۵ مورد از تلخ ترین پایان های GTA | جهان تلخ جرم و جنایت!
راکستار خوب بلد است ما را غافلگیر کند!
پایانهای تلخ و بحث برانگیز، همیشه یکی از اصلیترین ویژگیهای سری بازی جی تی ای بوده و حال که بحث بازی GTA 6 بسیار داغ است، بد نیست نگاهی به تلخ ترین پایان های GTA داشته باشیم.
اولین بخش از سری بازی Grand Theft Auto که هرگز شما را نا امید نمیکند، میزان جرم و جنایتی است که در بازی تجربه میکنید. اما این سری بازی دوست داشتنی در یک بخش دیگر نیز همیشه ما را غافلگیر کرده و انگشت به دهان نگه داشته است. پایان داستانهای سری بازی GTA همیشه غافلگیر کننده و البته در اکثر مواقع تلخ و تاریک بوده که مخاطبین را در حین تحسین استودیو راکستار عصبانی یا ناراحت کرده است. فراموش نکنیم که راکستار این کار را همیشه با برخی از بهترین موسیقیها انجام داده و آن لحظه پایانی را در خاطرات ما برای همیشه ثبت کرده است.
برخی از پایانهای سری بازی جی تی ای، ما را به تصمیم گیری سخت و خلاف خواست خود وادار میکنند. این پایانها گرچه برای ما سخت و طاقت فرسا هستند، اما با دنیای حقیقی ما همسو بوده و به ما یادآور میشوند که همیشه نباید در انتظار پایانی شیرین بود و دنیای جرم و جنایت جایی نیست که در آن به دنبال پایان شیرین باشیم! در ادامه نگاهی به پنج مورد از تلخ ترین پایان های GTA خواهیم داشت.
پایان بازی GTA: Vice City Stories
ویکتور ونس (Victor Vance) یکی از تراژیکترین شخصیتهای تاریخ جی تی ای است. او نه تنها در گذشته سرباز بوده و دوران سختی را سپری کرده، بلکه او صرف کسب درآمد به منظور کمک به خانواده به جرم و جنایت روی آورده است. اما بر خلاف انتظاراتش، دنیای مواد مخدر نیز همیشه مشکلاتی بزرگ داشته و او هرگز به درآمد خوبی از این راه نمیرسد. از سوی دیگر دنیای جرم و جنایت او را به طور کامل از ارتش جدا کرده و حال ویکتور ناخواسته درگیر دنیایی شده که جز ضرر مالی و روحی چیزی برای او در پی ندارد!
ویکتور در عملی خیره کننده موفق شد کارتل مندز (Mendez Cartel) را سرنگون کند و پس از آن قول میدهد از دنیای جرم و جنایت دور شود. اما با آغاز بازی GTA: Vice City ما متوجه میشویم ویکتور به گفته خود پایبند نبوده و تنها دو سال پس از قول خود از نو درگیر دنیای مواد مخدر شده و در نهایت به بدترین شکل ممکن به قتل رسیده است!
پایان بازی GTA IV: The Lost and Damned
به دنیای موتورسوارانی دوست نداشتنی میرسیم. داستان بسته الحاقی The Lost and Damned داستان جانی کلبیتز (Johnny Klebitz)، نایب رئیس گروه موتورسواری گمشدگان (The Lost MC) را تعریف میکند. جانی شخصی وفادار و تفنگ به دست بوده که از هیچ مبارزهای برای حفظ عزیزان خود که تهدید میشوند نمیترسد. در طول داستان این بازی، ما با مشکلات زیادی برای جانی و گروهش دست و پنجه نرم میکنیم.
در پایان داستان این بازی، جانی تنها و منزوی، با باری سنگین از خیانت گروه خود را پشت سر گذاشته و مقر گروهش را در شعلههای آتش میبیند. در ادامه گروه گمشدگان هرگز از نو شکل نگرفته و در نهایت در بازی GTA V یکی از شخصیتهای اصلی بازی یعنی ترور (Trevor) با لگدهای سنگین و شیشههای نوشابه جانی را به پایان زندگی خود میرساند!
پایان بازی GTA: San Andreas
کارل جانسون (Carl Johnson) یا آنگونه که ما او را میشناسیم، سی جی (CJ)، زندگی آرام و آسانی نداشته است. مادر او توسط گروه حریفان به ضرب گلوله کشته شده و حال مجبور است برای نیروهای فاسد پلیس کار کند. علاوه بر آن، او با تلاش شبانه روزی بار دیگر گروه گروو استریت (Grove Street) را روی نقشه لس سانتوس آورده و به آنها قدرت بخشیده، اما در نهایت متوجه میشود که برخی از اصلیترین اعضای این گروه یعنی رایدر (Ryder) و بیگ اسموک (Big Smoke) با گروه کرش (C.R.A.S.H.) هم دست شده و قصد دارند با دلالی مواد مخدر بر لس سانتوس سلطه پیدا کنند.
پس از آن سی جی تمام وقت خود را صرف انتقام گیری از دوستان قدیمی و دشمنان جدید خود کرده و برای سومین بار تلاش میکند نام گروو استریت را روی نقشه لس سانتوس پر رنگ کند. از دست دادن یاران قدیمی به معنی شکل گرفتن گروهی جدید بود. گروه جدید سی جی شاید قدرتمند نباشد، اما وفاداری را بالاتر از همه چیز میداند. سی جی یا یاری دوستان جدید و وفادار خود حالا در یکی از بهترین بازیهای سری GTA پادشاه لس سانتوس شده، اما هم بازیهای بچگی او در کنار ماهیها میخوابند!
پایان بازی GTA V
در پایان بازی GTA V شما قدرت تصمیم گیری از میان سه پایان مختلف را دارید که به باور عموم بدترین و تلخترین گزینه از میان این سه، گزینه کشتن مایکل (Michael) است. شما اگر این گزینه را انتخاب کنید، فرانکلین (Franklin) ملاقاتی را با مربی خود، مایکل، ترتیب میدهد. زندگی زناشویی مایکل در لبه پرتگاه بوده، دخترش تریسی (Tracey) به زودی وارد کالج شده و پسرش جیمی (Jimmy) مثل همیشه کارهای احمقانه خود را دنبال میکند. حال فرانکلین با قبول عملیاتی از دوین وستون (Devin Weston) منفور، قصد دارد زندگی مایکل را تاریکتر از پیش کند.
به باور عموم، این پایان تلخترین پایان بازی بوده و مرگ مایکل از مرگ ترور نیز به مراتب غم انگیزتر است. ترور به وضوح تهدیدی جدی برای فرانکلین و مایکل است و همین موضوع غم ما برای ترور را کمتر میکند! در صورت به قتل رسیدن مایکل، ترور و خانواده مایکل به وضوح میگویند که فرانکلین برای آنها مرده و تا آخر عمر باید حواسش به قدمهایش باشد. عموم مخاطبین باور دارند که بهترین پایان این بازی گزینه آروزی مرگ (Deathwish) بوده که بر خلاف نامش، پایانی خوش را در اختیار کاربر قرار میدهد.
پایان بازی GTA IV
در بخشهای پایان بازی GTA IV، شما به ملاقات جیمی پگورینو (Jimmy Pegorino) میروید که از نیکو (Niko) درخواست پیش بردن یک معامله هروئین میکند. شما برای پیش برد این مرحله از بازی دو گزینه دارید که هر گزینه سبب رخ دادن پایانی متفاوت در داستان بازی میشود. قبول درخواست پگورینو و انجام معامله بدترین اتفاق ممکن در بازی را رقم زده و سبب مرگ رومن (Roman)، پسر عموی از برادر نزدیک نیکو در روز عروسیاش میشود.
مرگ رومن یکی از تراژیکترین اتفاقات بازی است. رومن در حالی که فرد زرنگ و ماهری نبود، همیشه با نیکو مهربان بود و نیکو را مهمترین شخص زندگی خود میدانست و همیشه به او وفادار ماند. به طور کلی پایان بازی GTA IV به شدت تلخ است و در صورتی که شما برای انتقام جویی تلاش کنید، کیت (Kate) نیز به قتل میرسد. داستان بازی GTA IV در هر صورت نیکو را تک و تنها در لیبرتی سیتی رها میکند!
دنیای جی تی ای همیشه در کنار گیم پلی جذاب و سرگرم کننده و داستانهای طعنه آمیز و مملو از صحنههای خنده دار، پایان بندیهای تلخ و تاریکی ارائه داده که در حقیقت واقعیت دنیای جرم و جنایت را به ما نشان میدهند. راکستار دقیقا میداند چگونه با این مسیر تلخ، خود را وفق دهد! نظر شما چیست؟ شما تلخ ترین پایان های GTA را مربوط به کدام نسخهها میدانید؟ در انتظار نظرات و تجربیات شما هستیم.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید