در اولین شماره سری مطالب «این آخر هفته چه فیلمی ببینیم» به سراغ پنج فیلمی رفتیم که قطعا میتوانند شما را برای چند ساعت از دغدغههای روزمره دور کنند.
دغدغه ذهنی در دوران نونهالی و نوجوانی معنای خاصی ندارد. فرد در طول فصلهای پاییز، زمستان و بهار تمام تمرکزش را روی درس و مشق میگذارد تا بتواند نمرات خوبی را کسب کند و در طول تابستان هم بخشی از وقتش را به کار کردن اختصاص میدهد تا بتواند به واسطه درآمدی که کسب میکند، وسیله مورد نظرش را بخرد. انسان در طول این دورههای زمانی وقت آزاد زیادی داشته و میتواند بخش قابلتوجهی از هفته را با تماشای فیلم بگذارند اما شرایط با ورود به دانشگاه کاملا متفاوت شده و اصطلاحا ورق برمیگردد.
انسان با ورود به دوران دانشگاه از یک سمت باید کار کند تا بتواند کمک خرج خانواده خود باشد یا حداقل نیازهایی مالی خودش را برطرف کند. او همچنین باید تمرکزش را روی درسهای دانشگاه گذاشته تا آنها را با نمره خوبی پاس کند. به این مورد، باید پروژههایی را اضافه کرد که در طول ترم جلوی راه دانشجو سبز شده و درگیرش میکنند. مهم نیست فرد دنبال گذراندن دوران کارشناسی ارشد در یک دانشگاه خوب، بورسیه تحصیلی یا پیدا کردن شغل در یک شرکت و دریافت حقوقی کارمندی باشد، در هر صورت عملکرد در دوران دانشگاه اهمیت بالایی دارد. به این موارد، باید نگرانیهای مربوط به اقتصاد، آینده، تورم افسار گسیخته و غیره را اضافه کرد.
به صورت کلی، انسان حین تحصیل در دانشگاه دغدغههای متعددی پیدا کرده و ساعات بیشتری از روزهای هفته را با انجام کارهای ضروری میگذراند. در نتیجه، در طول هفته از ساعات آزاد برخوردار نبوده و تنها روزهای آخر هفته را میتواند به تفریح اختصاص دهد. از آنجایی که هیچ کس دوست ندارد پس از یک هفته پرمشغله و طولانی پای فیلمی حوصلهسربر و کسلکننده بنشیند، تصمیم گرفتیم در قالب یک مقاله به معرفی آثاری بپردازیم که ارزش ساعات آزاد آخر هفتهتان را دارند.
تاکید میشود فیلمها بدون ترتیب خاصی معرفی میشوند.
The Man from Nowhere
کشور سازنده: کره جنوبی
کارگردان: لی جانگ-بام
سال انتشار: ۲۰۱۰
The Man from Nowhere در زیرژانر اکشن دلهرهآور ساخته شده و درباره مردی کم حرف است که در واحد کوچک یک آپارتمان زندگی کرده و یک امانتفروشی دارد. او با دیگران تعامل خاصی نداشته و تنها دوستش، دختر خردسال یکی از همسایگان به نام سومی است. مادر سومی برای گروهی از تبهکاران کار میکند. او از زندگی خود خسته شده و قصد دارد با دزدیدن بسته بزرگی از هروئین و فروختن آن، ورق را برگرداند. مادر سومی هروئین را در یک کیف دوربین پنهان کرده و به امانتفروشی میسپارد. در پی این اقدام، اعضای گروه خلافکاری مادر و دختر را گروگان گرفته و پروتاگونیست را مجبور میکنند به خواستههایشان تن دهد.
حین تماشای مردی از ناکجاآباد احتمالا یاد جان ویک میافتید اما واقعیت این است که اثر لی جانگ-بام چهار سال زودتر به سینماها آمد. محصول کشور کره جنوبی جدا از سال اکران متفاوت ویژگیهای شاخصی را در خود جای داده که به هیچ وجه نمیتوانید در محصول آمریکایی بیابید. The Man from Nowhere مانند بسیاری از آثاری که در کره ساخته شده، به شدت خشن بوده و برای به تصویر کشیدن صحنههای خشونتآمیز هیچ ابایی ندارد. به این موارد باید ریتم سریع، شخصیتپردازی عالی پروتاگونیست و تمرکز فیلم بر استفاده از سلاح سرد برای تصویر کشیدن درگیریها را افزود؛ درگیریهایی که قطعا از تماشایشان لذت میبرید.
Bird Box
کشور سازنده: ایالات متحده آمریکا
کارگردان: سوزا بیر
سال انتشار: ۲۰۱۸
Bird Box درباره زنی باردار به نام مالوری است که به بیمارستان رفته تا طبق روال معمول معاینه شود. او در بیمارستان با زنی روبرو میشود که در حال صدمه زدن به خود بوده و همین اتفاق، باعث گسترش وحشت در میان جمعیت میشود. مالوری در ادامه پی میبرد مواجهه با یک شی مرموز و پرنده باعث میشود انسانها به روشهای مختلف جان خود را بگیرند. به همین دلیل، چشمان خود و فرزندانش را بسته و به آنها گوشزد میکند از قدرت شنیداری بهره ببرند. ادامه داستان، تلاشهای مادر فداکار برای نجات دادن فرزندانش و رساندن آنها به یک پناهگاه امن را به تصویر میکشد.
دستاندرکاران فیلمهای آخرالزمانی معمولا سعی میکنند هیولاهای مرموز و ترسناکی را خلق کرده و سپس بخشی از تمرکز فیلمنامه را روی تلاشهای شخصیتها برای یافتن نقطه ضعف میگذارد. بخش اول این گزاره برای جعبه پرنده صدق میکند اما بخش دومش، خیر. مخاطب در این فیلم با موجودی مواجه میشود که انسانها به محض دیدنش دست به خودکشی میزنند، حتی اگر این اتفاق به صورت غیرمستقیم (تماشا از طریق دوربین) رخ دهد. در نتیجه، هیچ شانسی برای یافتن نقطه ضعف وجود ندارد. علاوه بر این، شخصیتهای اصلی داستان مردان تنومند نیستند که از پس خود در یک دنیای بیرحم بربیابند. شخصیت اصلی، زنی باردار است که باید برای نجات فرزندانش تلاش کند. این موارد در کنار نقشآفرینی عالی ساندرا بولاک، Bird Box را به اثری تبدیل کرده که لحظهای مخاطب را رها نکرده و دلهره و ترس را به جانش میاندازد.
Rain Man
کشور سازنده: ایالات متحده آمریکا
کارگردان: بری لوینسون
سال انتشار: ۱۹۸۸
Rain Man حول محور مرد جوانی به نام چارلی بابیت میچرخد که غرق در تجارت خودروهای گران قیمت است. پس از اینکه خبر فوت پدرش را دریافت میکند، به همراه معشوقهاش به زادگاه خود میرود. او به محض بازگشت متوجه میشود پدر، بیوک رودمستر مدل ۱۹۴۳ میلادی را برایش به ارث گذاشته اما مبلغ ۳ میلیون دلار به فردی غریبه داده شده است. چارلی در ادامه پی میبرد فرد غریبه برادرش بوده که به اوتیسم مبتلا است و تمام این سالها از موجودش خبر نداشته است. او که به پول نیاز دارد، تصمیم میگیرد راهی برای بدست گرفتن حضانت برادرش بیابد تا بدین ترتیب، نیمی از پول را صاحب شود.
یک جمله معروف وجود دارد که میگوید اگر میخواهی فردی را بشناسی، کافی است با او به سفر بروید. فیلمنامه مرد بارانی بر اساس همین ایده نوشته شده است. دو شخصیت اصلی داستان طی اتفاقاتی به پرواز خود نرسیده و مجبور میشوند سفری سه روزه را آغاز کنند. در پی این، پیرنگ اصلی آغاز میشود. داستین هافمن در طول فیلم به زیبایی تمام توانسته فردی مبتلا به اوتیسم را جلوی دوربین به تصویر کشیده و درک درستی از این افراد به مخاطب ارائه دهد. تام کروز هم مانند همیشه عالی ظاهر شده و فردی آشفته و سرگردان را با ظرافت تمام نشان داده است.
Snowpiercer
کشور سازنده: کره جنوبی و جمهوری چک
کارگردان: بونگ جون-هو
سال انتشار: ۲۰۱۳
Snowpiercer بر اساس رمان فرانسوی Le Transperceneige ساخته شده و در یک دنیای تخیلی روایت میشود. انسانها به منظور توقف گرمایش زمین از روشی به نام Stratospheric Aerosol Injection استفاده میکنند که باعث میشود عصر یخبندان جدیدی در سال ۲۰۱۴ میلادی آغاز شود. در پی این اتفاق، باقی مانده انسانها سوار بر یک قطار میشوند که به صورت مستمر در حال حرکت است. انسانهای حاضر در قطار تفکیک شده و گروههای ثروتمند که امکانات بسیار خوبی دارند، در واگنهای جلویی مستقر شده و انسانهای فقیر هم به واگنهای انتهایی انتقال مییابند. فقرا نه تنها امکانات خوبی ندارند، بلکه غذای مناسبی دریافت نمیکنند. اتفاقات حول گروهی از انسانهای فقیر میچرخد که با وجود آگاهی از خطرات تصمیم میگیرند به تبعیض موجود خاتمه دهند.
برف شکن در نگاه اول یک فیلم اکشن است که به واسطه صحنههای اکشن خود مخاطب را سرگرم میکند اما محصول مشترک کره جنوبی و جمهوری چک استعاره و نکات زیادی را در خود جای داده که مصداقشان در دنیای واقعی قابلمشاهده است؛ برای مثال، قطار سریعالسیر که همیشه حرکت کرده و لحظهای نمیایستد، همان کره زمین است که انسانها را در خود دارد؛ انسانهایی که به گروههای مختلف تقسیم شده و عدالتی میانشان وجود ندارد. به این مورد، باید تلاشهای حاکم تمامیتخواه را اضافه کرد که سعی دارد به واسطه شستشوی مغزی، خود را در ذهن کودکان به یک قهرمان تبدیل کند.
خورشید
کشور سازنده: ایران
کارگردان: مجید مجیدی
سال انتشار: ۱۳۹۹
خورشید روی پسری نوجوان به نام علی متمرکز است. خانوادهاش وضع مالی خوبی نداشته و او مجبور است هر روز در خیابانهای تهران کار کند. علی روزی از سوی یک مرد بزهکار ماموریت مییابد وارد مدرسهای شده، یک زیرخاکی را پیدا کرده و سپس برایش بیاورد.
فیلمنامه خورشید از حیث شخصیتپردازی چندان موفق عمل نکرده و دیدگاه مخاطب نسبت به کاراکترها در ابتدای فیلم هیچ فرقی با انتها نخواهد داشت. علاوه بر این، نویسندگان اهمیت چندانی به سرنوشتها نداده و آنها را رها میکند. با اینحال، بازیگران به خوبی توانستهاند از پس نقشهای خود برآمده و نوجوانی سختکوش، پیرمردی مرموز و معلمی دلسوز را به تصویر بکشند. به این مورد باید فیلمبرداری، کارگردانی و تدوین کمنقص را اضافه کرد. خورشید همچنین صحنههایی دارد که به خوبی میتوانند هیجان را به مخاطب انتقال دهد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید