نقد و بررسی بازی Marvel's Avengers

نقد و بررسی بازی Marvel’s Avengers

انتقام‌جویان، ضعیف‌تر از همیشه

1%
  • 0/10
نقد و بررسی بازی Marvel’s Avengers ۰ ۲۳ شهریور ۱۳۹۹ بررسی بازی کپی لینک

بازی پر سروصدای اونجرز از بستر دنیای ابرقهرمانان مارول برای ارائه‌ی یک داستان نخ‌نما و تجربه‌ای کسل‌کننده استفاده می‌کند. با نقد و بررسی بازی Marvel’s Avengers در سرگرمی همراه باشید.

ابرقهرمانان کمیک‌بوکی سوژه‌ی بسیار خوبی برای ساخت بازی‌های ویدیویی هستند. پیشینه‌ی داستانی غنی این کاراکترها و تنوع قدرت‌ها و شخصیت‌هایشان دست بازی‌سازان را برای روایت یک داستان عالی و گیم‌پلی سرگرم‌کننده باز می‌گذارد، اما همه‌ی این‌ها منوط به آن است که سازندگان بدانند دقیقا چطور از این کاراکترها و دنیای منحصر به فردشان استفاده کنند. بازی‌های مجموعه‌ی Batman Arkham و Spider-Man نمونه‌های موفقی از این مورد هستند. متاسفانه کریستال داینامیکس نتوانسته با ابرقهرمانان محبوبمان در گروه اونجرز، ترکیبی از روایت جذاب و گیم‌پلی لذت‌بخش بسازد، چرا که از این کاراکترها و ویژگی‌هایشان در بستری که با آن همخوانی ندارند استفاده کرده است.

بازی Marvel’s Avengers یک اکشن-نقش‌آفرینی Beat’m Up است که بازیکن را (فعلا) در نقش شش عضو از اعضای گروه اونجرز شامل میس مارول (کامالا خان)، مرد آهنی، ثور، هالک، کاپیتان آمریکا و بیوه‌ی سیاه قرار می‌دهد. اگر بخواهیم به طور مختصر بگوییم، این بازی نسخه‌ی ابرقهرمانی بازی Destiny است، با این تفاوت که سیستم لوت بسیار نامیزان، طراحی مراحل ضعیف و داستانی نه‌چندان جذاب دارد. اسکوئر انیکس و کریستال داینامیکس برنامه‌های بلندمدتی برای اونجرز دارند و قرار است با اضافه شدن محتوای جدید از جمله ابرقهرمانان بیشتر، یک «بازی به‌عنوان سرویس» دیگر را به بازاری که همین الان هم با این عناوین اشباع شده اضافه کنند. مشکل اینجاست که سنگ بنای اونجرز مشکلاتی اساسی دارد که اگر اصلاح نشوند، نمی‌توان چندان به آینده‌ی آن خوشبین بود.

Marvel’s Avengers به طور کلی حول محور یک بخش چندنفره‌ی کو-آپ می‌چرخد و کمپین داستانی آن، علیرغم اینکه یک تجربه‌ی تک‌نفره‌ی کامل و پرجزئیات است، اما نقشی بیشتر از یک «بخش تمرینی طولانی» برای مولتی پلیر بازی ندارد. داستان با معرفی کامالا خان به‌عنوان دختری جوان و شدیدا علاقه‌مند به اعضای گروه اونجرز آغاز می‌شود که در جشنی برای بزرگداشت آنها و معرفی فناوری جدیدشان شرکت می‌کند. این جشن مطابق انتظار به فاجعه‌ای بزرگ ختم می‌شود که طی آن بسیاری از مردم، از جمله کامالا، قدرت‌های فراطبیعی پیدا کرده و عده‌ای از جمله کاپیتان آمریکا کشته می‌شوند. پس از این حادثه، انتقام‌جویان مقصر این تراژدی شناخته شده و گروهشان از هم می‌پاشد، اما کامالا که دختری شجاع و خوش‌قلب است از آنها ناامید نشده و تلاش می‌کند دوباره اونجرز را گرد هم بیاورد تا مقصر اصلی حادثه را پیدا و مجازات کنند.

کامالا خان در بازی Avengers
کامالا خان کاراکتر اصلی داستان است که می‌خواهد دوباره گروه اونجرز را گرد هم بیاورد

پیرنگ داستان از حد یک داستان سطحی کمیک‌بوکی فراتر نمی‌رود. عمده‌ی داستان به رابطه‌ی میان کامالای جوان و پراشتیاق با الگوهای زندگی‌اش که حالا هم‌رزمانش شده‌اند می‌پردازد؛ ایده‌ای که می‌توانست تبدیل به روایتی دوست‌داشتنی تبدیل شود، اما به جز کامالا و تا حدی تونی استارک، سایر کاراکترها بسیار سطحی و فراموش‌شدنی هستند. حتی به کاپیتان آمریکا و ثور که در اواخر بخش کمپین به داستان اضافه می‌شوند هم بسیار کم پرداخته می‌شود. نقش‌آفرینی بازیگران مطرحی چون تروی بیکر (بروس بنر/هالک) و نولان نورث (تونی استارک) هم نتوانسته انرژی خاصی به این داستان بی‌روح تزریق کند، چرا که علیرغم تفاوت اخلاقی کاراکترها، دیالوگ‌ها چنگی به دل نمی‌زنند و کم پیش می‌آید که مثلا شوخ‌طبعی تونی استارک یا غرور اشرافی ثور لحظاتی به یاد ماندنی رقم بزند. از آن سو شخصیت‌های شرور داستان و در راس آنها MODOK هم انگیزه‌های بی‌معنی و شخصیت‌هایی کلیشه‌ای دارند و انگار هستند که صرفا باشند. از نیمه‌ی دوم داستان به بعد، بازی دیگر اهمیتی به پرداخت به جزئیات داستانی و پرداخت شخصیت‌های جدید نمی‌دهد و صرفا به فکر اضافه کردن گروه‌ها، کاراکترها و ماموریت‌های جدید است. به طور کلی داستان بازی اونجرز و شخصیت‌های آن احساس دم‌دستی و بدون اصالت بودن را منتقل می‌کند که با توجه به استفاده از بستر فوق‌العاده‌ای چون کمیک‌های مارول، بسیار ناامیدکننده بود.

کمپین داستانی حدودا ۱۲ ساعته‌ی بازی Marvel’s Avengers بیشتر حکم یک تست آزمایشی برای مکانیک‌های گیم‌پلی و سیستم لوت بازی را دارد تا شما را برای ورود به بخش چندنفره که انگار همه‌چیز از ابتدا برای آن ساخته شده، آماده سازد. هر شش کاراکتر قابل کنترل بازی ویژگی‌ها و قدرت‌های منحصر به فرد خودشان را دارند، اما کریستال داینامیکس موفق شده به شکل ظریفی، تجربه‌ی بازی کردن با آنها را در یک قالب کنترلی مشترک بسازد تا نیازی به مجموعه‌ای از دکمه‌ها و مکانیک‌های متفاوت برای هر کاراکتر نباشد. هر ابرقهرمان چهار معیار Melee، Defense، Ranged و Heroic دارد که همانطور که از نامشان پیداست، روی توانایی مبارزه تن‌به‌تن، از راه دور، دفاع و قدرت ویژه‌ی آنها تاثیر می‌گذارند. هر شخصیت چهار اسلات Gear دارد که با لوت کردن و یافتن آیتم‌های هر کدام، می‌توان این معیارها را بهبود داد. میانگین آنها، سطح قدرت کاراکتر را تعیین می‌کند که به نسبت آن، سطح دشمنان در هر مرحله تنظیم می‌شود.

چه در بخش تک‌نفره و چه چندنفره، اکثر ماموریت‌ها شامل کارهای ساده‌ای چون محافظت از یک نقطه یا شکست دادن یک دشمن در مناطقی شدیدا تکرارشونده و نه‌چندان چشم‌نواز می‌شوند.

تنوع سبک‌ مبارزه‌ی قهرمانان بازی به خوبی ملموس است و هر کدام لذت خاص خود را دارد؛ چه حرکات آکروباتیک بیوه‌ی سیاه باشد، چه لیزر‌های مرد آهنی و چه ضربات سهمگین چکش ثور، بازی کردن با هر کدام تجربه‌ی منحصر به فردی دارد که به ندرت خسته‌کننده می‌شود. اما هر چقدر که در طراحی گیم‌پلی هر کاراکتر دقت به خرج داده شده، متاسفانه موارد دیگر ضعیف انجام شده‌اند که این نقطه قوت بزرگ بازی را خنثی می‌کنند. اول آن که طراحی مراحل بازی فاجعه است. چه در بخش تک‌نفره و چه چندنفره، اکثر ماموریت‌ها شامل کارهای ساده‌ای چون محافظت از یک نقطه یا شکست دادن یک دشمن در مناطقی شدیدا تکرارشونده و نه‌چندان چشم‌نواز می‌شوند. برای چالش‌برانگیز‌تر شدن بازی، هر منطقه با سیلی از دشمنان که شامل روبات‌های گوناگون می‌شوند پرشده‌اند. این نکات سبب شده که در مبارزه‌ها به جای استفاده از قابلیت‌های یکتای هر قهرمان، صرفا به فشردن پیاپی دکمه‌ها اکتفا کنید. درخت مهارت‌های ابرقهرمانان بازی هم با وجود ظاهر گسترده‌ی خود، صرفا شامل برخی حرکت ابتدایی و افزایش قدرت حرکات قبلی می‌شوند و کمکی به عمق بخشیدن به مبارزات بازی Marvel’s Avengers نمی‌کنند.

سیستم لوت بسیار بد بازی هم دومین موردی است که به گیم‌پلی ضربه‌ی بزرگی می‌زند. آیتم‌های Gear که به وفور هم در محیط یافت می‌شوند، هیچ تاثیر محسوسی روی توانایی‌های مختلف شخصیت‌ها نمی‌گذارند. به‌علاوه مجهز کردن کاراکتر به آنها هیچ تغییر خاصی در ظاهر ابرقهرمان هم نمی‌دهد و تمام ویژگی‌های ظاهری به آیتم‌های مربوطه در بخش Cosmetics اختصاص داده شده‌اند. این مسائل سبب شدند که انگیزه‌ای برای لوت کردن آیتم‌های جدید یا پیدا کردن متریال لازم برای ارتقای آنها (که تعدادشان به شکل آزاردهنده‌ای زیاد است) نداشته باشم. در بهترین حالت، صرفا صندوق‌هایی که در مسیرم به سوی هدف بعدی ماموریت اصلی را باز می‌کردم و بدون توجه به جزئیات، اعداد و ارقام و ویژگی‌های هر آیتم که مصداق کوچکی از طراحی افتضاح UI بازی هستند، صرفا آنهایی که فلش‌های سبز به همراه داشتند را برمی‌داشتم.

مشکل بزرگ دیگری که با بازی Marvel’s Avengers داشتم، باگ‌های پرشمار و عجیب و غریب بازی بود. بسیار پیش می‌آید که هم‌تیمی‌های هوش مصنوعی‌تان در یک نقطه گیر کنند یا بخشی از آبجکت‌ها و کاراکترها ناقص لود بشوند. متاسفانه باگ‌های ریز و درشت بازی به حدی هم نیست که بگوییم در تجربه‌ کلی آن بی‌اثرند، چرا که چندین بار در میانه‌ی بازی مرا مجبور به اجرای دوباره مراحل و حتی خود بازی کردند.

همانطور که اشاره شد، بازی اونجرز مطابق ترند امروز دنیای بازی‌های ویدیویی، یک «سرویس» است که تا مدت‌ها با آپدیت‌های جدید پشتیبانی خواهد شد، اما چیزی که این بازی در حال حاضر هست، چندان مخاطب را ترغیب نمی‌کند که با آن همراه شده و منتظر محتوا و کاراکترهای جدید باشد. مراحل بخش چندنفره تکراری و حوصله‌سربر هستند و بیشتر محتوایشان از چیز‌هایی که در کمپین وجود داشتند کپی شده است. به تدریج این حس را نسبت به بازی پیدا کردم که ابرقهرمانان مارول صرفا برای این هستند که به این بازی ناقص زرق و برق ببخشند و بازیکنان را به تجربه‌اش ترغیب کنند. اما هر چقدر که این قهرمانان از یکدیگر متمایز باشند و هر چه قدر کریستال داینامیکس در ادامه کاراکترهای جدید اضافه کند، باز هم بستر اصلی بازی Marvel’s Avengers ایرادهای اساسی و غیرقابل‌ چشم‌پوشی دارد و به زور نمی‌توان آن را یک بازی خوب جلوه داد. صادقانه بگویم که بعید می‌دانم سازندگان در آینده تحولاتی اساسی در این بازی رقم بزنند و به همین دلیل، ترجیح می‌دهم تجربه‌ی این بازی ۶۰ دلاری را به شما پیشنهاد نکنم.


4 بد
بازی Marvel's Avengers از یک بخش داستانی کم‌رمق و سطحی برای درگیر کردن بازیکنان با مکانیک‌های ناقص و پرایراد خود استفاده می‌کند و با مراحلی تکراری چه در بخش تک‌نفره و چه چندنفره، در ارائه‌ی یک تجربه‌ی لذت‌بخش از ابرقهرمانان دوست‌داشتنی مارول ناکام است.
  • تمایز سبک مبارزه و قابلیت‌های هر کاراکتر
  • اجرای خوب بازیگران
  • داستانی سطحی و قابل ‌پیش‌بینی
  • کاراکترهای کم‌عمق، فراموش‌‌شدنی و بدون اصالت
  • طراحی مراحل کسل‌کننده و بسیار نامناسب که تمایز کاراکترها را خنثی می‌کند
  • محیط‌های شدیدا تکراری و نه چندان جذاب
  • سیستم لوت نامتعادل و کم‌اهمیت
  • طراحی UI بسیار ضعیف و گیج‌کننده
  • باگ‌های ریز و درشت و خرابکار

مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
اشتراک
به من اطلاع بده
guest

0 دیدگاه
Inline Feedbacks
View all comments