داستان سری بازیهای Alan Wake
در باب نویسندگی...
سری Alan Wake ساخته استودیوی Remedy، یکی از برجستهترین مجموعههای ترسناک روانشناختی و داستانمحور در بازیهای ویدیویی است. این سری با ترکیب تعلیق، اکشن و روایت چندلایه، بازیکن را در دنیایی تاریک و وهمآلود غرق میکند. داستان Alan Wake بر نویسندهای تمرکز دارد که درگیر مرز باریک میان واقعیت و کابوس میشود. فضا، موسیقی و طراحی هنری بازی، تجربهای منحصر بهفرد و سینمایی خلق کردهاند. حال در ادامه با ما و داستان سری بازیهای Alan Wake همراه باشید.
فهرست مطالب
سری بازیهای Alan Wake نخستین بار در سال 2010 با انتشار بازی اصلی برای کنسول Xbox 360 معرفی شد و به سرعت به اثری کالت در میان علاقهمندان ژانر ترسناک روانشناختی تبدیل گردید. استودیو Remedy که پیشتر با بازی Max Payne تجربه روایت سینمایی در بازیها را داشت، این بار تمرکز خود را بر داستانی اسرارآمیز گذاشت که مرز میان تخیل و واقعیت را محو میکرد. Alan Wake داستان نویسندهای به همین نام را دنبال میکند که همراه همسرش به شهر کوچک Bright Falls میآید، اما درگیر حوادثی میشود که ریشه در نوشتههای منتشرنشده خودش دارند. او متوجه میشود سایهها و تاریکی در دنیای اطرافش زنده شدهاند و تنها نور میتواند دشمنان را متوقف سازد. همین ایده مکانیکی، پایه گیمپلی بازی شد؛ جایی که بازیکن باید با چراغ قوه و منابع نوری مختلف، دشمنان سایهوار را تضعیف و سپس با سلاح گرم نابود کند. این ترکیب ساده اما خلاقانه، در کنار فضای دلهرهآور و موسیقی تأثیرگذار، تجربهای منحصر بهفرد ایجاد کرد. بازی مانند یک سریال تلویزیونی با اپیزودهای جداگانه طراحی شده بود و پایان هر اپیزود با موسیقی و کاتسین سینمایی، حال و هوایی شبیه سریالهای هیجانانگیز آمریکایی داشت. DLCهای The Signal و The Writer بهعنوان ادامه داستان اصلی منتشر شدند و بیشتر بر سفر ذهنی و درونی Alan تمرکز داشتند. در سال 2012 نیز بازی Alan Wake’s American Nightmare عرضه شد که بیشتر حالتی فرعی و اکشنتر داشت، اما در عین حال به گسترش دنیای بازی کمک کرد.
نقطه عطف بزرگ بعدی این مجموعه با انتشار بازی Alan Wake 2 در سال 2023 رقم خورد. Remedy پس از سالها انتظار، دنبالهای ساخت که نه تنها ادامهای شایسته بر داستان پیچیده قسمت اول بود، بلکه استانداردهای جدیدی برای ژانر ترسناک مدرن ارائه داد. در این نسخه، روایت به شکل دوگانه طراحی شد؛ بخشی از داستان همچنان با Alan دنبال میشد که در دنیای تاریکی گرفتار است و تلاش میکند راهی برای بازگشت به واقعیت بیابد، و بخش دیگر از دیدگاه شخصیت جدیدی به نام Saga Anderson، مأمور FBI، روایت میشد که در حال تحقیق درباره قتلهای مرموز در Bright Falls است. این ساختار دوگانه، لایههای تازهای به روایت بخشید و بازیکن را وادار میکرد هم از منظر ذهنی و روانی به ماجرا نگاه کند و هم از زاویه یک تحقیق جنایی. بازی Alan Wake 2 از نظر فنی جهشی بزرگ داشت. موتور Northlight با نورپردازی واقعگرایانه و طراحی تاریک، فضای بازی را سینماییتر و ترسناکتر کرد. تأکید بر کمبود منابع و حس بقا، بازی را به سبک Survival Horror نزدیک کرد و استرس بیشتری به بازیکن منتقل شد. به طور کلی، سری Alan Wake با الهام از آثار Stephen King و سریال Twin Peaks، داستانسرایی عمیق و فضایی روانشناختی را با گیمپلی ترکیب کرده و به یکی از شاخصترین نمونههای بازیهای ترسناک مدرن تبدیل شده است.
بخش اول: بازی Alan Wake
Alan Wake نویسنده مشهور داستانهای جنایی است که بیش از دو سال دچار انسداد نویسندگی شده است. او خوابی عجیب میبیند که در آن با ماشین خود به یک Hitchhiker میزند، اما این مرد درست جلوی چشمانش ناپدید میشود. با خراب شدن خودرو، Alan به سمت فانوس دریایی نزدیک حرکت میکند، ولی دوباره توسط همان Hitchhiker که این بار تاریکتر و سایهگون به نظر میرسد، مورد حمله قرار میگیرد. او موفق میشود از دستش فرار کند، اما Hitchhiker در هیئت یک گردباد بازمیگردد. Alan روی پلی با مردی به نام Clay Steward روبهرو میشود که به او هشدار میدهد به خانه پناه ببرد. در خانه، در پشت سر Alan بسته میشود و Hitchhiker در برابر Clay ظاهر شده و او را با تبر میکشد. سپس دوباره به گردباد تبدیل میشود تا Alan را نابود کند. درست در لحظهای که او آسیب میبیند، نوری درخشان در را میسوزاند و او را نجات میدهد. این نور به Alan اسلحه و چراغقوه میدهد و آموزش میدهد که موجوداتی مانند Hitchhiker با تاریکی محافظت میشوند و تنها پس از سوزاندن تاریکی با نور میتوان آنها را از بین برد. پس از این، نور ناپدید میشود و Alan باید راه خود را به سمت فانوس دریایی باز کند. او با دشمنان سایهوار میجنگد و به فانوس میرسد، اما بار دیگر گردبادی سهمگین پدیدار میشود. او در فانوس را پشت سر خود میبندد و به سمت پلهها میرود تا به نور بالا برسد، اما نور ناگهان خاموش میشود. صدایی ناشناس از پلهها پایین میآید تا به او حمله کند، پیش از آنکه Alan با صدای همسرش، Alice، از خواب بیدار شود. پس از این کابوس، Alan و Alice وارد شهر کوچک و آرام Bright Falls میشوند؛ جایی که قرار است او خلاقیت از دسترفتهاش را بازیابد. مردم محلی از آنها استقبال میکنند، از جمله Pat Maine گوینده رادیوی محلی در شب. آنها سپس به کافه Oh Deer Diner میروند تا کلید کلبه خود را از Carl Stucky دریافت کنند. در آنجا، Alan با پیشخدمت، Rose Marigold، روبهرو میشود که خود را بزرگترین طرفدار او معرفی میکند. همچنین با Rusty، نگهبان منطقه ملی جنگلی Elderwood، و برادران Anderson آشنا میشود؛ اعضای گروه موسیقی Old Gods of Asgard که هماکنون از آسایشگاه روانی Cauldron Lake Lodge برای هنرمندان گریختهاند. در کافه Oh Deer Diner، Alan برای گرفتن کلید کلبهای که قرار است با همسرش Alice در آن اقامت کنند، به دنبال Carl Stucky میرود. او به سمت راهروی تاریکی که به دستشوییها منتهی میشود هدایت میشود. در همان راهرو، پیرزنی به نام Cynthia Weaver که فانوسی در دست دارد، با لحنی هشداردهنده او را از ادامه مسیر برحذر میدارد. با این حال، Alan به راه خود ادامه میدهد. وقتی به در دستشویی مردانه میرسد و پاسخی نمیشنود، با زنی مرموز روبهرو میشود که لباس سیاه و تور بر سر دارد. زن به او میگوید که Carl Stucky نتوانسته بیاید و کلید کلبهای در Diver’s Isle کنار دریاچه Cauldron Lake را به او میدهد. Alan کلید را میگیرد و به Alice که در ماشین منتظر اوست بازمیگردد. درست زمانی که از کافه دور میشوند، Carl Stucky واقعی از داخل کافه بیرون میآید و با فریاد دنبالشان میدود و میگوید کلیدشان را جا گذاشتهاند. زوج به سمت کلبه حرکت میکنند و پس از رسیدن، وسایل را آماده میکنند. همان شب، مشاجرهای بینشان درمیگیرد؛ زیرا Alice مخفیانه یک ماشینتحریر برای Alan خریده تا او را دوباره به نوشتن برگرداند. Alan که از این موضوع خشمگین میشود، خانه را ترک میکند و به سمت پل میرود. او مطمئن است Alice دنبالش نخواهد آمد، چون ترس شدیدی از تاریکی دارد. ناگهان برق کلبه قطع میشود و صدای جیغ Alice به گوش Alan میرسد. وحشتزده به سمت خانه بازمیگردد و میبیند همسرش به داخل دریاچه سقوط کرده است. بدون لحظهای درنگ خودش را به آب میزند تا او را نجات دهد. در یک برش ناگهانی، Alan در صحنهای متفاوت به هوش میآید: او پشت فرمان خودرویی تصادفکرده در جنگل است، با سر خونآلود و گیج. نمیداند چطور از لحظه سقوط به اینجا رسیده است. تنها چیزی که میداند این است که باید خودش را به نزدیکترین پمپ بنزین برساند تا کمک بگیرد. مسیر مستقیم نیست و او مجبور میشود از میان جنگل تاریک عبور کند. در این راه، بهطور مرموزی شروع به پیدا کردن برگههای دستنوشته میکند. اولین برگه عنوانی آشنا دارد: Departure؛ کتابی که قرار بود بنویسد اما هرگز موفق به نوشتنش نشد. با وحشت درمییابد که صفحات بعدی حوادثی را توصیف میکنند که دقیقاً برای خودش اتفاق میافتد — از جمله حمله یک قاتل تبر به دست در جنگل شبانه.
