بهترین ایده‌های دیزنی که هرگز به فیلم تبدیل نشدند

بهترین ایده‌های دیزنی که هرگز به فیلم تبدیل نشدند

قربانی‌های دوست‌‌داشتنی

1%
  • 0/10
بهترین ایده‌های دیزنی که هرگز به فیلم تبدیل نشدند ۱ ۱۰ بهمن ۱۳۹۸ ترین‌ها (سینمایی) کپی لینک

دیزنی هیچگاه ایده برای فیلم ساختن کم نمی‌آورد، اما برخی اوقات این یعنی ایده‌های درخشان راهی به سینما پیدا نمی‌کنند. در این مقاله در سرگرمی به ۱۵ مورد برتر اشاره خواهیم کرد.

دیزنی همواره به داستان‌گویی خلاقانه مشهور است. آوردن داستان‌های پریان به پرده‌ی سینما، ارائه‌ی یک پایان خوش به داستان زندگی شاهزاده‌ها و ساختن ابرقهرمان از دخترها و پسرهای جوان در تخصص شرکت دیزنی است. این استودیو به اندازه‌ای ایده‌های مختلف در چنته دارد که گاهی مجبور می‌شود تعدادی از آنها را قربانی کند. تعدادی از آنها واقعا خوب هستند، اما ارجحیت ایده‌های بهتر، اتفاقات پیش‌بینی‌نشده و چه بسا اختلافات هنری، همگی به‌طور غم‌انگیزی اجازه نمی‌دهند که پرده‌ی نقره‌ای سینما فیلمی بر اساس آنها به خود ببیند. ۱۵ مورد از بهترین ایده‌های دیزنی که هرگز فیلمی براساس آنها ساخته نشد به ترتیب زیر هستند:

۱۵. Tron: Ascension

طرفداران ترون احتمالا با شنیدن آنکه سومین قسمت از مجموعه محبوبشان فاصله‌ای تا تبدیل شدن به واقعیت نداشته، بسیار ناامید خواهند شد. در سال ۲۰۱۳، جوزف کوسینسکی به‌عنوان کارگردان فیلم برگزیده شده و مصاحبه‌ای هم از او در این باره منتشر شده بود. او از قرار داشتن فیلم در مراحل اولیه تولید خبر داد و اینکه داستان آن براساس ۵ دقیقه‌ی نهایی قسمت قبلی خواهد بود.

دو سال بعد، دیزنی پروژه را متوقف کرد و حتی برخی منابع تایید کردند که فیلم در واقع هرگز چراغ سبز دیزنی را نگرفته بود. گمان می‌رفت که اولیویا وایلد و گرت هدلاند بازی در نقش‌های پیشین خود را در فیلم جدید پذیرفته بودند و حتی جرد لتو هم برای اضافه شدن به تیم بازیگری پیشنهاد شده بود.

۱۴. Gigantic

جدیدترین پروژه‌ی کنسل‌شده‌ی دیزنی، انیمیشنی به نام «Gigantic» است که اولین بار در جریان رویداد D23 سال ۲۰۱۵ معرفی شده بود. این فیلم قرار بود داستان معروف جک و لوبیای سحرآمیز را به‌شکلی «کمدی و پر از احساس» در اسپانیای عصر اکتشاف بازگو کند. دیزنی برای این پروژه رابرت لوپز و کریستن اندرسون-لوپز، آهنگسازهای انیمیشن «Frozen» را در نظر گرفته بود و حتی در جریان رویداد معرفی فیلم، اجرایی زنده از یکی از قطعات این فیلم را ترتیب داد.

حتی با وجود آنکه دیزنی از مگ لفاو، نویسنده انیمیشن دوست‌داشتنی Inside Out به‌عنوان نویسنده و کارگردان این پروژه کمک گرفته بود،‌ Gigantic بارها تاخیر خورد. در نهایت دیزنی تسلیم شد و اذعان داشت که ایده‌ی فیلم، هرگز خوب در نمی‌آمد. کنسل شدن این پروژه بسیار غم‌انگیز بود چرا که روند تولید آن نسبتاً خوب پیش می‌رفت اما حالا انگار هرگز وجود نداشته است.

۱۳. Newt

دیزنی با همکاری پیکسار در سال ۲۰۰۸ پروژه‌ی جدیدی به نام «Newt» را رونمایی کرد. این انیمیشن قرار بود روایتگر داستان دو سمندرک با پاهای آبی باشد که آخرین موجودات گونه‌‌ی خود هستند و به اجبار دانشمندان، کنار هم قرار می‌گیرند تا نسل خود را نجات دهند، اما مشکلی در این میان وجود دارد؛ این دو سمندرک نمی‌توانند یکدیگر را تحمل کنند! ایده‌ی اصلی فیلم به نظر بامزه می‌آمد، اما دیزنی در نهایت آن را کنار گذاشت چرا که معتقد بود این انیمیشن به اندازه‌ی کافی جذاب نیست.

Newt در سال ۲۰۱۰ کنسل شد، با این حال در قسمت سوم انیمیشن «داستان اسباب بازی» اشاره‌ای به آن شد (تابلوی «Newt Crossing» در اتاق اندی). همچنین در انیمیشن Brave، زمانی که یک سمندرک وارد معجون جادوگر می‌شود، اشاره‌ای به این پروژه‌ی کنسل شده است.

۱۲. Where The Wild Thing Are

کتاب کودکان «Where The Wild Things Are» نوشته‌ی مورس سنداک سال ۱۹۶۳ منتشر و بالاخره در سال ۲۰۰۹ فیلمی براساس آن توسط برادران وارنر ساخته شد. با این حال مدت‌ها پیش از این تاریخ، دیزنی در سال ۱۹۸۳ تمایل داشت تا یک انیمیشن بلند براساس این کتاب بسازد و حتی جان لستر، کارگردان ارشد بخش نوآوری شرکت پیکسار، یک انیمیشن ۳۰ ثانیه‌ای را برای داستان این فیلم به صورت آزمایشی تهیه کرده بود.

دیزنی در آن زمان حقوق اقتباس از این کتاب را در اختیار داشت. قرار بود شیوه‌های سنتی انیمیشن‌سازی با روش‌های جدید دیجیتالی برای اولین بار در ساخت این فیلم ترکیب شوند. پروژه هیچگاه از این مرحله جلوتر نرفت. شرکت یونیورسال در سال ۲۰۰۱ حقوق مربوط به کتاب را خریداری کرد و برای ساخت یک فیلم لایو-اکشن براساس آن به کارگردانی اسپایک جونز دست به کار شد. نتیجه‌ی نهایی، یک شکست تجاری بود.

۱۱. Fraidy Cat

«Fraidy Cat» از آن دسته فیلم‌هایی می‌شد که طرفداران دیزنی دوست داشتند حتما آن را تماشا کنند. ایده‌ی محوری فیلم روی کاغذ بسیار جذاب است. داستان فیلم روایتگر زندگی گربه‌ای است که از هر چیزی در این دنیا می‌ترسد. قرار بود شیوه‌ی روایت و تولید این فیلم تریلر-کمدی، ادای دینی به آثار آلفرد هیچکاک بزرگ باشد. کانسپت آرت‌ها و پویانمایی‌‌های اولیه‌ی فیلم فوق‌العاده بودند اما دیزنی به دلایلی تشخیص داد که بهتر است آن را ادامه ندهد.

شایعات می‌گویند که مسئولین بالارده‌ی دیزنی معتقد بودند فیلم به دلیل اشارات فراوان به آثار هیچکاک، بیش از حد تاریک است. هر چند که دیزنی برای این پروژه ران کلمنتس و جان ماسکر را به خدمت گرفته بود که آثار شاد و رنگارنگی چون علاءالدین و هرکول را در کارنامه داشتند. روند ساخت Fraidy Cat در سال ۲۰۰۵ به پایان رسید.

۱۰. Catfish Bend

مجموعه کتاب‌های Catfish Bend از بن لوسین برمن، روایتگر داستان زندگی حیواناتی است که در مکانی به همین نام در میسیسیپی زندگی می‌کنند؛ بستری فوق‌العاده برای ساخت یک فیلم توسط دیزنی. اتفاقا این شرکت حقوق مربوط به اقتباس از کتاب‌ها را هم خریداری کرد، اما هیچوقت برای تولید فیلمی براساس آن‌ها چراغ سبز نگرفت. در مقطعی گفته شد که کن اندرسون، سازنده‌ی کارتون رابین هود برای ساخت این فیلم انتخاب شده، اما Catfish Bend در نهایت تبدیل به یکی دیگر از ایده‌های خوب دیزنی شد که راهی به پرده‌ی نقره‌ای پیدا نکردند.

۹. Chanticleer

«Chanticleer» فیلمی است که دیزنی بیش از ۲۰ سال به دنبال ساختش بود و هرگز نتوانست رنگ حقیقت به آن ببخشد. داستان فیلم براساس نمایشنامه‌ای فرانسوی از ادموند روستاند بوده که روایتگر ماجراهای خروس مغروری به همین نام است که فکر می‌کند طلوع خورشید تنها به این دلیل رخ می‌دهد که او هر روز صبح صدایش می‌کند.

دیزنی حقوق مربوط به نمایشنامه را در دهه‌ی ۴۰ میلادی به دست آورد اما در نهایت این شخصیت منفی داستان، «رینارد روباه» بود که تبدیل به محور اصلی یک فیلم شد (که آن هم کنسل شد!). برنامه‌های دیزنی در آن سال‌ها به قدری شلوغ بود که مجبور شد این ایده‌های عالی را کنار بگذارد. در دهه ۶۰ تلاش‌هایی برای احیای Chanticleer صورت گرفت، اما به ثمر ننشست چرا که دیزنی می‌خواست سرمایه‌اش را روی پارک‌های دیزنی‌لند خرج کند.

۸. Hiawatha

ایده‌‌ی پشت فیلم Hiawatha در اصل از یکی از قسمت‌های انیمیشن‌های کوتاه Silly Symphony والت دیزنی با حضور شخصیت اصلی شعرهای هنری وادزورث لانگ‌فلو در سال ۱۹۳۷ نشات می‌گرفت. دیزنی به اندازه‌ای این کاراکتر را دوست داشته که تصمیم گرفت یک فیلم سینمایی بلند را به نسخه‌ی بزرگ‌سال او اختصاص دهد. (تعداد بسیار اندکی از کاراکترهای Silly Symphony صاحب یک فیلم شدند از جمله میکی ماوس).

دیزنی کانسپت اولیه‌ای از فیلم به همراه طرح‌های هنری ابتدایی تهیه کرد اما متاسفانه پروژه از این مرحله جلوتر نرفت. کنسل شدن این پروژه بسیار مایه‌ی تاسف است؛ چرا که دیزنی برنامه داشت تا آن را تبدیل به یک اثر هنری درخشان مشابه با Fantasia کند، اما در نهایت این شرکت تصمیم گرفت که احتیاجی به یک فانتازیای دیگر ندارد. Hiawatha در سال ۱۹۴۹ برای همیشه فراموش شد.

۷. Louis The Bear

لوییس پریما، خواننده، موزیسین و بازیگر ایتالیایی-آمریکایی، چنان عملکرد فوق‌العاده‌ای در انیمیشن «The Jungle Book» در نقش شاه لویی داشته که دیزنی مصمم شد یک فیلم کامل را به این هنرمند بااستعداد اختصاص دهد. در انیمیشن Louis The Bear، دیزنی کاراکتر جدیدی به نام لویی را برای پریما تدارک دیده بود که یک خرس است و می‌خواهد با کمک چند موش، از باغ وحش فرار کند (همین ایده بعدا در انیمیشن The Rescuers استفاده شد). متاسفانه رخداد چند اتفاق غم‌انگیز مانع از هنرنمایی دوباره‌ی پریما در انیمیشنی از دیزنی شد: والت دیزنی، موسس استودیو، دار فانی را وداع گفت و پریما هم به تومور مغزی مبتلا شد.

۶. My Peoples

دیزنی در سال ۲۰۰۳ برنامه داشته تا انیمیشنی با محوریت چند شبح و سه کودک بسازد که دو معشوقه را از خانواده‌های کاملا متفاوت در آپالاشیای دهه ۴۰ کنار هم می‌آورند. اشباح برای تعامل با دنیای زندگان مجبور بودند عروسک‌های مردم ساکن کوهستان را تسخیر کنند (از جمله عروسکی شبیه به آبراهام لینکلن). دیزنی چندین نام مختلف را برای آن در نظر گرفته بود و در نهایت عنوان My Peoples را روی آن گذاشت.

نه تنها ایده‌ی اولیه فیلم بسیار امیدوارکننده بود، بلکه گروه شناخته‌شده‌ای از بازیگران هالیوود از جمله دالی پارتون، چارلز دانینگ، هال هولبروک و لیلی تاملین هم قرار بود در آن ایفای نقش کنند. همه‌چیز مهیا بود تا این انیمیشنِ تیم برتونی تکمیل شود، اما اختلافات داخلی فراوانی بر سر چگونگی آن باعث لغو شدن پروژه شد.

۵. Yellow Submarine

در قبرستان فیلم‌های کنسل‌شده‌ی دیزنی، یکی از جالب‌ترین موارد انیمیشن Yellow Submarine است که قرار بود براساس فیلمی به همین نام محصول ۱۹۶۸ ساخته شود. فیلم اشاره شده، داستان اعضای گروه مشهور Beatles را در سرزمینی جادویی به نام Pepperlands تعریف می‌کند، جایی که آنها در یک زیردریایی زرد زندگی کرده و با دشمنانی به نام Blue Meanies می‌جنگند.

در نقطه‌ای، رابرت زمکیس تمایل داشت در مقام کارگردان این انیمیشن، آن را با فناوری موشن کپچر بسازد. متاسفانه یا خوشبختانه (!) دیزنی نسبت به موفقیت این انیمیشن تردید پیدا کرد، خصوصا با توجه شکست اثر پیشین زمکیس، Mars Needs Moms، که آن هم با موشن کپچر ساخته شده بود. دیزنی همچنین نسبت به این فناوری چندان خوش‌بین نبود.

۴. The Gremlins

این مورد را با فیلم کمدی-ترسناک به همین نام محصول ۱۹۸۴ اشتباه نگیرید. گرملین‌ها در واقع موجوداتی خیالی هستند که شخصیت‌های اصلی کتاب کودکان به قلمِ رولد دال را تشکیل می‌دهند. این کتاب در سال ۱۹۴۳ منتشر شد.

طی جنگ جهانی دوم، نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا معمولا هر گونه سقوط هواپیما یا مشکلات پیش‌آمده حین پرواز را گردن گرملین‌ها می‌انداخت؛ موجودات کوچک جادویی که علاقه‌ی زیادی به خراب کردن هواپیماها دارند. هر چند که در کتاب، این موجودات در نهایت یاد می‌گیرند که به جای تخریب، هواپیماها را تعمیر کنند.

دیزنی تمایل داشته که فیلمی براساس این کتاب بسازد و حتی دو فیلمنامه را هم برایش آماده کرده بود. این پروژه در نهایت کنسل شد اما دیزنی پیش از توقف آن، یک کتاب تبلیغاتی که داستانش به فیلم ربط پیدا می‌کرد را منتشر کرد که این روزها ارزش کلکسیونی بسیار زیادی دارد.

۳. One For Sorrow, Two For Joy

این عنوان در اصل متعلق به یک شعر بسیار قدیمی کودکان است که افسانه‌ای جالب را روایت می‌کند. طبق این افسانه، تعداد زاغ‌هایی که یک فرد می‌بیند مشخص می‌کند که او چه اقبالی خواهد داشت. کلایو وودال، نویسنده‌ی ‌بریتانیایی، در سال ۲۰۰۷ کتابی با همین عنوان نوشت که روایتگر داستان قتل عام تعداد زیادی از پرنده‌ها به دست زاغ‌ها و کلاغ‌های پلید است. قهرمان داستان، سینه‌سرخی به نام «کریک» است که باید با دشمنانش مقابله کرده و نسل پرنده‌ها را نجات دهد.

این داستان از نظر دیزنی برای تبدیل شدن به یک فیلم مناسب بود و مذاکراتی هم بر سر حق اقتباس از کتاب با وودال ترتیب داده شد. متاسفانه از آن زمان تاکنون، هیچ اطلاعات بیشتری از روند ساخت فیلم منتشر نشده و حتی نمی‌دانیم که پروژه لغو شده است یا خیر.

۲. Rainbow Road To Oz

«جادوگر شهر اُز» محصول ۱۹۳۹ میلادی، یکی از محبوب‌ترین فیلم‌های تاریخ سینماست که سینمادوست‌های آن سال‌ها را با دنیای پر از جادو و جادوگر، آدمک‌های چوبی، مترسک‌ها و شیرهای سخنگو آشنا کرد. دنیای فیلم که براساس کتاب فرانک ل. بام ساخته شده بود، به قدری جادو در خود داشته که دیزنی را هم وسوسه کرد تا نسخه‌ی مخصوص خودش را از روی آن بسازد. بازیگرانی که در برنامه‌ی تلویزیونی The Mickey Mouse Club نقش کاراکترهای Mouseketeer را برعهده داشتند، برای بازی در نقش‌های اصلی این فیلم در نظر گرفته شده بودند: دارلین گیلسپی در نقش دوروتی، انت فونیچلو در نقش ازما، بابی برجس در نقش مترسک، تامی کرک در نقش فرزند جادوگر بدجنس غرب و دورین تریسی در نقش اسکرپس.

دیزنی حتی پیش‌نمایش‌هایی از فیلم را در سال ۱۹۵۷ در تلویزیون تبلیغ کرد، اما محصول نهایی هیچگاه ساخته نشد. شایعات می‌گویند که «جادوگر شهر از» به حدی در تلویزیون (این فیلم برای اولین در سال ۱۹۵۶ از تلویزیون پخش شد) محبوبیت داشته که دیزنی توان رقابت با آن را در خود نمی‌دید.

۱. Uncle Stiltskin

 پیش از آنکه رابرت کارلایل در نقش Rumpelstiltskin در سریال Once Upon A Time دیگران را «عزیزکم» خطاب کند و به آنها گوشزد کند که «جادو بهایی دارد»، دیزنی برنامه داشته تا نسخه‌ای کلاسیک‌تر از این کاراکتر را در یک انیمیشن بلند نمایش دهد.

داستان مدنظر دیزنی، ادامه‌دهنده‌ی نسخه‌ی برادران گریم از این قصه‌ی پریان قدیمی بود. ایده‌ی اصلی تغییری نکرده بود؛ رامپلستیتلسکین می‌خواسته کودکی دیگر را دزدیده و جایی حبس کند تا برایش از کاه، طلا ببافد اما در Uncle Stiltskin او آرزو دارد که پدر شود و معنی واقعی خانواده را درک کند.

این انیمیشن هیچگاه ساخته نشد، اما طرفداران این قصه‌ی دوست‌داشتنی هنوز می‌توانند از هنرنمایی کارلایل در نقش رامپلستیتلسکین در Once Upon A Time لذت ببرند.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
guest

1 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments