هرماینی گرنجر در فیلم های هری پاتر - Harry Potter
1%
  • 0/10

تماشا کنید: 10 دیالوگ برتر از شخصیت هرماینی گرنجر در سری هری پاتر

بهترین دوست باهوش هری

تماشا کنید: 10 دیالوگ برتر از شخصیت هرماینی گرنجر در سری هری پاتر ۷ ۰۲ بهمن ۱۴۰۱ مقالات جانبی (سینمایی) کپی لینک

هرماینی گرنجر (Hermione Granger) یکی از بهترین کاراکترها در دنیای سری فیلم های هری پاتر – Harry Potter بود و در این مطلب، قصد داریم تا به ۱۰ مورد از بهترین دیالوگ‌های او اشاره کنیم که باعث می‌شوند بیشتر شخصیت او را دوست داشته باشید!

هنگامی که جی کی رولینگ (J.K Rowling) برای تاخیر پیش آمده در حرکت قطار منچستر به لندن ایده جهان جادوگری به ذهنش رسید، شخصیتی به نام هری پاتر خلق شد. با این وجود، وقتی که او اولین کتاب درباره این کاراکتر را با همین نام و عنوان Philosopher’s Stone (یا همان سنگ جادو) را به انتشار رساند، متوجه شدیم که شخصیت اصلی داستان تنها یک پسر بچه خاص به نام هری نیست؛ بلکه او با دو دوست به نام‌های ران ویزلی (Ron Weasley) و هرماینی گرنجر آشنا می‌شود که تاثیرات مستقیم و بسیاری را روی داستان دارند.

در واقع این دوستان هری هستند که او را در بسیاری از موقعیت‌ها نجات می‌دهند و راه را به او نشان می‌دهند، اما نکته قابل توجه اینجاست که هرکدام از این سه کاراکتر، ویژگی‌های شخصیتی خاص خود را دارند که به نحوی در پیش‌برد داستان تاثیر می‌گذارد. با این وجود، هرماینی همیشه نقش باهوش‌ترین عضو را بازی می‌کند که در بدترین شرایط، راهکارهای جالبی را به هری و ران پیشنهاد می‌کند!

در واقع شاید بتوان گفت که کاراکتر هرماینی بازتاب فردی با اعتماد به نفس و شدیدا اهل مطالعه است که از هوش خود در برابر مشکلات استفاده می‌کند. اما در نهایت، او از این ویژگی‌ها برای کمک به بهترین دوست خود، هری پاتر، در شکست دادن اسمش را نبر استفاده می‌کند. این در حالی است که از دل این شخصیت و ویژگی‌های خاص، دیالوگ‌هایی بیان می‌شود که آن‌ها در فیلم‌ها و شاید آثار مکتوب Harry Potter دیده‌ایم و از شنیدن آن لذت برده‌ایم.

در ادامه ۱۰ مورد از بهترین دیالوگ‌های شخصیت هرماینی گرنجر در سری فیلم‌های هری پاتر را همراه با ویدیو و زیرنویس فارسی دنبال خواهیم کرد تا باز هم برای مدتی کوتاه، بخشی از خاطرات خود با جهان جادو را زنده کنیم.

۱۰. نه هری، حتی توی جهان جادو هم شنیدن صداهای عجیب نشونه خوبی نیست!

فیلم: Harry Potter And The Chamber of Secrets

کلاس دفاع در مقابل جادوی تاریک (Defense Against The Dark Arts)، یکی از جنجالی‌ترین دروسی بود که هری پاتر و سایر هم‌کلاسی‌های او، در آن شرکت می‌کردند. در این کلاس، دانش‌آموزان یاد می‌گرفتند تا از برخی طلسم‌های خاص، برای دفاع استفاده کنند و در فیلم Chamber of Secrets، برای اولین بار شاهد مبارزات دوئل بین دانش‌آموزان بودیم.

اولین دوئل بین هری و دریکو ملفوی انجام شد، در حالی که پس از چند ضربه، ناگهان دریکو یک مار را به میدان مبارزه انداخت! این باعث شد تا هری بتواند با این مار صحبت کند و می‌دانیم که دلیل آن، وجود بخشی از ولدمورت در هری بوده است. با این وجود، او مدام صداهایی را در سر خود می‌شنید که به گفته هرماینی گرنجر حتی در جهان جادوگری هم نشانه خطر است!

۹. من واقعا موهام از پشت این شکلیه؟!

فیلم: Harry Potter And The Prisoner of Azkaban

در فیلم Harry Potter And The Prisoner of Azkaban اتفاق بسیار جالبی افتاد؛ طوری که در آخر، دیدیم که هری و هرماینی در زمان سفر کردند! این کار آن‌ها را چند ساعت عقب فرستاد تا بتوانند جلوی برخی از اتفاقاتی که می‌خواستند را بگیرند. این در حالی بود که با انجام این کار، آن‌ها خودشان در گذشته را هم مشاهده می‌کردند که همان کارهای چند ساعت پیش را انجام می‌دادند.

با این حساب، وقتی که هرماینی خودش را دید، ظاهرا اولین بار بود که پشت کله خودش را مشاهده کرده بود؛ به همین خاطر او تعجب می‌کند و می‌گوید «موهای من از پشت این شکلیه؟!». این قسمت از سری فیلم‌های هری پاتر یکی از عجیب‌ترین و بهترین‌های آن بود.

۸. عجب ابلهی..

فیلم: Harry Potter And The Philosopher’s Stone

در اولین فیلم از سری Harry Potter می‌بینیم که دانش‌آموزان مدرسه هاگوارتز در حال یادگیری برخی از علوم پایه برای تبدیل شدن به یک جادوگر هستند. با این حال کاری که هر جادوگر باید حداقل در سطح پایه بلد باشد، راندن بروم‌استیک (Broomstick)، یا همان جارو است! در واقع این ایده که جادوگرها از جارو برای نقل مکان و پرواز استفاده می‌کنند، یکی از بهترین راه‌هایی بود که دنیای جادوی هری پاتر را به باورهای عامیانه نسبت داد.

اما راندن جارو کاری نیست که هرکسی بتواند به همین راحتی انجام دهد، به همین دلیل هم در مدرسه هاگوارتز آن را به دانش‌آموزان درس می‌دهند؛ در حالی که دریکو ملفوی (Draco Malfoy) که عملا همیشه به دنبال دردسر است، هری را وادار می‌کند تا قبل از یاد گرفتن دقیق و درست استفاده از بروم‌استیک، پرواز کند. با این وجود پیش از انجام این کار، می‌بینیم که هرماینی سراغ او می‌رود و به هری هشدار می‌دهد. اما هری اصلا به حرف‌های او گوش نمی‌دهد؛ عجب ابلهی.. یا حداقل به باور هرماینی که اینطور بود!

۷. ترس از اسم یعنی ترس از خود اون فرد

فیلم: Harry Potter And The Chamber of Secrets

دومین داستان از ماجراجویی‌های هری پاتر درباره این بود که او، در سال دوم برای رفتن به هاگوارتز با برخی چالش‌ها مواجه شد. این در حالی بود که در نهایت او خودش را به مدرسه رساند، اما پیش از آن، نیاز بود تا یک سر به کوچه معروف دایگون (Diagon Alley) بزند تا برخی وسایل را برای سال تحصیلی جدید فراهم کند.

با این وجود، او در این کوچه با لوسیوس ملفوی (Lucius Malfoy) مواجه می‌شود؛ کسی که پس از دیدن هری، خیلی زود متوجه زخم معروف روی سرش می‌شود و از طرفی، از اینکه او نام لورد ولدمورت (Lord Voldmort) را به زبان آورده، شوکه می‌شود. به همین دلیل نیز لوسیوس به او می‌گوید که تو یا خیلی شجاع هستی، یا خیلی ابله، که اسم لورد تاریکی را به زبان می‌آوری. این در حالی است که هرماینی گرنجر بعد از این دیالوگ، پاسخ می‌دهد که ترس از اسم، یعنی ترس از خود فرد یا چیز؛ موردی که ثابت شجاعت، ویژگی هری و دوستانش بود.

۶. باید بگی لوی‌اوسا نه لویوسا

فیلم: Harry Potter And The Philosopher’s Stone

این دیالوگ رسما یکی از میم‌های درجه ۱ در اینترنت بود و هنوز هم کلیپ‌ها و عکس‌های بسیاری در رابطه با آن منتشر می‌شود. شخصیت هرماینی گرنجر همیشه به عنوان فرد باهوش، بین هری و یارانش معرفی می‌شود و این موضوع با پیشرفت داستان در فیلم‌های سری هری پاتر پر رنگ‌تر می‌شود. اما شاید در همان فیلم اول بود که ما بیشتر از همیشه، می‌دیدیم او به اصلاح کردن دیگران و اثبات برتری خود علاقه داشته باشد!

در این فیلم هرماینی سعی می‌کند تا همیشه سر کلاس‌ها جواب تک به تک سوال‌ها را بدهد و از طرفی، اگر کسی اشتباه کرد، او را اصلاح کند. درست مثل زمانی که قرار بود تا طلسم شناور کردن اجسام را اجرا کنند و او ران ویزلی را خجالت‌زده کرد.

۵. ای احمقه حال بهم‌زنه سوسک!

فیلم: Harry Potter And The Prisoner of Azkaban

دریکو ملفوی هیچوقت شخصیت محبوبی در فرنچایز هری پاتر نبود، مگر زمانی که دیگر ماجرای ولدمورت به پایان رسید و میانه او با هری، کمی بهتر به نظر می‌رسید. او به عنوان کسی که در مدرسه قصد قلدری و همیشه مسخره کردن دیگران را دارد، مدام به هری پاتر و دوستانش ایراد می‌گیرد، تا اینکه یکبار هرماینی خیلی خوب جواب زبان‌درازی‌های او را می‌دهد.

در واقع او هرماینی را خون فاسد، یا همان مشنگ‌زاده (کسی که از خانواده اصیل و خون جادوگران نیست) خطاب می‌کند و همین موضوع نیز باعث می‌شود تا هرماینی هر ناسزایی که به ذهنش می‌رسد را به او بگوید؛ از جمله سوسک حال‌بهم‌زن!

۴. چون احساساتت در حد یه قاشق چای‌خوری

فیلم: Harry Potter and the Order of the Phoenix

ران ویزلی هیچوقت در درک کردن دیگران فرد درجه یکی نبود. او حتی یکبار بدون نوشیدن معجون شانس، فکر کرد که واقعا آن را خورده و در مسابقات کوییدیچ (Quidditch) عمکلرد نابی را به نمایش گذاشت. در کل گیج بودن ران همیشه یکی از نکات طنز داستان‌های هری پاتر بود، اما این موضوع را هرماینی در سکانسی از فیلم Harry Potter And The Order of The Phoenix خیلی خوب به او یادآور شد.

چو (Cho) شخصیتی بود که در این فیلم بابت مشکلاتی که داشت، شدیدا تحت فشار بود و احساس راحتی نداشت. با این وجود، وقتی که هرماینی توضیح داد که چرا چو مدام گریه می‌کند، ران اصلا موضوع را جدی نگرفت؛ در حالی که هرماینی جواب داد دلیل این کار، این است که ران اندازه یک قاشق چایخوری از احساسات افراد سر در نمی‌آورد!

۳. دوستی و شجاعت

فیلم: Harry Potter And The Philosopher’s Stone

شجاعت تنها موردی بود که باعث شد تا هری پاتر در نهایت بر لورد ولدمورت پیروز شود و او را شکست دهد. اینکه یاران هری هم این شجاعت را از هم‌نشینی با او به دست آوردند، خود یکی از نکات ویژه در شخصیت‌پردازی آن‌ها در داستان‌های سری Harry Potter است. با این حال، چنین نکته‌ای را در همان ماجرای اول از داستان، هرماینی به یاد هری می‌اندازد.

هنگامی که هری اعتراف می‌کند که هرگز نمی‌تواند جادوگری به خوبی هرماینی باشد، او پاسخ می‌دهد که من فقط درس می‌خوانم و باهوش هستم، شجاعت از این موارد بسیار مهم‌تر است!

۲. یجورایی قانون‌شکنی هیجان‌انگیزه مگه نه؟

فیلم: Harry Potter and the Order of the Phoenix

شخصیت هرماینی گرنجر برای شکستن قوانین در داستان‌های فیلم‌ها و کتاب‌های هری پاتر قرار داده نشده، اما چه می‌شود اگر تنها راه پیروزی، انجام همین کار باشد؟ او هنگامی که جمعی از اعضای مدرسه قصد دارند تا درس‌های دفاع در مقابل جادوی تاریک را تمرین کنند، با هری و آن‌ها همکاری می‌کند؛ کاری که عملا انجام دادن آن زیر نظر مدیر جدید هاگوارتز، یک تخلف بزرگ است!

با این وجود وقتی که هرماینی این قانون‌شکنی را انجام می‌دهد، به جای اینکه نگران و دلسرد باشد، هیجان‌زده است! موردی که باعث می‌شود تا ران فکر کند بلایی سر او آمده یا اینکه به کلی تغییر کرده است.

۱. ..که به کشتنمون بدین، یا بدتر؛ اخراجمون کنن

فیلم: Harry Potter And The Philosopher’s Stone

معیارهای هرماینی گرنجر خیلی جالب هستند. می‌دانیم که او خیلی به درس‌هایش اهمیت می‌دهد و از همه مهم‌تر اینکه اثبات هوش خود را یکی از الویت‌های خود می‌داند. این موضوع را وقتی می‌توان درک کرد که او پس از پشت سر گذاشتن یک خطر، به هری و ران می‌گوید که با این کارها ممکن است بمیریم، یا اینکه بدتر از آن، اخراج شویم!

اینکه هرماینی اخراج شدن را وضعیتی چندبرابر بدتر از مرگ می‌داند، موضوع فوق‌العاده عجیبی است. اما حداقل می‌توان گفت که نشان می‌دهد او چقدر نسبت به کار خود متعهد بوده و همیشه الویت آن را بعد از مرگ خود قرار می‌دهد. یا شاید هم بهتر باشد تا با ران هم‌نظر شویم؛ اینکه هرماینی باید یک تجدیدنظر در انتخاب الویت‌های خود انجام بدهد!



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
اشتراک
به من اطلاع بده
guest

7 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments