حکایت دریا

بررسی فیلم حکایت دریا

یک درام شخصی که نظر هیچ‌کس برایش مهم نیست

1%
  • 0/10
بررسی فیلم حکایت دریا ۱ ۲۹ خرداد ۱۳۹۹ بررسی فیلم‌های ایرانی کپی لینک

فیلم «حکایت دریا» یک اثر درام به نویسندگی، کارگردانی و نقش‌آفرینی بهمن فرمان‌آرا است. در این فیلم بهمن فرمان‌آرا در کنار چهره‌های شناخته شده‌ای نظیر علی نصیریان، فاطمه معتمدآریا، لیلا حاتمی و علی مصفا به نقش‌آفرینی می‌پردازد.

این فیلم در سال ۱۳۹۵ ساخته شده و در جشنواره‌ی فیلم فجر نیز حضور داشته که در سال ۱۳۹۹ به صورت آنلاین اکران شده است. «حکایت دریا» یک اثر شخصی با دغدغه‌های درونی فرمان‌آرا است و او سعی کرده تا با روایت یک درام غمگین، احساسات و اعتراض‌های خود را به وضعیت موجود در جامعه بیان کند، اما آیا این فیلم توان انتقال درست احساسات خالق خود به مخاطب را داشته است؟

داستان این فیلم از آنجا شروع می‌شود که «طاهر محبی» (بهمن فرمان‌آرا) نویسنده و استاد دانشگاه، از افسردگی شدید رنج می‌برد و به همین خاطر چندین سال از عمر خود را در آسایشگاه سپری کرده است. او پس از مرخص شدن، قرار است با ژاله، همسر خود زندگی کند، اما این نویسنده‌ی افسرده نمی‌تواند اتفاقات بد گذشته را فراموش کند و همواره درگذشتگان را به یاد می‌آورد. طاهر نمی‌تواند واقعیات تلخ زندگی را بپذیرد و برای فرار از آن به توهمات پناه برده و تصویر شاگردان، دوستان و همکاران خود را می‌بیند و با آن‌ها صحبت می‌کند. در این میان، اتفاقات خاصی برای طاهر و ژاله رخ می‌دهد که مسیر زندگی مشترک آن‌ها را تغییر می‌دهد.

«حکایت دریا» یک فضاسازی طولانی اما درست و به جا دارد

فرمان‌آرا سعی کرده تا با «حکایت دریا» اعتراض و دغدغه‌ی خود را از زبان سینما به تصویر بکشاند و به همین دلیل، در کنار نویسندگی و کارگردانی آن، وظیفه‌ی ایفای نقش اصلی را نیز به عهده گرفته است. با این تفاسیر می‌توان گفت که کارگردان با ساخت این اثر مشخصا حال و روز خودش را روایت می‌کند. کارگردان پیش از آغاز کار، فیلم را به «عباس کیارستمی» تقدیم می‌کند و پس از آن به داستانی غمناک و افسرده در مورد هنرمندان نسل گذشته‌ می‌پردازد.

«حکایت دریا» یک فضاسازی طولانی اما درست و به جا دارد که از طریق آن سعی کرده تا روح افسرده‌ی کاراکتر اصلی را به تصویر بکشاند. فضاسازی از همان سکانس ابتدایی و مکالمه‌ی طاهر و ژاله آغاز می‌شود؛ طاهر از کابوس تنهایی خود می‌گوید و از طرف دیگر ژاله بدون اهمیت دادن به حرف‌های او خاطرات خوش گذشته و اولین روزهای آشنایی با او را یادآوری می‌کند.

بررسی فیلم حکایت دریا
«حکایت دریا» کارگردانی به نسبت خوب و اثرگذاری دارد.

 استفاده از رنگ‌های سرد و مرده در کنار فیلتر «بوکه» در پیش‌زمینه‌ی سکانس اول، فضای افسرده‌ی فیلم و حال ناخوش طاهر را به شکلی دقیق به مخاطب القا می‌کند. این فضاسازی صرفا در سکانس اول به پایان نمی‌رسد، بلکه فیلم در طول نمایش خود فضاسازی را به صورت پیوسته ادامه می‌دهد. فیلم در سکانس‌های دیگر از نوردهی هوشمندانه نیز برای ساخت فضایی آکنده از افسردگی و پریشانی استفاده می‌کند و به خوبی می‌تواند با مخاطب خود ارتباط احساسی برقرار کند. در کنار فیلتر و نوردهی، «حکایت دریا» از میزانسن‌های به نسبت تأثیرگذاری برای دلگیرتر کردن اتمسفر استفاده می‌کند. هرچند که مصنوعی بودن استفاده از تکنیک‌ها در برخی از سکانس‌ها، به آسانی در ذوق مخاطب می‌زند، همچنان می‌توان کارگردانی «حکایت دریا» را بسیار تأثیرگذار دانست؛ به طوری که فیلم از لحاظ بصری به خوبی با مخاطب ارتباط برقرار می‌کند.

«حکایت دریا» از لحاظ شخصیت‌پردازی و روایت داستان به شدت ضعیف عمل می‌کند

کارگردانی به نسبت خوب و چیدمان مناسب میزانسن در کنار فضاسازی دقیق به تنهایی نمی‌توانند یک اثر موفق و شایسته را ایجاد کنند. «حکایت دریا» از لحاظ شخصیت‌پردازی و روایت داستان به شدت ضعیف عمل می‌کند. بسیاری از شخصیت‌ها به اندازه‌ای که مخاطب باید از آن‌ها بداند معرفی نمی‌شوند. نقطه‌ی اوج این شخصیت‌پردازی بد را می‌توان در کاراکترهایی نظیر «امیر دشتی» (صابر ابر) و «هوشنگ» (علی نصیریان) دید. مخاطب صرفاً می‌داند که امیر و هوشنگ، به ترتیب شاگرد و دوست طاهر بوده‌اند که هر دو به دلیل فعالیت‌های غیرمعمول خود با مشکلاتی نظیر زندانی شدن مواجه شده‌ و هر دو نیز مرده‌اند. داستان «حکایت دریا» سعی می‌کند تا سرگذشت امیر و هوشنگ را به دیگر همکاران و دوستان طاهر نیز تعمیم دهد و از زبان خود او نام بسیاری از آن‌ها را می‌گوید. هر چند که این شخصیت‌پردازی ناقص ممکن است به خاطر ممیزی باشد، همچنان باعث می‌شود تا داستان برای مخاطب گنگ باقی بماند و درک مفهوم اصلی فیلم تا حدودی دشوار شود.

 از طرف دیگر، فیلم در پرداختن به شخصیت‌های پررنگ‌تر نیز عملکردی به نسبت ناقص داشته است. فیلم به جای اینکه به فعالیت‌های ادبی طاهر و دلیل افسردگی او بپردازد، از همان ابتدا سعی می‌کند تا شیوه‌ی آشنایی او با ژاله و ازدواج آن‌ها را توضیح دهد. همچنین نمایش کاراکترهای نصفه‌نیمه‌ای مثل «مهین» (پانته‌آ پناهی‌ها) یا زن سرگردان در خیابان (رویا نونهالی) هیچ دلیل موجهی ندارند؛ حضور مهین فقط به این خاطر بوده که ژاله چند دیالوگ بیشتر در مورد زندگی شخصی‌اش بگوید و زن سرگردان در خیابان صرفا یک نشانی دیگر از توهمات طاهر و نگرانی او از حال و روز مادر امیر است. فیلم می‌توانست بدون نمایش این کاراکترهای ناپخته، هدف خود را به شکلی تأثیرگذارتر بیان کند.

بررسی فیلم حکایت دریا
فیلم با تزریق کاراکتر پروانه به بخش پایانی، داستان خود را از هدف اصلی خارج می‌کند.

نکته‌ی بدتر این‌که در بخش پایانی، فیلم به شکلی ناگهانی هدف اصلی خود را رها می‌کند و با جای دادن کاراکتر «پروانه» (لیلا حاتمی) در سرانجام داستان خود، به سراغ روایت یک قصه‌ی عشق و خیانت می‌رود. شخصیت‌پردازی بد و نمایش از هم گسسته‌ی المان‌ها حتی در توهمات طاهر نیز جلوه پیدا می‌کند؛ برای مثال پیرمردهایی که در حال ساز زدن و شادی هستند را می‌توان تلاشی ناموفق برای تأکید هر چه بیشتر روی تفکرات آشفته‌ی شخصیت اصلی دانست که فیلم به خوبی نتوانسته از آن‌ها استفاده کند. نکته‌ی دیگر اینکه «حکایت دریا» به شکلی کلیشه‌ای کاراکتر طاهر را شیفته‌ی ادبیات معرفی می‌کند؛ او از وجود تلویزیون در خانه‌اش تعجب می‌کند و از طرف دیگر همواره در حال خواندن کتابی از محمود دولت‌آبادی است. ادبی کردن بیش از اندازه‌ی کاراکتر اصلی تا آخر نیز ادامه پیدا می‌کند و فیلم با شعری از «شمس لنگرودی» که بر زبان طاهر جاری می‌شود به پایان می‌رسد.

سناریوی «حکایت دریا» بیش از اینکه به روایت داستان یا حتی شخصیت‌پردازی تأثیرگذار توجه داشته باشد، روی دیالوگ‌ها تمرکز کرده است. دیالوگ‌ها پر از کنایه و استعاره هستند و به نظر می‌رسد که بهمن فرمان‌آرا در زمان نوشتن این دیالوگ‌ها سعی داشته تا دست‌کم چند جمله‌ی ماندگار را در ذهن مخاطب خود حک کند، اما حقیقت این است که دیالوگ‌های فیلم به شکلی افراطی کنایه‌آمیز و استعاری هستند و باعث می‌شوند تا در بسیاری از سکانس‌ها، فیلم از بدنه‌ی داستان و هدف اصلی خود دور شود. دوری از هدف اصلی و تلاش برای درک تک تک دیالوگ‌های معناگرا در نهایت عاملی برای کسل شدن هر چه بیشتر مخاطب می‌شود.

شیوه‌ی بد بازیگری بهمن فرمان‌آرا بر تمام خصوصیات مثبت فیلم غالب است

داستان و سناریوی ضعیف تنها مشکل «حکایت دریا» نیست، بلکه ایفای نقش به شدت ضعیف و ناپخته‌ی کاراکتر اصلی بزرگ‌ترین عامل شکست فیلم است. بهمن فرمان‌آرا به هیچ وجه نقش طاهر را خوب ایفا نکرده و در نمایش حالت چهره، بیان دیالوگ‌ها، حرکات بدن و هر آنچه می‌توان از یک بازیگر انتظار داشت عملکرد به شدت ضعیفی داشته است. مخاطب در طول تماشای فیلم به آسانی می‌تواند اختلاف محسوس میان شیوه‌ی بد ایفای نقش بهمن فرمان‌آرا با بازی حرفه‌ای فاطمه معتمدآریا را درک کند. نکته‌ی مهم‌تر اینکه طاهر کاراکتر اصلی فیلم است و در اغلب سکانس‌ها حضور پیدا می‌کند، اما شیوه‌ی ایفای این کاراکتر در برخی از صحنه‌ها آن‌قدر خنده‌دار است که باعث قهقهه سردادن مخاطب در حین تماشای روایت درام و غمناک فیلم می‌شود. به طور کل شیوه‌ی بد بازیگری بهمن فرمان‌آرا بر تمام خصوصیات مثبت فیلم غالب است و به خودی خود تمامی اهداف فیلم را از شیوه‌ی کارگردانی گرفته تا القای احساسات درونی به مخاطب لوث و بی‌ارزش می‌کند. شاید اگر بهمن فرمان‌آرا به جای نقش‌آفرینی در «حکایت دریا»، تصمیم به استفاده از یک بازیگر حرفه‌ای می‌گرفت، این فیلم همچنان می‌توانست اثرگذاری به نسبت قابل قبولی داشته باشد. به نظر می‌رسد که فرمان‌آرا در انتخاب این نقش برای خود به قضاوت‌ها کاملاً بی‌توجه بوده و سعی کرده تا هر آن‌چه خودش می‌خواهد را به سرانجام برساند.

بررسی فیلم حکایت دریا
بازی بهمن فرمان‌آرا تمام خصوصیات خوب «حکایت دریا» را بی‌اثر می‌کند.

«حکایت دریا» فیلمی است که به خاطر چند اشتباه بزرگ و کوچک تمام اثرگذاری‌های خود را از دست می‌دهد. این فیلم را می‌توان یک تلاش خوب، اما ناموفق از طرف بهمن فرمان‌آرا دانست. به نظر می‌رسد که فرمان‌آرا «حکایت دریا» را فقط برای دل خودش ساخته و به قضاوت‌ها در مورد آن اهمیت نداده است. نقش‌آفرینی بد کارگردان، شخصیت‌پردازی پیش پا افتاده و تغییر روند روایت داستان در بخش پایانی به هیچ وجه قابل چشم‌پوشی نیستند و به خاطر همین اشتباه‌ها، لذت چندانی از بابت تماشای این فیلم عاید مخاطب نمی‌شود.


4.5 بد
«حکایت دریا» فیلمی است که به خاطر چند اشتباه بزرگ و کوچک تمام اثرگذاری‌های خود را از دست می‌دهد. این فیلم را می‌توان یک تلاش خوب، اما ناموفق از طرف بهمن فرمان‌آرا دانست. نقش‌آفرینی بد کارگردان، شخصیت‌پردازی پیش پا افتاده و تغییر روند روایت داستان در بخش پایانی به هیچ وجه قابل چشم‌پوشی نیستند و به خاطر همین اشتباه‌ها، لذت چندانی از بابت تماشای این فیلم عاید مخاطب نمی‌شود.
  • کارگردانی، میزانسن و فضاسازی به نسبت خوب
  • شخصیت‌پردازی پیش‌پاافتاده
  • دیالوگ‌های کنایه‌آمیز و بی‌ربط
  • خارج شدن داستان از موضوع اصلی در بخش پایانی
  • بازی به شدت بد بهمن‌فرمان‌آرا

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
اشتراک
به من اطلاع بده
guest

1 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments