برگزیده
📣 پخش زنده زولا + مسابقات قتل عام و سلاح سرد
سریال Squid Game

باهوش‌ترین کاراکترهای سریال Squid Game را بشناسید

هر جوری که شده زنده بمون!

1%
  • 0/10
باهوش‌ترین کاراکترهای سریال Squid Game را بشناسید ۳۹ ۱۷ مهر ۱۴۰۰ مقالات جانبی (تلویزیون) کپی لینک

کره‌جنوبی در یک دهه‌ی اخیر، پیشرفت چشمگیری در صنعت فیلم و سریال داشته است. صنعتی که هر روز و با گذشت زمان توانسته مخاطبین وفاداری را به دست آورد.

سریال Squid Game جدیدترین محصول مشترک پلتفرم نتفلیکس و کره‌جنوبی است. سریالی که توانست توجه جهانی را جلب کند و در مدت زمانی کوتاه به یکی از موفق‌ترین محصولات اوریجینال نتفلیکس تبدیل شود. بازی مرکب (Squid Game) داستان آدم‌های ورشکسته و نا امید از ادامه دادن به زندگی را روایت می‌کند. آدم‌هایی که قبول کرده‌اند وارد یک بازی به ظاهر کودکانه اما بسیار خشن‌ و خطرناک شوند. بازی که تنها دو راه برای خروج از آن وجود دارد؛ یا کشته شو یا هر جوری شده زنده بمون!

Squid Game سریالی سرشار از پارادوکس و تضاد‌های مختلف است. پارداوکس‌هایی که به خوبی توانسته‌اند خطرناک بودن یک فضای کودکانه را به تصویر بکشانند. تصور این‌که بازی‌های کودکانه تا چه حدی می‌توانند کشنده باشند، کمی سخت و به دور از انتظار است. در سریال بازی مرکب، شاهد کاراکتر‌های گوناگونی هستیم. افرادی که برای زنده ماندن، حاضرند دست به هرکاری بزنند حتی اگر این کار خیانت به هم‌گروهی و دوست‌های قدیمی باشد.

در مقاله پیش‌رو، با کاراکتر‌هایی آشنا می‌شویم که برای موفق شدن در این بازی کودکانه خطرناک، گاه با هوش‌ و ذکاوت خود و گاه با نقشه‌های موذیانه می‌خواهند هر طوری که شده برنده نهایی باشند.

۱۰. بیونگ گی

کاراکتر بیونگ گی، شاید در چند قسمت اولیه سریال برای مخاطبین یکی از باهوش‌ترین شخصیت‌های این سریال باشد. شخصیتی که شغلش پزشکی است و همین می‌تواند دلیل خوبی برای تصور این‌که ما با یکی از باهوش‌ترین کاراکترهای سریال رو‌به‌رو شده‌ایم را به وجود آورد اما با این حال، نمی‌توان فراموش کرد که علت اصلی حضور او در این بازی، سوءاستفاده از شغل شریف پزشکی است.

تنها حرکت هوشمندانه‌ای که بیونگ گی از خود در سریال نشان داد، تمایل او برای تقلب کردن در روند بازی با کمک بعضی از نگهبانان بود. بیونگ گی، در ازای در آوردن اعضای داخلی قربانیان، اطلاعات دقیقی را در مورد بازی‌های پیش رو دریافت می‌کرد. با این حال، کاری که بیونگ گی انجام می‌داد، دوام چندانی نداشت چون وقتی نگهبانان به او اطلاع دادند که از جزئیات بازی‌های پیش رو خبر ندارند، بیونگ گی به مرز جنون می‌رسد. خود او هم می‌داند که زنده بودنش را مدیون تقلب‌هایی است که دریافت می‌کرده. او در واقع آنقدر هم باهوش نیست تا به تنهایی از پس بازی برآید.

۹. هان می نیو

Squid Game از آن دست سریال‌هایی است که نباید انتظار وجود داستان‌های عاشقانه و احساسی را داشته باشیم. با این حال، مخاطب از همان ابتدا که با شخصیت هان می نیو آشنا می‌شود، به نظر می‌رسد که در ادامه  سریال، شاهد روایت یک داستان عاشقانه خواهند بود. با گذشت زمان مشخص می‌شود که تنها هدف می نیو از نزدیک شدن به یکی ازکاراکترهای شرور بازی یعنی دوک سو، فقط کسب اطلاعات در مورد بازی‌های پیش رو است.

هان می نیو به خوبی می‌داند که نه قوی‌ترین بازیکن است و نه باهوش ترین، به خاطر همین از دیگران برای زنده ماندن استفاده می‌کند. او با پیوستن به تیم دوک سو از تهدید‌های مرگبار نجات پیدا می‌کند. خط داستانی می نیو، مملو از اتفاقات هیجان انگیز است؛ از پیدا کردن سرنخ در مورد بازی «آبنبات عسلی» با کمک سه بیوک تا رساندن یک فندک به دست دوک سو برای برنده شدن در بازی آبنبات عسلی، کاری که اگر انجامش نمی‌داد می‌توانست او را در بین پنج کاراکتر باهوش سریال Squid Game قرار دهد.

هان می نیو در بازی چهارم با خطر جدی مرگ مواجه می‌شود. بازی که در آن دو گروه مختلف باید با کشیدن طناب و هدایت گروه دیگر به سمت پایین، برنده شوند. می نیو می‌داند به دلیل ضعف قدرت جسمانی‌اش، کسی نمی‌خواهد با او هم تیمی شود اما باز هم با ترفندهای خاص خود را نجات می‌دهد. شانس با می نیو مدت زمان زیادی همراه می شود تا در آخر بتواند از دوک سو که با او بدرفتاری کرده بود انتقام بگیرد. پایانی رضایت‌بخش برای می نیو.

۸. علی

علی، بدون شک مهربان‌ترین و در عین حال، ساده لوح‌ترین بازیکن سریال Squid Game است. او به عنوان یک مهاجر می‌داند زجر کشیدن در یک شرایط کاری ناعادلانه چگونه است. او تمام سعی و تلاش خود را به خرج می‌دهد تا به دیگران کمک کند. علی در بازی اول با کمک به گی هون موفق می‌شود تا به تیم قهرمانان اصلی سریال وارد شود. ورودی که هم قدرت تیم را بالاتر برد و هم باعث شد تا در بازی طناب کشی، نقش بالایی در پیروز شدن تیم داشته باشد.

علی، پاکستانی است و بازی‌های سنتی و کودکانه‌ای که در کره‌ جنوبی محبوبیت دارند، برایش نا آشنا هستند اما علی با هوش و ذکاوت بالایی که دارد به سرعت می‌تواند متوجه روند اجرای بازی‌ها شود. تا قبل از رسیدن به مسابقه تیله بازی، علی یک بازیکن ارزشمند و باهوش در تیم است. مهربانی و ساده لوح بودن علی در این بازی باعث می‌شود که سانگ وو او را فریب دهد و جانش را از دست بدهد.

۷. جانگ دوک سو

دوک سو در بازی مرکب، نقش یک خلاف‌کار شرور و باتجربه را بازی می‌کند. همین پیشینه‌ی کاری دوک سو، به او کمک می‌کند تا بتواند برای مدتی طولانی زنده بماند و بیشتر بازی‌ها را به سلامت پشت سر بگذارد. به عنوان یکی از اعضای سابق یک سازمان قدرتمند در دنیای بی رحم زیرزمینی، او به خوبی می‌داند که نباید به کسی اعتماد کرد و همین باعث می‌شود تا دوک سو حتی خارج از بازی دستانش را به خون آلوده کند.

دوک سو، اغلب سعی می‌کند تا با بی‌رحمی تمام، برنده بازی شود اما این رفتارهای خشن او به این معنا نیست که نمی‌تواند بازی را با نقشه‌های منطقی پیش ببرد. او از همان ابتدا پی می‌برد که بیونگ گی با بعضی از نگهبانان بازی، ارتباطات خاصی دارد و از طریق همین ارتباطات به اطلاعات خوبی در مورد بازی‌های پیش‌رو دست پیدا می‌کند. همچنین دوک سو به اندازه‌ای باهوش است که در دقایق آخر در بازی «تیله بازی» شرایط را به نفع خود تغییر داده و حریفش را شکست دهد.

۶. این هو

کاراکتر The Front Man هرگز در بازی‌ها شرکت نمی‌کند به دلیل اینکه رئیس فرایند بازی است و تمامی مراحل را با دقت زیر نظر دارد تا خطایی صورت نگیرد. جدای از مرموز بودن این کاراکتر، او بسیار دقیق و باهوش است؛ به‌ویژه هنگامی که متوجه تقلب بیونگ گی در روند بازی و همکاری او با نگهبانان در خارج کردن اعضای قربانیان می‌شود. او بدون حتی لحظه‌ای درنگ، بیونگ گی و متخلفین را به سزای اعمالشان رساند.

این هو، به شدت دقیق و منظم است، او به راحتی می‌تواند با وقفه‌هایی که در روند بازی پیش می‌آیند مقابله کند، مانند زمانی که یک بازیکن به طور غیرمنتظره‌ای اسلحه‌ی یکی از نگهبانان را بدست می‌آورد و این هو با درایت خاص خود، موفق می‌شود تا اوضاع را کنترل کند و بازیکن متخلف را به قتل برساند. شاید یکی از دلایل اصلی این نظم و دقت بالای این هو به این دلیل باشد که خود او پیشتر در این بازی شرکت کرده و برنده نهایی آن در سال ۲۰۱۵ بوده. حقیقتی که ثابت می‌کند این هو فردی باهوش است که توانسته از این بازی جان سالم به در ببرد.

۵. هوانگ جون هو

سریال بازی مرکب، دارای یک داستان فرعی جالب و جذاب است که خود به تنهایی می‌تواند به یک سریال هیجان انگیز که به راحتی می‌تواند بینندگان را به خود مجذوب کند، تبدیل شود. جون هو در مرکز این داستان فرعی قرار دارد. افسر پلیسی که به دنبال پیدا کردن برادر گمشده‌ی خود، وارد این بازی خطرناک می‌شود. نفوذی که جون هو به دل این بازی انجام داده و به دنبال آن با هر حرکت خطرناکی که این کاراکتر انجام می‌دهد، بییندگان نفس‌هایشان را در سینه حبس می‌کنند.

با وجود آشنا نبودن جون هو با مکانی که پا در آن گذاشته است، او به قدری باهوش است که بتواند نگهبانان را سر کار بگذارد و جان خودش را در برابر هر تهدیدی حفظ کند. جون هو مصمم است تا در میان این هرج‌و‌مرج، هر طوری که شده برادر خود را پیدا کند. او چندین بار ماهرانه موفق می‌شود تا از دام دشمن فرار کند و هویتش را مخفی نگه دارد. با این حال، جون هو شاید برای یک حقیقت تکان دهنده آماده نباشد، حقیقتی که به اون نشان داد؛ رئیس بازی، برادر گمشده‌ی اوست که مدت ها جلوی چشمانش بوده اما او متوجه نشده بود. او از این موضوع به قدری شوکه می‌شود که قدرت تصمیم گیری خود را از دست می‌دهد و به دست برادرش به قتل می‌رسد.

۴. کانگ سه بیوک

کانگ سه بیوک، یکی از جذاب‌ترین کاراکترهای زنی است که اخیرا در سریال‌های کره‌ای، شاهد خط داستانی‌شان بوده‌ایم. گذشته‌ی سه بیوک، سرشار از پستی‌ و بلندی‌های فراوانی است. دختری که موفق شده است از زندانی به نام کره شمالی فرار کرده و جان سالم به در ببرد. این فرار به او قدرت و انگیزه‌ی بالایی می‌دهد تا هم والدینش را نجات بدهد و هم از برادر کوچک خود مراقبت کند.

سه بیوک، در بازی‌های اول از اعتماد کردن به دیگران اجتناب می‌کند و تنها با متکی شدن بر توانایی‌ها و تاکتیک‌هایش با موفقیت دو بازی اول را پشت سر می‌گذارد. او به شکل حیرت انگیزی وارد دریچه‌های هوا می‌شود تا با جاسوسی کردن از نگهبانان بازی، متوجه روند بازی پیش‌رو شود. او با به اشتراک گذاشتن مشاهدات خود با سانگ وو متوجه می‌شوند که بازی پیش روی آن‌ها، بازی «آبنبات عسلی» است. سه بیوک با پیوستن به تیم گی هون، می‌خواهد از شر دوک سو و حملات احتمالی‌اش در امان باشد؛ تصمیمی درست و منطقی.

۳. سونگ گی هون

به عنوان قهرمان اصلی و برنده نهایی بازی مرکب، جای تعجب نیست که گی هون در بین باهوش‌ترین کاراکترهای سریال قرار بگیرد. گی هون، لحظات ناشیانه‌ی زیادی دارد که بیشتر به دلیل ترحم بیش از حدش به وجود می‌آیند، مانند زمانی که تمام پول مادرش را خرج شام تولد دخترش می‌کند یا زمانی که نام ایل را به عنوان شریک خود در بازی چهارم، انتخاب می‌کند.

گی هون بازیکنی سریع است. به طوری که در بازی آبنبات عسلی، در لحظات پایانی متوجه شد با لیس زدن آبنبات می‌تواند خود را از مخمصه‌ای که در آن گیر کرده است، نجات دهد. او همچنین در بازی «تیله بازی» با فریب دادن ایل نام و استفاده از زوال عقلی او، راهی بی‌رحمانه را برای پیروزی خود انتخاب می‌کند. همچنین در بازی آخر، دیدیم که چگونه با پرت کردن خاک به سمت چشمان سانگ وو، باعث اختلال در دید او می‌شود و شرایط برد را برای خود فراهم می‌کند. اما با این وجود، گی هون آنقدر بی وجدان نیست که او را به قتل برساند.

۲. چو سانگ وو

دوستی سانگ وو با گی هون، از دوران کودکی و رقیب شدن آن‌ها در بازی مرکب، شاید یکی از کلیشه‌های همیشگی در سریال‌های کره‌ای باشد اما نمی‌توان این حقیقت را انکار کرد، این رقابت بی نهایت لذت بخش بود. همانطور که اشاره کردیم، سانگ وو، دوست دوران کودکی گی هون است. همین مساله باعث شد تا بینندگان شاید تصور کنند که سانگ وو می‌تواند یک کاراکتر مثبت و مفید باشد اما با تماشای پارادوکس‌های متعدد از او، متوجه شدیم که از بی رحم‌ترین بازیکنان Squid Game است.

با ندادن اطلاعات در مورد بازی آبنبات عسلی به گروهش، سانگ وو ثابت کرد که بیشتر به پیروزی اهمیت می‌دهد تا به دوستی. تصمیمی که باعث شد گی هون با انتخاب شکل چتر، تقریبا مرگ را با چشمان خود ببیند. سانگ وو تصمیمات بی‌رحمانه‌ی بسیاری در طول بازی می‎گیرد؛ از فریب دادن علی در تیله بازی گرفته تا هل دادن شیشه ساز برای تشخیص مسیر درست و همچنین چاقو زدن به سه بیوک. تصمیماتی ظالمانه اما استراتژیکی که به او اجازه می‌دهند تا به آخرین مرحله از بازی برسد.

۱. اوه ایل نام

اگر از من بپرسید که شوکه کننده ترین لحظه سریال چه بوده؟ بدون شک صحنه‌ای را نام خواهم برد که متوجه شدیم پیرمرد مظلوم و ضعیف داستان، پشت تمامی ماجراهای بی‌رحمانه Squid Game بوده و او مقصر اصلی تمامی خون‌های ریخته شده بوده است.

ایل نام، بدون شک باهوش‌ترین کاراکتر سریال بازی مرکب است. جدای از این‌که او توانست همه را فریب دهد، نمی‌توان منکر این حقیقت شد که او برنامه‌ریزی‌های زیادی انجام داده تا تمامی قطعات پازل را بدون حتی یک اشتباه، در کنار هم قرار دهد. او نه تنها باید سالیان سال، تلاش می‌کرد تا تمامی مراحل را پشت سر بگذارد هم‌چنین باید اطمنیان حاصل می‌کرد تا در طی روند بازی، آسیبی به او وارد نخواهد شد. ایل نام و دوستانش، سالیان سال از کشتار‌های بی‌رحمانه لذت برده‌اند، کاری که هر کسی توان انجام دادنش را ندارد.

Squid Game بدون شک از بهترین سریال‌هایی بود که امسال پا به پلتفرم محبوب نتفلیکس گذاشت. محصولی که توانست بار دیگر دوستداران سینما و تلویزیون را پای جعبه‌های جادوییشان میخکوب کند و نهایت لذت را برای آن‌ها فراهم کند.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
اشتراک
به من اطلاع بده
guest

39 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments