آیا فعالسازی رامبلینگ در انیمه حمله به تایتان برای نجات پارادایس ضروری بود؟
1%
  • 0/10

آیا فعالسازی رامبلینگ در انیمه حمله به تایتان برای نجات پارادایس ضروری بود؟

آیا به جز نابودی کل زمین راه دیگری وجود نداشت؟

آیا فعالسازی رامبلینگ در انیمه حمله به تایتان برای نجات پارادایس ضروری بود؟ ۷ ۲۰ آبان ۱۴۰۲ مقالات جانبی انیمه کپی لینک

آیا فعالسازی رامبلینگ در انیمه حمله به تایتان/تایتان مهاجم (Attack on Titan) برای نجات پارادایس ضروری بود یا الدیایی‌ها می‌توانستند مسیری که فاجعه کمتری به دنبال دارد را در پیش بگرند؟

با رسیدن به زیرزمین خانواده یائگر پس از عملیات بازپس‌گیری دیوار ماریا، سربازان دسته دیدبانی با حقیقتی نگران کننده مواجه شدند. فراتر از دیوارها نیز تمدن بشری وجود دارد! این تمدن‌ها نه تنها فراوان و گسترده بودند بلکه بسیار پیشرفته‌تر از الدیایی‌های داخل جزیره پارادایس بودند. در واقع، جزیره پارادایس از نظر تکنواوژی، قدرت نظامی و روابط دیپلماتیک، نزدیک به یک قرن از دولت‌های دیگر جهان عقب بود.

دسته دیدبانی و دولت الدیایی‌ها تلاش کردند تا روابط دیپلماتیک خود را با سایر کشورهای جهان تقویت کنند تا شاید بتوانند امنیت مردمشان را برای بلند مدت تضمین کنند. هدف دیگر دولت الدیا برای تقویت روابط دیپلماتیک پاردایس این بود که به جزیره نشینان اجازه دهد خود را از نظر پیشرفت‌های تکنولوژی و … به بقیه جهانیان برسانند. اما متاسفانه، بیشتر تلاش‌های آنها با شکست مواجه شد زیرا که درصد بسیار بزرگی از جهان باور داشت که خون شیطان در رگ‌های الدیایی‌ها جاری است و به همین خاطر نیز نباید با آنها متحد شد. نفرت جهان نسبت به جزیره نشینان باعث شد ارن یائگر رابملینگ (غرش) را فعال کند تا با آزادسازی همه تایتان‌ها، مردم خارج از دیوارها را از بین ببرد و به این چرخه نفرت پایان ببخشد. زمانی که همه این اتفاقات در حال رخ دادن بود، افراد زیادی این سوال برایشان مطرح شده بود که آیا فعالسازی رامبلینگ در انیمه حمله به تایتان برای نجات پارادایس ضروری بود و یا اینکه الدیایی‌ها و دولت مارلی می‌توانستند از طریق راه‌ها بهتری درگیری‌های دیرینه‌شان را حل و فصل کنند؟

در ابتدا، یلنا که از پیروان سرسخت زیک یائگر، دارنده تایتان هیولا، بود، رهبری گروهی با عنوان داوطلبان ضد مارلیایی را برعهده گرفت تا به دولت جزیره پارادایس در پیشرفت تکنولوژی کمک کند. هدف این گروه، توسعه زیرساخت‌ها و قدرت نظامی دولت الدیایی‌ها برای کاهش وابستگی این جزیره به قدرت تایتان‌ها بود. با کمک این داوطلبان، جزیره پارادایس موفق شد با ملت هیزیرو که در گذشته‌های دور با همدیگر روابط نزدیکی داشته‌اند، ارتباط برقرار کنند. هم داوطلبان و هم کیومی، سفیر هیزیرو، توافق نظر داشتند که فعالسازی رامبلینگ می‌تواند بازدارندگی لازم را برای جزیره در برابر تهاجم خارجی فراهم کند. اما با این حال، دسته دیدبانی و دولت پارادایس به رهبری ملکه هیستوریا، تمایلی به اجرای این نقشه وحشتناک نداشتند و به همین خاطر نیز به دنبال راه‌های دیپلماتیک برای رسیدن به صلح و پایان دادن به درگیری‌ها بودند. علیرغم تلاش‌های فراوانی که در این حین برای ایجاد صلح از راه‌های مسالمت آمیز، صورت گرفت، پارادایس به خاطر پیشینه‌ای که داشت بازهم از طرف دیگر کشورها طرد شد.

در همین زمان، یلنا و زیک قصد داشتند راه حل خود را برای پایان دادن به این چرخه‌ای که در آن الدیایی‌ها از هر طرف مورد آزار و شکنجه قرار می‌گرفتند، عملی کنند. برای پیاده کردن این نقشه هم ارن و زیک نیاز داشتند با همدیگر متحد شوند تا به وسیله خون سلطنتی که در رگ‌های زیک جریان داشت، ارن بتواند قدرت تایتان بنیانگذار را به طور کامل مهار کند. ارن با دیدن نفرتی که جهان نسبت به الدیایی‌ها داشت از این بابت مطمئن شد که دیپلماسی نمی‌تواند برای پایان بخشیدن به این چرخه نفرت جوابگو باشد. به همین خاطر نیز تصمیم گرفت با زیک ملاقات کند. در این ملاقات زیک به ارن گفت که نیازی به فعالسازی رامبلینگ نیست و تنها کافی است با قدرت تایتان موسس، توانایی تولید مثل را از الدیایی‌ها بگیرند تا با گذشت زمان هیچ الدیایی دیگری بر روی زمین باقی نماند. یعنی در واقع زیک قصد داشت یک فرایند عقیم سازی را آغاز کند که در آن نژاد الدیایی‌ها به تدریج از روی زمین منقرض می‌شدند. نقشه زیک ماهیتی غیر انسانی داشت و هیچکس به جز یلنا با اجرای آن موافق نبود. ارن نیز تنها تظاهر می‌کرد که قصد دارد با نقشه او پیش برود زیرا برای فعالسازی قدرت تایتان موسس به زیک نیاز داشت تا بتواند رامبلینگ را فعال کند.

اما آیا واقعا فعالسازی رامبلینگ در انیمه حمله به تایتان برای نجات پارادایس ضروری بود و هیچ راه حل دیگری برای پایان بخشیدن به این چرخه نفرت وجود نداشت؟ در حالی که مارلی و دیگر دولت‌های جهان به برانگیختن شعله‌های نفرت نسبت به پاردایس ادامه می‌دادند، آرمین راه حل‌های دیپلماتیکی را ارائه می‌داد که می‌توانست این نفرت را از بین ببرد و نیازی هم به اجرای رامبلینگ وجود نداشته باشد. اما واقعیت این بود که علیرغم تمام تلاش‌های جزیره نشینان برای توضیح اینکه تمایلی به جنگ ندارند، جهان مایل به شنیدن آنها نبود.

با این حال، حتی رامبلینگ نیز در بهترین حالت، تنها چند دهه برای جزیره پارادایس زمان می‌خرید و پس از آن نیز، این چرخه هرگز پایان نمی‌یافت زیرا که دولت‌های دیگر با همدیگر برعلیه پارادایس متحد می‌شدند و با پیشرفتی هم که در تکنولوژی مورد استفاده این دولت‌ها دیده می‌شد، به طور قطع از یک نقطه زمانی مشخص به بعد، می‌توانستند به راحتی بر تایتان‌ها غلبه کنند. اما اگر این بدان معنی است که در نهایت نیز هیچ راه حلی وجود نداشت، باید گفت که تمایل به از بین بردن هشتاد درصد از جمعیت یک فکر بیمارگونه بود، زیرا که فعالسازی رامبلینگ، از آنجایی که منجر به تلفات جانی در مقیاسی شد که قبل از آن هرگز در تاریخ دیده نشده بود، به هیچ عنوان قابل توجیه نیست. شاید مهمترین پیامی که می‌توان از این موضوع دریافت کرد این است که باید قبل از اینکه دیر شود از ریشه دواندن چرخه تبعیض، جنگ و نفرت جلوگیری کرد.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
اشتراک
به من اطلاع بده
guest

7 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments