرده که به شما اجازه نفس کشیدن نداده و اصلاً گذر زمان را حس نمی‌کنید. از همه مهمتر، باید امیدوار باشیم فروش پایین A Mad Max Saga باعث کنار گذاشته شدن مجموعه نشده و تنها به جرج میلر و وارنر یادآوری کند بخش عمده محبوبیت Mad Max به خاطر شخصیت اصلی آن است.


8 عالی
گول فروش پایین را نخورده و لحظه‌ای برای مشاهده جدیدترین فیلم مد مکس تردید نکنید.
  • عملکرد عالی تیم بازیگری بخصوص آنیا تیلور جوی و آلیا براون
  • طراحی و اجرای عالی صحنه‌های اکشن که مخاطب را لحظه‌ای رها نمی‌کنند
  • ارائه اطلاعات پیرامون هرزآباد
  • استفاده از برداشت‌های نسبتاً بلند که به افزایش جذابیت صحنه‌های اکشن منجر شده است
  • رابطه عاشقانه‌ای که عمق پیدا نمی‌کند
  • استفاده ناچیز از جلوه‌های ویژه که به چشم می‌آید

مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
guest

11 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments