آنچارتد Indiana Jones
1%
  • 10/10

چرا هوادارهای آنچارتد باید بازی Indiana Jones را تجربه کنند؟

اثری که نباید از دست بدهید

چرا هوادارهای آنچارتد باید بازی Indiana Jones را تجربه کنند؟ ۰ 9 ساعت قبل مقالات جانبی (گیم) کپی لینک

اگرچه شاید بازی Indiana Jones and the Great Circle شبیه سری آنچارتد نباشد، اما در غیاب طولانی‌مدت این فرنچایز، به خوبی می‌تواند جای خالی آن را برای هوادارهای پلی استیشن پر کند که در این مقاله به بررسی هر دو بازی می‌پردازیم.

بدون هیچ شک و تردیدی، موفقیت امروز پلی استیشن به راحتی به دست نیامده است. این پلتفرم در طول سه دهه اخیر با فراز و نشیب‌های زیادی روبرو شده و در نهایت توانسته از تمام رقبا از جمله ایکس باکس و نینتندو به طرز قابل توجهی پیشی بگیرد. به عقیده بسیاری از تحلیلگرها و هوادارها، بخش زیادی از موفقیت امروز پلی استیشن را باید مدیون بازی‌های انحصاری و فرست پارتی این پلتفرم بود. سری آنچارتد به عنوان یکی از فرنچایزهای ارزشمند و سرشناس سونی، نقش مهمی را در این دستاوردها ایفا کرده و به لطف عرضه نسخه‌های مختلف و روایت داستان‌های جذاب و ماجراجویی‌های نفس‌گیر نیتن دریک، به خوبی در دل گیمرها جا گرفته است.

این سری اکشن ماجراجویی که توسط استودیو پرآوازه ناتی داگ توسعه یافته، در ابتدا ترکیبی ساده از نسخه‌های کلاسیک بازی‌های Tomb Raider و عناوین تازه‌وارد آن زمان یعنی Gears of War بود. نخستین بازی این مجموعه که Drake’s Fortune نام دارد، اگرچه از نظر بازخوردهای منتقدها و حتی فروش عملکرد قابل قبولی داشت، اما در آن زمان هرگز نمی‌شد تصور کرد که این مجموعه در سال‌های آینده به لطف مهارت ناتی داگ به چنین جایگاه ارزشمندی خواهد رسید. با این حال، این موضوع چند وقتی است که برای هوادارهای پلی استیشن و سری آنچارتد به خوبی آشکار شده است. بعد از انتشار نسخه اول، ناتی داگ توسعه دنباله بازی را در دستور کار خود قرار داد و با گذشت دو سال، بازی Uncharted 2: Among Thieves توانست سطح روایت سینمایی خود را به شکل بی‌نقصی با گیم‌پلی خطی و منسجم خود ترکیب کند. از آن زمان به بعد، نام این استودیو با بازی‌های پلی استیشن گره خورد و سایر استودیوهای سونی نیز در این مسیر قدم گذاشتند.

در واقع، نسخه دوم بازی آنچارتد تحول بزرگی در صنعت بازی‌ها رقم زد. در این عنوان، موتور سازنده بازی بهبود یافته بود، نورپردازی سینمایی‌تر شده بودند، طراحی مرحله با جزئیات محیطی غنی همراه شده بود و تعادل بسیار خوب و دقیقی میان گیم‌پلی معما و اکشن بازی برقرار بود. صحنه‌های جذابی از جمله سقوط قطار در تونل‌های یخ‌زده و تعقیب میان خرابه‌های نپال، نیز از همان اول در خاطره‌ها ماندگار شدند و در نهایت، آنچارتد به منبع الهام بسیاری از بازی‌های ماجراجویی تبدیل شد.

ناتی داگ در کنار توسعه بازی‌های آنچارتد، به ساخت سری The Last of Us مشغول شد و هنر خود را به کمال رساند. در حقیقت، این استودیو با تکیه بر تجربه‌های گذشته و استفاده از دستاوردهای عناوین آنچارتد، فرنچایز لست آف آس را خلق کرد که  و در این مسیر، توانست یکی از بهترین بازی‌های تاریخ این صنعت را تقدیم گیمرها کند.

هر دو بازی The Last of Us عناوین فوق‌العاده‌ جذابی هستند و افتخارآفرینی آن‌ها بر هیچکس پوشیده و پنهان نیست، با این حال، علی‌رغم تمامی شباهت‌های این دو مجموعه، آثار لست آف آس از نظر حال و هوا، لحن و زیبایی‌شناسی تفاوت‌های بنیادی و قابل توجهی با بازی‌های Uncharted دارند. اگر به دنبال ماجراجویی‌هایی جهانی پرهیجان و روایت داستان‌هایی بر پایه تاریخ و گاها ماورایی باشید، باید گفت که The Last of Us به هیچ وجه پاسخگوی انتظارات شما نیست.

واقعیت مطلب این است که آثار مشابه زیادی هم در این خصوص وجود ندارند و به نوعی آنچارتد در این عرصه کم‌رقیب است. همان‌طور که در ابتدای مقاله اشاره شد، سری Tomb Raider به عنوان یکی از منابع الهام بازی‌های آنچارتد، از رقبای اصلی این مجموعه به شمار می‌رود. در دنیای بازی‌های ویدیویی، توم ریدر نزدیک‌ترین  و بیشترین شباهت را با این سری دارد. اگر تا به امروز عناوین این مجموعه را تجربه نکرده‌اید، خبر خوب برای شما است که هر سه بازی جدید توم ریدر هم اکنون در پلی استیشن ۵ در دسترس قرار دارند. 

نکته جالب ماجرا این است که هر سه بازی توم ریدر به طرز آشکاری از عناوین آنچارتد الهام گرفته‌اند. چند سالی است که چرخ روزگار به کلی تغییر کرده و در حالی که ناتی داگ پیش‌تر از توم ریدر الهام گرفته بود، اکنون این سری از بازی‌های آن‌ها استفاده می‌کند! البته، باید در نظر داشت هیچ کدام یک از بازی‌های Tomb Raider هرگز به شکوه Uncharted نرسیدند، اما به‌ خودی خود آثار بسیار خوبی تلقی می‌شوند. هر سه بازی جدید توم ریدر با تمرکز روی روایت ماجراجویی‌های لارا کرافت جوان، حفظ بقا، معماهای محیطی و لحن جدی‌تر نسبت به نسخه‌های کلاسیک، در جلب رضایت منتقدها عملکرد خوبی داشتند. اما نمی‌توان از نقدهایی که به نبود آن ضرب‌آهنگ سینمایی و شخصیت‌پردازی شوخ‌طبع Uncharted اشاره کرده بودند، چشم‌پوشی کرد.

با گذشت هفت سال از انتشار آخرین بازی توم ریدر تحت عنوان Shadow of the Tomb Raider توسط شرکت اسکوئر انیکس و کریستال داینامیکس، این مجموعه قدیمی دیگر نتوانست انتظارات طرفداران بازی‌های ماجراجویی را آن‌طور که باید و شاید، برآورده کند. با همه این‌ها، تجربه بازی‌های توم ریدر برای طرفدارهای پروپاقرص آنچارتد بسیار سرگرم‌کننده خواهد بود و اگر به دنبال تجربه عناوین این چنینی هستید، قطعاً نباید این سری را از دست بدهید.

با همه این‌ها، مدت زمان زیادی از عرضه جدیدترین بازی هر دو سری آنچارتد و توم ریدر می‌گذرد و تا هفته‌های پیش، هیچ گزینه جدید و مناسبی برای هوادارهای سبک‌های اکشن ماجراجویی با داستان‌های تاریخی و معمایی وجود نداشت. در این میان، کریستال داینامیکس هم اکنون با استفاده از موتور آنریل انجین ۵ در حال ساخت بازی جدید Tomb Raider است که البته این بازی هنوز به طور رسمی معرفی نشده و تاریخ عرضه آن نیز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. از طرفی، ناتی داگ نیز در حال حاضر مشغول توسعه بازی جدید به نام Intergalactic بوده و علی‌رغم شایعه‌ها، برنامه‌ای برای ساخت دنباله بازی آنچارتد ندارد و چه بسا در کمال ناباوری، این فرنچایز را تمام شده می‌داند.

اکنون بعد از سال‌ها صبر و انتظار، امید طرفداران Uncharted در این شرایط از جایی بسیار غیرمنتظره سرچشمه می‌گیرد! در واقع، مایکروسافت در ماه دسامبر سال گذشته میلادی بازی Indiana Jones and the Great Circle را به طور انحصاری برای کنسول‌های ایکس باکس سری ایکس و ایکس باکس سری اس و همچنین پلتفرم کامپیوتر منتشر کرد؛ اثری ماجراجویی با اقتباس از داستان‌های ایندیانا جونز مشهور و برگرفته از فیلم‌های استیون اسپیلبرگ و هریسون فورد که تحسین منتقدها را برانگیخت و از نظر بسیاری از گیمرها، شایسته دریافت جایزه بهترین بازی سال نیز بود. این بازی که توسط شرکت بتزدا و استودیوی ماشین گیمز توسعه یافته، در راستای تغییر استراتژی عناوین فرست پارتی ایکس باکس و رویکرد چندپلتفرمی بازی‌های ردموندی‌ها، در روزهای گذشته به کنسول پلی استیشن ۵ راه یافت.

بدون هیچ شک و تردیدی، ایده اینکه یک بازی فرست پارتی و انحصاری ایکس باکس جایگزینی برای یک فرنچایز نمادین پلی استیشن به شمار رود، خنده‌دار و شاید هم غیرمنطقی به نظر می‌رسد؛ به خصوص که استودیو ماشین گیمز در ساخت این بازی از هر دو سری Uncharted و Tomb Raider الهام گرفته و بسیاری از مکانیزم‌ها را از این دو فرنچایز قرض گرفته است. با این حال، کیفیت بالای بازی خود گویای همه چیز است و بدون اغرار، همه عاشقان بازی‌های ماجراجویی را جذب خود می‌کند.

اثر Indiana Jones and the Great Circle یک بازی اکشن ماجراجویی تک‌نفره فوق‌العاده است که به بهترین شکل ممکن حس ماجراجویی را به نمایش می‌گذارد. این بازی شما را به مکان‌های باستانی مختلف در سراسر جهان، از هیمالیا گرفته تا مصر، برده و در کنار آن، داستان بسیار غنی و ترکیبی از تاریخ واقعی و تخیل را به شکل جذاب و درگیرکننده روایت می‌کند.

البته، باید در نظر داشت که این دو بازی معادل کامل یکدیگر نیستند. اول از همه، باید اشاره کرد که زاویه دید بازی Indiana Jones به طور اول شخص بوده و این در حالی است که عناوین آنچارتد همگی به طور سوم شخص روایت می‌شوند. این اختلاف زاویه دید باعث شده تا ریتم گیم پلی بازی تفاوت زیادی به آنچارتد داشته باشد که البته، حس کنجکاوی و حضور در محیط‌های باستانی را نیز تقویت می‌کند.

از طرفی دیگر، ایندیانا جونز تمرکز زیادی روی نبردهای سنگین ندارد و در عوض، بیشتر روی مخفی‌کاری تاکید می‌کند؛ به طوری که برای پیشروی، نیازی به شروع یک جنگ تمام عیار و تعقیب و گریزهای جذاب نیست، بلکه باید مخفیانه از میان دشمنان خود عبور کنید. این موضوع برای عناوین آنچارتد صادق نیست. در واقع، عناوین آنچارتد همگی به حد زیادی روی مبارزات تمرکز کرده‌‎اند و چه بسا به واسطه این نبردهای بزرگ، از نیتن دریک می‌توان به عنوان یک قاتل حرفه‌ای نیز یاد کرد.

این مورد را نباید به عنوان یکی از نقاط ضعف بازی ایندیانا جونز در نظر گرفت. هرکسی که فیلم‌های ایندیانا جونز را تماشا کرده باشد، به خوبی می‌داند که این شخصیت هرگز با آن حجم از کشتار و خشونت شناخته نمی‌شود. بنابراین، منطقی است The Great Circle صحنه‌های اکشن کمتری نسبت به آنچارتد داشته باشد.

از تفاوت‌های بازی‌ها که بگذریم، بهتر است به یک سری شباهت‌های مهم آن‌ها نیز اشاره کنیم. داستان بازی ایندیانا جونز محور یک حلقه‌ اسرارآمیز می‌چرخد که در طول تاریخ توسط سازمان‌های مختلف دنبال شده است. معماها ترکیبی از شواهد تاریخی واقعی و تخیلی هستند؛ از رمزگشایی کتیبه‌های مصری گرفته تا حل معماهای مختلف در معابد دورافتاده که تلفیق تاریخ و تخیل، تجربه‌‌ای مشابه به آثار سری Uncharted را برای گیمرها رقم می‌زند.

علاوه بر این، ایندیانا جونز از نظر تنوع محیط و طراحی بصری نیز خیره‌کننده بوده و یک سری وجه شباهت‌هایی نیز با آنچارتد دارد. از کوهستان‌های هیمالیا و جنگل‌های استوایی گرفته تا شهرهای تاریخی مدیترانه و مصر باستان، همه و همه با دقت طراحی شده‌اند و معماری باستانی، جزئیات پوشش گیاهی و جلوه‌های صوتی محیطی، همگی شما را غرق در ماجراجویی می‌کند که یادآور ماجراجویی‌های نیتن دریک است.

به طور کلی، برخلاف آنچارتد که بازیکن را به واسطه مراحل خطی خود به مبارزات سنگین و معماهای نسبتا ساده دعوت می‌کند، The Great Circle بازیکن را به محیط‌های نیمه‌باز کوچکی برده تا آزادی عمل بیشتری در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد. به بیان دیگر، بازی در ابتدا اهداف مشخصی را برای شما تعیین می‌کند و سپس اجازه می‌دهد خودتان مسیر ماجراجویی پیش ببرید. بر این اساس، ایندیانا جونز بیشتر شبیه به یک شبیه‌ساز همه‌جانبه عمل می‌کند. در هر منطقه و تقریبا در هر بخش از بازی، ایندیانا جونز باید با گروهی از دشمنان مسلح روبرو می‌شود که به ندرت شاهد تیراندازی‌های سنگین خواهیم بود. در عوض، بازی بر مخفی‌کاری، نبردهای تن‌به‌تن، حل معما و اکتشاف و کشف محیط برای پیشروی تمرکز دارد.

از این نظر، The Great Circle تجربه‌ متفاوت و نسبتا جدیدی از Uncharted ارائه می‌دهد. اگر تنها به دنبال یک گیم‌پلی خطی و مملو از اکشن شدید، صحنه‌های هیجان‌انگیز و مبارزات پرتنش با تعقیب و گریزهای جذاب هستید که همگی امضای آنچارتد محسوب می‌شوند، احتمالاً این بازی چندان نیاز شما را برآورده نخواهد کرد. هرچند که نباید وجود برخی از صحنه برجسته و نفس‌گیر در این بازی را نیز انکار کرد. در نهایت، هدف اصلی ایندیانا جونز، ارائه یک تجربه مشابه آنچارتد نیست و به همین خاطر، اگر دنبال اثری کاملاً مشابه Uncharted هستید، این عنوان شاید باب میل شما نباشد.

با این حال، برای دیگر طرفداران که بیش از هر چیز دیگری به یک تجربه ماجراجویی بر مبنای اکتشاف در مناطق باستانی و پر از معماهای چالشی هستند، The Great Circle انتخاب فوق‌العاده‌ای خواهد بود. این بازی موفق شده جایگاهی شایسته در قلمرویی پیدا کند که طی دو دهه گذشته تقریباً به طور کامل در اختیار سری آنچارتد بوده است؛ دستاوردی ارزشمندی که با توسعه دنباله بازی، زنگ خطر جدی برای آنچارتد و آینده آن نیز به شمار می‌رود. در این میان، سرنوشت سری Uncharted همچنان مبهم است و تنها هوادارها امیدوار هستند که ناتی داگ این مجموعه را به فراموشی نسپارد و در کنار سری The Last of Us، بازی‌های جدیدی از آن بسازد.

در پایان این مقاله، دیدگاه شما در رابطه با دو بازی Indiana Jones and the Great Circle و Uncharted چیست؟ به نظر شما، آیا ایندیانا جونز می‌تواند میراث نیتن دریک را از آن خود کند؟ شما آینده سری ایندیانا جونز را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟ فراموش نکنید که نظرات شخصی خود را با ما و دیگر کاربران رسانه سرگرمی به اشتراک بگذارید.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
guest

0 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments