-
3/10
نبرد سوپرمن و سنتری | کدام ابرقهرمان پیروز خواهد شد؟
نبرد قوی‌ترین‌های دی سی و مارول
از آنجایی که مقایسه سوپرمن و سنتری به موضوعی داغ تبدیل شده، می‌خواهیم به مقایسه‌شان پرداخته و ببینیم در یک نبرد کدام یک پیروز خواهد شد.
اگر یک چیز باشد که اکثر طرفداران کمیک بوک از آن لذت می‌برند، مقایسه مارول با دی سی است. آن‌ها دوست دارند شخصیت‌های محبوب خود را مقابل یکدیگر قرار داده و از جنبه‌های مختلف بررسی‌شان کنند تا ببینند در یک نبرد تن به تن، کدام یک پیروز خواهد شد.
فیلم Thunderbolts که حالا با نام The New Avengers هم شناخته می‌شود، نسخه لایو اکشن سنتری (Sentry) را معرفی کرد؛ یک ابرقهرمان به ظاهر شکست ناپذیر با قدرت هزاران خورشید منفجرشده. این تابستان، ریبوت مجموعه فیلم‌های سوپرمن (Superman) به سینماهای سراسر جهان می‌آید. با نزدیک شدن به زمان اکران، کاربران شبکه‌های اجتماعی به مقایسه سوپرمن و سنتری پرداخته و آن را به بحثی داغ تبدیل کرده‌اند.
در ادامه می‌خواهیم دو شخصیت مزبور را مقایسه کرده و در انتهای مقاله، پیروز نبرد را معرفی خواهیم کرد.
سرگذشت سوپرمن و سنتری
همه جزئیاتی که امروزه درباره سوپرمن می‌دانیم، از همان ابتدا و زمانی که جری سیگلو جو شوستر او را خلق کردند، وجود نداشتند. بدین ترتیب، می‌توان گفت کلارک کنت یا هویت ابرقهرمانی او طی ۸۰ سال گذشته دستخوش تغییر و تکامل‌های زیادی شده است. سوپرمن، به نقل از جوردن پیل (فیلمساز معروف آمریکایی)، یک N.O.P.E. است (مخفف: Not Of Planet Earth – از سیاره‌ی زمین نیست). او با نام کال-ال (Kal-El) در سیاره در حال نابودی کریپتون متولد شد و پدر دانشمندش، جور-ال (Jor-El)، او را در کودکی با یک سفینه به فضا فرستاد. کال که حامل امیدها و آرزوهای کریپتون بود، در اسمال ویل کانزاس فرود آمد و زندگی جدیدی را با نام کلارک کنت آغاز کرد. این داستان، از یک ماجرای علمیتخیلی عامه پسند به یک اسطوره فرهنگی تبدیل شد؛ اسطوره‌ای که اغلب با پیامبرانی مثل حضرت موسی و حضرت مسیح مقایسه شده است.
در مقابل، سنتری شخصیتی جدیدتر و اقتباسی است. او در سال ۲۰۰۰ معرفی شد و خالقانش ریک ویچ، پل جنکینز و جی لی بودند. پیشینه سنتری در کمیک بوکهای مارول در مقایسه با برخی دیگر از قهرمانان، کوتاه‌تر اما بسیار پیچیده‌تر است. نخستین مینی سری سنتری فاش ساخت سنتری در یک برهه زمانی بزرگترین ابرقهرمان جهان بوده اما برای مهار شخصیت و دوم و تاریکش، یعنی وُید (Void)، تمام خاطراتش شده‌اند. ایده جذابی برای یک داستان تک قسمتی بود اما پس از بازگشت سنتری، نویسندگان جنبه‌های بیشتری به او اضافه کردند.
در سری Dark Avengers اثر برایان مایکل بندیس، مشخص شد که باب معتاد به مواد مخدر بوده و به‌طور اتفاقی به قدرت‌های ابرقهرمانی دست یافته است. فیلم Thunderbolts هم کم و بیش همین روایت را دنبال می‌کند و وارد پیچیدگی‌های اضافی نمی‌شود، از جمله اینکه سنتری در تمام مدت در فیلم‌های پیشین دنیای سینمایی مارول حضور داشته است. شخصیت باب نقش آفرینی لوئیس پولمن مردی سردرگم و افسرده است که داوطلب شرکت در پروژه سنتری می‌شود؛ پروژه‌ای که زیر نظر وال انجام شده و باب تنها بازمانده آن است. فیلم جزئیات چندانی از ماهیت این آزمایش‌ها یا نحوه تبدیل شدن باب به سنتری ارائه نمی‌دهد که نکته‌ای منفی محسوب نمی‌شود. چون تمرکز فیلم روی این موضوع است که باب با قدرت‌های جدیدش چه کار می‌کند، نه اینکه آن‌ها را دقیقاً چطور به دست آورده است.
سوپرمن و سنتری هر دو مقابل خورشید دوام می‌آورند
مرودی که سوپرمن و سنتری را به هم پیوند می‌دهد، ارتباط هر دوی آن‌ها با خورشید است. قدرت شگفت انگیز سوپرمن روی زمین تنها به دلیل وجود خورشید سیاره زمین بوده و سلول‌های کریپتونی او از تابش آن تغذیه می‌کنند. در زیر نور خورشید جوان و زرد زمین، سلول‌های سوپرمن به شدت تقویت می‌شوند و او را به مرد پولادین تبدیل می‌کنند. برخی از کمیک‌ها این منطق را تا نهایت ادامه می‌دهند و نشان می‌دهند که سوپرمن حتی می‌تواند در مجاورت مستقیم خورشید زنده بماند. اگر خورشید او را قویتر می‌کند، پس بودن در نزدیکی آن باید او را به قوی‌ترین حالت ممکنش برساند. در نقطه مقابل، اگر او در معرض تابش خورشیدِ قرمز قرار بگیرد، قدرت‌هایش از بین می‌رود و مانند یک انسان معمولی (یا حتی ضعیف‌تر) خواهد شد. مانند اتفاقی که در سیاره خودش رخ می‌دهد.
درباره سنتری هم گفته شده که قدرتی معادل یک میلیون خورشید منفجرشونده دارد. در برخی کمیک‌ها منبع قدرت او تابش خورشید عنوان شده که این موضوع باعث شباهتش به مرد پولادین شده است. هر چند، در فیلم Thunderbolts هیچ اشاره‌ای به ارتباط خورشید و سنتری نشد. همچنین در کمیک بوک Siege که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد، بدن سنتری در خورشید سوزانده و نابود شد اما از آن اتفاق جان سالم به در برد.
کدام یک قویتر است: سوپرمن یا سنتری؟
سوپرمن چقدر قوی است؟ خیلی. قطعاً قویتر از یک لوکوموتیو و البته سریع‌تر از گلوله شلیک شده). هر مقدار تُنی که بتوانید تصور کنید را در نظر بگیرید، سوپرمن می‌تواند آن را پرس سینه بزند. در واقع، قدرت بدنی او بسیار متغیر است. او با برخی از قوی‌ترین شخصیت‌های دنیای دی سی مبارزه کرد و اکثر اوقات بر آن‌ها پیروز شد: مثل دومزدی، دارک ساید و موارد مشابه دیگر. گاهی اوقات سوپرمن آ‌نقدر قوی است که می‌تواند یک سیاره کامل را جابجا کند.
کمیک بوکهای مدرن‌تر معمولاً تا این حد پیش نمی‌روند اما در کل قدرت سوپرمن به‌اندازه‌ای است که داستان به آن نیاز دارد. البته یک سری مرزهای مشخص وجود دارد که قدرت او نباید از آن‌ها کمتر باشدمثل اینکه گلوله‌ها باید از بدنش کمانه کنند یا بلند کردن یک هواپیمای مسافربری برایش بی‌زحمت باشد.
سنتری معمولاً به صورت شخصیتی به تصویر کشیده می‌شود که هر جا وارد می‌شود، قدرتمندترین ابرقهرمان آنجاست. در فیلم Thunderbolts، او به راحتی اعضای تیم اصلی را به اطراف پرتاب می‌کند، بدون اینکه حتی ذره‌ای خسته شود و کارهایی انجام می‌دهد که هر کسی قادر به انجامش نیست، مثل کندن بازوی ویبرانیومی باکی. در کمیک بوک New Avengers اثر برایان مایکل بندیس و دیوید فینچ، سنتری خیلی راحت کارنیج را از پا درمی‌آورد؛ او سیمبیوت قرمز رنگ را می‌گیرد، به جو بالای زمین پرواز می‌کند و کارنیج را از وسط به دو نیم می‌کند.
کارنیج (که ممکن است او را در فیلم Venom: Let There Be Carnage به یاد بیاورید) یک ابرشرور فوق العاده قدرتمند است. او همیشه هنگام مبارزه با مرد عنکبوتی یا ونوم، آن‌ها را به عقب نشینی وادار می‌کند. اینکه سنتری توانست او را اینقدر از بین ببرد، یکی از ترفندهای کلاسیک در کمیک‌های ابرقهرمانی است: استفاده از یک شخصیت قدرتمندِ تثبیت شده به عنوان قربانی مبارزه برای نمایش قدرت شخصیت جدید. در این مورد، مأموریت با موفقیت انجام شد!
نقاط ضعف سوپرمن و سنتری چه مواردی هستند؟
هر ابرقهرمانی باید یک ضعف حیاتی داشته باشد. نقطه ضعف سوپرمن یکی از معروف‌ترین‌هاست: سنگِ سبز درخشان کریپتونایت. زمانی که سوپرمن در معرض کریپتونایت قرار می‌گیرد، قدرت‌هایش را از دست می‌دهد و به تدریج ضعیف‌تر می‌شود؛ قرار گرفتن طولانی مدت در معرض آن می‌تواند برایش کشنده باشد. اما با اینکه دشمن اصلی او، لکس لوتر بارها از کریپتونایت استفاده کرده، مخترع این ماده نیست. کریپتونایت از سیاره کریپتون می‌آید. داستان‌های مدرن سوپرمن (مثل سریال تلویزیونی Smallville) نشان می‌دهند این ماده در قالب شهاب سنگ‌هایی به زمین رسید که پس از پرتاب راکت حامل کال-ال (سوپرمن) از کریپتون حرکت کردند. طبق منطق داستان، چون سوپرمن روی کریپتون هیچ قدرتی نداشت، یک سنگ رادیواکتیو از همان سیاره می‌تواند قدرت‌هایش را خنثی کند. از نظر منطق علمی و فضای کمیک‌بوکی، این توجیه قابل قبول است. اگر سنتری بتواند به کریپتونایت یا پرتوهای خورشید قرمز دست پیدا کند، سوپرمن واقعاً به دردسر خواهد افتاد.
سنتری فرق دارد. او مثل سوپرمن یک نقطه ضعف مشخص و فیزیکی مثل کریپتونایت ندارد. ضعف‌های سنتری درونی و انتزاعی هستند. باب رینولدز از نظر روانی وضعیت پایداری ندارد و وُید تجسم نیمه تاریک اوست. در فیلم Thunderbolts، وُید که معادل تهی بودن یا خلأ است، نمادی از افسردگی باب به شمار می‌رود. هر وقت باب کنترل خود را از دست می‌دهد، کنترل قدرت‌هایش را هم از دست می‌دهد و وُید بر او غلبه می‌کند. این موضوع یکی دیگر از تفاوت‌های سنتری با سوپرمن است؛ کلارک کنت همیشه فردی خوش بین و الهام بخشِ دیگران برای تبدیل شدن به بهترین نسخه خودشان است. اما سنتری نشان می‌دهد چه اتفاقی می‌افتد وقتی اجازه بدهید بدترین بخش وجودتان شما را پایین بکشاند.
قابلیتی که سنتری دارد اما سوپرمن نه!
قدرت‌های اصلی سوپرمن به این موارد خلاصه شده‌اند: قدرت فوق العاده، آسیب ناپذیری، پرواز، دید لیزری (اشعه حرارتی)، نفس یخ زن، بینایی اشعه ایکس و حواس فوق العاده. البته او در طول دهه‌ها توانایی‌های دیگری از جمله تله پاتی و حتی برگرداندن زمان داشته است. یکی از جنبه‌هایی که سنتری به سوپرمن شباهت پیدا کرده، این است که او تقریباً تمام قابلیت‌های ممکن را دارد. توانایی‌های اصلی سنتری، یعنی قدرت و پرواز، شباهت زیادی به سوپرمن دارند اما به جای دید لیزری، سنتری معمولاً انرژی طلایی شلیک می‌کند. او همچنین می‌تواند ماده را در سطح مولکولی دستکاری کند و وقتی وُید به‌طور کامل رها می‌شود، این توانایی به تغییر واقعیت هم گسترش می‌یابد. حتی سوپرمن هم در مقابل چنین قدرت‌هایی به زحمت خواهد افتاد.
سنتری در فرنچایز MCU هم قدرت‌های گسترده‌ای داشته و این تنوع حتی از سوپرمن هم بیشتر است. قدرت بدنی، مقاومت (که در مقابل رگبار چندین مسلسل حتی خراشی برنمی‌دارد)، سرعت و پرواز همگی حضور دارند. البته بنظر می‌رسد توانایی دستکاری مولکولی او ساده سازی شده و جایش به دورجنبی داده است؛ چون بدون کوچکترین لمسی، اعضای تیم تاندر بولت را به اطراف پرتاب می‌کند. او همچنین در صحنه‌ای بازوی فلزی باکی را داغ می‌کند. این ممکن است کنترل مستقیم حرارت باشد یا نوعی از همان دستکاری مولکولی (افزایش حرکت مولکول‌ها برابر با تولید گرما). سنتری همچنین نشانه‌هایی از تله پاتی از خود نشان می‌دهد؛ در قالب وُید، او می‌تواند افراد را در سایه‌هایش جذب و در زندان‌های ذهنی از بدترین خاطراتشان محبوس کند. این توانایی اولین بار زمانی دیده می‌شود که دستش با یلنا (با بازی فلورنس پیو) تماس پیدا می‌کند و ظاهراً تنها یک لمس برای شروع اتصال ذهنی کافی است.
سنتری بسیار بی رحم است، بی رحمتر از سوپرمن
سوپرمن یک الگو و نماد بوده و «راستی، عدالت و راه آمریکایی» برای او فقط یک شعار نیست، بلکه چیزی ست که واقعاً هر روز با آن زندگی می‌کند. حتی شغلش به عنوان کلارک کنت (روزنامه‌نگاری) راهی برای دفاع از حقیقت است؛ چه شنل به تن داشته باشد چه نه. او هیچ گاه دشمنش را نمی‌کشد، حتی اگر آن دشمن کاملاً فاسد و غیرقابل‌اصلاح به نظر برسد. در داستان « Whatever Happened to The Man of Tomorrow نوشته آلن مور، کلارک پس از کشتن میستر میکسزپیتلیک قدرت‌هایش را کنار می‌گذارد و دیگر سوپرمن نیست، چون معتقد است اگر جان کسی را گرفته باشد، دیگر نمی‌تواند سوپرمن باشد.
مشت سوپرمن به تنهایی باید لرزه بر تن هر کسی بیندازد و خودش این موضوع را بهتر از هر کس دیگری می‌داند. تقریباً هر زمان که سوپرمن وارد عمل می‌شود یا با مجرمان مبارزه می‌کند، تا حدی قدرتش را کنترل می‌کند، چون اگر این کار را نکند، پیامدهای سهمگینی ذر پی خواهد داشت. در قسمت پایانی سریال انیمیشنی Justice League Unlimited سوپرمن حین نبرد با دارک ساید می‌گوید:
«احساس می‌کنم در دنیایی از مقوا زندگی می‌کنم. همیشه نهایت احتیاط را دارم تا چیزی یا کسی را نشکنم. هرگز اجازه نمی‌دهم حتی برای یک لحظه کنترل از دستم خارج شود، چون ممکن است کسی بمیرد. اما تو می‌توانی تحملش کنی، مگر نه مرد گنده؟ این یک فرصت کمیاب است تا واقعاً آزاد باشم و قدرتم را نشانت بدهم.»
آیا نبرد با سنتری هم می‌تواند چنین جملاتی را از دهان سوپرمن بیرون بکشد؟ قطعاً بله، چون سنتری مثل سوپرمن خودش را کنترل نمی‌کند. باب رینولدز سعی دارد یک قهرمان پاک باشد اما به‌خاطر ذهن آسیب پذیرش، هرگز نمی‌تواند به شکلی که سوپرمن هست، به آن پایبند بماند. کمیک بوک New Avengers را به یاد بیاورید، جایی که سنتری بدون لحظه‌ای تردید کارنیج را می‌کشد (با اینکه کارنیج یک تبهکار هیولاگونه است اما یک موجود زنده است). سوپرمن هم گاهی در مسیر تاریکی قدم گذاشته، مثل بازی Injustice: Gods Among Us. یا زک اسنایدر نسخه‌ای شرور از سوپرمن (با بازی هنری کویل) را ارائه و نشان داد که او از خشونت و آسیب‌های جانبی چندان ناراحت نمی‌شود. آن نسخه از سوپرمن گردن زاد (مایکل شنون) را می‌شکند، مردی که لویس لین را گروگان گرفته نابود می‌کند و از سوزاندن شاخ استپن وولف لذت می‌برد. اما این نسخه‌های تاریک از سوپرمن استثنا هستند.
یکی دیگر از پیامدهای ذهن ناپایدار سنتری این است که به راحتی تحت تاثیر دیگران قرار می‌گیرد؛ چه خوب یا چه بد. در کمیک بوک New Avengers ، اما فراست به‌طور فیزیکی وارد ذهن باب می‌شود و به او کمک می‌کند که وُید را در اعماق ذهنش دفن کند. اما در داستان Dark Avengers سنتری تحت نفوذ نورمن آزبورن قرار می‌گیرد؛ کسی که ماسک گرین گابلین را کنار گذاشته و اکنون یکی از مقامات ارشد امنیت ملی ایالات متحده است. آزبورن که یک استاد کنترل روانی است، باب را فریب می‌دهد و سنتری را به تیم انتقام جویان شخصی خودش اضافه می‌کند.
سوپرمن برنده است، البته به شکلی غیرمنتظره!
در یک رویارویی، سوپرمن می‌تواند بر سنتری و وُید غلبه کند اما نه به این دلیل که مشت‌های قوی‌تری دارد. به دلیل اینکه نسخه باکیفیت فیلم Thunderbolts هنوز منتشر نشده، از پرداخت به جزئیات خودداری می‌کنیم. اگر بخواهیم بطور کلی توضیح دهیم، محصول جدید استودیو مارول نشان می‌دهد بزرگترین سلاح علیه سنتری، استفاده از مهربانی است؛ سلاحی که سوپرمن در استفاده از آن مهارت بالایی دارد. برای اثبات این ادعا کافی است به کمیک بوک All-Star Superman نگاهی بیاندازیم؛ جایی که سوپرمن دختری را که قصد خود کشی دارد، از پریدن منصرف می‌کند. در آن لحظه متوجه می‌شویم که دل سوپرمن بزرگ‌تر از مشت‌هایش است.
شاید برایتان این سوال پیش بیاید اگر سوپرمن در زندانی قرار گیرد که وُید از ذهن خودش ساخته، چطور از آن عبور می‌کند؟ آیا وُید تصاویری از نابودی کریپتون را نشانش می‌دهد؟ یا او را با یادآوری تمام کسانی که نتوانسته نجات دهد، عذاب می‌دهد؟ سناریویی مشابه در کمیک For The Man Who Has Everythingرخ می‌دهد؛ جایی که سوپرمن در دنیایی رؤیایی گیر افتاده که توسط یک انگل به نام بلک مرسی ساخته شده است. در آن داستان، سوپرمن به تدریج درمی‌یابد که آن دنیا واقعی نیست و با نیروی اراده خودش را بیرون می‌کشد. قهرمان بودن فقط قدرت فیزیکی نمی‌خواهد، بلکه به نیکی، شفقت و استواری اخلاقی نیاز دارد و خوشبختانه سوپرمن در هر دو جنبه بی‌رقیب است.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید