این مرتبه نازیها نقش مهمی را در داستان ایفا میکنند و به طور خلاصه، هر جایی که نازیها باشند، جدل و غوغا نیز به راه میافتد
آمازون پرایم راز پیروزی در رقابت با دیگر شبکهها را ساخت عناوینی بزرگ و با بودجهی بالا میداند، اما شبکه در کنار این طرز فکر، این موضوع را هم در نظر میگیرد که برای بیشتر معروف شدن، نیاز به کمی جنجال دارد. عناوین اریجینال این شبکه همگی بارها مورد بحث قرار گرفتهاند و از خشونت بالای آنها سخن به میان آمده، یا شیوه نگاهشان به مسائلی خاص. «شکارچیان» نیز از این قاعده مستثنی نیست و تقریبا تمام عوامل جنجالآفرینی که گفته شد را داراست. موضوعی که باعث میشود این اثر حتی بیشتر از آثار قبلی آمازون جنجالبرانگیز باشد، این موضوع است که این مرتبه نازیها نقش مهمی را در داستان ایفا میکنند و به طور خلاصه، هر جایی که نازیها باشند، جدل و غوغا نیز به راه میافتد.
سریال «شکارچیان» همانطور که از نامش پیداست، ماجرای دستهای از شکارچیان نازی را در شهر نیویورک و در سال ۱۹۷۷ دنبال میکند. این افراد باید صدها نفر از مقامات نازی را شناسایی کنند که قصد دارند چهارمین رایش را در ایالات متحده تشکیل داده و صلح جهانی را به خطر بیندازند. شکارچیان نازی در واقعیت افرادی بودند که نازیها و کارمندان سابق اساس را به دام انداخته و درباره آنها اطلاعات جمعآوری میکردند. سپس آنها را برای محاکمه بر اساس اتهامات جرایم جنگی و جرایم علیه بشریت به دادگاه تحویل میدادند. همین ایدهی داستانی باعث میشود «شکارچیان»، تبدیل به مجموعهای از تعقیب و گریز، درگیری و شکنجه تبدیل شود و سرعت روایت بالاتر از حد عادی باشد که گاهی اوقات بیننده را گیج میکند.
مخاطب، داستان پسری به نام «جونا هایدلبام» با بازی «لوگان لرمن» را دنبال میکند. مادربزرگ او از نجاتیافتگان فاجعه هولوکاست است. پس از به قتل رسیدن مادربزرگ جونا توسط فردی غریبه، شخصیت «مِیِر آفِرمَن» با بازی «ال پاچینو» است که باعث میشود جونا با شکارچیان آشنا شود و در نتیجه، شروع ماجرا بر پایهی تصادف تعریف میشود. در طرف دیگر، طی اپیزود افتتاحیهی ۹۰ دقیقهای – که گاهی حس میشود طولانیتر هم هست – با عناصر منفی داستان هم آشنا میشویم و ویژگیهایی از آنتاگونیستها برای مخاطب نمایان میشوند. شاید بتوان گفت که سازندگان در خلق این قسمت از ماجرا کمی زیادهروی کردهاند و شخصیتهای منفی داستانشان را با اغراق به تصویر کشیدهاند. از طرفی، خود شکارچیان نیز اعمال خشنی را انجام میدهند که اگر نازیها نبودند، به راحتی میتوانستیم آنها را به عنوان آنتاگونیستهای داستان بپذیریم. در نتیجه خالقان سریال در معرفی و پیش بردن داستانِ هر دو طرف، زیادهروی کردهاند و باعث شدهاند در برخی صحنهها داستان از مسیری که باید در آن قرار میگرفت، خارج شود. البته لازم به ذکر است که مخاطب میتواند بیشتر این موارد را هضم کند و همچنان با این صحنهها ارتباط برقرار کند.