انیمیشن Spies in Disguise

بررسی انیمیشن Spies in Disguise – جاسوسان نامحسوس

از شهرت تا انزوا

1%
  • 0/10
بررسی انیمیشن Spies in Disguise – جاسوسان نامحسوس ۰ ۱۸ اسفند ۱۳۹۸ بررسی انیمیشن (سینمایی) کپی لینک

انیمیشن Spies in Disguise، ساخته‌‌ی جدید Blue Sky شاید به‌ اندازه‌ی سایر آثار این استودیو درخشان و جذاب نباشد، اما بدون شک مسیر جدیدی را دنبال می‌کند که تا کنون، کم‌تر در چهارچوب ژانر انیمیشن دیده شده است.

انیمیشن Spies in Disguise (جاسوسان نامحسوس) اولین محصول استودیوهای Blue Sky در جایگاه زیرمجموعه‌ی کمپانی والت‌دیزنی، به‌شکل واضحی مضمون‌گراست و به واسطه‌ این رویکرد، بیش از هر چیزی زاویه‌ی دید دو شخصیت متفاوت را بررسی می‌کند. «لنس استرلینگ»، در نقش یک مامور مخفیِ مشهور و کاربلد ظاهر می‌شود و شخصیت «والتر بکت»، نابغه‌ا‌ی منزوی است که در ابداع اسلحه و آیتم‌های نظامی/جاسوسی عملکرد بی‌نظیری دارد. روایت داستان انیمیشن با سکانسی از کودکی شخصیت والتر بکت آغاز می‌شود. سکانس مقدمه هر چند کوتاه و مختصر است، اما پیش‌زمینه‌ی شخصیتیِ منطقی و محکمی را برای والتر رقم می‌زند. او شخصیتی است که به‌ واسطه‌ی شغل خاص مادرش که یک افسر پلیس است، زمان زیادی را به تنهایی در خانه سپری می‌کند. بکت به‌واسطه‌ی ضریب هوشی بالایی که دارد، برای تامین امنیت مادرش گجت‌هایی را اختراع می‌کند که در شرایط جدی نظامی، عملکردی عجیب از خود نشان می‌دهند. در واقع شخصیت والتر بر اساس این باور بنا می‌شود که «آسیب رساندن به انسان‌ها در هیچ شرایطی پذیرفته نیست، حتی اگر در جایگاه دشمن به شما حمله‌ور شوند». والتر بکت سال‌ها بعد در یک شرکت نظامی استخدام و با لنس استرلینگ همکار می‌شود. نقطه آغاز داستان انیمیشن در واقع آغاز آشنایی بکت و استرلینگ است.

با وجود اتحاد والتر و استرلینگ، این دو شخصیت عملا تقابل دو دیدگاه متفاوت و متضاد را نشان می‌دهند.

انیمیشن‌ها و عموما آثاری که با محوریت تاثیرگذاری بر قشر کودک و نوجوان تولید می‌شوند، در اکثر اوقات نمایان‌گر مفهومی کلی از تقابل خیر و شر هستند؛ هر چند اساس کلی بخش عظیمی از فیلم‌ها و مجموعه‌های نمایشی و داستانی حوزه‌ی سرگرمی همین تقابل است، اما در انیمیشن Spies in Disguise این موضوع کمی‌ عمیق‌تر بیان شده و جزئیات بیش‌تری را دربر می‌گیرد. مامور استرلینگ هر چند در سمت مثبت داستان قرار می‌گیرد اما در همین سمت، نمایانگر باورهایی است که در مقابل هدف اصلی انیمیشن قرار می‌گیرند.

در واقع انیمیشن قبل از این‌که ارجحیت جبهه‌ی خوب و مثبت داستان را نشان دهد، بر این موضوع تاکید می‌کند که کشتار و گرفتن جان انسان‌ها در هیچ فضایی توجیه‌‌پذیر نیست

در واقع انیمیشن قبل از این‌که ارجحیت جبهه‌ی خوب و مثبت داستان را نشان دهد، بر این موضوع تاکید می‌کند که کشتار و گرفتن جان انسان‌ها در هیچ فضایی توجیه‌‌پذیر نیست. چنین مفهومی به‌صورت عمومی مفید و در دنیای امروز حتی زیباست. با این حال طرز ارائه‌ی آن در انیمیشن به خوبیِ خودِ این مفهوم نیست. از ابتدایی‌ترین لحظات تا پایانی‌ترینِ آن‌ها، والتر بکت در جایگاه شخصیت مثبت جبهه‌ی خیر از راه‌های متفاوتی سعی در القای این تفکر را دارد. نحوه‌ی بیان و ارائه‌ی این تفکر البته به شکلی که وجود دارد، در گروه سنی کودک و نوجوان شاید موثر واقع شود، اما در قبال جمعیت بزرگسال و بالغ کارکرد چندانی ندارد. شاید روایت داستان باید لحظات احساسی‌تری در خود می‌دید و بیش از آن چیزی که هست، به قشر بزرگسال اهمیت می‌داد؛ چون واقعیت این است که القای چنین مفاهیمی – که بر اساس دو جبهه‌ی خوبی و بدی بنا می‌شوند – به قشر کودک، واقعا کار دشواری نیست و با سطحی‌ترین فیلمنامه‌ها هم هر چند مختصر، اثرگذار واقع می‌شود. گذشته از مضمونی که انیمیشن همواره به سمت مخاطب پرتاب می‌کند، ریتم و ضرب آهنگ Spies in Disguise خوب است و شما اصلا احساس خستگی و کسالت پیدا نمی‌کنید. در واقع با انیمیشنی روبه‌رو هستیم که به‌شدت از سکانس‌های پرتحرک و هیجان‌انگیز پر شده و عملا فرصت نفس کشیدن هم به مخاطب نمی‌دهد. البته جز چند مورد خاص، اجرا و کارگردانی این صحنه‌‌ها واقعا خلاقانه و متفاوت است. برداشت‌های بلند و نماهای دوری که مورد استفاده قرار گرفته‌اند، در چهارچوب کم‌تر انیمیشنی دیده می‌شوند. موضوعی که خیلی به چشم می‌آید و البته مهم است، تلاش انیمیشن برای فاصله گرفتن از کلیشه‌هاست. در شرایط فعلی دنیای سینما (که پر از ترفندها و دستورالعمل‌های دم دستی است)، تلاش برای ایجاد فضایی خلاقانه و به‌صورت کلی، فرار از کلیشه‌های معمول سینمایی واقعا تحسین‌بر‌انگیز است. البته این تلاش‌ها در موقعیت‌های زیادی بی‌نتیجه می‌مانند، اما کماکان قابل تحسین هستند.

صحنه‌های پرجنب و جوشی که سرتاسر انیمیشن را فراگرفته‌اند، در کنار کمدی، اصلی‌ترین فاکتور کشش نسبتا قدرت‌مند انیمیشن هستند.
صحنه‌های پرجنب و جوشی که سرتاسر انیمیشن را فرا گرفته‌اند در کنار بار کمدی، اصلی‌ترین عنصر کشش به نسبت قدرت‌مند انیمیشن به شمار می‌روند.

نکته‌ی جذابی که در خصوص Spies in Disguise وجود دارد، فضای فوق تخیلی انیمیشن است! فضایی که البته منطق داستانی‌اش کمی عجیب و احمقانه به ‌نظر می‌رسد؛ به این صورت که تبدیل شدن لنس استرلینگ به یک کبوتر آن هم به علت نوشیدن محلولی که والتر اختراع کرده، واقعا شوکه‌کننده به‌نظر می‌رسد. با این حال نکته‌ی مثبتی که در مورد کبوتر شدن استرلینگ وجود دارد، در کنار خلق صحنه‌ها و موقعیت‌های خاص کمدی، دید بهتری است که نسبت به فضای کلی انیمیشن به مخاطب داده می‌شود؛ چرا که حضور استرلینگ در شمایل یک کبوتر ماده، تقریبا نقطه‌ی عطفی بر اتفاقات ادامه‌دار فوق تخیلی – یا شاید بهتر باشد بگوییم تخیلات احمقانه – دنیای انیمیشن است!

موضوع آزاردهنده‌ای که در مورد انیمیشن وجود دارد، شخصیت منفی داستان است. آنتاگونیست با این‌که ظاهر جذابی دارد، اما بیش از آن چیزی که به‌نظر می‌آید منفعل است و عملا در اولویت‌های انیمیشن برای روایت داستان قرار نمی‌گیرد. در کنار ظاهر و تیپ شخصیت‌های والتر و استرلینگ، به‌ لحاظ خلق کمدی و سکانس‌هایی که به‌معنای واقعی کلمه بامزه هستند، انیمیشن Spies in Disguise فراتر از حد تصور ظاهر شده است. از اجرای شخصیت‌ها و موقعیت‌ها تا نحوه ادای دیالوگ‌ها، جو کمدی‌ای که بر انیمیشن حاکم است، با قدرت مخاطب را در کنار روایت نگه‌ می‌دارد و البته بخش زیادی از جذابیت و کشش ماجرا به آن وابسته است. تقریبا تمام بار کمدی فیلم بر دوش دو شخصیت والتر و استرلینگ یا به عبارتی ویل اسمیت و تام هالند قرار دارد. ویل اسمیت به معنای واقعی کلمه در قامت شخصیت استرلینگ می‌درخشد. البته هنرنمایی اسمیت در مدت زمان کوتاهی که استرلینگ در حالت معمولی‌اش قرار دارد (قبل از کبوتر شدن!)، بیش‌تر به چشم می‌آید. در سمت دیگر اما تام هالند با وجود درخشش اسمیت، به‌نظر موثرتر می‌آید؛ چرا که به‌واسطه‌ی وجه‌ی خاص شخصیت والتر، فضای بیش‌تری برای اجرای کمدی در اختیار گرفته و البته از حداکثر ظرفیت استفاده می‌کند. شاید به همین خاطر است که با وجود درخشش هر دو شخصیت، بار کمدی فیلم کمی بیش‌تر به سمت والتر بکت سنگینی می‌‌کند.

 

مطابق معمول سایر تولیدات استودیوهای بلو اسکای، انیمیشن به‌لحاظ بصری در سطح کیفی فوق‌العاده‌ای قرار گرفته و به معنای واقعی کلمه، جذاب و چشم‌نواز است. جریان روایت فیلم‌نامه همواره بر محوری در حال حرکت است که به واسطه‌ی آن، انیمیشن در چندین محیط متنوع دنبال می‌شود و به‌ لحاظ بصری، تنوع قابل قبولی در سرتاسر انیمیشن با خود به همراه می‌آورد؛ از حضور در جت شخصی استرلینگ گرفته تا مجتمع‌های تفریحی مکزیک و شهر ونیز!

انیمیشن Spies in Disguise بیش از هر چیزی وابسته به بار کمدی، اکشن و کیفیت فنی‌اش است؛ اثری که به‌واسطه‌ی موقعیت‌های پر ازدحام، ریتم هیجان‌انگیز و البته حضور قدرتمند ویل اسمیت و تام هالند به خوبی مخاطب را در کنار خود نگه می‌دارد؛ با این حال در زمینه داستان‌پردازی، هر چند مختصر اما ایرادات جدی‌ای در خود می‌بیند.


7 خوب
انیمیشن Spies in Disguise بیش از هر چیزی وابسته به بار کمدی، اکشن و کیفیت فنی‌اش است؛ اثری که به‌واسطه‌ی موقعیت‌های پر ازدحام، ریتم هیجان‌انگیز و البته حضور قدرتمند ویل اسمیت و تام هالند، به خوبی مخاطب را در کنار خود نگه می‌دارد؛ با این حال در زمینه داستان‌پردازی، هر چند مختصر اما ایرادات جدی‌ای در خود می‌بیند.
  • حضور اثربخش و جذاب ویل‌ اسمیت در نقش مامور استرلینگ و تام هالند در نقش والتر بکت
  • ریتم قابل قبول جریان انیمیشن به‌واسطه‌ی کمدی و سکانس‌های پرتحرکِ هیجان‌انگیز
  • تنوع فضاها و کیفیت‌ تحسین‌ بر‌انگیز جلوه‌های بصری
  • افراط در ارائه مضامینی که در قبال طیف بزرگسال و بعضا نوجوان، خالی از کارکرد هستند
  • ایرادات جدی داستان‌پردازی

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
اشتراک
به من اطلاع بده
guest

0 دیدگاه
Inline Feedbacks
View all comments