به بهانهی انتشار اسنایدر کات Justice League در سرویس استریم HBO Max، میخواهیم با دارکساید بیشتر آشنا شویم.
در پی موفقیتهای مارول با دنیای سینمایی خود، وارنر تصمیم گرفت در مسیر مشابهی قدم بگذارد. در نتیجه، DC Extended Universe را با همکاری زک اسنایدر (Zack Snyder) خلق کرد. اسنایدر برنامههای زیادی برای آینده داشت اما مرگ دخترش حین ساخت پنجمین فیلم دنیای سینمایی دیسی، یعنی Justice League او را از رساندن به خواستههایش بازداشت. با مرگ آتم، اسنایدر پروژه را نیمه کاره رها کرد تا بتواند در کنار خانوادهاش باشد. وارنر هم سریعا جاس ویدون (Joss Wheedon) را به عنوان کارگردان جایگزین انتخاب کرد. او چشمانداز متفاوتی داشت. در نتیجه، تغییرات زیادی را در فیلمنامه به وجود آورد؛ تغییراتی که تاثیر قابلتوجهی بر آیندهی DCEU گذاشتهاند.
طرفداران با راه اندازی یک کمپین بزرگ طی سالهای گذشته سعی کردند وارنر را به انتشار نسخهی اصلی Justice League متقاعد کنند. این استودیوی آمریکایی سرانجام در اوایل سال گذشتهی میلادی از موضع خود پایین آمد و به انتشار اثر مزبور تحت عنوان اسنایدر کات Justice League چراغ سبز نشان داد. وارنر همچنین ۷۰ میلیون دلار بودجه برای زک اسنایدر در نظر گرفت تا بتواند تغییرات مد نظر را در نسخهی در دست ساخت اعمال کند. روند تولید چندی پیش به پایان رسید و این اثر نهایتا اواخر اسفند سال گذشته منتشر شد. با توجه به بازخوردهای منتقدان و مخاطبان، میتوان گفت اسنایدر کات از لحاظ کیفیت چند سطح پله بالاتر از نسخهی سینمایی قرار میگیرد.
زک اسنایدر در برنامهزیریهایی ابتدایی خود قصد داشت دارکساید را به صورت مختصر در Justice League معرفی کرده و در دنبالهی مستقیم این فیلم به صورت کامل به این شرور بپردازد. از آنجایی که Justice League II هرگز توسط اسنایدر ساخته نخواهد شد، خبری از آشنایی با دارکساید نیست. از همین رو، تصمیم گرفتیم در قالب یک مقاله نگاهی به او داشته باشیم.
فهرست مطالب
خلقت دارک ساید
جک کربی با گذشت نزدیک به ۱۱ سال به دیسی کامیکس بازگشت و شمارهی ۱۳۳ کمیک بوک Superman’s Pal Jimmy Olsen را نوشت. در همین حین، روند خلق شخصیتهای جدید را آغاز کرد تا بتواند شرایط را برای چاپ کمیک بوکهای Fourth World مهیا کند. اصلیترین شخصیت شروری که کربی خلق کرد، دارکساید بود. دارکساید در شمارهی ۱۳۴ کمیک بوک Superman’s Pal, Jimmy Olsen به صورت کوتاه حضور یافت و سپس در شمارهی یک کمیک بوک Forever People به صورت کامل معرفی شد. کربی در ابتدا قصد داشت از دارکساید به عنوان آنتاگونیست اصلی Forever People ،Mister Miracle و New Gods استفاده کند اما این کمیک بوکها بنا به دلایلی لغو شدند.
در پی لغو کمیک بوکهای Forever People ،Mister Miracle و New Gods، جک کربی تصمیم گرفت دارکساید را به دنیای کمیک بوکهای دیسی اضافه کرده و آن را در جمع شرورها قرار دهد. در ضمن، مارک اونیر از همکاران کربی در دیسی کامیکس بود. او در یکی از مصاحبههای خود گفت کربی برای چهرهی دارکساید از جک پالانس بازیگر آمریکایی و برای خصوصیات شخصیتی هم از آدولف هیتلر و ریچارد نیکسون سی و هفتمین رئیسجمهور ایالات متحدهی آمریکا الهام گرفت. بد نیست بدانید پالانس به واسطهی ایفای نقشهای منفی در میان علاقهمندان به سینما شهرت یافته بود.
سرگذشت دارک ساید در کمیک بوکها
شاهزاده اوکساس، فرزند پادشاه یوگا خان و ملکه هگرا بوده و دومین فرزند خانوادهی سلطنتی آپوکالیپس بود. او از همان ابتدا به دنبال این بود که برادرش درکس را کنار زده و به عنوان ولیعهد شناخته شود. وقتی درکس خواست نیروی افسانهای امگا را به دست آورد، اوکساس از شرایط به وجود آمده نهایت بهره را برد، رقیبش را به قتل رساند و سپس نیروی امگا را از آن خود کرد. به دست آوردن نیروی امگا، ظاهرش را به چیزی تبدیل کرد که امروزه علاقهمندان به کمیک بوکهای ابرقهرمانی میشناسند. همچنین بعد از این اتفاق، اوکساس نام خود را به دارکساید تغییر داد.
دارکساید در یک برههی زمانی عاشق سولی شد که یک دانشمند و جادوگر آپوکالیپسی بود. حاصل ازدواج آنها یک پسر بود که با نام کالیباک شناخته میشد. ملکه هگرا گمان میکرد سولی ذهن پسرش را دستکاری کرده و او را به انجام اقدامات اخیرش مجبور کرده است. به همین دلیل، به دیساد دستور داد سولی را مسموم کرده و به قتل برساند. در پی این اتفاق، باقی ماندهی احساسات موجود در ماهیت اوکساس رنگ باختند. با این حال، ماجرا به همین ختم نمیشود. با گذشت مدتی، ملکه هگرا دومین فرزند خود را به ازدواج با زنی به نام تیگرا مجبور کرد. اگرچه این ازدواج به تولد یک پسر به نام اوریون منجر شد، نفرت دارکساید نسبت به مادرش را در پی داشت.
Darkseid به دنبال انتقام قتل زن مورد علاقهاش بود. در همین راستا، به دیساد دستور داد مادرش را با خوراندن سم به قتل برساند تا هم انتقامش را گرفته باشد و هم فرمانروای آپوکالیپس تبدیل شود. دارکساید سپس همسرش را مجبور کرد تا اوریون را قتل برساند اما این اتفاق رخ نداد. در همین حین، او با هایفادر فرمانروای سیارهی نیو جنسیس یک پیمان صلح برقرار کرد تا از نبردهای پیش رو جلوگیری کند. در راستای نشان دادن حسن نیت خود، دارکساید تصمیم گرفت اوریون را با اسکات فری فرزند هایفادر معاوضه کند. این اقدام نهایتا به یک شکست برای ابرشرور دنیای دیسی تبدیل شد.
برخلاف انتظار، اوریون در سیارهی نیو جنسیس به فردی قدرتمند تبدیل شد که احترام و ارزش زیادی برای سنتهای این سیاره قائل بود. در ضمن طبق پیشگویی، یک جنگ فاجعهبار در آپوکالیپس رخ داده و در جریان آن، اوریون موفق میشود پدر خود را به قتل برساند. در آنسوی ماجرا، دارکساید تلاش کرد مانند اتفاقی که برای اوریون رخ داد، اسکات فری را به سمت خود جذب کرده و به یکی از خدمتگزارانش تبدیل کند اما موفق نشد. دارکساید برای رسیدن به هدف خود حتی از گرنی گودنس هم یاری گرفت. با اینحال، به خواستهی خود نرسید. گودنس از خدمتگزاران اصلی اوکساس بوده و در حوزهی آموزش و تربیت سربازان وفادار مهارت دارد.
اسکات فری در زمان حضورش در آپوکالیپس عاشق بیگ باردا شد که که قویترین عضو مادههای خشم (Female Furies) بود؛ گروهی به فرماندهی گرنی گودنس که از بهترین جنگجویان زن تشکیل شد. فری به همراه مشعوقهی خود از سیاره فرار کرد و خود را به زمین رساند. آن دو در سیارهی زمین یک زندگی کاملا جدید آغاز کرده و به انجام اقدامات ابرقهرمانانه پرداختند. Darkseid از این بهانه نهایت استفاده را برد. او فرار فری و باردا را یک خیانت خواند و علیه نیو جنسیس اعلام جنگ کرد تا بتواند آن را تحت تسلط خود گرفته و روند تصرف سیارهها را ادامه دهد.
دارکساید دیگر خدایان را تهدیدی را برای اهداف خود میدانست. از همین رو، به جزیرهی تمیسکیرا حمله کرد تا بتواند محل اختفای خدایان المپنشین را بیابد. او میخواست قدرتهایشان را دزدیده و از آن خود کند. آمازونها که سرانجام اقدامات بیمارگونه را میدیدند، تصمیم گرفتند مقابل ایزد تاریکی بایستند. در نتیجهی اتخاذ چنین تصمیمی، یک نبرد عظیم میان آمازونها و پارادیمنها رخ داد؛ نبردی که قتل عام نیمی از جمعیت آمازونها را به همراه داشت. واندر وومن به عنوان انتقام بخشی از روح خود را داخل وجود دارکساید قرار داد. این اقدام باعث شد قدرت او تا حدودی کم شود.
هدف نهایی هادس، گرفتن قدرت اختیار از موجودات زندهی تمام هستی و اعمال تغییرات مد نظر روی سیارهها بود. برای رسیدن به چنین هدفی، تلاش کرد معادلهی ضد حیات را بیابد. معادلهی ضد حیات در کمیک بوکهای مختلف به گونههای متفاوتی تعریف و توصیف شده است. با این حال، میتوان آن را فرمولی دانست که به دارندهاش اجازه میدهد بر افکار و احساسات تمامی موجودات زندگی کنترل داشته باشد. او روشهای دیگری را هم برای کنترل بر موجودات استفاده کرد؛ برای مثال، یکی از خدمتگزارانش گلوریس گادفری نام داشت و میتوانست به واسطهی صدای خود، فرد مورد نظر را کنترل کند. او یکبار تلاش کرد از طریق گادفری کنترل همه را به دست بگیرد.
دارکساید علاقهی زیادی به سیارهی زمین و تصرف آن داشت. او گمان میکرد معادلهی ضد حیات به بخشهای بیشماری تقسیم شده و داخل ذهن تمامی جمعیت انسانها قرار گرفته است. از همین رو، بارها به زمین حمله کرد و مقابل ابرقهرمانان مختلفی از جمله سوپرمن ایستاد. هادس همچنین یکبار تلاش کرد یک سندیکای جنایتکاری در زمین راه انداخته و از این طریق سیارهی مزبور را به تصرف خود در بیاورد. در ضمن، آن سندیکای جنایتکاری اینترگنگ نام داشت و از تکنولوژیهای آپوکالیپس برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکرد.
کمیک بوک The Great Darkness Saga
دارکساید برای قرنها از دیدهها پنهان شده بود. این اقدام در بلند مدت باعث شد نامش به باد فراموشی سپرده شود. او نهایتا تصمیم گرفت در راستای رسیدن به اهداف خود قدم بردارد؛ تصمیمی که باعث نبردش با قهرمانان آن بازهی زمانی، یعنی Legion of Super-Heroes شد.
Darkseid از روشهای علمی و جادویی استفاده کرد تا قدرتهایش را افزایش داده و به خواستههای خود برسد اما فایدهای نداشت. او سرانجام تصمیم گرفت دو سیارهی آپوکالیپس و دکسام را جابجا کرده و آن دو را در فاصلهی کوتاهی با یک خورشید زرد رنگ قرار دهد. چنین اقدامی باعث شد ساکنان آپوکالیپس و دکسام به قدرتهای فراطبیعی مانند سوپرمن دست یابند. او ساکنان را تحت کنترل خود گرفت و تلاش کرد به واسطهی آنها، هستی را تصرف کند اما توسط Legion of Super-Heroes و متحدانش شکست خورد.
کمیک بوک Seven Soldiers: Mister Miracle
Seven Soldiers: Mister Miracle دربارهی حملات انسانهای جهشیافتهای از آینده به کرهی زمین است که با نام شیداها شناخته میشوند. آنها در علم و جادو به سطح بسیار بالایی از پیشرفت و مهارت رسیدهاند. وقتی یک تمدن به سطح مشخصی از پیشرفت میرسید، شیداها به آن حمله کرده، تمام چیزهای با ارزش را برمیداشتند، ابرقهرمانانش را به قتل میرساندند و تنها مواردی را باقی میگذاشتند تا بازماندگان بتوانند بار دیگر پیشرفت کنند.
در کمیک بوکهای Mister Miracle فاش شد ایزد تاریکی سرانجام به یکی از خواستههای خود، یعنی یافتن معادلهی ضد حیات دست یافت. او از آن استفاده کرد و سیارههای مربوط به جهان چهارم (The Fourth World) را به نابودی کشاند. در پی این اتفاق، ایزدان جدید به زمین فرار کرده و در آنجا پنهان شدند. هایفادر و طرفدارانش هم به افرادی بیخانمان تبدیل شدند.
کمیک بوک Final Crisis
همانند آنچه پیشگویی شده بود، اوریون به زمین بازگشت تا برای آخرین بار مقابل Darkseid قرار بگیرد. در جریان نبرد عظیمشان، او موفق شد قلب پدرش را از قفسهی سینهاش بیرون بیاورد. در حالی که ایزد تاریکی آرام آرام جان میداد، اوریون با زخمهایی که در جای جای بدنش مشاهده میشدند، از میدا نبرد فاصله میگرفت. با وجود چنین اتفاقی، جوهر زندگی دارکساید موفق شد مرگ را شکست داده و همراه ارواح دیگر خدایان شرور به جستجو پرداخت تا بتواند راهی برای برای ورود به دنیای جسمانی پیدا کند. او نهایتا در قالب یک انسان بازگشت.
دارکساید با کمک لیبرا که حالا به او خدمت میکرد، شرایط را برای ایجاد گروهی عظیمی از ابرقهرمانان شرور ایجاد کرد که امروزه با نام Secret Society of Super Villains در میان علاقهمندان شناخته میشود.
در پی گم شدن تعدادی کودک، کارآگاه دن تورپین تحقیقاتی را آغاز کرد که حین آن، بدن بیجان اوریون را یافت. در پی این اتفاق، گروه Justice League of America با گرین لنترنها ارتباط برقرار کرد تا آنها را در انجام تحقیقات همراهی کنند. دو گروه در انتهای تحقیقات خود متوجه شدند اوریون با گلولهای از جنس ریدیان کشته شد. به بیان دقیقتر، این گلوله در زمان سفر کرده، به گذشته آمده و نهایتا اوریون را کشته شده است. گرنی گودنس که آن زمان از خدایان جدید به شمار میرفت، کنترل بدن یکی از گرین لنترنها را در دست داشت. او برای یکی دیگر از گرین لنترنها پاپوش درست کرده و قتل اوریون را گردان او انداخت.
بتمن طی اتفاقاتی متوجهی حضور گرنی گودنس در میان اعضای گرین لنترن شد. گرنی به سرعت بروس وین را اسیر کرد و او را به تاسیسات Command D فرستاد که توسط سربازان دارکساید کنترل میشد. در همین حین، آلن اسکات به تدریج متوجهی نقشههای خدایان شرور برای زمین شد. از همین رو، از قانون آرتیکل ایکس استفاده کرد و به تمامی ابرقهرمانان هشدار داد برای جنگ پیش آماده باشند.
با حذف شدن بتمن از لیست تهدیدها، خدایان جدید دیگر تهدیدها برای برنامههای دارکساید را یکی پس از دیگری از راه برداشتند. دیگر ابرقهرمانان مشهور مانند واندر وومن و سوپرمن هم درگیر مشکلات خودشان شدند. واندر وومن حین انجام تحقیقات در شهر بلادهیون (بین گاتهام و آتلانتیک سیتی) به یک ویروس مبتلا و زمینگیر شد. سوپرمن هم ناامیدانه دنبال دارویی برای بهتر کردن شرایط جسمانی لوئیس لین میگشت. معشوقهی سوپرمن در اثر بمبگذاری در دفتر روزنامهی دیلی پلنت به شدت زخمی شده بود.
دن تورپین، کارآگاهی سمج
دن تورپین به تحقیق دربارهی کودکان گم شده ادامه داد و به شواهدی دست یافت که او را به قلعهی دارک ساید کلاب سوق میداد. تورپین در آنجا با دارک ساید مواجه شد. دارک ساید جوهر وجودی خود را به بدن تورپین انتقال داد. سپس به تاسیسات Command D رفت تا تغییرات لازم را در جسم کنونیاش ایجاد کرده و از لحاظ ظاهری به همان دارکسایدی تبدیل شود که شناخته میشد. همزمان، افراد ایزد شیطانی معادلهی ضدحیات را فعال کرده تا کنترل ذهن انسانها به دست اربابشان بیافتد.
بری آلن و والی وست که نسخههای متفاوتی از فلش هستند، با استفاده از اسپید فورس به گذشته رفته بودند تا جلوی مرگ اوریون را بگیرند اما موفق نشدند. وقتی به دنیای اصلی بازگشتند، متوجه شدند کنترل ذهن نیمی از جمعیت انسانها به دست Darkseid افتاده است. ایزد تاریکی تعدادی از انسانها را به نیروهای نظامی تحت عنوان جاستیفایرها تبدیل کرد.
اعضای تیم سوپر یانگ تیم (یک تیم ابرقهرمانی ژاپنی در کمیک بوکهای دیسی) با کمک یکی از گرین لنترنها، شیلو نورمن، سانی سومو و تعدادی دیگر از ابرقهرمانان موفق شدند جلوی کنترل شدنشان توسط معادلهی ضد حیات را گرفته و راه حلی برای شرایط موجود بیابند. یکی از سمبلهای مربوط به حروف الفبای خدایان جدید قادر است اثر معادله را از بین ببرد. این سمبل در دوران ماقبل تاریخ توسط مترون به آنثرو داده شده بود.
یک نبرد عظیم میان ابرقهرمانان و نیروهای تحت امر دارکساید در بلادهیون رخ داد. واندر وومن که توسط ایزد تاریکی کنترل میشد، تعدادی از ابرقهرمانان را به ویروس مورتیکاکس مبتلا کرد که باعث شد آنها قدرتهای فراطبیعی خود را از دست بدهند. تلفات ابرقهرمانان بسیار زیاد بود اما لکس لوتر و دکتر سیوانا موفق شدند جاستیفایرها را به حالت قبل بازگردانند؛ اتفاقی که باعث شد امیدها برای شکست ابرشرور قدرتمند زنده شوند.
بتمن حین فرار از Command D از گلولهی ساخت شده با ریدیان استفاده و دارکساید را زخمی کرد اما در انتهای مبارزه توسط ایزد تاریکی کشته شد. هر چند، زخم گلوله باعث شد دارکساید به شدت ضعیف شود. سوپرمن هم که به آینده رفته بود تا دارویی برای معالجهی لوئیس لین بیابد، بازگشت. او خودش را به Command D رساند تا جسد بروس وین را بیابد. کلارک کنت تاسیسات را با خاک یکسان کرد و سپس به نبرد با Darkseid پرداخت. در همین فلشها به محل درگیری آمده و به کمک کلارک کنت شتافتند. واندر وومن هم که دیگر تحت تاثیر معادلهی ضدحیات قرار نداشت، از طناب حقیقت خود استفاده و جوهر وجودی دارکساید را از جسم دن تورپین جدا کرد.
سوپرمن نهایتا جوهر وجودی دارکساید را برای همیشه نابود ساخت.
کمیک بوک The New 52
دیسی کامیکس در جولای ۲۰۱۱ نخستین شمارهی کمیک بوکهای The New 52 را منتشر کرد که یک ریبوت به شمار میرود. در این خط داستانی جدید، نخستین بار یک پارادیمون در شمارهی یک کمیک بوک Justice League به دارکساید اشاره کرد. دومین اشاره به ایزد تاریکی در شمارهی دو رخ داد تا در شمارهی سه به تصویر کشیده شود. ویکتور استون پس از اینکه در اثر انفجار یکی از مادر باکسها صدمه دید، او را در یکی از رویاهای خود مشاهده کرد. هادس نهایتا در صفحات انتهایی شمارهی چهارم حاضر شد.
اعضای لیگ عدالت در شمارهی پنجم Justice League مقابل دارکساید قرار گرفته و به مبارزه با او پرداختند اما شکست خوردند. در جریان این مبارزه سوپرمن در اثر برخورد با اشعهی امگا صدمه دید و بازوی گرین لنترن هم شکست. در انتهای این تقابل، ابرقهرمانان موفق شدند دشمن خود را شکست دهند. در این کمیک بوکها همچنین فاش شد دختر Darkseid موفق به فرار از قفس خود شد و دیساد و استپنولف تمام هستی را دنبالش میگردند.
در شمارهی یک کمیک بوک Darkseid سرگذشتش فاش شد. او یک کشاورز به نام اوکساس بود که از خدایان جهان خود تنفر داشت. او گمان میکرد خدایان اهمیتی به مردمانشان نمیدهند. از همین رو، به محل زندگی خدایان رفت و در حالی که خوابیده بودند، جملاتی را در گوششان زمزمه کرد. این اقدام باعث به وجود آمدن اختلافاتی میان خدایان شد و آنها نهایتا به مبارزه با یکدیگر پرداختند. خدایان در اثر مبارزه ضعیف شده بودند. اوکساس از شرایط به وجود آمده نهایت استفاده را برد و به واسطهی داس خود تمامیشان را کشت و قدرتهایشان را از آن خود کرد. او سپس دنیایش را نابود کرد و آپوکالیپس را به جایش ساخت.
ایزد تاریکی در کمیک بوک Justice League: The Darkseid War مقابل آنتی-مانیتور قرار گرفت؛ شخصیتی که تحت رهبری گریل دختر دارکساید قرار داشت. آنتی-مانیتور در واقع یک دانشمند به نام موربیوس بود و دیگر نمیخواست چنین شخصیت شروری باشد. او گمان میکرد با کشتن پدر گریل میتواند به خواستهی خود برسد. پس از یک نبرد، آنتی-مانیتور بلک ریسر را با فلش ترکیب کرده و به سراغ دارکساید فرستاد. با مرگ اوکساس، تعادل جهان از بین رفت؛ زیرا دیگر خدای شروری وجود نداشت. بعدها، لکس لوتر قدرت امگا سنکشن را به دست آورده و به فرمانروای جدید آپوکالیپس تبدیل شد.
گریل بعدها از معادلهی ضد حیات استفاده کرد و استیو ترور را نه تنها تحت کنترل خود گرفت، بلکه قدرتهای زیادی به او اهدا کرد. پس از انجام اینکار، گریل به ترور دستور داد به سراغ آنتی-مانیتور رفته و او را نابود کند. گریل سپس دارکساید را به واسطهی فرزند تازه به دنیا آمدهی سوپروومن به زندگی بازگرداند.
کمیک بوک DC Rebirth
نسخهی نوزاد دارکساید نخستین بار در شمارهی یک کمیک بوک DC Universe: Rebirth حاضر شد. او سپس در Dark Nights: Metal حضور یافت. بتمن در این کمیک بوک دارکساید را دزدید تا از قدرت اشعهی امگا استفاده کرده و به گذشته برود. بروس وین به خواستهی خود نرسید؛ زیرا گریل موفق شد پدرش را پس بگیرد.
Darkseid با گذشت مدتی به کودکی تبدیل شد که قادر به راه رفتن بود و میتوانست از تلپاتی استفاده کند. او برای اینکه بتواند به قدرتمندی گذشته شود نیاز داشت خدایان قدیمی را کشته و قدرتهایشان را جذب کند. از همین رو، به همراه گریل به سراغ خدایان مختلفی از جمله هرکول و پرسئوس رفت و آنها را کشت تا به یک خردسال تبدیل شود. آنها همچنین واندر وومن را به واسطهی جیسون (برادر شاهدخت دایانا) فریب داده و هر دو را به استخدام خود درآوردند. با گذشت مدتی، دارکساید به مبارزه با واندر وومن پرداخته و سعی کرد نیروی زندگیاش را جذب کند اما جیسون مقابلش ایستاد و چنین اجازهای را نداد.
با رخ دادن درگیری دارکساید با واندر وومن و جیسون، زئوس پدیدار شد. مطابق انتظار، یک درگیری میان ایزد تاریکی و خدای خدایان شکل گرفت. دارکساید در ادامه فاش کرد تمامی این اتفاقات نقشه بوده تا بتواند با زئوس ملاقات کرده و او را شکست دهد؛ خواستهای که در انتها عملی شد. او نه تنها زئوس را شکست داد، بلکه قدرتش را جذب کرد. بدین ترتیب، ظاهرش مانند گذشته شد. در همین حین، دیگر اعضای لیگ عدالت از راه رسیدند اما هادس ترجیح داد محل را به همراه گریل ترک کند. او میترسید نقشههای بزرگش لو بروند.
دارک ساید؛ قدرتها و قابلیتها
قبل اینکه با قدرتها و قابلیتهای Darkseid آشنا شویم، بهتر است کمی دربارهی ماهیت او بدانیم. ایزد تاریکی یک خدای جدید است. این لقب برای تمامی ساکنان دو سیارهی آپوکالیپس و نیو جنسیس به کار میرود که در قلمرو جهان چهارم قرار دارند. این دو سیاره در گذشته یک سیاره به نام اوگراند بودند اما در جریان رگناروک (پایان جهان در اساطیر اسکاندیناوی) به دو بخش تقسیم شد.
دارکساید از خدایان جدید بوده و یکی از قدرتمندترین موجودات حاضر در کمیک بوکهای دیسی به شمار میرود. شناختهشدهترین توانایی او، منبع انرژیای به نام امگا افکت است که اجازه میدهد اشعهی نابودگری را از چشمان خود خارج کند. این اشعه به قدری قوی است که تنها دومزدی (Doomsday) و سوپرمن توانایی ایستادگی در برابر آن را دارند. البته کلارک کنت حین مقاومت در برابر این اشعه درد فراوانی را تحمل میکند. در ضمن، اوریون و واندر وومن به طریقی قادر هستند اشعه را در جهت دلخواه بازتاب دهند.
اشعهی امگا نه تنها باعث نابودی موجودات زنده میشود، بلکه میتواند آنها را از مرگ بازگرداند. دارکساید همچنین قادر است از اشعه برای عبور از میان اجسام و جابجایی بهره ببرد. این ایزد از قدرت جسمانی بسیار بالایی برخوردار است، به طوری که میتواند با دستان خالی حلقههای متعلق به گرین لنترنها را بشکند یا به صورت همزمان با دو فرد کریپتونی درگیر شود. به بیان دیگر، تمامی اعضای لیگ عدالت نمیتوانند در مقابل او راه به جایی ببرند.
دارکساید از سرعت بسیار بالایی برخوردار بوده و میتواند در نانوثانیه واکنش نشان دهد. در نتیجه، سوپرمن از لحاظ سرعت واکنش مقابلش کم میآورد. او حتی بدون بهره بردن از تمام قدرتهای خود میتواند مقابل خدایان المپ نشین مانند زئویس ایستاده و آنها را شکست دهد. دارکساید همچنین میتواند اندازهی خود را افزایش داده یا از فاصلهی دور اجسام را تکان دهد. در ضمن، دارکساید جاودان است. با این حال، چندین بار در کمیک بوکها کشته شد.
فرمانروای آپوکالیپس میتواند جایگاه سیارهها را مابین منظومههای مختلف تغییر دهد یا کنترل تمامی جمعیت حاضر در یک سیاره را به دست بگیرد. او به واسطهی کنترل ذهنها همچنین میتواند تمامی اطلاعاتی که در حافظهی موجودات ضبط شده را به دست آورده و بزرگترین ترسهایشان را به واقعیت تبدیل کند. با وجود چنین قدرتهایی، او به ندرت در مبارزات شرکت کرده و ترجیح میدهد دیگران او را به اهدافش برسانند. در ضمن، او میتواند نیروی زندگی دیگران را جذب کرده تا بار دیگر جوان شده یا قدرتهایش افزایش یابد.
پس از اینکه انتشار اسنایدر کات Justice League و حضور دارک ساید در آن قطعی شد، بحثی میان کاربران فضای مجازی به وجود آمد. عدهای از آنها با نظر گرفتن اشعهی امگا که قادر به نابودی تقریبا هر چیزی است، مدعی هستند اوکساس بسیار قویتر از تانوس بوده و در نبرد با او، هیچ چالشی نخواهد داشت. آیا شما با این دسته از کاربران موافق هستید؟ دلیل خود را با ما به اشتراک بگذارید.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید