غمگین ترین شخصیت های انیمه
1%
  • 0/10

نگاهی به غمگین ترین شخصیت های انیمه های شونن

سرگذشت قهرمانان شونن

نگاهی به غمگین ترین شخصیت های انیمه های شونن ۱۹ ۲۵ آبان ۱۴۰۳ مقالات جانبی انیمه کپی لینک

ما در ادامه این مطلب به معرفی و بررسی غمگین ترین شخصیت های انیمه های شونن می‌پردازیم که سرگذشت‌های بسیار ناراحت‌کننده‌ و ناخوشایندی را پشت سر گذاشته‌اند و به همین خاطر نیز، تماشای داستان آن‌ها از نظر برخی از بینندگان دردناک تلقی شده است.

برخی از شخصیت‌های انیمه‌های شونن به قدری خوش شانس بوده‌اند که زندگی به نسبت شادی را تجربه کرده‌اند، اما در عین حال، برخی دیگر از این کارکترها، از همان دوران کودکی زندگی غمگین و سختی داشته‌اند. با پیش رفتن داستان، تعدادی از آنها تبدیل به قهرمان و برخی دیگر نیز تبدیل به شخصیت‌های منفی داستان شدند. خط داستانی انیمه‌های شونن، همواره با چرخه‌ای به ظاهر بی پایان از نبرد و نفرت همراه بوده است که همین مسئله، باعث رقم خوردن برخی از غم‌انگیزترین سرگذشت‌ها برای شخصیت‌های اصلی شده‌ است. بر همین اساس، ما نیز در ادامه این مطلب به معرفی و بررسی غمگین ترین شخصیت های انیمه های شونن می‌پردازیم که سرگذشت‌های بسیار ناراحت‌کننده‌ و ناخوشایندی را پشت سر گذاشته‌اند. توجه داشته باشید که ادامه این مطلب حاوی اسپویل از خط داستانی انیمه شخصیت‌هایی می‌باشد که معرفی شده‌اند.

Hyakkimaru – Dororo

به طور قطع، شما نیز بعد از دیدن هیاکیمارو (Hyakkimaru)، شخصیت و قهرمان اصلی انیمه دورورو (Dororo) عاشق او خواهید شد اما با این حال، برای این قهرمان و کارکتر اصلی، به خاطر داشتن پدری وحشتناک بسیار ناراحت نیز خواهید شد. پدر خودخواه هیاکیمارو برای اینکه بتواند به پول و ثروت فراوان دست پیدا کند، پسر خود را برای شیاطین قربانی کرد. او برای رسیدن به این هدف با شیاطین معامله‌ای انجام داد که در نتیجه‌ آن، هیاکیمارو، بدون داشتن چند عضو بدن، اندام‌های داخلی و همچنین اعضای صورت به دنیا آمد که در نهایت به همین خاطر هم پدرش او را رها کرد تا بمیرد.

قهرمان و شخصیت اصلی داستان محبوب و دیدنی شناخته شده Dororo که به طور قطع در لیست غمگین ترین شخصیت های انیمه های شونن قرار می‌گیرد، پس از آنکه وقایع دردناک بسیاری را از سر می‌گذراند، به گونه‌ای می‌تواند زنده بماند؛ اما اکنون مجبور است در مقابل شیاطین قرار بگیرد و با آنها مبارزه کند تا بتواند چیزهایی را که متعلق به خودش است، دوباره بدست بیاورد. این انیمه در قالب بیست و چهار قسمت منتشر شده است و در لیست بهترین انیمه‌های با موضوع انتقام قرار می‌گیرد که دیدن آن به همه کسانی که تا به امروز آن را مشاهده نکرده‌اند، به طور قطع، پیشنهاد می‌شود زیرا که از هرجهت بی‌نقص ساخته شده است.

Edward & Alphonse Elric – Fullmetal Alchemist

داستان Fullmetal Alchemist در رابطه با دنیایی سورئال است که در آن علم کیمیاگری، علمی واقعی است که توسط انسان‌ها، به کار گرفته می‌شود. یک دولت فاسد قصد دارد تا از طریق آن، تمام جهان را به آرامی تحت سلطه خود دربیاورد. انیمه Fullmetal Alchemist: Brotherhood حول محور برادرانی با نام‌های اد (Ed) و ال (Al) است که آزمایش‌های کیمیاگری خود را تا حد زیادی پیش می‌برند و همین هم در نهایت منجر به از دست دادن قسمت‌هایی از بدنشان می‌شود. به همین خاطر نیز آنها برای درست کردن اوضاع در مسیری قرار می‌گیرند که به حقایق باورنکردنی دست پیدا می‌کنند.

ادوارد برادر بزرگتر آلفونسو الریک است. در سنین جوانی، این دو برادر درگیر یک حادثه کیمیاگری می‌شوند که منجر به از دست دادن پای چپ ادوارد و بدن آلفونسو، به طور کامل، می‌شود. ادوارد نیز در تلاشی ناامیدانه برای حفظ روح آلفونسو، بازوی راست خود را قربانی می‌کند. نکته بسیار غم‌انگیزی که در رابطه با قهرمانان خط داستانی کیمیاگر تمام فلزی وجود دارد این است که تمرکز ادوارد همواره بر بازگرداندن بدن آلفونسو است تا بازگرداندن اندام‌های خود. کارکتر ادوارد همواره همه تلاش خود را انجام می‌دهد تا با همه وجود از برادرش محافظت کند و به همین خاطر نیز، این دو کارکتر به عنوان یکی دیگر از غمگین ترین شخصیت های انیمه های شونن شناخته شده‌اند.

Eren Jaeger – Attack on Titan

بدون شک، داستان زیبا و شگفت انگیز شناخته شده با نام تایتان مهاجم / حمله به تایتان (Attack on Titan) نامی بزرگ در تاریخ انیمه به حساب می‌آید و یکی از محبوب‌ترین و پرطرفدارترین انیمه‌ها در سراسر جهان می‌باشد. قهرمان اصلی داستان، ارن یائگر (Eren Jaeger) در ابتدا یکی از کارکترهای دوست داشتنی این انیمه به شمار می‌رفت که طرفداران زیادی را به خود جذب کرد. اما با این حال، با پیش رفتن داستان، این موضوع دچار تحول شد. ارن در ابتدا به عنوان یک پسر جوان و امیدوار در داستان ظاهر شد که برای محافظت از جان عزیزان خود از انجام هیچ کاری دریغ نمی‌کرد. اما پس از مدتی او به یک شخصیت نامطلوب و منفور تبدیل شد.

برخی از فجیع‌ترین جنایات انیمه AoT به دست ارن انجام شدند. از نظر برخی از طرفداران، دلایل او برای انجام همه آن جنایت‌ها، می‌تواند توجیه پذیر و قابل درک باشد اما با این حال، هرچقدر داستان بیشتر پیش می‌رود، درصد بیشتری از بینندگان نیز به این موضوع شک می‌کنند که آیا او واقعا قهرمان است و یا باید به عنوان شرور داستان معرفی شود؟ با این حال، ارن تنها کارکتری بود که می‌خواست انتقام مرگ مادرش را بگیرد و به همین خاطر نیز، با پیش رفتن داستان به شخصیتی منفی تبدیل شد که متقاعد شده بود هیچ راه حل مسالمت‌آمیزی برایش باقی نمانده است.

Tanjiro Kamado – Demon Slayer

قهرمان و شخصیت اصلی انیمه فوق العاده جذاب و دیدنی شیطان کش (Demon Slayer) که در داستان با نام تانجیرو کامادو (Tanjiro Kamado) شناخته شده است، یک نوجوان دلسوز است که از همان دوران کودکی، با کار کردن به عنوان یک زغال فروش، از خانواده خود حمایت مالی می‌کرد. او همواره نقش پسری دلسوز را در خانواده‌اش ایفا می‌کرد که زندگی عزیزانش به زندگی خودش اولویت داشت.

خط داستانی انیمه شیطان کش از جایی آغاز می‌شود که یک روز، پس از آنکه تانجیرو به خانه باز می‌گردد، با صحنه قتل کل خانواده‌اش مواجه می‌شود؛ تنها خواهرش از این حادثه جان سالم بدر برده است که او نیز در طی رخ دادن آن اتفاق، به یک شیطان تبدیل شده است. این کارکتر زمانی که همه اعضای خانواده‌اش، توسط  شیطان شناخته شده با نام «موزان» (Muzan) به طرز وحشیانه‌ای به قتل رسیدند و تنها خواهر باقی مانده‌اش نیز تبدیل به شیطان شد، با قاطعیت تصمیم گرفت تا از همه شیاطین انتقام بگیرد و همه چیز را فدای پیدا کردن درمانی برای خواهرش بکند تا بتواند او را دوباره به یک انسان تبدیل کند و به همین خاطر نیز، این دو کارکتر به عنوان یکی دیگر از غمگین ترین شخصیت های انیمه های شونن شناخته شده‌اند. خواهر و برادر نقش اصلی داستان انیمه شیطان کش با تمام وجود به یکدیگر اعتماد دارند و در این مسیر خطرناک و پر پیچ و خمی که انتخاب کرده‌اند، به همدیگر تکیه می‌کنند.

Denji – Chainsaw Man

حتی کارکتر دنجی (Denji) به عنوان قهرمان و شخصیت اصلی داستان انیمه مرد اره‌ای (Chainsaw Man) نیز از مرگ‌های بی‌امانی که در جای جای این داستان تعبیه شده‌اند در امان نیست. دنجی در فقری جان فرسا به تنهایی بزرگ شده بود. در همان قسمت‌های ابتدایی داستان، کسانی که طلب بزرگی از پدر مرده این کارکتر داشتند، تصمیم گرفتند شیطان زامبی را بر روی او آزاد کنند تا به او حمله ببرد و جان او را بگیرد. دنجی برای نجات جانش، با تمام توان خود در حال فرار کردن بود، اما در نهایت نیز کشته شد. دیدن این صحنه برای طرفداران بسیار ناخوشایند بود و به همین خاطر نیز، نام دنجی به طور قطع در لیست غمگین ترین شخصیت های انیمه های شونن قرار می‌گیرد زیرا که او تنها یک پسر جوان بی گناه بود.

داستان مرد اره‌ای اینگونه آغاز می‌شود که دنجی شیطان کوچک آسیب دیده‌ای را به صورت اتفاقی می‌بیند و تصمیم می‌گیرد به جای کشتن آن، او را درمان کند. به این ترتیب، شیطان کوچک نیز به دنجی علاقه‌مند می‌شود و در کنار او زندگی می‌کند. با این حال، با پیش رفتن داستان، زمانی که شخصیت اصلی مرد اره‌ای سعی در فرار از شیطان زامبی دارد، شیطان خانگی دنجی جان خود را در راه نجات او از دست می‌دهد. این مسئله در نهایت باعث می‌شود که دنجی پس از آن، توانایی تبدیل کردن خود به یک شیطان را داشته باشد. شیطانی که صورتش به شکل یک اره برقی در می‌آید.

Naruto Uzumaki – Naruto

بدون شک، ناروتو اوزوماکی (Naruto Uzumaki) یکی از غمگین‌ترین سرگذشت‌های خط داستانی انیمه ناروتو را به خود اختصاص می‌دهد. در شبی که این کارکتر به دنیا آمد، هیولای نه دم به دهکده مخفی برگ (Konoha) حمله کرد. پدر و مادر قهرمان و شخصیت اصلی این داستان که در آن زمان رهبری دهکده مخفی برگ را برعهده داشتند، در راه محافظت از ناروتو و دهکده‌ در برابر هیولای نه دم، جان خود را از دست دادند و به این ترتیب ناروتو در شب اول زندگی‌اش، یتیم شد.

پدر ناروتو، به گونه‌ای توانست درست قبل از اینکه جانش را از دست بدهد، هیولای نه دم را در داخل بدن فرزنش مهر و موم کند که البته همین زندگی ناروتو را سخت‌تر از قبل هم کرد. این کارکتر به خاطر وجود یک هیولا درون بدنش، بدون هیچ دوستی بزرگ شد. پدر و مادرهای دیگر بچه‌ها، به فرزندانشان اجازه نمی‌دادند به ناروتو نزدیک شوند زیرا که از او وحشت داشتند.  با وجود آنکه ناروتو پسر هوکاگه چهارم، میناتو نامیکازه و کوشینا اوزوماکی بود، اما قهرمان داستان پس از مرگ آن‌ها، تنها با یک کمک هزینه ناچیز از طرف هوکاگه سوم زندگی خود را سپری می‌کرد و به همین خاطر نیز، نام ناروتو نیز به طور قطع در لیست غمگین ترین شخصیت های انیمه های شونن ساخته شده در تمام دوران‌ها قرار می‌گیرد.

Koro-sensei – Assassination Classroom

کشتن کورو سنسه  (Koro Sensei) که یک موجود با ظاهری منحصر به فرد است بسیار ناممکن به نظر می‌رسد. او به عنوان معلم در کلاس شماره 3-E استخدام شده است. در طول داستان این انیمه، کورو سنسه با دانش آموزان کلاسش، پیوند نزدیکی برقرار می‌کند و به آنها در سطح تحصیلات، رشد شخصی و درس‌های زندگی نیز کمک می‌کند. این در حالی است که دانش آموزان وظیفه دارند پس از پیدا کردن نقطه ضعف معلمشان، او را ترور کنند تا بتوانند به جایزه بزرگی دست پیدا کنند.

نکته‌ای که در رابطه با قهرمان و شخصیت اصلی انیمه Assassination Classroom وجود دارد این است که کورو سنسه قبل از اینکه تبدیل به یک هیولای عجیب و غریب بشود، تنها یک انسان معمولی بود که برای زنده ماندن در یک محله خطرناک مجبور به انجام کارهای خطرناکی شد. این کارکتر تنها یک بار موفق شد تا به کسی غیر از خودش اعتماد کند اما با این حال، در نهایت از اعتماد خود پشیمان شد زیرا که به او خیانت شد. نتیجه این خیانت  نیز دستگیری و تبدیل شدن او به موش آزمایشگاهی یک دانشمند دیوانه بود. این دانشمند آزمایشات خطرناک و غیراخلاقی روی او انجام می‌داد که باعث متحول شدن بدن او برای همیشه شد. به همین خاطر نیز، کورو سنسه جایگاه خاصی را در لیست غمگین ترین شخصیت های انیمه های شونن به خود اختصاص می‌دهد.

Yuji Itadori – Jujutsu Kaisen

داستان انیمه جوجوتسو کایسن (Jujutsu Kaisen) در رابطه با پسر جوانی به نام یوجی (Yuji) است که نوعی نفرین خاص در بدنش حبس شده است. در این داستان، موجودات ماوراطبیعه و هیولاها، از منفی ‌نگری و بدخواهی انسان‌ها به وجود می‌آیند که با انرژی‌های نفرین شده نهفته در وجودشان، قصد نابودی بشریت و تمام جهان را دارند. انیمه جوجوتسو کایسن از ویژگی‌های خاصی برخوردار است که آن را از دیگر انیمه‌ها متمایز می‌کند. این انیمه دارای یک محیط منحصر به فرد با انیمیشنی فوق العاده زیبا و داستانی جذاب و عجیب است که در عین حال، اتفاقات و دیالوگ‌های خنده‌دار بسیاری را نیز در خود جای داده است. جلوه‌های بصری زیبایی که در انیمه جوجوتسو کایسن بکار گرفته شده است، یکی از مهمترین دلایلی بود که باعث شد در مدت زمان کوتاهی، طرفداران بسیار زیادی را در سراسر جهان به خود جذب کند.

یوجی ایتادوری تنها یک فامیل داشت و آن هم پدربزرگش واسوکه بود. واسوکه در قسمت اول فوت می‌کند و یوجی تنها می‌ماند. یوجی با از دست دادن تنها عضو خانواده‌اش حاضر می‌شود در راهی قدم بردارد تا در طی آن جان خود را برای نجات دادن دیگران به خطر بیندازد. جالب است بدانید که همین مسئله باعث می‌شود او یکی از انگشتان سوکونا را بخورد و پادشاه نفرین‌ها در بدن خود جای دهد.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
اشتراک
به من اطلاع بده
guest

19 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments