چرا Ultimate Spider-Man همچنان بهترین کمیک مارول است؟

شماره جدید کمیک Ultimate Spider-Man با داستانی قوی، شخصیتپردازی منحصربهفرد و طراحی بصری بینقص، نشان داده چرا بهترین کمیک مارول است.
در حالی که دنیای جدید آلتیمیت مارول نفس تازهای به این فرنچایز بخشیده، کمیک Ultimate Spider-Man مارول با انتشار شماره ۱۸ به شکلی درخشان نشان داده چرا مهمترین و موفقترین عنوان این خط داستانی است. در این قسمت، همه چیز دقیق و هماهنگ است: از شخصیتهایی با نقشهای معنادار و پیشبرنده، تا داستانهای فرعی هوشمندانه که هرگز داستان اصلی پیتر پارکر را تحتالشعاع قرار نمیدهند.
روایتی شخصیتمحور با جادوی جاناتان هیکمن
جاناتان هیکمن، نویسنده شناختهشده مارول و کمیک Ultimate Spider-Man، بار دیگر توانایی خود را در ایجاد دنیایی گسترده با تمرکز دقیق بر شخصیتها نشان داده است. در این شماره، داستانهایی مانند وضعیت میستریوها، رابطه پیچیده ریچارد و فلیشیا، اقدامات اتو اکتاویوس و نقش محوری ویلسون فیسک همگی در کنار روایت اصلی حضور دارند، اما تمرکز اصلی همواره بر پیتر، مری جین و خانوادهاش باقی میماند.
بن پارکر بهعنوان یکی از تغییرات بزرگ این نسخه از داستان، جایگاهی ویژه در پویایی خانوادگی پیتر دارد و تعامل او با شخصیتهایی مثل امی می و جیمز جونا جیمسون نهتنها تازه، بلکه فوقالعاده دلنشین است. هری آزبورن و گوئن استیسی نیز با رهایی از سرنوشتهای پیشینشان در دنیای Earth-616، این بار شخصیتهایی کاملاً متفاوت و مستقلاند و تماشای رشد آنها لذتبخش است.
تحول بصری خیرهکننده با هنرنمایی مارکو چچتو
طراحیهای بصری این شماره توسط مارکو چچتو، رنگآمیزی توسط اریک آرسینیگا و حروفنگاری کوری پتیت، همگی باعث شدهاند که صفحات کمیک مانند اثر هنری بدرخشند. از صحنههای تنشآلود گرفته تا نبردهای نیمهطنز زیر آسمان نیویورک، همگی با انرژی و انسجامی بینظیر به تصویر کشیده شدهاند. چچتو نشان میدهد که چگونه میتوان حرکات کلاسیک اسپایدی را با ظاهری مدرن و پرتحرک بازآفرینی کرد.
یکی از صحنههای پایانی کمیک Ultimate Spider-Man مارول، مربوط به ریچارد و فلیشیا، به شکل بصری و روایی به نقطه اوج میرسد. بدون افشای جزئیات، میتوان گفت که این پیچش داستانی از آن دسته لحظاتی است که همزمان مخاطب را غافلگیر میکند و احساس میکند کاملاً طبیعی و منطقی بوده است.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید