فیلم Haunt یکی دیگر از آثار هالیوودی در ژانر وحشت و رازآلود است که میخواهد شما را تا سر حد مرگ بترساند اما سوال اینجاست آیا در این امر موفق عمل میکند؟
فیلم Haunt همانطور که از نامش پیداست، قصهی به ظاهر ترسناک دارد؛ میگوییم «به ظاهر» چون در واقع در این اثر خبری از جن، شیطان و هیچ مورد ماوراالطبیعه وجود ندارد و در حقیقت قصه از مولفههای ناکارآمدی بهره میبرد که در ادامه به آنها میپردازیم.
داستان دربارهی گروهی متشکل از چند جوان است که در جشن هالووین تصمیم میگیرند برای سرگرمی و گذران وقت وارد یک کلبهی وحشت شوند اما روحشان هم خبر ندارد که چه کابوسی در انتظار آنهاست. ما جلوی دوربین با پنج انسان ساده لوح طرف حساب هستیم که اتفاقات بدی برای آنها در این خانهی وحشت رخ میدهد. ویژگی «ساده لوح بودن» کاراکترها در آثار مشابه به فیلم تسخیر، تقریبا امری بدیهی است اما شخصیتها در این داستان به طرز عجیبی احمق هستند و رفتار کاراکترها در فیلم تسخیر در اکثر اوقات تقریبا با هیچ عقل سلیمی جور در نمیآید! این رفتارها صرفا برای پیشبرد حوادث علت و معلولی در بستر داستان کارگردانی میشوند اما به طرز عجیبی رفتار بیشتر شخصیتها روی اعصاب مخاطب رژه میرود چون بیننده از سر حماقت و نفهمی شخصیتها حرص میخورد؛ از اینکه یک نفر میتواند به راحتی فرار کند، اما به این کار تن نمیدهد و ترجیح میدهد با یک فرد غریبه که ماسکی روی صورت دارد، اندکی گپ بزند و از هویت او سوال کند! گروه بزرگسالی که جلوی دوربین تماشا میکنیم رسما مثل کودکان زیر ۱۰ سال رفتار میکنند و اگر فیلمسازها جای شخصیتهای جلوی دوربین، از چند تن افراد عاقل و بالغ استفاده میکردند، حداقل با کاراکترهای یکبار مصرفی طرف حساب بودیم که برای بقا، از هوششان استفاده میکردند؛ نه اینکه در واضحترین حالت ممکن، در دام بیفتند و برای کمک فریاد بزنند.
روایت کلیشهایست و برای تعریف داستان، هیچ تکلف و پیچیدگی خاصی به چشم نمیبینیم
طرفداران ژانر وحشت شاید از تماشای فیلم مایوس شوند؛ چرا که به غیر از چند جامپکات، علنا هیچ مولفهی دیگری در این فیلم به چشم نمیآید که مخاطب به واسطهی آنها بترسد. پیرنگ فیلم نیز به شدت کلیشهای است و بالغ بر صد مدل فیلم ریز و درشت در طول ۱۰ سال گذشته در هالیوود با همین فضا و داستان به اکران رسید. از طرفی دیگر، همه چیز قابل پیشبینی است. بنا بر اتفاقاتی که در نیمهی ابتدایی فیلم رخ میدهد و کمی با شخصیتهای تکبعدی داستان آشنا میشویم، حدس اینکه آیا کسی زنده میماند کار چندان دشواری نیست. فیلم در مقدمه نیز چندان موفق عمل نمیکند و قاعدتا فکر میکنیم این عجلهی کارگردانها در شروع وقایع اصلی فیلم، تنها برای این مسئله است که ریتم این اثر دچار اشکال نشود و مخاطب حوصلهاش سر نرود. فیلمسازها در این امر تا حدودی موفق عمل میکنند و ضرباهنگ فیلم تا پایان داستان از نفس نمیافتد. با این اوصاف فرم روایی در سایر موارد به شدت میلنگد.
روایت فیلم تسخیر چنگی به دل نمیزند؛ روایت کلیشهایست و برای تعریف داستان، هیچ تکلف و پیچیدگی خاصی به چشم نمیبینیم. کارگردانها حتی به خودشان زحمت نمیدهند تا از انگیزهی عدهای ناشناس برای راهاندازی یک خانهی وحشتِ واقعی پرده بردارند. مگر میشود در یک فیلم، آن هم اثری که میخواهد رازآلود باشد، معما و رازی مطرح شود و در انتها نیز این معما سربسته باقی بماند؟ آیا عوامل دستاندرکار فیلم تسخیر قصد دارند با تولید دنباله یا پیشدرآمدهای دیگر، به سوالات متعدد مخاطبها پاسخ دهند؟ با در نظر گرفتن نکات مثبت و منفی فیلم نمیتوان جواب قاطعانهای برای این سوال پیدا کرد، اما هر تصمیمی که تهیهکننده این اثر یعنی الی راث گرفته، نمیتوان توجیه مناسبی برای معماهای رها شدهی فیلم پیدا کرد. با این اوصاف فیلم تسخیر آنطور هم که فکر میکنید، فاجعه نیست.
اگر منطق و برهان را از این فیلم فاکتور بگیریم، با یک اثر به نسبت سرگرمکننده مواجه هستیم که هدف خاصی ندارد جز اینکه شما را به مدت تقریبا ۹۰ دقیقه پای یک داستان بنشاند. وقایع پیش روی کاراکترها به گونهای جذاب چیده میشوند و روند پلهای داستان، شما را به شدت هیجانزده میکند. جالب است بدانید کارگردانهای فیلم تسخیر که در واقع فیلمنامهنویسهای این اثر نیز محسوب میشوند، در رزومهی کاریشان، اثر نامآشنا و جذابی به اسم «یک مکان ساکت» (A Quiet Place) هم دیده میشود. اسکات بِک، در مقام فیلمنامهنویس و برایان وودز به عنوان تهیهکننده در این اثر موفق و خوشساخت حضور داشتند. ظاهرا ترکیب این دو هنرمند باعث شده تا فیلم تسخیر با کمک الی راث روند تولید را سپری کند. این ماجرا را اشاره کردیم تا به این نقطه برسیم که اگر این فیلم توسط فرد کاربلد دیگری کارگردانی میشد، احتمالا با یک اثر خوشساختتری نسبت به نسخهی کنونی روبهرو میشدیم؛ چرا که جنس داستان فیلم، توانایی سرگرم کردن مخاطب را دارد. تنها کافی بود فردی میآمد تا با استفاده از عناصر مختلف به این قصه پر و بال دهد. میتوان ادعا کرد قصهی بِک و وودز دربارهی خانهی وحشت موجود در این فیلم، توانایی سرگرم کردن و چه بسا ترساندن یک شخص ثالث را روی کاغذ دارد، اما این دو هنرمند آنچه جلوی دوربین به نمایش میکشند، نه تنها قادر نیست یک فرد بزرگسال را بترساند، بلکه اسباب خندهی بسیاری از مخاطبین و طرفداران ژانر وحشت خواهد بود.
فیلم Haunt تشکیل شده از حماقت دو گروه؛ عدهای که ظاهرا برای تفریح و عقدههای روانیشان به سمت آدمکشی روی میآورند و عدهای دیگر که از سر بیتوجهی، نادانی و سادهلوحی وارد این بازی مرگبار میشوند. تماشای این فیلم برای وقت گذرانی شاید برایتان سرگرمکننده باشد؛ البته به شرط اینکه از منطق خندهدار حاکم بر داستان حرص نخورید و برای هر اشتباهی که از کاراکترها سر میزند، زمین و زمان را فحش ندهید!
- قصهای سرگرمکننده
- چینش جذاب حوادث علت و معلولی
- ریتم تند و سریع روایت داستانی
- قابل پیشبینی بودن بخش عمدهی داستان
- فقدان یا ناکارآمد بودن مولفههای ژانر وحشت در این اثر به انضمام منطقی که در داستان وجود ندارد
- عدم پاسخ به معمایی که در قصهی فیلم مطرح شده
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید