اگر طرفدار دارک سولز باشید یا حداقل یکی از نسخههای این سری بازی را تجربه کرده باشید و از آن خوشتان آمده باشد، مطمئن باشید از Ashen نیز خوشتان میآید. Ashen را میتوان در دو بازی بهصورت کلی خلاصه کرد: Ashen تلفیقی است از Journey و Dark Souls. روایت داستان از طریق دنیای یک بازی که در هر دو اثر مشترک است را در Ashen نیز البته با شدت کمتری میبینید و نقطه قوت اصلی بازی در این بخش این است که این دنیا دارای هویت و ذات بیمانند خود است؛ دارای اساطیر، قدیسها، تاریخ و مفاهیم اخلاقی خاص خود است. در واقع، میتوان Ashen را آغازکننده راهی دور و دراز برای استودیو A44 دانست، زیرا هم اولین بازیشان است و هم این بازی طوری طراحی شده که خود را به بهترین نحو به مخاطباش بشناسد و در پایان نیز او را برای داستانهای بیشتری آماده کند و منتظر بگذارد.
باید بگوییم که Ashen در واقع دارک سولزی است که سعی شده در درجه سختی بخشهای مختلف آن تعادلی برقرار شود باید بگویم که Ashen هیچ چیزی از یک بازی AAA که میلیونها دلار خرج ساخت آن شده کم ندارد. آرتاستایل ناب و فوقالعاده چشمنواز؛ موسیقی، صداپیشگی و صداگذاری فوقالعاده؛ گیمپلی روان، لذتبخش، چالشبرانگیز و متعادل؛ شخصیتپردازی، داستانروایی و پایهگذاری یک دنیای جدید با هویتی نو در بهترین شکل ممکن؛ ایجاد حس تشنگی در بازیکن برای اکتشاف، پیشرفت و ارتباط بیشتر برقرار کردن به تکهبهتکه بازی و… Ashen همه اینها را دارد، در حالی که بسیاری از بازیهای “AAA” امروزی شاید حتی زحمتی به خود ندهند تا روحی در اثرشان بدمند که روح بازیکنشان را نیز درگیر کند. در یک الی چند کلام، Ashen از آن دست بازیهاست که پس از بهاتمام رساندن آن و کشف تمامی اسرار دنیایاش، نمیخواهید دست از سرش بردارید و محتوای بیشتر و بیشتری میخواهید تا نگذارد شما از دنیا، اساطیر و قدیسهایش و نغمههای سیاه و سفید شخصیتهایش دور شوید.