انیمه های سفر در زمان
1%
  • 0/10

معرفی بهترین انیمه های سفر در زمان

از نام تو تا دروازه اشتاینز

معرفی بهترین انیمه های سفر در زمان ۱۳ ۰۸ شهریور ۱۴۰۲ مقالات جانبی انیمه کپی لینک

انیمه های سفر در زمان، چه آنهایی که به زمان گذشته برمی‌گردند و چه آنهایی که به زمان آینده سفر میکنند، مانند Steins;Gate و یا Your Name، باعث شده‌اند ژانر علمی و تخیلی در سراسر جهان طرفداران زیادی به خود جذب کند.

 سفر در زمان، مفهوم بسیار جذابی است که در چندین دهه اخیر افراد زیادی به آن علاقه‌ شدیدی پیدا کرده‌اند. به همین خاطر نیز جای تعجب نیست که انیمه های سفر در زمان به موضوعی داغ برای طرفداران تبدیل شده‌اند.  انیمه های سفر در زمان، چه آنهایی که به زمان گذشته برمی‌گردند و چه آنهایی که به زمان آینده سفر میکنند، مانند Steins;Gate و یا Your Name، باعث شده‌اند ژانر علمی و تخیلی در سراسر جهان طرفداران زیادی به خود جذب کند. موضوع سفر در زمان اگر به خوبی در انیمه‌ها پیاده شود، هر انیمه‌ای را میتواند در بین طرفداران محبوب کند و باعث شود آن انیمه ارزش تماشا کردن را داشته باشد. اما با این حال، نمی‌توان گفت لزوما همه انیمه‌هایی که در رابطه با موضوع سفر در زمان ساخته شده‌اند، انیمه‌های خوبی هستند. پس برای علاقه‌مندان به موضوع سفر در زمان و کسانی که می‌خواهند انیمه‌های مربوط به این موضوع را ببینند، ما یک لیست از بهترین انیمه‌ های سفر در زمان تهیه کرده‌ایم که در ادامه این مقاله به معرفی آنها می‌پردازیم.

ایرودوکو: جهان در رنگ‌ها (Iroduku: The World in Colors)

با وجود جادوی کالیدوسکوپی که در زندگی روزمره ریشه دوانده است، جهان تک رنگ هیتومی سوکیشیرو (Hitomi Tsukishiro) از احساسات و عواطف محروم است. در شبی سیاه و سفید، همانند شب‌های دیگر، در میان آتش بازی‌هایی که در آسمان دیده میشوند، مادربزرگ هیتومی سوکیشیرو، کوهاکو (Kohako) یک طلسم را تداعی می‌کند که برای آن، در 60 سال گذشته، از نور ماه بهره برداری کرده است. او با استفاده از آن، هیتومی سوکیشیرو را در زمان، به سال دوهزار و هجده، زمانی که کوهاکو خود یک دانش آموز دبیرستانی بود، برمی‌گرداند.

ماموریت هیتومی سوکیشیرو واضح به نظر نمیرسد اما مادربزرگش، کوهاکو، به او این اطمینان خاطر را میدهد که پس از اینکه به آن زمان برگشت او به نحوی این موضوع را خواهد فهمید. هیتومی سوکیشیرو پس از آنکه به وسیله یک قطار که توسط موجود زرد رنگ عجیب و غیبی رانده می‌شود، در زمان سفر کرده و در نهایت خود را در اتاق یک هنرمند به نام یویتو آئویی (Yuito Aoi) می‌بیند که نقاشی‌هایش دنیای او را پر از رنگ می‌کند. هدف هیتومی سوکیشیرو در آنجا چه جیزی میتواند باشد؟ چرا نقاشی‌ها و آثار هنری یویتو آئویی چنین رنگ‌های نفس گیری را به دنیای یکنواخت و خسته کننده او باز می‌گرداند؟

پاک شده (Erased)

زمانی که یک اتفاق غم انگیز در شرف رخ دادن است، ساتورو فوجینوما (Satoru Fujinuma) متوجه می‌شود که به چند دقیقه قبل از وقوع آن حادثه بازگشته است. ساتورو فوجینوما پس از آن حادثه متوجه می‌شود که توانایی سفر در زمان را دارد؛ اما تنها می‌تواند چند دقیقه و یا در بهترین حالت، چند روز به زمان گذشته برگردد. با این حال، او یک روز متوجه می‌شود که به سال هزار و نهصد و هشتاد و هشت برگشته است. زمانی که او تنها یک دانش آموز دبیرستانی بود. ساتورو فوجینوما به زودی یک راز تاریک را کشف می‌کند. او به گونه‌ای متوجه می‌شود که همکلاسی او به اسم کایو (Kayo) به مرگ طبیعی جانش را از دست نداده است.

در واقع کایو توسط مردی ربوده و کشته شده است. ساتورو سپس می‌فهمد با جثه کوچکی که دارد نمیتواند با قدرت فیزیکی از دوستش محافظت کند. پس او نیاز دارد که نقشه‌ای داشته باشد تا به کمک آن بتواند مجرم را بگیرد و جان دوستش را نیز نجات دهد. به این ترتیب، او تمام تلاشش را می‌کند تا راهکاری برای تغییر سرنوشت دوستش، کایو، و قرار دادن جنایتکار، پشت میله‌های زندان بدون اینکه این دو هیچ آسیبی ببینند، بیاید. Erased با اینکه داستانی بسیار زیبا است اما با این حال، دارای لحظات عمیق و دلخراشی نیز هست.

نام تو (Your Name)

داستان انیمه نام تو (Your Name) در رابطه با دو نوجوان است که زندگی‌های متفاوت و جداگانه‌ای از هم دارند. این دو نوجوان، به اسم‌های تاکی تاچیبانا (Taki Tachibana) و میتسوها میامیزو (Mitsuha Miyamizu)، دو دانش آموز دبیرستانی هستند که روزی یک پدیده عجیب را تجربه می‌کنند. یک روز پس از آنکه این دو از خواب بیدار می‌شوند متوجه می‌شوند که بدنهایشان متعلق به خودشان نیست و در واقع بدن‌هایشان جابه‌جا شده است. به این ترتیب آنها در بدن یکدیگر قرار گرفته‌اند. این دو بدون آنکه بدانند که بدن‌هایشان در اصل متعلق به چه کسی است، یادداشت‌هایی را برای هم به جا میگذارند تا دیگری بتواند آن را بخواند و بر طبق قانونهایی که برای همدیگر تعیین کرده‌اند پیش بروند تا زمانی که دوباره در بدن خودشان بیدار شوند.

این دو دانش آموز، تاکی تاچیبانا و میتسوها میامیزو به زودی متوجه می‌شوند اتفاقی که افتاده است، تنها جابه‌جایی بدن‌هایشان نیست و آنها در واقع در طول زمان سفر کرده‌اند. در حالی که تاکی تاچیبانا به  زمان گذشته بازگشته است، میتسوها میامیزو به زمان آینده سفر کرده است. بدتر از همه آن است که درمی‌یابند شهر میتسوها میامیزو به وسیله یک ستاره دنباله دار نابود می‌شود. به این ترتیب، آنها مجبور میشوند که راهی برای نجات شهر و زندگی او نیز پیدا کنند.  

یکی از دلایلی که این داستان جزو پر طرفدارترین انیمه های سفر در زمان محسوب میشود و در سراسر جهان از آن استقبال زیادی شد، انیمیشن خارق‌العاده آن بود. این انیمه به طرز شگفت انگیزی به بینندگان این حس را القا می‌کرد که انگار داخل فیلم قرار گرفته‌اند و همه جزئیات آن را تجربه میکنند.

دختری که در زمان پرید (The Girl Who Leaped Through Time)

انیمه عاشقانه علمی تخیلی کلاسیک مامورو هوسودا (Mamoru Hosoda) که در سال دوهزار و شش ساخته شده است، در رابطه با یک دانش آموز دبیرستانی به اسم ماکوتو کونو (Makoto Konno) است. در این داستان ماکوتو کونو، حس می‌کند که خود را در زندگی گم کرده است. او به زودی فارغ التحصیل می‌شود اما هیچ نمیداند که در آینده باید به انجام چه کاری بپردازد. اما یک روز او متوجه میشود که توانایی سفر در زمان را دارد و نحوه سفر در طول زمان را یاد می‌گیرد. او از این توانایی تنها برای حل مسائل پیش پا افتاده، مانند گرفتن نمرات خوب استفاده می‌کند.

با این حال،همه ما می‌دانیم که قدرتهای بزرگ، مسئولیتهای زیادی نیز به همراه دارند. ماکوتو کونو نیز به زودی درمی‌یابد که به هم ریختن خط زمانی می‌تواند تاثیرات خطرناک و سنگینی به دنبال داشته باشد. بدتر از همه آن است که او متوجه می‌شود که تنها چند بار دیگر میتواند در زمان سفر کند تا مشکلاتی را که به وجود آورده است حل کند و پس از آن دیگر فرصتی برایش باقی نمی‌ماند. این فیلم با خط داستانی که ممکن است از نظر برخی از بینندگان بسیار ساده و سر راست باشد، اما به طور کلی، یک داستان جذاب و قابل تامل با لحظاتی از زندگی است که بینندگان می‌توانند به خوبی با آن ارتباط بگیرند.

انتقام جویان توکیو (Tokyo Revengers)

هاناگاکی تاکمیچی (Takemichi Hanagaki) که یک جوان بیست و شش ساله است، هیچ شغل، هدف و دوست دختری هم در زندگی‌اش ندارد. او در پایین ترین نقطه زندگی خود قرار گرفته است. در یک روز معمولی همانند دیگر روزهای زندگی، تاکمیچی در آپارتمان کوچکش نشسته است و به اخبار نگاه می‌کند. ناگهان متوجه میشود دوست دوران دبیرستان‌اش، هیناتا تاچیبانا (Hinata Tachibana)، که زمانی به او احساس نیز داشت، در یک تصادف جانش را از دست داده است. سپس هاناگاکی تاکمیچی به طور اتفاقی با برادر هیناتا تاچیبانا که یک پلیس است، ملاقات میکند. آنها با همدیگر پی میبرند که تاکمیچی توانایی سفر در زمان و بازگشتن به گذشته را دارد.  سپس با همدیگر از این توانایی برای برای بررسی مرگ هیناتا تاچیبانا و جلوگیری از مرگ او استفاده میکنند. با این حال، آنها به زودی متوجه یک راز تاریک میشوند. هیناتا تاچیبانا در واقع به دست یک باند بزرگ خلافکار که با اسم توکیو مانجی (Tokyo Manji) یا تومان (Toman) شناخته شده است، کشته شده است.

به این ترتیب هاناگاکی تاکمیچی و برادر هیناتا، مجبور میشوند که نه تنها جلوی وقایعی را که به کشته شدن هیناتا ختم می‌شود بگیرد، بلکه باید از باند توکیو مانجی نیز محافظت کنند تا در آینده به نابودی کشیده نشود و اعضای آن تبدیل به قاتل نشوند. انیمه انتقام جویان توکیو به این دلیل که قهرمان اصلی داستان، هاناگاکی تاکمیچی، از دیگر شخصیت‌ها بسیار ضعیف‌تر است، با دیگر انیمه‌های ژانر شونن تفاوت دارد. به همین خاطر نیز این انیمه برای کسانی که میخواهند یک شخصیت معمولی را ببینند که برای تغییر آینده در زمان سفر می‌کند می‌تواند بسیار جذاب و دیدنی باشد.

دروازه اشتاینز (Steins;Gate)

انیمه شناخته شده با عنوان دروازه اشتاینز (Steins;Gate) یکی از محبوب‌ترین انیمه های سفر در زمان است که بیننگان را از سراسر جهان و دنیای اینترنت را نیز با داستان منحصر به فرد، جذاب و اسرار آمیزش تحت تاثیر قرار دارد. رینتارو اوکابه (Rintaro Okabe) به گفته خودش، یک دانشمند دیوانه است. او به همراه گروهی از دوستانش، آزمایشات علمی انجام میدهد، معادله‌هایی می‌نویسد و چیزهای احمقانه دیگری نیز که می‌توان آنها را دیوانه تلقی کرد. با این حال، یک روز این دانشمند دیوانه، رینتارو اوکابه، متوجه میشود که به طور تصادفی یک ماشین زمان ایجاد کرده است.

رینتارو اوکابه به زودی پی می‌برد که با استفاده از این ماشین می‌تواند پیام‌ها و اشیای دیگری را به گذشته ارسال کند. او حتی توانایی این را پیدا می‌کند که با استفاده از آن ماشین زمان، خودآگاه خود را نیز به زمان گذشته ارسال کند. اما مشکلات زمانی شروع می‌شوند که سازمانی به نام SERN، سازمانی که در همان زمان بر روی فرآیند سفر در زمان تحقیق می‌کند، این فناوری را می‌دزدد و یکی از دوستان رینتارو اوکابه را در حین این فرآیند می‌کشد. برای جلوگیری از رخ دادن این اتفاق و به دنبال آن، یک سری اتفاق‌های ناگوار دیگر، رینتارو اوکابه در زمان سفر می‌کند و یک پارادوکس زمانی ایجاد میکند که قابل درست شدن نیست. مهمترین عنصر این انیمه آن بود که اوکابه (Okabe)، قهرمان داستان، سعی می‌کند گذشته را تغییر دهد تا نه دوستش مایوری (Mayori) و نه شخصی که دوستش دارد، کوریسو (Kurisu) جانشان را از دست ندهند و همچنین در عین حال بتواند از وقوع جنگ جهانی سوم نیز جلوگیری کند.

با اینکه انیمه دروازه اشتاینز (Steins;Gate) می‌تواند برای برخی بسیار گیج کننده باشد اما هر هر کدام از قسمت‌های آن بسیار خوب کارگردانی شده‌اند و برای کسانی که از ژانرهای عاشقانه، کمدی، درام و همچنین علمی و تخیلی نیز لذت میبرند، می‌تواند بسیار جذاب و دیدنی باشد.

ناپدید شدن هاروهی سوزومیا (The Melancholy of Haruhi Suzumiya)

اگر یک نظر سنجی انجام می‌شد برای اینکه ببینیم چند درصد از مردم به موجودات فضایی و یا مسافران زمان باور دارند، به احتمال زیاد پی میبردیم که درصد بزرگی از مردم به این مسائل اعتقادی ندارند. کیون (Kyon) نیز که یک  دانش آموز دبیرستانی معمولی است به توانایی سفر در زمان و وجود موجودات ماورا طبیعی باور ندارد. اما با این حال، چه اتفاقی می‌افتاد اگر کسی می‌توانست هر آنچه را که تصور کرد و یا به ذهنش می‌رسید، خلق کند؟

 کیون در روز اول مدرسه‌اش، دختری را به نام هاروهی سوزومیا (Haruhi Suzumiya) ملاقات می‌کند که دنیای او را زیر و رو می‌کند. هاروهی سوزومیا یک دختر پانزده ساله است که می‌تواند ساختار زمان و مکان را تغییر دهد. او در طول معارفه خود در کلاس، بی باکانه می‌گوید که دیگر مردم عادی و نرمال از نظرش خسته کننده می‌آیند پس به همین خاطر نیز قصد دارد که موجودات ماورا طبیعی را ملاقات کند. پس از آن کیون متوجه می‌شود که هاروهی سوزومیا از نبود باشگاهی در مدرسه که تمرکزش بر روی مسائل ماورا طبیعی باشد بسیار ناامید شده است. پس ناخواسته او را تشویق می‌کند تا باشگاه خود را در مدرسه راه اندازی کند.

به این ترتیب، هاروهی سوزومیا خود در نهایت یک باشگاه در مدرسه راه اندازی می‌کند و موفق میشود که کیون و سه دانش آموز دیگر (یوکی ناگاتو (Yuki Nagato)، یک فرد ساکت که به کتاب خواندن علاقه زیادی دارد، میکورو آساهینا (Mikuro Asahina)، یک دانش آموز خجالتی و ایتسوکی کویزومی (Itsuki Koizumi)، یک دانش آموز مثبت نگر) را عضو باشگاه خود کند. برخلاف ظاهر معمولیشان، هر کدام از اعضای این کلاب، رازهایی را که مرتبط با هاروهی سوزومیا هستند، نزد خود نگه داشته‌اند. کیون که در میان معماهای مبهم و پیچیده مربوط به رهبر این باشگاه گیر افتاده است، مجموعه‌ای از اتفاقات ناگوار توسط هاروهی سوزومیا و دیگر اعضای این باشگاه برایش رخ می‌دهند که باعث می‌شود در نهایت او به ماهیت واقعی هاروهی سوزومیا پی ببرد.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
اشتراک
به من اطلاع بده
guest

13 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments