بازی داستان محور با ارزش تکرار بالا
1%
  • 0/10

۱۰ بازی داستان محور برتر که ارزش تکرار بسیار بالایی دارند

پایان‌ یک آغاز دوباره است!

۱۰ بازی داستان محور برتر که ارزش تکرار بسیار بالایی دارند ۰ 1 روز قبل مقالات جانبی (گیم) کپی لینک

برخی از بازی های داستان محور آن‌قدر روایت عمیقی دارند که یک‌بار تجربه‌ آن‌ها کافی نیست و هر پایان، شروعی تازه را رقم می‌زند. در این مقاله، به معرفی ۱۰ بازی داستان محور برتر می‌پردازیم که ارزش تکرار بسیار بالایی دارند.

بازی‌هایی که داستان قوی و احساسی دارند، همیشه جایگاه خاصی در دل بازیکنان پیدا می‌کنند. با این حال، آنچه این تجربه را ماندگارتر می‌کند، ارزش تکرار بالای بازی‌ها است. برخی بازی‌ها به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که پس از یک بار تمام‌ کردن، دیگر دلیلی برای بازگشت به آن‌ها وجود ندارد و تنها خاطره‌ای خوشایند از یک تجربه بی‌تکرار باقی می‌ماند. این در حالی است که ارزش تکرار، می‌تواند عمق یک روایت را بیشتر آشکار کند و گیمرها را بارها به دنیای بازی بازگرداند. متاسفانه در برخی ژانرها، به‌ویژه نقش‌آفرینی ژاپنی (JRPG)، با وجود روایت داستان‌های عمیق و فضاسازی چشمگیر، به دلیل ریتم کند و گیم‌پلی طولانی، اغلب از این ویژگی بی‌بهره‌ هستند. همین موضوع باعث شده تا بسیاری از بازیکن‌ها به دنبال آثاری هستند که در کنار روایت قوی، ارزش تکرار بسیار بالایی هم داشته باشند.

در این میان، برخی بازی‌ها موفق شده‌اند تعادلی کم‌نظیر میان روایت قوی و ارزش تکرار بالا برقرار کنند؛ آثاری که نه‌تنها داستان‌محور و درگیرکننده هستند، بلکه در هر بار تجربه، بعد تازه‌ای از خود را روشن می‌کنند. این بازی‌ها از آن دست آثاری هستند که با پایان‌شان، آغاز تازه‌ای را در ذهن بازیکن رقم می‌زنند. از پایان‌های مختلف و انتخاب‌های تاثیرگذار گرفته تا گیم‌پلی متنوع و آزادانه، همه چیز دست‌به‌دست هم داده تا تجربه هر بار بازی، منحصر‌به‌فرد به نظر برسد. در این مقاله قصد داریم به معرفی ۱۰ بازی داستان محور برتر بپردازیم که از نظر تکرار و عمق روایی، در بالاترین سطح خود قرار دارند. بنابراین، در ادامه مقاله همراه رسانه سرگرمی باشید.

God of War: Ragnarok

سفر کریتوس در سرمای فیمبول‌وینتر و تحول شخصیت او از یک خدای جنگ سابق به پدری که برای فرزند خود فقط و فقط صلح می‌خواهد، بدون شک یکی از ماندگارترین مسیرهای تحول یک شخصیت در تاریخ صنعت بازی‌های ویدیویی است. فارغ از رگناروک، تمامی بازی‌های سری گاد آف وار داستان مهیجی را روایت می‌کنند که به لطف سیستم مبارزه بی‌نظیر خود، ارزش تکرار بالایی دارند.

به‌جرات می‌توان گفت که حتی نسخه‌های قدیمی این مجموعه که در دوران یونان باستان جریان دارند، ارزش تکرار بیشتری نسبت به بازی‌های جدید دارند. با این حال، به خاطر راحتی دسترسی و همچنین کیفیت بصری بازی، انتخاب ما در این مقاله، بازی رگناروک است.

هرچند که داستان God of War: Ragnarok در برخی بخش‌ها کمی کسل‌کننده به نظر می‌رسد، اما این بدان معنان نیست که هوادارها باید قید تجربه دوباره بازی را بزنند. در کل، اگر به دنبال یک تجربه احساسی با شخصیت‌پردازی عمیق و انگیزه‌های واقعی هستید، گاد آف وار رگناروک یکی از بهترین گزینه‌ها برای شما است.

Batman: Arkham City

اگر خاطرتان باشد، بازی بتمن آرکهام سیتی در زمان انتشار فراتر از تمام انتظارها ظاهر شد. استودیو راک استدی در توسعه این عنوان توانست فرمول موفق Arkham Asylum را بهبود ببخشد و یکی از بهترین بازی‌های ابرقهرمانی تاریخ را خلق کند.

زمانی که در آسمان آرکهام سیتی پرواز می‌کنید و با مجموعه‌ای از دشمنان کلاسیک بتمن روبرو می‌شوید تا پرده از راز پروتکل ۱۰ بردارید، با خود حس بتمن بودن را به خوبی درک می‌کنید. علاوه بر روایت داستانی درگیرکننده، سیستم‌ مبارزه بازی نیز شما را مجذوب خود می‌کند. به لطف این ویژگی‌ها و هماهنگی آن‌ها، بتمن آرکهام سیتی ارزش تکرار بسیار بالایی دارد.

با ریتم داستانی بی‌نقص، مجموعه‌ای فوق‌العاده از شخصیت‌های منفی و بهترین سیستم مبارزه در بین بازی‌های ابرقهرمانی، اگر طرفدار پروپاقرص بتمن و جهان دی سی باشید، حتی با گذشت بیش از یک دهه از انتشار، بازهم به تجربه دوباره بازی آرکهام سیتی وسوسه می‌شوید.

Halo: The Master Chief Collection

تصور کنید به سال ۱۳۸۶ بازگشته‌اید و در تعطیلات خود مشغول تجربه بازی هیلو ۳ روی ایکس باکس ۳۶۰ هستید. هرچند سری Master Chief دقیقا همان حس را منتقل نمی‌کند، اما تجربه‌ای بسیار نزدیک از آن را برای شما رقم می‌زند.

جدا از بازی Halo 4، این مجموعه شامل تمام نسخه‌های کلاسیک مجموعه هیلو است که پایه‌های این فرنچایز را شکل داده‌اند. از بازی Halo 1 گرفته تا بازی Halo 3، با مسترچیف در سفری شگفت‌انگیز همراه شوید تا علیه کاوننت و فلاد مبارزه کنید.

خبر خوب دیگر این است می‌توانید این بازی‌ها را با دوستان خود به طور آنلاین هم بازی کنید. به همین خاطر، کالکشن Halo Master Chief Collection یکی از عناوینی است که می‌توانید بارها و بارها با همراهی دوستان خود بازی کنید.

Baldur’s Gate 3

بدون شک، بالدرز گیت ۳ یکی از بهترین عناوین نقش‌آفرینی این نسل به شمار می‌رود که اگرچه صدها ساعت محتوای متنوع را در خود جای داده، اما باید بدانید که حتی پس از پایان آن هنوز هم چیزهای جدیدی برای ارائه دارد.

تعداد کلاس‌ها، مهارت‌ها و ترکیب‌های متنوعی که در بازی وجود دارد، Baldur’s Gate 3 را به تجربه‌ای تقریبا پایان‌ناپذیر تبدیل کرده است. سطح بالا و شگفت‌انگیز جزئیات در طراحی این بازی باعث شده تا بلافاصله پس از پایان اولین دور بازی، این بار با رویکردی تازه وارد بازی شوید.

فرقی نمی‌کند بخواهید روابط عاطفی متفاوتی را امتحان کنید، کلاس جدیدی انتخاب کنید یا برای پایان متفاوتی تلاش کنید، در هر صورت، بازی Baldur’s Gate 3 آن‌قدر متنوع بوده که بدون تردید تا مدت‌ها شما را به خود سرگرم می‌کند.

Hades

از نظر برخی از گیمرها، شاید قرار دادن یک بازی روگ‌لایک در این فهرست یک تقلب باشد؛ چرا که عناوین این ژانر اغلب طوری طراحی می‌شوند که گیمرها را به تجربه دوباره بازی تشویق کنند. با این حال، اگر قرار بر این باشد که حداقل یکی از بازی‌های این سبک را در چنین فهرستی قرار دهیم، شاید گزینه بهتری نسبت به Hades سراغ نداشته باشیم.

سفر زاگریوس برای خروج از دنیای مردگان، آن‌قدر سخت و چالش‌برانگیز است که ممکن است بارها به این فکر بیافتید که تنها راه نجاتتان، فقط تسلیم شدن باشد. اما وقتی بالاخره با مکانیک‌های بازی ارتباط برقرار کنیدو یاد بگیرید که چگونه از قابلیت‌های هر نوبت استفاده کنید، دیگر نمی‌توانید به راحتی از بازی دست بکشید. نکته جالب این است که باید ۱۰ بار بازی را تمام کنید تا به پایان واقعی برسید!

Clair Obscur: Expedition 33

مبارزات نوبتی به طور معمول با ژانر JRPG گره خورده‌اند و این نوع بازی‌ها اغلب به خاطر طولانی بودن بیش از حد گیم پلی و نبود نوآوری در طول داستان، به یک تجربه کسل‌کننده و تکراری تبدیلر می‌شوند که از نمونه‌های بارز این عناوین می‌توان به سری Persona اشاره کرد.

با این حال، داستان بازی Clair Obscur به کلی متفاوت است. با وجود اینکه این عنوان یک اثر JRPG نیست، اما یکی از معدود استثناها در میان بازی‌های نوبتی به شمار می‌رود که سرعت روایت آن به‌خوبی با داستان هماهنگ شده است. سیستم مبارزات بازی نیز فراتر از استانداردهای رایج این سبک است و با الهام از عناصر مبارزات ریل تایم (همزمان)، یکنواخت نیست.

داستان بازی نیز به‌شکلی روایت می‌شود که مملو از سرنخ‌ها و اشارات ظریفی است که حتما در تجربه اول متوجه آن‌ها نخواهید شد و برای کشف آن‌ها، نیاز است که بازی را یک بار دیگر از ابتدا تجربه کنید. به لطف همین ساختار، بازی ارزش تکرار زیادی دارد.

Dishonored

با اینکه Dishonored یک بازی داستان‌محور و نسبتا خطی است، اما بسیاری از گیمرها بارها و بارها این بازی را فقط و فقط به خاطر وسعت زیاد و طراحی مراحل بی‌نظیر از ابتدا تجربه کرده‌اند. در واقع، شما می‌توانید این بازی را ۱۰ بار هم از اول تجربه کنید و باز هم چیز تازه‌ای در هر مرحله کشف کنید!

چه یک اتاق مخفی، یک مسیر پنهان یا راهی تازه برای اجرای یک ترور، همگی دست به دست هم داده‌اند تا با هر بار تجربه، تجربه جدیدی برایتان رقم بخورد. بازی Dishonored از آن دسته بازی‌های نادری‌ است که شما را آنچنان در دنیای خود غرق می‌کند که نمی‌توانید به راحتی از بازی دست بکشید.

در این میان، عمق و جزئیات هر مرحله یک تجربه منحصربه‌فرد است. نکته مهم این است که نسخه دوم بازی یعنی Dishonored 2 نیز با تکیه بر چنین طراحی‌ها و همچنین گسترش ویژگی‌های مثبت خود، این مجموعه را به یک انتخاب عالی برای طرفدارهای بازی های داستان محور تبدیل کرده است.

Devil May Cry 5

مجموعه دویل می کرای یکی از محبوب‌ترین فرنچایزهای بازی‌های اکشن به شمار می‌رود که چند سالی است که به کلی به فراموشی سپرده شده و هوادارها بی‌صبرانه منتظر بازگشت باشکوه آن هستند. در این میان، داستان نسخه پنجم با عناوین دیگر فرنچایز به کلی متفاوت است.

در حقیقت، بازی DMC5 تقریبا در تمام زمینه‌ها نسبت به نسخه‌های قبلی پیشرفت کرده و چرخه گیم پلی آن به‌شدت اعتیادآور است. مبارزات بازی دلیل اصلی ارزش بالای تکرار آن هستند؛ چرا که اجرای کمبوهای متنوع و رسیدن به رتبه‌های بهتر، آن‌قدر لذت‌بخش و جذاب است که نمی‌توان به راحتی از آن دل کند

البته، برخی از هوادارهای پروپاقرص سری دویل می کرای بر این باور هستند نسخه سوم فرنچایز، بهترین بازی این مجموعه است که شاید اگر کپکام به سراغ بازسازی بازی برود، گزینه بهتری نسبت به نسخه پنجم برای تکرار مداوم باشد.

Sekiro: Shadows Die Twice

بسیاری از بازی‌های استودیوی فرام‌سافتور داستان‌هایی پیچیده دارند که بدون تماشای ویدیوهای تحلیلی شاید چندان قابل فهم نباشند، اما باید بدانید که Sekiro از این قاعده پیروی نمی‌کند. داستان این بازی نسبت به دیگر عناوین استودیو از جمله دارک سولز به مراتب ساده‌تر و قابل فهم‌تر است.

علاوه بر داستان، بازی Sekiro بهترین سیستم مبارزه‌ای را دارد. البته، شاید در ابتدا این سیستم کمی دشوار به نظر برسد، اما زمانی که با ریتم مبارزات آشنا شوید، دیگر به آن اعتیاد پیدا می‌کنید و حالا حالاها نمی‌‎توانید تجربه بازی را کنار بگذارید.

فارغ از سیستم مبارزه عالی، بازی چندین باس مخفی و از همه مهم‌تر، چهار پایان متفاوت دارد که به لطف حالت نیو گیم پلاس،  انگیزه شما برای تجربه دوباره بازی را چند برابر می‌کند. در مجموع، از باس‌فایت‌های چالش‌برانگیز گرفته تا محیط‌های متنوع و طراحی دشمنان منحصربه‌فرد، Sekiro یک بازی کامل است و بدون شک می‌توان آن را یکی از سه بازی برتر این رده‌بندی در نظر گرفت.

Resident Evil 4: Remake

سری رزیدنت اویل همیشه یکی از مهم‌ترین فرنچایزهای صنعت بازی‌ها بوده و بدون شک، ارزشمندترین آثار شرکت کپکام نیز به شمار می‌رود. نسخه اصلی Resident Evil 4 سال‌ها به‌عنوان بهترین بازی این مجموعه شناخته می‌شد. اما بازسازی این بازی در سال ۲۰۲۳، هم جذابیت نسخه اصلی را حفظ کرد و هم در بسیاری از بخش‌ها آن را ارتقا داد.

گیم‌پلی بازی همچنان لذت‌بخش و کلاسیک است و داستان آن یکی از بهترین روایت‌های دنیای بازی را برایتان روایت می‌کند. شخصیت لیان در نسخه ریمیک به یک شخصیت تلخ، جدی و باتجربه تبدیل شده که برخی از گیمرها آن را یک نقطه قوت می‌دانند.

چه از نظر روایت، چه از نظر طراحی مراحل و حس کلی بازی، Resident Evil 4 از آن دسته آثاری است که هیچ‌وقت تکراری نمی‌شود. در واقع، اگر طرفدار دوآتیشه رزیدنت اویل باشید، احتمالا هر سال به تجربه دوباره این بازی (چه نسخه اصلی و چه نسخه ریمیک) وسوسه می‌شوید.

در میان هزاران بازی داستان محور که تا به امروز توسط استودیوهای بزرگ و کوچک منتشر شده، تنها تعداد محدودی از آن‌ها هستند که می‌توانند مخاطب را برای بار دوم و حتی بیشتر پای خود نگه دارند. رمز موفقیت این آثار، تنها در روایت جذاب و درگیرکننده خلاصه نمی‌شود، بلکه در عمق فضاسازی، تنوع گیم‌پلی و تاثیر انتخاب‌های بازیکن نهفته است. برخی از این بازی‌ها با پایان‌های متفاوت و شاخه‌های داستانی متنوع و سیستم مبارزه هیجان‌انگیز بازیکن را تشویق می‌کنند تا بارها به مسیرهای مختلف سر بزند و تجربه بازی از اول از سر بگیرند. تکرار در این آثار به معنای یکنواختی نیست، بلکه فرصتی برای تعمق بیشتر در روایت و تجربه‌ای تازه از آشناترین مسیرها است. این فهرست نشان می‌دهد که حتی در میان بازی های خطی و داستان محور نیز می‌توان آثاری را مثال زد که ارزش تکرار بسیار بلایی دارند. اگر به‌دنبال بازی‌هایی هستید که هر بار تجربه جدیدی برایتان رقم بزنند، عناوین فوق را هرگز از دست ندهید.

در پایان این مقاله، دیدگاه شما در رابطه با ۱۰ بازی داستان محور برتر که ارزش تکرار بسیار بالایی دارند، چیست؟ فارغ از این عناوین، شما تجربه دوباره کدام یک از عناوین تک‌نفره و داستانی را به گیمرها پیشنهاد می‌دهید؟ فراموش نکنید که نظرات شخصی و تجربه‌های خود را با ما و دیگر کاربران رسانه سرگرمی به اشتراک بگذارید.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
guest

0 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments