My Friend Pedro بیش از هر چیزی شبیه به یک فیلم اکشن پاپ کورنی درجه یک در آمده که همزمان نقش کارگردان و بازیگر را به مخاطبش میسپارد.
بازی My Friend Pedro در بین نمایشهای E3 در مرکز توجهات بسیاری از ما قرار گرفت. نمایشی از رقص خون و گلوله و ایدهی دست نیافتنیای که احتمالا فقط میتواند خصوصیت یکی از بازیهای جدید Devolver Digital باشد. ایدهی بازی حول محور فیلمهای اکشن یکی دو دههی اخیر در گردش است؛ فیلمهایی مثل ددپول یا جان ویک که تمام سرمایهگذاری خود را روی قهرمان اصلی خود انجام میدهند. My Friend Pedro هم با الهام از این فیلمها، سعی داشته مرز بین واقعیت و تخیل را شکسته و یک اثر قهرمانمحور باشد. دوربین بازی با حرکت شخصیت اصلی حرکت میکند و از این نظر، تمام توجه روی شخصیت نقابدار بازی است.
شخصیتی که بازی کنترلش را در دست شما قرار میدهد، بیشتر شبیه به ضدقهرمانهاست و هدفش از قلع و قمع کردن صدها انسانی که در بازی میبینید، مشخص نیست. داستان بازی چندان وارد جزئیات نمیشود که البته لزومی هم برای آن وجود ندارد. اگر راستش را بخواهید، My Friend Pedro یکی از خجالتآورترین قصهها را به عنوان یک بازی اکشن دارد. همه چیز از جایی شروع میشود که ضدقهرمان قصه با یک موز (درست خواندید، موز!) آشنا میشود و از او فرمان میگیرد. به نظر میرسد که سازندهها هم از این که داستان خودشان را بیشتر بشکافند فراری بودهاند و همه چیز را در حد همان صحبتهای کوتاه ابتدای هر مرحله خلاصه کردهاند. بازی صداگذاری خاصی ندارد و همه چیز از طریق گفتگوهای متنی دنبال میشود.
گیمپلی بازی روی به کار گرفتن دو نیمکرهی ذهن شما تمرکز دارد. همانطور که میدانید، My Friend Pedro از بسیاری از عناوین سایداسکرولر الهام گرفته است تا تجربهای روان و لذتبخش را ارائه دهد. همه چیز در مورد این است که در زمان مشخص از نقطهی آغاز هر مرحله به نقطهی پایان برسید. اما این که خیلی راحت به نظر میرسد، نه؟ بازی مشتش را از همان ابتدا کامل باز نمیکند و قابلیتهای مختلف را با گذشت زمان پیش پایتان میگذارد. ویژگیهایی مثل کند کردن زمان، هدفگیری همزمان دو دشمن یا استفاده از محیط همگی به مرور معرفی میشوند. در واقع رسیدن از نقطهی A به B در هر مرحله هدف اصلی نیست، بلکه چگونگی آن است که به جذابیت و تکرارپذیری بازی کمک میکند.