نقد و بررسی سریال What If

نقد سریال What If – چه می‌شد اگر…؟

یک رویای مارولی

1%
  • 0/10
نقد سریال What If – چه می‌شد اگر…؟ ۳ ۱۲ شهریور ۱۴۰۰ بررسی فیلم و سریال (کمیک) کپی لینک

پس از به پایان رسیدن فاز سوم دنیای سینمایی مارول با فیلم Avengers: Endgame یا به طور دقیق‌تر Spider-Man: Far From Home، این دنیای سینمایی وارد یک فاز کاملا جدید شد و مشخص شد که قهرمانان سینمایی مارول اینبار قرار است با پدیده‌ی مولتی‌ورس یا همان چندجهانی دست و پنجه نرم کنند. در انتهای حوادث سریال Loki مولتی‌ورس عملا در دنیای سینمایی مارول اتفاق افتاد و حالا به نوعی می‌توان گفت موضوع اتفاقات تمامی فیلم‌های مارول پس از این اتفاق، حول همین موضوع مولتی‌ورس شکل خواهند گرفت. 

یکی از همین عناوین دنیای سینمایی مارول که در واقع یک سریال انیمیشنی است و از سرویس Disney Plus پخش می‌شود، سریال انیمیشنی What If است که به طور گسترده و جزئی روی موضوع مولتی‌ورس تمرکز می‌کند. در ادامه با ما همراه باشید تا به بررسی سریال انیمیشنی What If…? از مارول بپردازیم.

نقد و بررسی سریال What If - دنیای سینمایی مارول - کاپیتان کارتر
کاپیتان کارتر در کنار دوست جدیدش باک!

سریال انیمیشنی What If…? از لحاظ گرافیکی یک سبک کاملا جدید را به تصویر می‌کشد و اینطور که پیداست وقت زیادی صرف طراحی تمامی فریم‌های این سریال انیمیشنی شده و طراحان بسیار زیادی روی آن کار کرده‌اند. ژانر ابرقهرمانی دنیای سینمایی مارول و حضور ده‌ها ابرقهرمان جادویی با قدرت‌های مختلف باعث شده تا سریال آنتولوژی What If در هر قسمت خود از لحاظ بصری چشم‌نواز و شگفت‌انگیز به نظر برسد. 

پس از تماشای حداقل یکی از اپیزودهای این سریال قطعا پیش خود به این فکر می‌کنید که برای زندگی بخشیدن به کمیک‌های ابرقهرمانی مارول، نه فیلم‌های سینمایی، بلکه باید انیمیشن‌های این‌چنینی ساخت 

به لطف امکانات بصری و جلوه‌های ویژه‌ی انیمیشنی، سازندگان سریال آزادی عمل بسیار بیشتری برای به تصویر کشیدن سکانس‌های جادویی و نبرهای بزرگ ابرقهرمانی دارند و نتیجه‌ی این آزادی عمل نیز نمایش پرشکوهی است که سریال What If به راه انداخته. از سویی دیگر صداگذاری بسیار خود کاراکترها را داریم که اغلب با حضور بازیگر اصلی همان کاراکترها در دنیای سینمایی مارول صورت گرفته. به عنوان مثال چدویک بوزمن فقید را در نقش تی‌چالا استارلرد داریم که با این حساب آخرین کار حرفه‌ای او محسوب می‌شود.

نقد و بررسی سریال What If - دنیای سینمایی مارول - کاپیتان کارتر
اپیزود دوم چندتا از بهترین سکانس‌های اکشن سریال را تا اینجا به همراه داشته

 اما با توجه به حضور شخصیت جدیدی به نام The Watcher که همراه با بیننده تمام حوادث سریال را زیر نظر دارد، بهتر است این اپیزودها را به ترتیب تماشا کنید. ماجرای هر یک از این اپیزودها، با رخ دادن یک اتفاق برخلاف آنچه در دنیای سینمایی مارول شاهد بوده‌ایم، آغاز می‌شود. اتفاقی که سبب به وجود آمدن یک خط زمانی کاملا جدید می‌شود و باقی ماجرا در این خط زمانی جدید کاملا متفاوت رقم می‌خورد. 

هر یک از اپیزودهای سریال آنتولوژی مارول، به یک سناریوی اختصاصی می‌پردازند و تا حدودی می‌توان گفت تماشای سریال ترتیب مشخصی ندارد

سریال What If در اولین اپیزود خود ایده‌ی تبدیل شدن پگی کارتر (معشوقه‌ی استیو راجرز یا همان کاپیتان آمریکا) به کاپیتان کارتر را به تصویر می‌کشد. جایی که طی یک حادثه‌ی غیرقابل پیش‌بینی، روند تزریق واکسن ابرسرباز به استیو راجرز با موفقیت صورت نمی‌گیرد و به علت کمبود وقت و سر به فلک کشیدن هزینه‌ها، پگی کارتر در لحظه برای دریافت واکسن ابرسرباز داوطلب می‌شود. پس از این اتفاق، پگی کارتر تبدیل به کاپیتان کارتر می‌شود و باقی ماجرا همانند حوادث فیلم Captain America: The First Avenger جریان پیدا می‌کند و فقط جای کاپیتان آمریکا با کاپیتان پگی کارتر عوض شده است. 

یکی از نقدهایی که می‌توان به این اپیزود وارد کرد این است که حوادث این اپیزود بسیار مشابه حوادث فیلم Captain America: The First Avenger رخ می‌دهند و به نوعی داستان اختصاصی خودش را روایت نمی‌کند و فقط جای شخصیت‌ها را تغییر داده. مشکلی که در اپیزود دوم نیز کاراکتر تی‌چالا استارلرد با آن دست و پنجه نرم می‌کند. 

تی‌چالا استارلرد و کاپیتان کارتر به خاطر قرار گرفتن‌شان در موقعیتی مشابه شخصیت‌های اصلی‌شان (استارلرد پیتر کوییل و کاپیتان آمریکا) در فیلم‌های قبلی، موفق به روایت کردن داستان اختصاصی خود نمی‌شوند و همین اتفاق موجب عملکرد نه چندان بدون نقص دو اپیزود اول سریال What If شده است.

نقد و بررسی سریال What If - دنیای سینمایی مارول - کاپیتان کارتر
چه می‌شد اگر پیش از حمله لوکی همه اعضای انتقام جویان به قتل می‌رسیدند؟!

سومین اپیزود سریال What If…? اما به تنهایی ثابت می‌کند که مارول با ساخت این سریال چندتا از بهترین آرزوهای طرفداران را برآورده کرده است 

بدون شک همیشه هر بیننده‌ای در طول تماشای فیلم‌های مارول یا هر فیلم اکشن دیگری، با خود این سوال را می‌پرسد که اگر فلان اتفاق رخ نمی‌داد، چه می‌شد؟ حالا اپیزود سوم دنیای سینمایی مارول از شما می‌پرسد که اگر نیک فیوری پیش از حمله‌ور شدن لوکی به نیویورک موفق به گرد هم جمع کردن اعضای انتقام ‌جویان نشود، چه اتفاقی می‌افتد؟

 اپیزود سوم را شاید بتوان بزرگسالانه‌ترین اثر موجود بین تمامی فیلم‌ها و سریال‌های دنیای سینمایی مارول دانست. روایت سرد و خونینی که در آن ابرقهرمانان عضو انتقام جویان یکی پس از دیگری به قتل می‌رسند و هم‌زمان شاهد لشگرکشی لوکی به نیویورک هستیم. روایتی که نهایتا به ورود لوکی به دنیای سیاست دولت‌های زمینی می‌شود و فرصت رهبری کردن بر کشورهای زمینی را به دست می‌آورد.

سریال What If در چهارمین اپیزود خود به سراغ روایت یک داستان ویژه و اختصاصی از دکتر استرنج می‌رود و می‌خواهد پاسخ این سوال را به تصویر بکشد که: چه می‌شد اگر دکتر استرنج به جای دست‌هایش، قلبش را از دست می‌داد؟

در این اپیزود What If دکتر استرنج به جای دستانش، همسرش را از دست می‌دهد و برای رهایی یافتن از بند افسردگی به سراغ یادگیری هنرهای عرفانی نزد استاد باستانی این رشته می‌رود و با دوست جدیدش وانگ آشنا می‌شود. 

هرچه جلوتر می‌رویم، دکتر استرنج فشار بیشتری را احساس می‌کند و از این بابت می‌توان لقب غم‌انگیزترین اپیزود سریال What If را به همین اپیزود داد. نهایتا دکتر استرنج که پس از سال‌ها تلاش پیاپی متوجه می‌شود برای بازگرداندن همسرش به قدرت بیشتری نیاز دارد، به سراغ استفاده از جادوهای ممنوعه می‌رود و طمع خاصی برای به دست آوردن قدرت‌های بیشتر وجودش را فرا می‌گیرد. 

طمعی که نهایتا منجر به تبدیل شدن او به یک دکتر استرنج تاریک و شرور می‌شود و آنقدر قدرتش زیاد است که به نظر می‌رسد تنها خود دکتر استرنج است که می‌تواند او را متوقف کند!

نقد و بررسی سریال What If - دنیای سینمایی مارول - کاپیتان کارتر
اگر شخصیت واچر و جایگاه او در دنیای سینمایی مارول برایتان نامشخص است، هرچه زودتر اپیزود چهارم سریال What If را تماشا کنید

در واقع قسمت چهارم سریال What If اهمیت فوق‌العاده بالایی را در این مجموعه دارد، به نحوی که در آن با یکی از قوی‌ترین دکتر استرنج‌های کل مولتی‌ورس مارول، یعنی Strange Supreme آشنا می‌شویم. این کاراکتر جدید که ترکیبی از خود استرنج و همچنین چندین و چند شیطان و موجود عجیب و غریب از بُعدهای متفاوت زمان و مکان است، می‌تواند قدرتی برابر با سنگ‌های ابدیت را داشته باشد‌. به نحوی که حتی در پایان قسمت سعی می‌کند تا جلوی واچر را برای نابود نشدن جهانش بگیرد که خود یکی از جالب‌ترین‌هایی است که تا به حال در MCU دیده بودیم. همچنین دقت کنید که در این قسمت، او در یک صحنه صدای واچر که چیزی روایت می‌کند را می‌شنود! به علاوه، در این قسمت بالاخره متوجه شدیم که واچر چندان هم غیر قابل دسترس نیست و حتی در نهایت می‌تواند با شخصیت‌های مختلف داخل جهان‌های موازی ارتباط برقرار کند.

با این وجود، به قسمت پنجم که می‌رسیم، روایت کمی متفاوت است و در آن بالاخره شاهد حضور زامبی‌ها در دنیای سینمایی مارول یا حداقل در یکی از جهان‌های موازی آن هستیم! جایی که یک ویروس عجیب باعث شده تا وقتی هنک پیم به سراغ نجات همسر خود در فضای کوانتوم می‌رود، او را زامبی شده پیدا کرده و در نهایت خود نیز به یک زامبی وحشی تبدیل می‌شود تا به همراه یکدیگر کل یک جهان را آلوده کنند! این آلودگی به حدی زیاد می‌شود که در ابتدای اپیزود می‌بینیم که حتی تیم انتقام‌جویان نیز از پس آن برنیامده و شکست می‌خورند، اما هنوز یک تیم دیگر متشکل از مرد عنکبوتی، هوپ (دختر هنک پیم) و هپی به همراه شارون کارتر و اوکویه زنده هستند.

سریال What If - چه می‌شد اگر؟...
ثانوس زامبی با سنگ‌های ابدیت که عملا از آن هیچ استفاده‌ای نشد و ممکن است او را در فیلم‌های آینده مارول یا شاید هم فصل دوم سریال What If...? ببینیم

قسمت مربوط به زامبی‌ها شخصیت خاصی را در انتها به تیم جدید ابرقهرمانان اضافه نمی‌کند، اما حداقل انتقام‌جویان آلوده را نشان می‌دهد

با این حال، وقتی که می‌شد بیشتر از این واقعه پر از زامبی استفاده کرد و یک نبرد بزرگ بین زامبی‌ها و ابرقهرمانان را به تصویر کشید، استودیو مارول سعی کرده تا به جای این کار، بیشتر نشان دهد که ابرقهرمانان زنده مانده ما چطور برای پیدا کردن یک دارو تلاش می‌کنند. تلاشی که البته در آخر به طرز عجیبی نیمه‌تمام باقی مانده و با بردن سنگ ذهن به واکاندا به آخر می‌رسد. همچنین شخصیت ثانوس زامبی به همراه ۵ سنگ ابدیت نیز در انتهای این قسمت دیده شده که دلیل استفاده نکردن از آن در دیگر قسمت‌ها یا حتی قسمت آخر نیز خود می‌تواند یک نقطه ضعف باشد.

در قسمت ششم نیز می‌بینیم که کیلمانگر، تونی استارک را نجات می‌دهد و همه چیز در زندگی این میلیونر نابغه به کلی تغییر می‌کند! تا این قسمت به کلی فقط کشته شدن انواع ابرقهرمان‌ها را شاهد بودیم و در نهایت قسمت ششم سریال What If بالاخره نشان می‌دهد که نجات دادن آن‌ها هم ممکن است! اما درست زمانی که فکر می‌کردیم کیلمانگر در این جهان یک شخصیت متفاوت خواهد بود، خیانت و بالاخره کشتن رودی، تونی استارک و حتی برخی از سربازان واکاندا، ثابت می‌کند که او هنوز هم یک ابرشرور بوده و استودیو مارول هنوز از سلاخی کردن ابرقهرمانان در این سریال جدید دست برنداشته است.

سریال What If - چه می‌شد اگر؟...
کیلمانگر در این جهان موازی هم تشنه قدرت است و همین امر در پایان سریال تاثیرگذار خواهد بود

حال اگر از مردن قهرمانان دوست‌داشتنی داستان خود خسته شده‌اید و سریال What If را برای این کار سرزنش می‌کنید، بد نیست به سراغ قسمت هفتم برویم! جایی که دیگر کشتن افراد مدنظر نیست و ثور به عنوان تنها پسر اودین بدون دردسر قرار است تا به سلطنت برسد. اما ما هرگز قرار نیست پادشاهی و سلطنت او بر ازگارد و ۹ قلمرو دیگر را ببینیم، بلکه او اصلا به زمین فرستاده نشده تا به یک قهرمان تبدیل شود و از اشتباهات و خودخواهی خود درس عبرت بگیرد! در نتیجه، وقتی که اودین به خواب فصلی خود می‌رود، او به خواست خود به زمین می‌رود و در لاس وگاس یک پارتی فوق‌العاده بزرگ را ترتیب می‌دهد تا همه انسان‌های آنجا و موجوداتی مانند هاوارد اردک و گرند مستر، از سرتاسر کهکشان جمع شده و جشن بگیرند!

در این قسمت همچنین می‌توانید شاهد حضور لوکی باشید که به دلیل ماندن در میان فراست جاینت‌ها فرم متفاوت و غول‌مانندی را دارد و عجیب‌تر از همه، ثور را یک برادر و رفیق درجه ۱ می‌داند! قسمت هفتم از سریال What If به مانند دیگر اپیزودها سوالات بسیاری را برای بیننده به وجود نمی‌آورد و به همین دلیل نیز شاید تنها جذابیت آن را بتوان مبارزه بین کاپیتان مارول و ثور دانست؛ جایی که می‌بینیم قدرت خدای رعد تا چه حد بالاست و پا به پای کارول دنورز می‌تواند پیش برود. اما درست هنگامی که قصد داشتیم با دیدن این قسمت فاتحه سریال What If را در هماهنگ بودن و مرتبط کردن داستان کلی بخوانیم، بالاخره حضور اولتران همه چیز را تغییر داد!

سریال What If - چه می‌شد اگر؟...
ثور عملا زمین را به مکانی مخصوص جشن و خوش‌گذرانی تبدیل کرده بود!

در پایان قسمت هفتم، دیدیم که اولتران توانسته بود تا با به دست آوردن ۶ سنگ ابدیت به جهان ثور برود، اما درست به مانند دیدن صحنه ثانوس با ۵ سنگ ابدیت، این سکانس نیز از دید بسیاری از کاربران یکی دیگر از دلایل بی سر و ته بودن سریال What If بود. اما نام قسمت هشتم این مورد را رد کرده و چیزی بود که توجه همه را به خود جلب کرد؛ «چه می‌شد اگر اولتران پیروز می‌‌شد؟».

در قسمت هشتم از سریال What If بالاخره پی بردیم که نقشه استودیو مارول برای این مجموعه ۹ قسمتی تا چه حد عمیق بوده و در واقع سازندگان با روایت داستان‌های مختلف قصد داشته‌اند تا طرفداران را با کانسپتی به نام مولتی‌ورس و حرف‌هایی که کانگ فاتح در آخرین قسمت از سریال لوکی می‌زد آشنا کنند. در آنجا کانگ گفت که وقتی افراد رازهای مولتی‌ورس را متوجه شدند، جنگ بین جهان‌های موازی باعث شد تا او برای پایان دادن به این جنگ دست به کار شود (کاری که در آن موفق هم شده بود). با این وجود، قسمت هشتم و دیدن پیروزی اولتران دقیقا حجت را بر نحوه نابود کردن دنیا تمام کرد!

پیروزی اولتران و حمله او به دیگر جهان‌های موازی نشان می‌دهد که تا چه حد احتمال شکست دادن انتقام‌جویان به دست او کم بوده و حتی واچر هم انتظار چنین اتفاقی را نداشته است!

اولتران موفق شد تا سنگ ذهن را به دست آورده و در نهایت، هوش مصنوعی خود را در بدنی که قرار بود ویژن باشد آپلود کند. در نهایت، می‌بینیم که او با استفاده از سنگ ذهن توانسته است تا به راحتی تمامی اعضای انتقام‌جویان به جز کلینت بارتون و ناتاشا رومانوف را شکست دهد. او همانطور که در فیلم Avengers: Age of Ultron نیز هدف نابودی زمین را داشت، در عصر جدید خود این کار را با شلیک کردن تمامی موشک‌های هسته‌ای به جای جای کره زمین انجام می‌دهد تا همه بمیرند و چیزی به جز فلز و خاک روی زمین نماند! با این حال، وقتی که ماموریت این ابرشرور به اتمام رسید، ناگهان ثانوس با پنج سنگ ابدیت حاضر شد و درست زمانی که توقع یک جنگ تمام عیار را داشتیم، اولتران در یک ثانیه کار ثانوس را تمام کرد!

در واقع این قسمت دو ایراد بزرگ داشت، اول اینکه وقتی واچر درباره خلق شدن ویژن صحبت می‌کند، بلک ویدو هم در کنار دیگر ابرقهرمانان کنار کالبد او ایستاده است، در حالی که در جهان اصلی مارول که واچر به آن «دنیای شما» می‌گوید، بلک ویدو توسط اولتران گرفتار شده بود و زندانی بود. این مورد می‌تواند یک اشتباه ساده باشد، اما مورد دوم را هرگز نمی‌توان نادیده گرفت! چراکه ثانوس وقتی که به سراغ اولتران رفت، پنج سنگ ابدیت داشت و دست خود را مشت کرده بود که یعنی می‌تواند از هرکدام از سنگ‌های روح، واقعیت، فضا، زمان و قدرت استفاده کند. با این وجود، اولتران یک لیزر سریع به او زد و دیدیم که ثانوس به جای استفاده از هرکدام از سنگ‌های خود، ناگهان از وسط به دو قسمت فوق‌العاده کامل و مساوی تبدیل شد!

حال وقتی که اولتران ۶ سنگ ابدیت را به دست آورد، یک لحظه هم دریغ نکرد و متوجه دیگر سیاره‌هایی شد که منتظر نابود شدن توسط او هستند. او به ازگارد رفت و آن را تنها با یک شلیک سنگ قدرت از سلاحی دو سر که برای خود ساخته بود به کل متلاشی کرد. سپس نوبت به سیاره‌های دیگر مانند ایگو و زندار رسید تا در نهایت ببینیم که کارول دنورز هم از پس این موجود عجیب برنیامده و هیچ چیز جلودار اولتران نیست! اما شاید صحنه پایان دنیا باشد که باعث می‌شود تا بالاخره واچر را بهتر ببینیم و نقش او را به جای راوی، اینبار به عنوان یک شخصیت عادی مشاهده کنیم. اولتران در سکوت جهان نابود شده است و ناگهان واچر را می‌بیند! او با قدرت سنگ‌های ابدیت از بُعد جهان خود خارج شده و با واچر مواجه می‌شود تا شاهد یک نبرد جدید بین جهان‌های مختلف و زمان‌های متفاوت بوده در نهایت متوجه شویم که حتی واچر نیز از پس قدرت‌های اولتران جدید بر نمی‌آید!

در واقع این قسمت به کلی معنا و مفهوم همه چیز را بهم می‌زند و بینندگان را به این موضوع می‌‌رساند که واچر هم داستانی جداگانه دارد و اگر مجبور شود، قسم خود را برای دخالت نکردن در مسائل مربوط به جهان‌های موازی می‌شکند. اولتران پیروز میدان می‌شود که یکی از نقاط قوت و فوق‌العاده عجیب سریال What If در معرفی کردن یک ابرشرور به شدت قدرتمند است. با این وجود، در قسمت پایانی سریال است که می‌بینیم تیمی از ابرقهرمانان از جهان‌های مختلف توسط واچر جمع می‌شوند تا لقب محافظان مولتی‌ورس را گرفته و در نهایت، سعی کنند تا اولتران را شکست دهند.

سریال What If - چه می‌شد اگر؟...
محافظان مولتی‌ورس

با این حال، چیزی که باعث می‌شود تا داستان به شدت جالب شده و پایان آن برای بینندگان و طرفداران مارول دلنشین باشد، این مسئله است که جنگ با اولتران اصلا ساده نیست و در عین حال، یک انسان عادی با فکر خود او را شکست می‌دهد. درست به مانند پایان Endgame که در میان خدایان مختلف و انتقام‌جویانی مانند کاپیتان مارول با قدرت‌های عجیب و غریب، این تونی استارک بود که به عنوان یک انسان عادی که زره می‌پوشد، توانست ثانوس را شکست بدهد. در سریال What If نیز ناتاشا رومانوف بالاخره فرصت انتقام را به دست آورده و در لحظات آخر مبارزه، وقتی که همه چیز به ضرر محافظان به پیش می‌رود، تیری که حاوی مغز آپلود شده زولا است را به چشم اولتران شلیک می‌کند تا از اینجا به بعد، او حساب این ابرشرور را برسد.


9 شاهکار
توجه به جزئیات و پویانمایی حرفه‌ای سازندگان از نقاط قوت این اثر است، اما در مجموع می‌توان گفت که سریال What If...? در پایان هر قسمت سوال‌های بی‌جواب بسیاری را به جای می‌گذارد که نگرفتن پاسخ آن‌ها باعث دلسرد شدن بینده می‌شود. با این حال با پیشرفت داستان، بالاخره جواب یکی از مهم‌ترین سوال‌های «چه می‌شد اگر» داده می‌شود تا شاهد شکل‌گیری تیمی تازه از ابرقهرمانان و همچنین نقش واقعی واچر در این روایت باشیم.
  • جلوه‌های بصری پرجزئیات و چشم‌نواز این سریال انیمیشنی
  • ساختار آنتالوژی و در عین حال به هم پیوسته‌ی سریال که هیجان تماشای هر اپیزود را دوچندان کرده است
  • ایده‌های شگفت‌انگیز نویسندگان سریال برای به تصویر کشیدن غیرمنتظره‌ترین اتفاقات دنیای سینمایی مارول
  • معرفی یک ابرشرور فوق‌العاده قدرتمند و تیم تازه‌ای از ابرقهرمانان
  • داستان کاپیتان کارتر شباهت زیادی به سرآغاز داستان کاپیتان آمریکا دارد و از این بابت موفق به دریافت داستان ارجینال خودش نشده
  • ضعف شخصیت ثانوس در مقابله با اولتران
  • استفاده نکردن از ظرفیت بیشتری از داستان کمیک‌های Marvel Zombies در قسمت پنجم

مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
اشتراک
به من اطلاع بده
guest

3 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments