در حقیقت در بازی Broken Porcelain اگر بخواهید از المانهای تازهوارد به سری استفاده کنید، نه حس ترسی را تجربه خواهید کرد و نه هیجانی. بازی برخلاف آنچه تصور میکنید کاری میکند تا شما حس قدرت پیدا کنید و این حس، رفته رفته تا پایان بازی بیشتر نیز میشود. البته این بازی انقدر عیب و ایراد دارد که لذت بردن از این بازی، چالش بسیار سختی برای گیمرها خواهد بود. با این اوصاف محیطهای بازی به نسبت دارای یک اتمسفر قابل قبول است و بازی در زمینه کانسپت کلی ِطراحیِ محیط، عملکردی قابل قبول داشته است. کریس دریل، یکی از منابع الهام خود برای طراحی محیط هتل در بازیاش را رمان بسیار پرطرفدار و مشهور درخشش (The Shining) به قلم استیون کینگ مطرح کرده است. حتی دیالوگ آندریا، یکی از شخصیتهای داستان برگرفته از مونولوگی است که شخصیت جک تورِنس با بازی جک نیکلسون در فیلم درخشش موقعی که به دنبال کشتن زن و بچهاش میافتد، در قسمتی از داستان میگوید. البته جملاتی که آندریا و دیگر شخصیتهای منفی داستان حین موش و گربه بازیهای ماجرا میگویند، از تعداد یک دست فراتر نمیرود و شما آنقدر یک جمله را از زبان یک کاراکتر میشنوید که دیگر از یک نقطه به بعد شاید حالت تهوع به شما دست دهد یا شاید هم مثل من ترجیح میدهید صدای درون بازی را در برخی از قسمتها کم کنید تا شاید تاثیری داشته باشد.
بازی Broken Porcelain قصهای بسیار غنی و به شدت جذابی دارد اما چه فایده که زیر آواری از مشکلات فنی مربوط به گرافیک و گیمپلی دفن شده؟
بازی Broken Porcelain قصهای بسیار غنی و به شدت جذابی دارد اما چه فایده که زیر آواری از مشکلات فنی مربوط به گرافیک و گیمپلی دفن شده؟ بعید میدانم درصد زیادی از گیمرها بتوانند حجم زیادی از مشکلات بازی را به جان بخرند تا بازی را تنها برای پیگیری داستان تا انتها دنبال کنند. بازی حتی در بخش موسیقی نیز چیز خاصی برای عرضه ندارد و شما چند قطعه موسیقی را تا انتهای بازی بالغ بر صد مرتبه میشنوید. در بازی Broken Porcelain شما حتی اگر بتوانید از باگهای فنی، مشکلات گیمپلی و حتی موسیقیای که سوهان روح میشود چشمپوشی کنید، افکتهای صوتی همچنان یکی از ایرادات بزرگی است که این بازی دارد. در بازی اول Remothered نیز این مشکل وجود داشت که افکتهای صوتی به درستی اجرا نمیشدند؛ یعنی شما در حین پرسه زدن در هتل، صدای صحبتهای اشمن و دیگر دشمنان بازی را به وضوح میشنوید، به شکلی که انگار، بیخِ گوش شما ایستادهاند اما در واقع ممکن است چند متر آن طرفتر، در یک اتاق حضور داشته باشند! این ایراد، رسما باعث میشود شما برای پرسه زدن در محیط بازی نتوانید به درستی برنامهریزی کنید.
بازی Broken Porcelain آنقدر ایرادات ریز و درشت دارد که نمیتوان این بازی را به کسی، حتی گیمرهایی که بازی اول کریس دریل را تجربه کردهاند توصیه کرد. تنها فاکتور خوبی که در این بازی وجود دارد، فرمت روایی و داستان جذاب و عمیقی است که به درستی کارگردانی شده. البته این فاکتور نیز بینقص نیست اما میتوان برای این بازی، این عنصر را یک نکته قوت قلمداد کرد. شاید اگر بازی Remothered: Broken Porcelain دچار تغییر و تحولات اساسی نمیشد و سازندهها از همان فرمول به نسبت موفق قسمت اول برای توسعه و ساخت این بازی کمک میگرفتند، در حال حاضر با یک بازی ضعیف روبهرو نمیشدیم. لذت بردن از قسمت دوم بازی Remothered کار به شدت سختی است.