در ادامه داستان سری بازیهای Alan Wake؛ بعد از پیدا کردن چند صفحه از دستنوشتهها، Alan خودش را در یک محوطهی چوببری مییابد و در آنجا با Carl Stucky روبهرو میشود. ابتدا تلاش میکند با او صحبت کند، اما وقتی Stucky برمیگردد، Alan وحشتزده متوجه میشود که مرد در میان سایههای چرخان و وهمآلودی قرار گرفته است. این موجودات توسط نیرویی شیطانی به نام Dark Presence تسخیر میشوند، و افرادی که به این شکل در اختیار آن قرار میگیرند، به نام Taken شناخته میشوند. پس از حملهی چند Taken به او و در نهایت مجبور شدن به کشتن Stucky، Alan با سختی خود را به پمپبنزین میرساند. وقتی به ساختمان وارد میشود، متوجه تابلوی تبلیغی جشن Deerfest میشود که تاریخ روی آن نشان میدهد یک هفته از زمانی که به دنبال Alice در دریاچه شیرجه زده گذشته است. این آشکارسازی، او را بهتزده میکند، چون هیچ خاطرهای از این مدت ندارد. داخل پمپبنزین، او با پلیس تماس میگیرد و منتظر میماند. Sheriff Sarah Breaker اولین کسی است که به محل میرسد. Alan به او میگوید همسرش در کلبهای واقع در Cauldron Lake ناپدید شده است. اما Breaker با تعجب نگاهش میکند و توضیح میدهد که اصلاً کلبهای در آن مکان وجود ندارد؛ چون جزیرهی Diver’s Isle و کلبهاش در دههی 1970 طی یک فوران آتشفشانی به زیر آب رفتهاند. وقتی Sheriff از او میپرسد آیا Carl Stucky را دیده است یا نه (چون صاحب اصلی پمپبنزین اوست)، Alan حقیقت را پنهان میکند تا تمرکز روی ناپدید شدن همسرش باقی بماند. سپس او را سوار ماشین میکند و به سمت دریاچه میبرد تا واقعیت را نشان دهد. با رسیدن به ساحل، وحشت Alan بیشتر میشود چون واقعاً هیچ اثری از کلبه یا جزیره نیست. در ادامه، بازی یک فلشبک سه سال قبل را روایت میکند: Alan وارد آپارتمان میشود و توسط همسرش Alice خوشآمد گفته میشود. او ماکتهایی از جلد کتاب جدید Alan با نام The Sudden Stop به او نشان میدهد. کمی بعد برق میرود، چیزی که Alice به خاطر ترسش از تاریکی همیشه از آن وحشت دارد. آنها شمع روشن میکنند و در همین حین Alan داستانی از کودکی خود تعریف میکند: The Clicker، کلید چراغ کوچکی که مادرش به او داده بود تا بتواند با فشار دادن آن، «هیولاهای تاریکی» را دور کند. او همان کلید قدیمی را به Alice میدهد تا کمی آرامش پیدا کند. در زمان حال، سرِ زخمی Alan توسط دکتر محلی پانسمان میشود. سپس از او خواسته میشود نزد Sheriff Sarah Breaker برود تا درباره اتفاقاتی که برایش افتاده و ناپدید شدن همسرش توضیح دهد. هنگام بازجویی، او تماسی دریافت میکند؛ ابتدا صدای Alice را میشنود، اما خیلی زود مرد ناشناسی پشت خط میآید و میگوید که او Alice را گروگان گرفته است. مرد به Alan دستور میدهد برای ملاقات و مذاکره، شب هنگام به Lover’s Peak در پارک ملی Elderwood برود. کمی بعد، Alan با Dr. Emil Hartman روبهرو میشود. او روانشناسی است که در Cauldron Lake Lodge بیماران – بهویژه هنرمندان و نویسندگان – را تحت درمان قرار میدهد. Hartman سعی میکند Alan را قانع کند که به کلینیک او بیاید، اما Alan که از این پیشنهاد بهشدت عصبانی است، در یک واکنش تند با مشت به صورتش میکوبد. کمی بعد، مدیر برنامههای Alan یعنی Barry Wheeler وارد اداره پلیس میشود. او چون نتوانسته بود با Alan تماس بگیرد، نگران شده و خودش را به شهر رسانده است. پس از مشورت کوتاه، Alan و Barry اداره پلیس را ترک میکنند و به سمت Elderwood National Park میروند تا کلبهای اجاره کنند. در راه، Alan ماجراهای چند روز اخیر را برای Barry تعریف میکند، اما Barry این حرفها را بیشتر شبیه توهم و جنون میداند تا واقعیت. با رسیدن به پارک، آنها با Rose Marigold (همان پیشخدمت کافه و طرفدار پروپاقرص Alan) مواجه میشوند که قهوه برای Rusty – سرپرست کلبهها – آورده است. سپس Alan دوباره با Rusty ملاقات میکند و کلید کلبه را تحویل میگیرد. اما آن شب، شرایط پیچیدهتر میشود. Alan به Barry میگوید که باید تنهایی برای دیدار با آدمربا به Lover’s Peak برود. Barry مخالفت میکند و میگوید این کار خطرناک است، اما Alan اصرار دارد و او را پشت سر میگذارد. وقتی به بخش پذیرش پارک میرسد، صداهای عجیب و هولناکی میشنود: فریادها و تیراندازی، که به نظر میرسد متعلق به Rusty باشد. با دنبال کردن صداها، او Rusty را پیدا میکند که به دیوار تکیه داده و پایش به شدت آسیب دیده است. Rusty بهتزده توضیح میدهد که همه چیز دقیقاً مثل چیزی رخ داده که در یکی از صفحات دستنوشته خوانده بود. او از Alan میخواهد به سمت جعبه فیوز برود تا چراغها را روشن کند. اما وقتی Alan به آنجا میرسد، با صحنه وحشتناکی روبهرو میشود: جعبه فیوز با تبر تخریب شده است. در همان لحظه، فریاد Rusty دوباره به گوش میرسد. وقتی Alan برمیگردد، میبیند جسد او ناپدید شده است. اندکی بعد مشخص میشود که Rusty به دست تاریکی تسخیر شده و به یکی از Takenها تبدیل شده است. پس از آنکه Alan مجبور میشود Rusty تسخیرشده را، که به یک Taken تبدیل شده بود، بکشد، راهش را به سمت Lover’s Peak ادامه میدهد، اما از یک تلهکابین به پایین پرتاب میشود. سپس Alan با آدمربا روبهرو میشود. آدمربا چند فلر به Alan میدهد و از او میخواهد تا Takenها را مشغول نگه دارد، در حالیکه خودش به سمت آنها تیراندازی میکند. پس از اینکه آنها را در Lover’s Peak دفع میکنند، آدمربا کل نسخه خطی را طلب میکند، وگرنه به Alice آسیب خواهد زد. بین آن دو درگیری پیش میآید و هر دو از لبه یک صخره سقوط میکنند، اما هیچکدام بهشدت آسیب نمیبینند. سپس Alan اسلحهای را که آدمربا هنگام سقوط انداخته بود برمیدارد و آدمربا از صحنه فرار میکند. مدتی بعد Alan تماسی از Barry دریافت میکند که به او میگوید تمام چراغهای خانه خاموش شده و پرندگان بیرون دیوانهوار رفتار میکنند. وقتی Alan به بخش پذیرش Elderwood National Forest بازمیگردد، آدمربا با او تماس میگیرد و میگوید دو روز وقت دارد تا کل نسخه خطی را به Bright Falls Coal Mine قدیمی بیاورد، وگرنه همسرش خواهد مرد. Alan به کلبه بازمیگردد و متوجه میشود پرندگان همهجا را فرا گرفتهاند، اما موفق میشود آنها را دفع کند. پس از نجات Barry از حمله پرندگان، Alan او را به شهر میفرستد تا ببیند کسی مردی با مشخصات آدمربا را میشناسد یا نه. در همین حین، خود Alan پشت میز مینشیند و تلاش میکند باقی نسخه خطی را بنویسد، اما همچنان قفل نویسندگی جلویش را میگیرد و او را ناامید میسازد. مدتی بعد Barry تماسی از Rose، پیشخدمت و طرفدار سرسخت کتابهای Alan، دریافت میکند. Rose به Barry میگوید که باقی صفحات نسخه خطی را در اختیار دارد؛ و درست در لحظهای که تماس تمام میشود، دوربین Rose را در تاریکی نشان میدهد که مانند یک زامبی ایستاده و زن سیاهپوش (همان زنی که کلید کلبه را به Alan داده بود) پشت سر او ظاهر میشود و میگوید: دختر خوب.
در ادامه داستان سری بازیهای Alan Wake؛ Alan و Barry به پارک تریلر جایی که Rose اقامت دارد میروند، جایی که مردی به نام Paul Randolph آنها را ملاقات میکند. در مسیر رسیدن به تریلر Rose، Alan تماسی از Sheriff Breaker دریافت میکند که یک مامور FBI میخواهد چند سؤال از او بپرسد، و Alan میگوید بلافاصله میآید. Barry سپس توضیح میدهد که اخیراً متوجه شده برخی افسانههای محلی در Bright Falls درباره مردی به نام Thomas Zane و زنی به نام Barbara Jagger وجود دارد، هر دو که ظاهراً در دهه 1970 و تحت شرایط عجیبی جان خود را از دست دادهاند. آنها به تریلر Rose میرسند تا نسخه خطی را به دست بیاورند، اما هنگام رسیدن، پس از نوشیدن قهوه Rose، هر دو بیهوش میشوند. در حین خواب، Alan تصاویری از مردی در لباس غواصی میبیند که به او میگوید چراغها را روشن کند. وقتی Alan بیدار میشود، برای لحظهای با زن سیاهپوش مواجه میشود، اما پس از روشن کردن چراغها متوجه میشود تنها دوازده ساعت زمان دارد تا نسخه خطی را تحویل دهد. Barry هنوز بیهوش است و Alan تصمیم میگیرد به سراغ ماشینشان برود. بیرون، Wake با مامور FBI به نام Nightingale مواجه میشود که مسلح است و شدیداً به Alan مشکوک است؛ Paul Randolph، مالک پارک تریلر، وقتی متوجه شد Alan و Barry پس از بازدیدشان، بیشتر از زمانی که Rose معمولاً میخوابد، خارج نشدهاند، با پلیس تماس گرفته بود. Alan تلاش میکند از دست پلیس فرار کند، بنابراین مامور Nightingale به سمت او تیراندازی میکند. Alan مجبور میشود به داخل جنگل فرار کند و Barry که هنوز خواب است را پشت سر بگذارد. Alan سپس توسط چندین مامور و معاون به داخل جنگل تعقیب میشود. خیلی طول نمیکشد که آنها نیز توسط Dark Presence شکار میشوند. به زودی یک هلیکوپتر از بالای سر پرواز میکند و سعی میکند به Alan شلیک کند، اما پرندگانی که پر از تاریکی هستند باعث میشوند هلیکوپتر به جنگل سقوط کند. در دوردست، Alan محل ایستگاه رادیویی محلی را میبیند و به یاد میآورد که با میزبان رادیویی محلی، Pat Maine، ملاقات کرده بود. بنابراین او به سمت ایستگاه حرکت میکند به این امید که بتواند Alan را به سمت معدن زغالسنگ هدایت کند. وقتی به آنجا میرسد، Pat به صورت زنده در رادیو فریاد میزند که Alan Wake به ایستگاه رسیده و امیدوار است از او مصاحبه بگیرد. اما این موضوع مکان او را فاش میکند و باعث میشود پلیس محلی و FBI، از جمله Nightingale، حضور پیدا کنند و دوباره تیراندازی کند که تقریباً Alan و Pat را هدف میگیرد، بنابراین Alan دوباره فرار میکند. در حالی که در جنگل پیش میرود و به سمت یک انبار قطار قدیمی حرکت میکند، تماسی از Alice دریافت میکند که درباره تنهاییاش و اینکه چگونه در تاریکی نگه داشته شده، صحبت میکند و از Alan میخواهد که به کمکش بیاید. در همان زمان، Alan متوجه میشود چیزی در صدای او غیرطبیعی است، اما میفهمد در حال حاضر نمیتواند کاری انجام دهد. بعد از برخورد کوتاه با یک تراکتور که توسط Dark Presence تسخیر شده، Alan خودرویی پیدا میکند و با طلوع آفتاب به سمت معدن زغالسنگ میرود. او به موقع میرسد، اما تا دیر وقت باید منتظر بماند، زیرا آدمربا هیچگاه ظاهر نمیشود. بعدها Alan تماسی از آدمربا دریافت میکند که به او میگوید باید او را در Mirror Peak پیدا کند وگرنه Alice را خواهد کشت. Alan، که میفهمد چارهای ندارد، قبول میکند و راه میافتد. در حالی که از میان ساختمانهای قدیمی عبور میکند، شاهد یک گردباد است که در همان مسیری حرکت میکند که او به سمتش میرود و به این فکر میافتد که شاید گردباد به سمت Alice میرود. پس از عبور از یک معدن قدیمی، Alan صدای آدمربا را میشنود که او را صدا میزند؛ ناگهان صدای گریه آدمربا به گوش میرسد و او اعتراف میکند که هرگز همسر نداشته است. Alan بار دیگر با آدمربا مواجه میشود، اما قبل از اینکه توسط گردباد Dark Presence کشته شود، او را در بر میگیرد. Alan موفق میشود یک فتیله روشنایی که آدمربا قبلاً رها کرده بود را بردارد، اما توسط گردباد به پایین پرت میشود و وارد آب میشود. در حالی که تصاویری از Alice را میبیند، یک فرد ناشناس او را نجات میدهد. سپس Alan تصاویری عجیب از Dr. Hartman میبیند که به او میگوید آرام باشد و تمام این وقایع توهماتی هستند که او ساخته است، هرچند این رؤیاها بین Hartman و Alice در هم میآمیزد. به زودی Alan در Cauldron Lake Lodge به هوش میآید؛ جایی که زمانی هتل بود و اکنون به عنوان مؤسسهای ذهنی برای «هنرمندان» اداره میشود، تحت مدیریت Hartman. Hartman به Alan تور کوتاهی از لوج ارائه میدهد و میگوید همسرش مرده و تمام اتفاقاتی که رخ داده، ساخته تخیلات ذهن او بوده است. در طول تور، Alan با دو بیمار که هنگام ورودش به Bright Falls با آنها آشنا شده بود، یعنی Anderson Brothers، دو عضو گروه موسیقی Old Gods of Asgard که هر دو ظاهراً دچار زوال عقل هستند، ملاقات میکند. در حالی که Hartman برای بررسی نوسانات برق میرود، برادران به Alan میگویند به مزرعهشان برود تا آهنگی را که درباره «Lady of the Light» نوشته و اجرا کردهاند، پیدا کند. سپس Alan به اتاق خود بازگردانده میشود و از او خواسته میشود توسط کارکنان سعی کند چیزی بنویسد.
در ادامه داستان سری بازیهای Alan Wake؛ با فرا رسیدن شب، یکی از کارکنان به نام Birch صداهایی از طبقه پایین میشنود و برای بررسی به آنجا میرود. وقتی Alan دنبال او میرود، متوجه میشود Anderson Brothers آشوب به پا کردهاند؛ آنها یکی دیگر از کارکنان، Nurse Sinclair را با چکش بیهوش میکنند و Birch را مجبور میکنند تا از ترس خود را در جایی قفل کند. Alan شروع به پیدا کردن راه خروج از لوج میکند و در یکی از اتاقها، یک ضبط صوت پیدا میکند که مکالمهای بین Hartman و Alice را نشان میدهد. او متوجه میشود که این همان ضبطی است که برای تماسهایی که قبلاً از آدمربا دریافت کرده بود، و صدای Alice به نظر میرسید، ویرایش شده بود. در اتاق دیگری، Alan با Barry روبهرو میشود که توسط Hartman حبس شده بود. آنها وارد دفتر Hartman میشوند تا تمام صفحات دستنوشتهای را که Alan قبلاً جمعآوری کرده بود، بردارند، اما Hartman وارد شده و سعی میکند Alan را متقاعد کند تا با قدرت دریاچه، «چیزی کاملاً شگفتانگیز» خلق کنند. Alan Emil را با اسلحه تهدید میکند، اما Dark Presence شروع به نفوذ میکند. Alan از دفتر فرار میکند و Emil را همراه با تاریکی در آنجا رها میکند. در میان این آشوب، Alan موفق میشود فرار کند و به زودی با Barry در طرف دیگر دروازه دوباره متحد میشود، هرچند Alan مجبور است مسیر طولانیتری را طی کند تا به او برسد. Alan از میان یک هزارتو عبور میکند و به زودی با Birch مواجه میشود که به یک Taken تبدیل شده است. پس از شکست دادن او، دوباره با Barry ملاقات میکند. پس از مقابله با موجی از Takenها، آنها موفق میشوند از لوج فرار کنند. در حالی که Barry میخواهد هر چه سریعتر از Bright Falls خارج شود، Alan به او میگوید که باید به مزرعه Anderson بروند، زیرا چیزی آنجا هست که میتواند در پیدا کردن Alice کمک کند. در نزدیکی لبه یک صخره، ناگهان تودهای از سنگها توسط Dark Presence به پایین رانده میشود و باعث میشود ماشین از لبه سقوط کند، هرچند Alan و Barry بدون آسیب فرار میکنند، اما از هم جدا میشوند و هر دو موافقت میکنند که در مزرعه با یکدیگر ملاقات کنند. هنگامی که Alan در راه مزرعه است، در دوردست یک کامیون پیکاپ را میبیند که به سوی یک خانه حرکت میکند. Alan به آنجا میرسد و صدای فریاد از طبقه بالا میشنود. او در آنجا Walter Snyder را پیدا میکند، کسی که پیشتر برای مدت کوتاهی در ایستگاه پلیس با او برخورد کرده بود و اکنون زندانی شده است. Walter از دوست صمیمیاش به نام Danny میگوید که حمله کرده و همچنین اشاره میکند که دنبال مشروبات Moonshine خانواده Anderson آمده است، زیرا این نوشیدنی باعث میشود انسان رؤیا و بینشهای عجیبی داشته باشد. کمی بعد، Walter به دلیل جراحاتش فوت میکند، اما اندکی بعد Danny که حالا به یک Taken تبدیل شده است، به Alan حمله میکند. Alan به سرعت او را شکست میدهد. به زودی Alan بالاخره با Barry در مزرعه ملاقات میکند، اما ناگهان گروهی از Takenها حمله میکنند. خوشبختانه چیزی روی صحنهای که Barry روی آن ایستاده فعال میشود و Alan و Barry از چراغهای صحنه برای مقابله با Takenها استفاده میکنند، در حالی که آهنگ “Children of the Elder God” در پسزمینه پخش میشود. Alan و Barry به خانه Anderson میرسند و وقتی برق را روشن میکنند، صدای یک صفحه گرامافون گیر کرده و در حلقهای مکرر درباره “Lady of the Light” پخش میشود. آنها به طور کامل به صفحه گوش میدهند و متن آن میگوید: «و اکنون برای آزاد شدن عشق خود، به کلید کلبه جادوگر نیاز خواهید داشت، زن نور را پیدا کنید که در شب دیوانه شده، اینگونه سرنوشت را بازسازی خواهید کرد». Alan متوجه میشود که Lady of the Light در واقع Cynthia Weaver است. Alan و Barry تصمیم میگیرند تا صبح برای پیدا کردن Cynthia صبر کنند، اما در این فاصله با مشروبات Moonshine مست میشوند. چون این مشروبات شامل آب تصفیهنشده از Cauldron Lake است، جایی که Dark Presence زندگی میکند، Alan بینشی درباره هفتهای که از دست داده بود پیدا میکند. در آن هفته، او مجبور بود برای نجات Alice یک دستنوشته بنویسد. بخشی از ذهنش توانسته بود Thomas Zane را وارد داستان کند تا Alan را نجات دهد، و سپس یک هفته بعد با همان ماشینی که تصادف کرده بود، فرار میکند. Alan سپس بیدار میشود و Agent Nightingale را بالای سر خود میبیند که قصد دارد او را دستگیر کند. وقتی Alan شروع به بیدار شدن در یک سلول زندان میکند، بینشهای عجیبی درباره Lady of the Light، یعنی Cynthia Weaver، تجربه میکند. او و Barry خود را در یک سلول زندان میبینند و لحظاتی بعد Agent Nightingale و Sarah Breaker وارد اتاق میشوند، هرچند Sarah به نظر از رفتارهای اخیر Nightingale ناراحت است. Nightingale توضیح میدهد که تمام شواهد لازم برای زندانی کردن دائمی Alan را در اختیار دارد، از جمله جزئیاتی درباره «قتل یک مأمور فدرال». با نوسان چراغها، Alan شروع به تجربه بینشهای عجیب میکند و روی زمین درد میکشد. در حالی که Sarah سعی میکند او را آرام کند، Nightingale فکر میکند او وانمود میکند و تفنگ خود را به سویش نشانه میگیرد. اما Nightingale متوجه میشود که این اتفاقات واقعیاند، زیرا پیشتر آنها را در صفحات دستنوشته خوانده بود. وقتی دست به صفحات میبرد، توسط گردبادی که در بیرون سلول است کشیده میشود و چراغهای ایستگاه خاموش میشوند. Alan به Sarah میگوید که تنها راه مقابله با این وضعیت استفاده از نور است و بیان میکند که باید Cynthia Weaver را ببیند. پس از روشن کردن ژنراتور پشتیبان در ایستگاه، Sarah ایدهای پیدا میکند که میتوانند از هلیکوپتر اداره آتشنشانی برای رسیدن به او استفاده کنند. Sarah از Barry میخواهد که در ایستگاه پلیس بماند و کار مهمی انجام دهد: تماس با یک فهرست شمارهها و دادن کلمه رمز «Night Springs». Sarah میگوید که قبل از اینکه بتوانند از هلیکوپتر استفاده کنند، باید کلید Town Hall را به دست آورند. Alan و Sarah شروع به حرکت به سمت Town Hall میکنند، اما در مسیرشان باید از میان گروههای Taken عبور کنند و با آنها مبارزه کنند. سرانجام آنها به تالار میرسند و کلید را به دست میآورند. وقتی از ساختمان خارج میشوند، Barry را میبینند که در خیابان میدود و از وسایل پرتابشدهٔ پلیترو (poltergeist) فرار میکند. ناگهان یک ماشین به سمت او پرتاب میشود، اما او موفق میشود قبل از له شدن وارد یکی از ساختمانها شود. Alan و Sarah متوجه میشوند که برای رسیدن به او باید مسیر طولانیتری را طی کنند، اما این مسیر به هر حال به سمت هلیکوپتر است. در طول مسیر، آنها بهطور کوتاه با Dr. Nelson روبرو میشوند که از سر و صدای زیاد بیدار شده است، اما Sarah به او میگوید فقط به تخت برود. پس از عبور از کلیسا، ناگهان با یک Taken بزرگ متوقف میشوند، اما ناگهان یک فِیر (flare) آن را از بین میبرد و Barry با چراغ جلو و چراغهای کریسمس برای محافظت، آنها را نجات میدهد. در نهایت گروه به هلیکوپتر میرسند، هرچند Alan باید با Takenها مبارزه کند در حالی که Sarah هلیکوپتر را آماده میکند. پس از شکست دادن Takenها، گروه سوار هلیکوپتر میشوند و به نیروگاه میرسند، جایی که Cynthia Weaver زندگی میکند، اما Sarah باید جایی دیگر برای فرود پیدا کند. ناگهان آنها توسط Taken Birds مورد حمله قرار میگیرند و Alan از هلیکوپتر سقوط میکند. او مسیر خود را از طریق محوطه ترانسفورماتورها و زمینهای وسیع طی میکند، با این که نور هلیکوپتر توسط Sarah بهعنوان محافظ برای او استفاده میشود. سرانجام Alan به نیروگاه میرسد، جایی که در به روی او باز میشود و Cynthia Weaver با نورهای بسیار روشن به او میتاباند. او به Well Lit Room اشاره میکند، جایی که Alan برای مبارزه با تاریکی به آن نیاز دارد. Cynthia میگوید که آنها میتوانند از یک لولهٔ قدیمی برای رسیدن ایمن به اتاق استفاده کنند، که این مسیر از Bright Falls Dam میگذرد، اما ابتدا باید برق محوطه قطع شود چون چیزی در حال خالی کردن انرژی است. Alan موفق میشود برق را قطع کند و سپس او و Cynthia از طریق لوله به مسیر خود ادامه میدهند.
در ادامه داستان سری بازیهای Alan Wake؛ در مسیر، Alan تماس تلفنی از Barry دریافت میکند، اما ناگهان صدای فریاد او را میشنود چرا که پرندگان دوباره به هلیکوپتر حمله کردهاند. Alan و Cynthia سپس صدای یک برخورد بزرگ را میشنوند؛ Alan تصمیم میگیرد از لوله خارج شود تا سعی کند به آنها کمک کند، در حالی که Cynthia مسیر خود را از طریق لوله ادامه میدهد. او به محل سقوط میرسد اما جسدی نمیبیند. در دوردست صدای تیراندازی با فِیرگان (flare gun) را میشنود و در نهایت با Barry و Sarah ملاقات میکند. آنها مسیر خود را به سمت سد ادامه میدهند، اما Alan از Barry و Sarah جدا میشود و مجبور است مسیر طولانیتری را طی کند. پس از رسیدن به بالای سد، یک گردباد او را تعقیب میکند، و او به سختی خود را به همراه بقیه گروه به امنیت میرساند. سپس گروه وارد Well-Lit Room میشوند، جایی که Alan هم صفحهای نوشته شده توسط Thomas Zane و هم Clicker را که در ابتدا به Alice داده بود، پیدا میکند. صفحه توضیح میدهد که Alan چگونه در کودکی Clicker را دریافت کرده و همچنین وقایعی را که باید برای شکست تاریکی انجام دهد شرح میدهد؛ Alan متوجه میشود که باید این وقایع را همانطور که نوشته شدهاند محقق کند. در یک صحنهٔ فلشبک که دو سال پیش رخ میدهد، Alan در آپارتمان خود در نیویورک بعد از یک شب سنگین نوشیدن الکل، با حالتی بسیار خسته از خواب بیدار میشود. پس از آن که عینک آفتابی خود را میزند و مسکن مصرف میکند، متوجه پیامی از Barry روی دستگاه پاسخگو میشود که به او میگوید مصاحبهاش در برنامه Harry Garrett Show را تماشا کند؛ این مصاحبه مربوط به تبلیغ کتاب جدیدش، The Sudden Stop، است. در نهایت Alice وارد آپارتمان میشود، اما Alan رفتار تند و بیحوصلهای از خود نشان میدهد. Alice به او میگوید که فقط به تخت برود، اما Alan رفتار خود را متوجه شده و عذرخواهی میکند و ادعا میکند که تور کتاب او را تحت فشار قرار داده است. در زمان حال، Alan، Barry، Sarah و Cynthia در Well-Lit Room ایستادهاند. Alan دکمه روی Clicker را فشار میدهد و کنجکاو است که ببیند آیا تاثیری داشته یا نه، اما به نظر میرسد هیچ اتفاقی نیفتاده است. Alan به گروه میگوید که باید به Cauldron Lake برود زیرا نیاز دارد صفحهای که در ماشین تحریر باقی مانده را بخواند تا داستان را تمام کند. او به گروه میگوید که باید تنها برود، بنابراین با Barry که گریه میکند خداحافظی میکند. وقتی Alan دوباره به بالای سد میرسد، ناگهان میبیند که روز شده است و معتقد است که این تغییر به نوعی توسط Clicker ایجاد شده است. او خودرویی پیدا میکند و به سمت Cauldron Lake حرکت میکند؛ اما در نهایت تونلی که باید از آن عبور کند مسدود است، بنابراین مجبور است پیاده ادامه دهد. در مسیر تونل، Alan دوباره رویاها و دیدگاههای عجیبی میبیند و ناگهان روز دوباره به شب تبدیل میشود و Takenها دوباره قادر به حمله میشوند. Alan در مسیر طولانی خود با Takenها، اشیای بیجان، خودروهای تسخیر شده و پرندگان مورد حمله قرار میگیرد. او حتی نزدیک است زیر آوارهای بزرگی که توسط Dark Presence پرتاب میشود، له شود. در نهایت به Cauldron Lake میرسد، جایی که Barbara Jagger در وسط یک گردباد بزرگ منتظر اوست. Alan یک تفنگ فِلِیر و تعداد زیادی فِلِیر پیدا میکند و به سمت گردباد شلیک میکند تا آن را ضعیف کند. وقتی گردباد و Barbara برای لحظهای محو میشوند، Alan در لبه صخرهای بالای Cauldron Lake میایستد. او همانطور که صفحه خواسته بود میپرد و قبل از برخورد با آب، بیهوش میشود. ناگهان Alan در آپارتمان خود در New York بیدار میشود و Alice کنار او دراز کشیده است. همه چیز برای او عجیب و نادرست به نظر میرسد، زیرا Alice ادعا میکند که Alan از تاریکی میترسد، همان ترسی که خودش دارد. هنگامی که Alan در آپارتمان قدم میزند، Alice ناگهان در برابر او ظاهر میشود؛ و وقتی به سالن پذیرایی میرسد، کلمه تایپشده «Clicker» را میبیند. او این کلمه را میسوزاند و باعث میشود Clicker ظاهر شود. با فشار دادن Clicker، تصویر شبحگونه آپارتمان محو میشود و در دوردست Thomas Zane را میبیند که در حال شناور بودن است. Zane به Alan میگوید که باید به کابین برسد تا Barbara را شکست دهد. ناگهان، نسخهای از Alan در کنار او ظاهر میشود که Zane او را Mr. Scratch مینامد. Zane توضیح میدهد که Scratch به دنیای واقعی بازمیگردد و دوستان Alan را ملاقات میکند، در حالی که Alan واقعی پشت میماند. سپس Alan خود را در Dark Place مییابد، جایی که کلمات تایپشده در محیط پراکنده شدهاند. سوختن این کلمات باعث میشود کابین ظاهر شود. Alan وارد کابین میشود و Barbara را میبیند که سوراخی در سینهاش وجود دارد. Barbara ادعا میکند که یک بدن جدید پیدا خواهد کرد تا در آن تجسم یابد، و Alan دست خود را داخل سوراخ میگذارد، Clicker در دستش است. با فشار دادن Clicker، Barbara از نور پر میشود و میسوزد. Alan به اتاق تایپ میرود و داستان را به پایان میرساند. پایان داستان مبهم است و به تفسیر باز گذاشته شده است. در یک فلشبک، Alan را میبینیم که برای نجات Alice در دریاچه میپرد، و پس از آن یک گذر زمان اتفاق میافتد که گویا به عقب برمیگردد و روی Bright Falls اثر میگذارد. سپس Alice از Cauldron Lake بیرون میآید و روی اسکله مینشیند و با صدای بلند میگوید: «Alan؟»، در حالی که خانه هنوز نیست و Alan نیز دیده نمیشود. Bright Falls در جشن سالانه خود—Deerfest، که دو هفته پس از رسیدن Alan و Alice بود—شکوفا شده است و Rose اکنون همان فانوس Cynthia، Lady of the Light، را در دست دارد. Agent Nightingale پشت Rose دیده میشود، و همانند Barbara Jagger تسخیرشده در گذشته است. Alan دوباره پشت ماشین تحریر خود دیده میشود و سایهها همچنان روی پنجرههای اتاق مطالعهاش هستند. او سپس میگوید: «این دریاچه نیست… این اقیانوس است.» صدای Alice شنیده میشود که میگوید: «Alan، بیدار شو» و بازی با سه نقطه سفید روی یک صفحه سیاه پایان مییابد.
به پایان بخش اول از داستان سری بازیهای Alan Wake، بازی Alan Wake رسیدیم.
بخش دوم: بسته الحاقی بازی Alan Wake (The Signal)
ادامهای بر پایان Departure، Alan خود را بیرون از رستوران در Bright Falls در شب مییابد، اما این صحنه بهسرعت به روز تبدیل میشود. وقتی وارد diner میشود، یک رؤیای سوررئال و حس دژاوو از رویدادها رخ میدهد، مشابه زمانی که Alan برای اولین بار به این مکان رسید؛ همه چیز بهطرز عجیب و غریبی آشناست اما در جای درست خود نیست. Alan نمیتواند به یاد بیاورد که قبل از این لحظه کجا بوده، اما میداند که باید به پشت diner برود و با اجبار وارد آنجا میشود. از طریق آینه در سرویس بهداشتی مردانه، Zane با Alan صحبت میکند و هشدار میدهد که نباید جلوتر برود و باید تمرکز کند. Zane ویدیویی نشان میدهد که Alan با واقعیت دست و پنجه نرم میکند و حتی از رویدادهایی که هماکنون در حال رخ دادن هستند، صحبت میکند. ناگهان Alan خودآگاه میشود و میفهمد کجاست؛ The Dark Place. Zane به او یک چراغقوه و یک اسلحه میدهد و توضیح میدهد که اینها تنها تقلیدهایی از دنیای فیزیکی هستند. هنگام خروج از سرویس بهداشتی، یک اختلال قدرتمند باعث میشود Alan برای لحظهای تعادل و تمرکز خود را از دست بدهد. شب بر Bright Falls سایه میاندازد و منطقهٔ اصلی diner پر از تلویزیونهایی است که پیام هشداری از خود Alan پخش میکنند، پیامی که بعداً دقیقاً همانطور که توصیف شده رخ میدهد. وقتی به پشت diner میرود، خود را در جنگل اطراف Bright Falls مییابد و باور دارد که پایان Departure دچار اختلال شده است. بهدنبال پناه از Taken، وارد یک خانه تنها میشود و صفحهای از دستنوشته را پیدا میکند که متوجه میشود کار خودش است، اما کلمات آن بهصورت «تکههای خوابگونه و درهم» آمدهاند. بسیاری از کلمات دستنوشته در مقابل Alan ظاهر میشوند، اما او روی یک کلمه بهخصوص تمرکز میکند: «تلفن». وقتی چراغ خود را روی آن میاندازد، یک تلفن ظاهر میشود و Zane به Alan میگوید که میتواند به او کمک کند، اما ابتدا باید از فرو رفتن بیشتر در تاریکی جلوگیری کرده و سیگنال را دنبال کند. از این نقطه به بعد؛ Alan سیگنال را از طریق خیابانهای Bright Falls دنبال میکند، که باعث میشود با اختلالات متعدد، پیامهای هشدار تلویزیونی و تعداد زیادی Taken مواجه شود. پس از فرار از زیرزمین کلیسا که توسط Takenهای جهشیافته آلوده شده بود، Alan صفحهای از دستنوشته را میبیند که از آسمان به پایین میآید؛ دوباره چندین کلمه ظاهر میشوند، از جمله کلمه «friend». وقتی چراغ خود را روی آن میاندازد، Barry Wheeler، دوست و مدیر Alan Wake، به صورت شفاف ظاهر میشود و شخصیت خود را نیز همراه خود میآورد. Alan متوجه میشود که سیگنال به ساختاری در فاصله دور اشاره دارد که Barry آن را Sawmill مشخص میکند. Alan میپرسد چگونه Barry این را میدانست و Barry پاسخ مبهمی میدهد که باعث سردرگمی Alan میشود. با پیشروی در دل جنگل، یک پیام هشدار پخش میشود و نوع جدیدی از Taken نامرئی ظاهر شده و Alan را در سرتاسر جنگل تعقیب میکند. همه چیز بهطرز عجیبی، به قول خود Barry، عجیب میشود. او میگوید که افکار نادیده گرفته شده Alan در حال جمع شدن هستند تا مکانهای غریب و عجیبی بسازند که Alan باید از آنها عبور کند تا به هدفش برسد. کلمات شروع به تبدیل شدن به کلمات «بد» میکنند و Alan را مجبور میکنند که با احتیاط بیشتری اطراف آنها حرکت کند. هنگام ورود و گذر از Sawmill، Alan شروع به یادآوری Alice میکند و درباره او فکر میکند. در نهایت Alan به Zane در خانه خودش میرسد. Zane ظاهر میشود و به او میگوید که این تاریکی نیست که باعث این اتفاقها شده، بلکه خود Alan است — او در ذهن خود گرفتار شده است. پس از اینکه Alan با عصبانیت از پذیرفتن اینکه خودش اینها را خلق کرده، خودداری میکند، Zane به زور کنار زده میشود و تلویزیونها شروع به حمله به Alan میکنند. پس از نبرد، Alan به سمت تلویزیون اصلی میرود در حالی که با خود زمزمه میکند: «چرا… چرا… چرا نتوانستم او را متوقف کنم!!» Alan به تلویزیون نزدیک میشود، اما ناگهان تلویزیون دوباره روشن میشود و شروع به فریاد زدن میکند. Alan ناگهان از حال میرود، در حالی که تلویزیون فریاد میزند: «این مغز من بود… مغز من!!» سپس Alan شروع به خارج شدن از رویای خود میکند و صحنهای را که قبلاً با Emil Hartman در Cauldron Lake Lodge اتفاق افتاده بود، تکرار میکند. اما به زودی از این حالت بیرون میآید و در نهایت روی زمین اتاق مطالعه در Bird Leg Cabin بیدار میشود، در حالی که صفحات دستنوشته همهجا پخش شدهاند. Alan با فریاد میگوید: «هیچ راه خروجی نیست، هیچ راه خروجی… باید از اینجا بروم!!».
به پایان بخش دوم از داستان سری بازیهای Alan Wake؛ بسته الحاقی بازی Alan Wake (The Signal) رسیدیم.
بخش سوم: بسته الحاقی بازی Alan Wake (The Writer)
مستقیماً پس از اتفاقات The Signal، Alan به وضعیت واقعی فعلی خود بازمیگردد و Hartman همان سخنرانیای را که در ابتدای Episode 4: The Truth داشت، برای او تکرار میکند، با این تفاوت که این بار چهره Hartman بهنظر میرسد با Barry Wheeler ادغام شده باشد. به زودی Alan خود را در باغ Lodge هارتمن، در یک سمت دروازه و روبروی Barry، مییابد. پس از رسیدن به Barry، خاطرات و افکار Alan شروع به ترکیب شدن میکنند و نسخهای پیچیده و تحریفشده از صحنه موسیقی Old Gods of Asgard، با نمای جلوی Lodge ادغام میشود. Alan با تعدادی Taken مبارزه میکند و سپس به پشت ساختمان میرود تا با Thomas Zane ملاقات کند. Zane سپس به Alan توضیح میدهد که باید به کابین در Cauldron Lake برسد تا یا خودش را پیدا کند یا برای همیشه در Dark Presence گم شود. یک صفحه دستنوشته به او داده میشود که امکان پاک کردن مسیر برای رسیدن به هدف بعدی، یعنی Lighthouse، را فراهم میکند. با استفاده از کلماتی مانند clear، rock و boat، Wake مسیر خود را از بالای کوه Lodge به سمت Lighthouse آغاز میکند. پس از صحبت با Zane، Alan احساس میکند درک بهتری از شرایط کنونی خود پیدا کرده است. محیط اطراف Alan به طور مداوم در حال تحول است و به تدریج عجیب و ناپایدار میشود، در حالی که تعداد Taken ها بیشتر و بیشتر ظاهر میشوند. در نهایت Alan در حال عبور از یک Ferris wheel است که ترکیبی از تصاویر خاطرات او از برخوردهای گذشته را نشان میدهد. این مسیر او را به یک آسانسور و مکالمه دیگری با Zane میرساند، جایی که توضیح داده میشود همه چیز یک رویا است و اگرچه Zane مطمئن نیست پس از آخرین برخورد Alan با Dark Presence چه اتفاقی افتاده، اما هنوز راهی برای خروج از Dark Place نیافته است. پس از خروج از آسانسور، Wake خود را در پمپبنزین Stucky مییابد. او ساختمان را ترک میکند و از میان جنگل به سمت یک پل مرتفع حرکت میکند. در حالی که Alan به مسیر خود ادامه میدهد، Zane بار دیگر با او سخن میگوید. او توضیح میدهد که بخشی از Alan که بر محیط اطراف Alan فعلی کنترل دارد، در کابین گرفتار است و دچار توهمات شدید روانی شده است. Alan فعلی نماینده بخش منطقی او است که قادر به تفکر و برنامهریزی است. امید Zane بر این است که Alan منطقی بتواند کنترل را پیش از آنکه بخش دیوانه او تسلیم تاریکی شود، دوباره به دست آورد. همچنین روشن میشود که Mr. Scratch نماینده هیچ بخشی از Alan واقعی نیست؛ اگرچه Zane کنترل Cynthia Weaver را در دست داشته و صفحهای درباره Clicker Alan در بخش اول بازی نوشته بود، Mr. Scratch صرفاً خلق ذهنی Alan بوده است که او در داستان خود گنجانده است. سپس Zane با استفاده از قدرت رویاها، درخت بزرگی را از ریشه بیرون میکشد تا یک پل برای عبور Alan روی یک دره ایجاد کند. در ادامه مسیر، Wake متوجه میشود که Alan دیوانه فانوس دریایی را خاموش کرده و این شرایط ایدهآل را برای Taken فراهم کرده است. در نهایت Alan خود را در بخشی از Lodge هارتمن مییابد و شاهد گفتوگوی روانکاوانهای بین Dr. Hartman و بخش توهمزده خود است. بخش دیوانه Wake کاملاً با تشخیص Hartman موافقت میکند و جلسه را با گوش دادن به ضبطی از همسرش Alice که با نفرت از نیازهای مداوم و تکبر Alan سخن میگوید، به پایان میرساند. بخش منطقی Wake این صحنه را تلاشی برای پایین کشیدن او میداند؛ Zane بعداً تأیید میکند که همه اینها یک فانتزی تحریفشده از ذهن Alan است که برای جلوگیری از بازپسگیری کنترل ذهن توسط Wake طراحی شده است. یک صفحه دستنوشته دیگر به Alan امکان میدهد تا نور فانوس دریایی را روشن کند، و در این هنگام گروههای زیادی از Taken ظاهر میشوند تا مانع رسیدن او به فانوس شوند. پرتوهای نور از فانوس عبور کرده و Takenها را از بین میبرند و به Alan اجازه میدهند به هدف خود برسد. وقتی Alan به بالای فانوس میرسد، دریچهای را باز میکند که او را به لبه Cauldron Lake میرساند. پس از یادآوری کوتاهی از Alice، پلی از جایگاه Alan به سمت کابین شکل میگیرد. Barry در نقاط مختلف روی پل ظاهر میشود تا به Alan توضیح دهد که رها کردن توهماتش باعث از بین رفتن همه چیز، از جمله Barry، خواهد شد. وقتی Wake نسبت به مشکل دوست خیالیاش همدلی کمی نشان میدهد، Barry تصمیم میگیرد جلوی Alan را بگیرد. Alan سرانجام به کابین میرسد که اکنون توسط تاریکی فرا گرفته شده است؛ Hartman مسخشده، برادران Anderson و Barry تحت تسخیر تلاش میکنند تا Alan را از ورود به کابین بازدارند. پس از نابود کردن چهار حافظه Taken، Wake وارد کابین میشود و به طبقه بالا میرود تا خود توهمیاش را بیابد که روی زمین دراز کشیده و حرفهای بیمعنی میزند. وقتی Alan منطقی دست خود را روی شانه Alan دیگر میگذارد، هر دو با هم ادغام میشوند و او دوباره کامل میشود. با درک جدیدی از وضوح و آگاهی، Wake میداند که ممکن است دوباره نتواند زنده بماند یا راه بازگشت به واقعیت را پیدا کند اگر یک بار دیگر لغزش داشته باشد. با فهم این که ممکن است ترک Dark Place غیرممکن باشد، Alan به سمت ماشین تحریر خود میرود و شروع به نوشتن میکند. وقتی حروف روی صفحه واضح میشوند، عبارت «Return by Alan Wake» دیده میشود؛ «نام من Alan Wake است و من یک نویسندهام.»
به پایان بخش سوم از داستان سری بازیهای Alan Wake، بسته الحاقی بازی Alan Wake (The Writer) رسیدیم.
بخش چهارم: بازی Alan Wake’s American Nightmare
داستان American Nightmare در قالب روایت یک قسمت از برنامه تلویزیونی خیالی Night Springs بیان میشود، برنامهای که سبک آن مشابه The Twilight Zone است و در طول نسخه اصلی Alan Wake بر روی صفحههای تلویزیون ظاهر میشد. این قسمت بر روی یک صفحه تلویزیون در اتاق هتل Barry Wheeler، دوست و مأمور سابق Alan، نمایش داده میشود. روایت توضیح میدهد که Alan در تلاش است تا «فرستادهٔ تاریکی»، یعنی Mr. Scratch را دنبال کند؛ کسی که دوقلوی شرور Alan است و توسط یک نیروی تاریک خلق شده است. Scratch مصمم است همه چیزهایی را که Alan دوست دارد، از جمله همسرش Alice، از او بگیرد. Alan، به عنوان «قهرمان نور»، توانایی بازنویسی واقعیت را دارد و توانسته فرار خود از Cauldron Lake در Washington را بنویسد. او در نهایت به نزدیکی شهر کوچک Night Springs, Arizona میرسد و متوجه میشود که نزدیک به دو سال از دنیای واقعی غایب بوده است. یک دکل نفتی نزدیک با هجوم انبوه Takenها که توسط Mr. Scratch کنترل میشوند، منفجر میشود. در جستجوی نور، Alan به یک متل نزدیک میدود و با Emma Sloan مواجه میشود، که در ابتدا فکر میکند او Mr. Scratch است، چون آنها کاملاً شبیه هم هستند. او به Alan میگوید که Scratch شب قبل در متل بوده و یک صفحه تایپشده به او میدهد؛ روشی برای تغییر واقعیت تا دکل نفتی را نابود کرده و Takenها را متوقف کند. Alan طبق دستورالعملهای آن صفحه عمل میکند و صحنه کنار دکل نفتی را تغییر میدهد، که باعث میشود یک شهابسنگ به یک ماهواره مصنوعی برخورد کند و آن را به سمت زمین پرت کند، جایی که سپس با دکل نفتی برخورد میکند. در حالی که Alan مشغول انجام این کار است، نیروهای تاریک Emma را تسخیر میکنند. با دنبال کردن سرنخهایی که در متل پیدا کرده و همچنین همراه داشتن یک دسته کلید، Alan به یک رصدخانه نزدیک میرود. در آنجا Dr. Rachel Meadows، که قبلاً نیز با Mr. Scratch مواجه شده بود، در حال ردیابی یک سیگنال مرموز است که درست قبل از این که ماهواره از مدار خارج شود ارسال شده بود. Rachel به Alan میگوید که Mr. Scratch علاقه زیادی به این سیگنال داشته و Alan حدس میزند که این سیگنال احتمالاً کلید شکست او را در خود دارد. قبل از اینکه بتوانند سیگنال کامل را به دست آورند، تلسکوپ رصدخانه توسط Takenها خراب میشود. پس از اینکه Alan خسارت را تعمیر میکند، بخشی از سیگنال دریافت میشود که به یک صفحه از داستان ترجمه میشود: واقعیتی جدید که Alan میتواند فرضاً آن را اجرا کند. این صفحه Alan را به یک سینمای روباز نزدیک هدایت میکند، جایی که او با Serena Valdivia مواجه میشود، کسی که تحت تأثیر تاریکی است. پس از آزاد کردن او با بازگرداندن برق و روشن کردن چراغها، Serena به Alan میگوید که Mr. Scratch در تلاش است تا خورشید دیگر هرگز طلوع نکند. او کد امنیتی اتاق پروجکشن را به Alan میدهد تا بتواند واقعیت را تغییر دهد. Alan از پیام ناقص برای تلاش در ایجاد واقعیت جدید استفاده میکند؛ اما چون پیام تنها بخشی از آن است، واقعیت جدید اعمال نمیشود. Mr. Scratch ظاهر میشود، با غرور تمسخر میکند و Alan را به چند ساعت قبل برمیگرداند. Alan متوجه میشود که Mr. Scratch قصد دارد او را برای همیشه در این حلقه زمانی گرفتار کند، تا زمانی که سرانجام کشته شود و Mr. Scratch آزاد شود تا جهان را به تصرف خود درآورد.
در ادامه داستان سری بازیهای Alan Wake؛ پس از بیدار شدن دوباره در نزدیکی متل، Alan بسیاری از کارهای قبلی خود را دوباره تکرار میکند. Emma و Rachel هنوز کمی حس دژاوو از اتفاقات حلقه قبلی دارند و در انجام برخی از وظایف قبلی Alan به او کمک کردهاند. با وجود تلاشهای او برای تغییر رویدادها در این بار، Emma دوباره توسط تاریکی بلعیده میشود. Rachel این بار قادر است بخش طولانیتری از سیگنال را ضبط کند، اما هنوز کامل نیست. وقتی Alan به سینمای روباز بازمیگردد، همچنان نمیتواند واقعیت جدید را کامل کند و بار دیگر توسط Mr. Scratch به گذشته فرستاده میشود. Alan برای سومین بار اقدامات خود را تکرار میکند، اما این بار موفق میشود Emma را نجات دهد و پیام کامل را از Rachel دریافت کند. او توالی صحیح رویدادها را در اتاق پروجکشن تنظیم میکند، که باعث میشود پروژکتور فیلمی ساخته شده توسط Alice را نمایش دهد. Mr. Scratch دوباره ظاهر میشود، اما متوجه میشود که Alan موفق شده واقعیت جدید را بنویسد و او توسط فیلم نابود میشود. روی صفحه، Alan دیده میشود که در کنار یک ساحل آفتابی با Alice دوباره متحد شده است؛ با این حال، راوی این سؤال را مطرح میکند که آیا این اتفاقات واقعاً رخ دادهاند یا تنها ساخته تخیل Alan بودهاند. در صحنه پس از تیتراژ، Barry ناگهان بیدار میشود و باور دارد که صدای Alan را شنیده است.
به پایان بخش چهارم از داستان سری بازیهای Alan Wake، بازی Alan Wake’s American Nightmare رسیدیم.
بخش پنجم: بازی Alan Wake 2
در سال 2023، سیزده سال پس از اتفاقات Alan Wake، مردی برهنه از سواحل تاریک Cauldron Lake ظاهر میشود و تصاویری از مردی که با خشونت فریاد میزند را تجربه میکند، قبل از اینکه توسط گروهی از مردان با ماسکهای گوزن پیدا شود و قلبش از بدنش خارج شود. نیروی ویژه FBI، Saga Anderson و همکارش Alex Casey به شهر Bright Falls, Washington اعزام میشوند تا یک سری قتلهای آیینی را بررسی کنند. آنها آخرین قربانی، مرد برهنه، را که مشخص میشود مأمور سابق FBI، Robert Nightingale است، بررسی میکنند. تصور میشود او توسط گروهی که خود را «Cult of the Tree» مینامند، کشته شده باشد. علاوه بر جسد Nightingale، Saga یک صفحه مرموز از یک دستنوشته پیدا میکند که به نظر میرسد آینده را پیشبینی میکند. در طول حضورشان در شهر، آنها با Sheriff Tim Breaker مواجه میشوند که وعده میدهد در تحقیقاتشان کمک کند، و همچنین با گارسون Rose Marigold روبهرو میشوند که Saga را میشناسد و رفتار میکند گویی Saga از اهالی محلی است، با اینکه این اولین بازدید او از شهر است. او همچنین ادعا میکند که دختر Saga، Logan، چند سال پیش غرق شده است، در حالی که در واقع او در Virginia و پیش پدرش زنده است. در سردخانه، Saga کالبدشکافی جسد Nightingale را انجام میدهد، اما ناگهان جسد دوباره زنده میشود و به دنبال «Clicker» میگردد و پس از ناپدید شدن مرموز Breaker از سردخانه فرار میکند. در حالی که Saga و Casey به دنبال Nightingale به سمت Cauldron Lake میروند، Saga با استفاده از قدرتهای روانی خود صحنه را بررسی میکند. Casey فاش میکند که پیشتر یک فرقه قتل در New York City را بررسی کرده بود که هدفش بازگرداندن نویسنده مفقود Alan Wake با بازسازی قتلهایی بود که در کتابهای او توصیف شده بود، و اینکه Nightingale سیزده سال پیش به Bright Falls آمده بود تا Alan را دنبال کند. Saga با Nightingale مواجه میشود که اکنون به موجودی تبدیل شده که در دستنوشته با عنوان «Taken» توصیف شده بود و مجبور میشود او را بکشد. سپس Saga، Alan Wake را مییابد که کاملاً مضطرب کنار ساحل دریاچه پیدا شده و او را بازداشت میکند، در حالی که شواهدی را نیز کشف میکند که نشان میدهد سازمانی به نام Federal Bureau of Control در Bright Falls حضور دارد. Saga و Casey Alan را به Elderwood Palace Lodge، دفتر میدانی خود، میبرند، جایی که او شرح میدهد چگونه از بعدی شبیه رویا به نام Dark Place فرار کرده است. هنگام گرفتار شدن در Dark Place، Alan به طور مداوم در تلاش بود راهی برای فرار پیدا کند. پس از ظاهر شدن در یک برنامه گفتوگوی مرموز به نام “In Between With Mr. Door”، Alan یک Angel Lamp پیدا میکند که پیشتر متعلق به Thomas Zane بود و به Clicker متصل بود؛ این ترکیب با توانایی نوشتن او، به Alan امکان میداد Dark Place را بهتر هدایت کرده و مسیر خود را پیدا کند. Alan شروع به حرکت در نسخهای تاریک و پیچیده از New York City میکند، در پی مسیر تحقیقاتی Alex Casey درباره “Cult of the Word” که توسط دوقلوی شرور Alan، یعنی Scratch، هدایت میشد؛ Scratch از نابودی کامل خود جان سالم به در برده بود و Alan را از طریق صحنههای مختلف قتلهای انجامشده توسط این فرقه هدایت میکرد. در طول مسیر، Alan با Breaker نیز مواجه میشود که به دنبال میزبان برنامه گفتوگو، Warlin Door، بود و معتقد بود او مسئول گرفتار شدن Alan در Dark Place است. Alan همچنین گهگاه با Saga تماس کوتاهی برقرار میکرد و اطلاعات حیاتی را با او رد و بدل میکردند. پس از اینکه فکر میکرد Tom Zane، که از اسارتش در Dark Place دچار جنون شده بود، کشته شده است، Alan با نسخهای جایگزین از خود تماس گرفت که توضیح داد تلاشهای مکرر او برای فرار از Dark Place باعث شده است تا دچار حلقههای زمانی شود.
در ادامه داستان سری بازیهای Alan Wake؛ در زمان حال، Alan توضیح میدهد که او رمانی جدید به نام “Return” نوشته است که به او کمک کرده از Dark Place فرار کند. با این حال، Scratch دوباره دستنوشته را ویرایش کرده و آن را به داستانی ترسناک تبدیل کرده که اکنون در واقعیت تأثیر میگذارد. Alan هشدار میدهد که Scratch در جستجوی Clicker است، که کلیدی است برای آزاد کردن کامل Dark Presence شرور، و در عین حال کلیدی برای شکست دائمی آن. وقتی یکی از صفحات دستنوشته که به Cult of the Tree اشاره دارد، Clicker را تصرف میکند، Saga تصمیم میگیرد رد آن را در Watery دنبال کند و متوجه میشود که “Return” گذشته او را بازنویسی کرده و باعث شده دخترش Logan در یک حادثه غرق شود. عصبانی از اینکه Alan او و Logan را وارد داستانش کرده است، Saga Clicker را بازپس میگیرد، اما پیش از اینکه بتواند آن را به Alan برساند، مأمورانی از FBC به رهبری Agent Kiran Estevez میرسند و او و همچنین رهبران فرقه را که مشخص میشود کارآفرینان محلی Ilmo و Jaakko Koskela هستند، دستگیر میکنند. با نداشتن گزینهای دیگر، Saga به Valhalla Nursing Home میرود و Odin و Tor Anderson را پیدا میکند، که اطلاعات بیشتری درباره Clicker دارند. در حالی که با آنها ارتباط برقرار میکند و Tor را از دست Taken به نام Cynthia Weaver نجات میدهد، متوجه میشود که Odin و Tor در واقع عمو-بزرگ و پدربزرگ او هستند و او تواناییهای پیشگویی آنها را به ارث برده است، که به او امکان میدهد تغییراتی را که Return در واقعیت ایجاد میکند، تشخیص دهد. Odin و Tor همچنین توضیح میدهند که Clicker خود به خود کاری انجام نمیدهد، بلکه قدرت خلاقه فرد استفادهکننده را به طور چشمگیری افزایش میدهد، که همین دلیل اهمیت آن برای Alan و Scratch است. Saga سپس به Bright Falls بازمیگردد تا Clicker را به Alan برساند، اما متوجه میشود که Alanی که از Cauldron Lake فرار کرده بود، در واقع Scratch بوده است. با افشای هویت او، Scratch Jaakko را میکشد و از زندان فرار میکند و تلاش میکند Clicker را از Saga بگیرد. او موقتاً توسط FBC متوقف و تبعید میشود. Ilmo فاش میکند که او و Jakko این فرقه را تشکیل دادهاند تا مردم شهر را از خطرات دریاچه بترسانند، در حالی که آنها قربانیان آیینی خود را روی هر Taken که از دریاچه بیرون میآید، مانند Nightingale، انجام میدهند. با فهم اینکه Alan هنوز در Dark Place گرفتار است، Saga از کمک Casey، Odin، Tor و Estevez برای انجام یک مراسم احضار استفاده میکند تا او را به دنیای واقعی بیاورند. در همین حال، Alan همچنان در تلاش است تا راهی برای خروج از Dark Place پیدا کند و در نهایت به آپارتمان قدیمی خود میرسد. در آنجا درمییابد که همسرش Alice با دیدن تصاویر Scratch آزار دیده و این موضوع در نهایت منجر به خودکشی ظاهری او شده است. در خشم، Alan کسی را میکشد که تصور میکند Scratch است، اما در واقع نسخهای از خودش است که تلاش میکند پایان Scratch در “Return” را اصلاح کند و حلقه زمانی را ادامه میدهد. در دنیای واقعی، مراسم احضار برای آوردن Alan در زمان فعلی موفقیتآمیز نیست و در عوض مسئول حضور اولیه او در داستان بوده است. هم Saga و هم Alan به این نتیجه میرسند که Alan و Scratch همیشه یک نفر بودهاند، با این تفاوت که Scratch همان Alan است که در پایان هر حلقه توسط Dark Presence تسخیر میشود و بهطور غیرمستقیم مسئول مرگ Alice است. Scratch به محل احضار میرسد و Saga موفق میشود او را از بدن Alan بیرون براند، اما Scratch سپس Casey را تسخیر میکند، Clicker را میدزدد و Saga را به Dark Place پرتاب میکند. با در اختیار داشتن Clicker توسط Scratch، Alan نتیجه میگیرد که تنها راه متوقف کردن او اکنون، پیدا کردن دستنوشته و نوشتن یک پایان کاملاً جدید برای “Return” است. او به اتاق نوشتن خود بازمیگردد و تلاش میکند راهی بیابد تا پایانی کامل بنویسد که همه را نجات دهد و در عین حال با ژانر ترسناک سازگار باشد.
در ادامه داستان سری بازیهای Alan Wake؛ در همین حال، Saga که در mind place گرفتار شده است، با تلاش Dark Presence برای غلبه بر او با استفاده از احساسات منفی و تردیدهای خودش مبارزه میکند. اکنون در Dark Place واقعی، او دوباره با Breaker ملاقات میکند، کسی که همچنان در جستجوی Door است، که به شدت اشاره میشود همان پدر گمشده Saga است. سپس Saga از کمک یک زن ناشناس بهرهمند میشود که او را به سمت Clicker و Bullet of Light هدایت میکند. Saga این دو آیتم را برداشته و با تقلید از اقدامات Door روی یک صفحه دستنوشته که Breaker به او داده است، به دنیای واقعی بازمیگردد. با Clicker، Alan موفق میشود Scratch را از بدن Casey بیرون براند. Scratch دوباره Alan را تسخیر میکند و Saga او را با Bullet of Light هدف قرار میدهد، که ظاهراً باعث مرگ Scratch میشود. وقتی Casey از تسخیر خود بهبود مییابد، Saga تلاش میکند با Logan تماس بگیرد تا ایمنی خود را تأیید کند، اما صحنه قبل از شنیدن هر پاسخی کوتاه میشود. در صحنه پس از تیتراژ، یک ضبط صوتی که توسط Alice گذاشته شده، فاش میکند که او پس از مشورت با FBC در Oldest House موفق شده خاطرات کامل خود از اتفاقاتی که برای Alan افتاده بود را بازیابی کند. او Alan را فریب داده بود تا فکر کند خودکشی کرده است، در حالی که در واقع تصمیم گرفته بود به Dark Place بازگردد تا بخشی از برنامهای باشد که در نهایت به فرار Alan کمک کند و توضیح میدهد که تنها راه خروج او از حلقهها، «ascension» است. سپس Alan از جراحت ناشی از گلوله جان سالم به در میبرد و میگوید: «این یک حلقه نیست، این یک جنون است». در پایان Final Draft، Alan متوجه میشود که Bullet of Light برای پاکسازی بخشی از خود او طراحی شده بود که Dark Presence از آن برای خلق Scratch استفاده میکرد، و در نهایت دوقلوی شرورش را برای همیشه نابود میکند، مارپیچ را به پایان میرساند و Alan را از حلقه رها میکند. تماس Saga برقرار میشود و زنده بودن Logan تأیید میشود، و Alan بلافاصله پس از آن به زندگی بازمیگردد که باعث شگفتی Saga و Casey میشود و اعلام میکند که اکنون استاد نه تنها دو جهان، بلکه جهانهای متعدد است.
به پایان بخش پنجم از داستان سری بازیهای Alan Wake؛ بازی Alan Wake 2 رسیدیم.
بخش ششم: بسته الحاقی بازی Alan Wake 2 (The Lake House)
پس از اینکه Alan در نتیجه مراسم Clicker به ساحل میرسد، FBC از وقوع یک Altered World Event مطلع میشود؛ Kiran Estevez و تیمش به یک مرکز تحقیقاتی که به مطالعه Cauldron Lake اختصاص دارد، یعنی Lake House، سفر میکنند تا اطلاعات و نیروی انسانی بیشتری برای هماهنگی واکنش جمعآوری کنند، اما درمییابند که این مرکز در حالت اضطراری قرار دارد و به نظر میرسد کاملاً متروکه باشد. Estevez به سرعت متوجه میشود که Dark Presence موفق شده کنترل این مرکز را در دست بگیرد – همراه با دو مدیر متأهل آن، Jules و Diana Marmont، که نسخههای Taken آنها پس از آن باقی اعضای تیم او را قتلعام میکنند. با پیشروی مأمور در مرکز تحقیقاتی، Estevez متوجه میشود که Marmontها در ازدواج خود دچار تنش شده و فشارهای مستمر اداره Lake House آنها را آزرده کرده است و از قرنطینه طولانی Oldest House سوءاستفاده کردند تا آزمایشهای فزاینده غیراخلاقی و دیوانهواری را بدون نظارت انجام دهند، در تلاشی برای پیشی گرفتن از یکدیگر؛ Jules تلاش کرد تا از تواناییهای Dark Presence بهرهبرداری کند و با سوءاستفاده و دادن دارو به Rudolf Lane، هنرمند و بیمار سابق Emil Hartman، او را تحت کنترل خود درآورد، در حالی که Diana معتقد بود تلاش برای تقلید سبک نوشتاری Alan Wake از طریق ماشینهای تحریر خودکار و بعدها «جلب» یک نویسنده روحی تحت بهانهای نادرست، به او امکان میدهد اثرات شکلدهنده واقعیت Cauldron Lake را بهتر مهار کند. در نهایت، Rudolf دچار فروپاشی شد و خودکشی آیینی انجام داد، با استفاده از خون خود یک خودنگاره نهایی و وحشتناک به نام Painting خلق کرد که مملو از نفرت و ناامیدی او بود؛ سپس Jules از Painting برای باز کردن یک Threshold مستقیم به Dark Place استفاده کرد؛ احساسات خام موجود در Painting با Dark Presence همصدا شد و در نتیجه کل مرکز تحقیقاتی به تصرف Takenها درآمد. در نهایت، Estevez خود را به طبقات پایینتر میرساند، جایی که Painting نگهداری میشود، و شاهد است که Jules توسط همسرش با ضربهای به سر کشته میشود؛ نفرت شدید آنها از یکدیگر برای لحظهای Dark Presence را شکست میدهد. سپس Estevez خود Diana را از پای درمیآورد و Threshold مربوط به Painting را مهر و موم میکند. او سپس یک رؤیا میبیند که در آن Alan درباره تقابل بعدی آنها در مخفیگاه امن Saga و Casey پس از حمله Cult of the Tree مینویسد، و این رویداد را با تماس دادن آنچه آموخته، به عنوان «یک نکته خوب، نه بیشتر»، به تیم پشتیبان خود به جریان میاندازد.
به پایان بخش ششم از داستان سری بازیهای Alan Wake، بسته الحاقی بازی Alan Wake 2 (The Lake House) رسیدیم و امیدواریم که تا به لحظه این مجموعه فوقالعاده لذت برده باشید.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید