آکیرا کوروساوا

نگاهی به ۱۰ فیلم برتر آکیرا کوروساوا

به بهانه‌ی ادای احترام سازندگان بازی Ghost of Tsushima نسبت به این هنرمند

1%
  • 0/10
نگاهی به ۱۰ فیلم برتر آکیرا کوروساوا ۱ ۰۹ مرداد ۱۳۹۹ ترین‌ها (سینمایی) کپی لینک

بازی Ghost of Tsushima این روزها نقل محافل است و به موفقیت قابل‌توجهی دست یافته؛ یکی از بزرگ‌ترین منابع الهام استودیوی ساکر پانچ در ساخت این بازی، فیلم‌های آکیرا کوروساوا افسانه‌ای، خصوصا «هفت سامورایی» بوده است. به همین مناسبت نگاهی خواهیم انداخت به آثار برتر این کارگردان پیشروی ژاپنی که صنعت فیلم این کشور را برای همیشه دگرگون کرد.

آکیرا کوروساوا متولد خانواده‌ی سامورایی اصیلی از منطقه‌ی اوموری ژاپن بود. فرهنگ روشن‌فکر حاکم در خانواده‌ی او کمک زیادی به ورود به عرصه‌های نوین غربی چون سینما کرد و همزمانی زندگی او با وقایع بزرگی چون جنگ جهانی دوم، اشغال ژاپن و زلزله‌ی بزرگ کانتو، تاثیرات عمیقی بر بینش و جهان‌بینی کوروساوا گذاشت. آکیرا به شدت تحت تاثیر هنرمندان غربی چون شکسپیر، فرانک کاپرا، ژرژ سیمنون و فئودور داستایوفسکی بود و وام‌های زیادی از آثار آنها را در فیلم‌هایش گرفت.

فیلم‌های پیشروی کوروساوا با تکنیک‌های سینمایی نوین، مفاهیم عمیق و بازی عالی بازیگران (در راس آنها توشیرو میفونه) نه تنها او را در ژاپن، بلکه در سرتاسر جهان به یکی از تاثیرگذارترین هنرمندان شرقی و کل تاریخ سینما بدل کردند تا این کارگردان خود تبدیل به منبع الهام برای هنرمندان بزرگی چون ورنر هرتزوگ، آندری تارکوفسکی، رومن پولانسکی، برناردو برتولوچی و… شود. ما جدیدترین ادای دین به هنر ماندگار کوروساوا را در بازی Ghost of Tsushima شاهد بودیم که سازندگان نه تنها به شدت از فیلم هفت سامورایی در طراحی فضای بازی الهام گرفته‌اند، بلکه حالت گرافیکی ویژه‌ای به نام «کوروساوا مود» را نیز در آن قرار داده‌اند که فیلتر سیاه و سفید به بازی اضافه می‌کند. به همین خاطر فرصت را مناسب دیدیم که علاقه‌مندان به سینما و بازی جدید ساکر پانچ را با آثار شاخص این کارگردان آشنا کنیم.

Drunken Angel

«فرشته‌ی مست» محصول سال ۱۹۴۸ علاوه بر اینکه یکی از برجسته‌ترین آثار آکیرا کوروساوا است، آغازگر اتفاق مهمی هم در زندگی حرفه‌ای او بود؛ این فیلم اولین همکاری کوروساوا با توشیرو میفونه بود که آن زمان بازیگری بسیار جوان و ناشناخته به شمار می‌رفت اما عملکردش در تست‌های بازیگری چنان تحسین کوروساوا را برانگیخت که نقش مقابل کاراکتر اصلی را به او داد. داستان فیلم درباره‌ی زندگی یک پرشک دائم الخمر با بازی تاکاشی شیمورای افسانه‌ای در ژاپن پس از جنگ است. این پزشک پس از یک حادثه‌ی تیراندازی، خود را در حال تلاش برای درمان یک گانگستر زخمی (میفونه) پیدا می‌کند که به سل مبتلاست. میفونه چنان در این فیلم عملکرد فوق‌العاده‌ای داشت که بازی هیجانی‌اش حتی نقش شیمورا را هم تحت الشعاع قرار داد. از فرشته‌ی مست به‌عنوان اولین اثر بزرگ کوروساوا یاد می‌شود که بیش از پیش نام او را در ژاپن مطرح کرد و آغاز همکاری تاریخی او با میفونه در ۱۶ فیلم بعدی بود.

راشومون

Rashomon

راشومون ساخته‌ی ۱۹۵۰ فیلمی بود که آوازه‌ی هنر آکیرا کوروساوا را در خارج از ژاپن گستراند. این فیلم که یک بار دیگر شیمورا و میفونه را در فهرست بازیگران خود می‌دید، براساس داستان کوتاهی از ریونوسوکه آکوتاگاوا ساخته شده و روایتگر داستان مرگ یک سامورایی و تجاوز به همسر او توسط یک راهزن است که از نقطه نظر چهار کاراکتر مختلف (راهزن، همسر، سامورایی و یک چوب‌بر) توصیف می‌شود. هر شخصیت روایت مختص خودش را دارد و اعتقادات، غرض‌ها و جهت‌گیری‌های خود را در آن دخیل می‌کند؛ به طوری که بسیاری از وقایع توصیف شده با هم تناقض دارند. کوروساوا بی آنکه خودش بداند فیلمش در جشنواره فیلم ونیز به نمایش در آمده، برنده‌ی جایزه‌ی شیر طلایی شد و از آن زمان به بعد بود که راه او و آثارش به همراه دیگر کارگردانان ژاپنی به غرب باز شد. راشومون تحسین منتقدان و تماشاگران را در جهان برانگیخت و عصر جدیدی برای سینمای ژاپن رقم زد.

Ikiru

ایکیرو که در زبان ژاپنی به معنای «زیستن» است، برداشتی خاص از رمان «مرگ ایوان ایلیچ» لئو تولستوی به شمار می‌رود که کوروساوا آن را در سال ۱۹۵۲ ساخته است. داستان شدیدا احساسی و سنگین فیلم، زندگی یک کارمند شهرداری با بازی تاکاشی شیمورا را روایت می‌کند که سال‌ها زندگی ملالت‌آور و راکدی داشته و حالا که چیزی تا پایان عمرش نمانده، برای پیدا کردن معنا و مفهوم در زندگی به تکاپو می‌افتد. شخصیت‌پردازی فوق‌العاده و پرداخت دقیق به مسائل اجتماعی آن زمان در ژاپن، این فیلم را به یکی شخص‌ترین آثار زندگی آکیرا کوروساوا بدل کرده که همواره در فهرست بهترین فیلم‌های سینمایی تاریخ جایگاهی برای خود دارد.

هفت سامورایی

Seven Samurai

نمی‌شود سخن از کوروساوا به میان آورد و به جاودانه‌ترین اثر زندگی او اشاره‌ای نکرد. هفت سامورایی یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای ژاپن، بلکم حتی جهان است که از زمان اکران خود تاکنون به منبع الهام بسیار بزرگی برای سایر فیلمسازان بدل شده و نام کوروساوا را در تاریخ ماندگار کرده است. این فیلم که یک بار دیگر با درخشش میفونه و مجموعه‌ای درخشان از بازیگران مطرح ژاپنی چون تاکاشی شیمورا، دایسوکه کاتو و شینپی تاکاگی همراه بود، داستان هفت رونین (سامورایی بدون ارباب) در دوره‌ی سنگوکوی ژاپن را روایت می‌کند که توسط عده‌ای کشاورز برای دفاع از روستا در برابر غارتگرها استخدام می‌شوند. تکنیک‌های خلاقانه‌ی کوروساوا در فیلم‌برداری، سینماتوگرافی و طراحی صحنه به همراه تدوینی بی‌نقص، ترکیبی جادویی با فیلمنامه‌ی فیلم رقم زده بودند که دفعات بی‌شماری توسط فیلمسازان دیگر از آنها الگوبرداری شده و حتی عینا مشابه آنها را در فیلم‌هایی چون ارباب حلقه‌ها یا هفت شگفت‌انگیز می‌بینیم. این فیلم همچنین یکی از الگوهای بزرگ استودیوی ساکر پانچ در ساخت Ghost of Tsushima بوده که اثر آن بر فضاسازی بازی و صحنه‌های اکشن را به وضوح می‌توان دید.

Throne of Blood

نمایشنامه‌ی «مکبث» شکسپیر یکی از نوشته‌های محبوب کوروساوا بود و او همواره دوست داشت فیلمی براساس آن بسازد. این آرزو با فیلم «سریر خون» در سال ۱۹۵۷ رنگ واقعیت گرفت و یک بار دیگر هنر کارگردانی آکیرا کوروساوا و بازیگری فوق‌العاده‌ی توشیرو میفونه اثبات شد. کوروساوا تقریبا تمام جزئیات داستان مکبث را حفظ کرد، فقط بستر داستان را به ژاپن تغییر داد و کمبود شاعرانگی برگردان اثر شکسپیر به ژاپنی را با جلوه‌های ویژه‌ی تسخیرکننده جبران کرد. نتیجه آن شد که از سریر خون به‌عنوان یکی از بهترین اقتباس‌های سینمایی مکبث یاد می‌شود.

دژ پنهان

The Hidden Fortress

«دژ پنهان» ساخته‌ی ۱۹۵۸ یکی دیگر از همکاری‌های بسیار موفق کوروساوا و میفونه است که به داستان و شخصیت‌پردازی فوق‌العاده و کارگردانی عالی صحنه‌های اکشن خود شناخته شده است. کوروساوا در این فیلم داستان دو کشاورز بذله‌گوی حریص را دنبال می‌کند که به امید رسیدن به طلا در بحبوحه‌ی جنگ، سعی می‌کنند یک ژنرال و شاهزاده را که از هویتشان بی‌خبرند، به منطقه امن برسانند. شیوه‌ی پیشرفت داستان در این فیلم و تغییر کاراکترها، یکی از مثال‌های بی‌نظیر برای شخصیت‌پردازی و تکامل کاراکتر در خلال داستان است و از این جهت همواره مورد تحسین علاقه‌مندان و منتقدان سینما قرار گرفته است. جالب است که دژ پنهان یکی از بزرگ‌ترین منابع الهام جورج لوکاس برای ساخت فیلم جنگ ستارگان هم بوده است.

High and Low

فیلم «بالا و پایین» که با عنوان «بهشت و دوزخ» هم از آن یاد می‌شود، اقتباسی ناقص از رمان King’s Ransom اد مک‌بین به شمار می‌رود. این فیلم اثری پلیسی از آکیرا کوروساوا است که در سال ۱۹۶۳ ساخته شده و یکی از سرگرم‌کننده‌ترین آثار این کارگردان ژاپنی است. داستان روایت‌گر دوراهی اخلاقی یک تاجر موفق با بازی میفونه است که در جامعه‌ای با اختلاف طبقاتی شدید هم باید به فکر حفظ موقعیت کاری و اجتماعی خود باشد و هم از سر نوع‌دوستی جان فرزند راننده‌اش را نجات دهد. همچون «سریر خون»، این فیلم هم یکی دیگر از اقتباس‌های موفق کوروساوا از آثار نویسندگان غربی است.

ریش قرمز

Red Beard

«ریش قرمز» پایان یک عصر طلایی در زندگی هنری کوروساوا بود. این فیلم که تولید آن حدودا دو سال به طول انجامید و تصمیمات بحث‌برانگیز کوروساوا بر سر تیم بازیگری و نوع فیلمبرداری را به همراه داشت، باعث بروز اختلاف بین او و میفونه شد تا همکاری این دو پس از این فیلم برای همیشه به پایان برسد. ریش قرمز فیلمی سه ساعته با روندی بسیار کند بود که ماجرای پزشک یک شهر کوچک در قرن نوزدهم را روایت می‌کرد که معنا و مفهوم زندگی و راه و رسم انسانیت را در جامعه‌ی بسیار ازهم‌گسیخته و فقیر به شاگرد جوانش می‌آموزد. ریش قرمز که آخرین فیلم سیاه و سفید کوروساوا هم بود، در داخل ژاپن بسیار تحسین شد اما خارج از این کشور از لحاظ تجاری و جلب نظر منتقدان چندان موفق نبود. با این حال این فیلم یکی از آثار شاخص کارنامه‌ی کارگردان ژاپنی است که همچون سایر فیلم‌هایش، پرداخت فوق‌العاده‌ی به شخصیت‌ها و تم‌های داستانی در آن حیرت‌انگیز است.

Kagemusha

کوروساوا پس از ریش قرمز تجربه‌ی بسیار ناموفقی در هالیوود داشت و پس از بازگشت به ژاپن هم در بازیابی شهرت و موفقیتش ناکام بود. پس از برهه‌ای بسیار سخت و از سر گذراندن یک خودکشی ناموفق، کوروساوا با حمایت اتحاد جماهیر شوروی فیلم Dersa Uzala را ساخت که بار دیگر او را به اوج رساند و اسکار بهترین فیلم خارجی همان سال را به همراه چندین جایزه‌ی بین المللی دیگر برایش به همراه داشت. با این حال کوروساوا هنوز هم به دلیل هزینه‌ی تولید بالای فیلم‌هایش نمی‌توانست در ژاپن کار کند و به همین دلیل با کمک جورج لوکاس و فرانسیس فورد کوپولا و شرکت فاکس قرن بیستم، فیلم کاگه‌موشا یا «شبح جنگجو» را در سال ۱۹۸۰ ساخت. این فیلم برای کوروساوا همچون آغازی دوباره بود؛ ده‌ها جایزه‌ی مختلف از جمله نخل طلایی جشنواره‌ی کن برای این فیلم به آکیرا کوروساوا رسید و یک دهه‌ی موفق دیگر از زندگی حرفه‌ای او آغاز شد. شبح جنگجو یکی از حماسی‌ترین فیلم‌های تاریخی کوروساوا است که همچون سایر آثار او به دلیل کارگردانی فوق‌العاده و قیلمنامه‌ی بی‌نقص تبدیل به اثری ماندگار شد و توانست او را از تحمل دورانی دشوار در زندگی شخصی و حرفه‌ای نجات دهد.

آشوب

Ran

«آشوب» محصول ۱۹۸۵ آخرین فیلم حماسی و پرخرج زندگی آکیرا کوروساوا بود که رکورد بیشترین هزینه‌ی تولید را در تاریخ سینمای ژاپن تا آن زمان شکست و به نوعی آخرین باری بود که کوروساوا هنر کارگردانی، تدوینگری و نویسندگی بی‌مثال خود را با آن به رخ کشید. آشوب دومین پروژه‌ی کوروساوا بود که از آثار شکسپیر الهام می‌گرفت؛ این بار او از نمایشنامه‌ی شاه لیر وام گرفته بود. کوروساوا در این فیلم داستانی بسیار پیچیده و احساسی روایت می‌کرد که درون‌مایه‌هایی چون عطش انسان برای قدرت، خیانت، وفاداری و انتقام را همگی یکجا به تصویر می‌کشید و در این راه از جلوه‌های بصری و صوتی فوق‌العاده و قدرت کارگردانی خود استفاده کرد. از آشوب همواره به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های زندگی آکیرا کوروساوا یاد می‌شود که به نوعی نقطه پایان فیلم‌های بسیار درخشان کارنامه‌ی این کارگردان برجسته‌ی ژاپنی بود. آشوب برای طراحی لباس خود برنده‌ی جایزه‌ی اسکار شد و در بخش‌های بهترین کارگردانی، کارگردانی هنری و سینماتوگرافی نیز نامزد شد. ده‌ها نامزدی و جایزه‌ی دیگر همچون گلدن گلوب نیز در فهرست افتخارات این شاهکار کوروساوا به چشم می‌خورد.



نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
guest

1 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments