فیلم «مردان سیاه پوش: بین المللی» (Men In Black: International) به عنوان تازهترین عضو مجموعه یاد شده، با فروش ۲۵۰ میلیون دلاری خود حداقل از نظر تجاری موفق ظاهر شد اما این فیلم خبر از پایان روزهای خوش این محصول «کلمبیا پیکچرز» را میدهد.
زمانی که «ویل اسمیت» با فیلم «مردان سیاه پوش» (Men In Black) برای اولین بار مقابل بیگانگان متجاوز ایستاد، شاید کمتر کسی فکرش را میکرد که این اثر اکشن طنز به یک مجموعه با طول عمری بیش از ۲۰ سال تبدیل شود. فیلم Men In Black: International برای اولین بار داستان این سازمان سری را به آن سوی جهان و فراتر از مرزهای ایالات متحده برده و یک بار دیگر ماموران سیاه پوش داستان را برای نجات زمین فرا میخواند.
فیلم Men In Black: International بینندگان را به قلب بریتانیا برده و با شعبهی انگلیسی این سازمان آشنا میکند. در این قسمت دیگر شاهد حضور بازیگران محبوب این مجموعه یعنی ویل اسمیت و «تامی لی جونز» نیستیم و دو مامور جوان به نامهای H و M با بازی «کریس همسورث» و «تسا تامپسون» اینبار قهرمانان داستان هستند. کنار گذاشتن بازیگران محبوب از یک مجموعه و به نوعی شروع مجدد آن واقعا رویهی دشواری است؛ چون هویت این مجموعه به نوعی با شخصیتهای آن دو بازیگر گره خورده است. شکست آثاری مثل فیلم «شکارچیان ارواح» که در سال ۲۰۱۶ اکران شد نیز مصداق دیگری بر این موضوع است. با این وجود فیلم Men In Black: International از این نظر خوب ظاهر شده و توانسته از پس معرفی و پرداخت شخصیتهای تازهی داستان به خوبی بر بیاید.
این اثر داستانی جذاب و سرگرمکننده برای طرفداران این مجموعه روایت میکند
داستان فیلم Men In Black: International پیرامون مبارزهی ماموران شعبهی لندن سازمان مردان سیاه پوش با موجودی فضایی به نام «کندو» (Hive) است که کهکشانها را یکی پس از دیگری به تسخیر خود در میآورند. تمرکز اصلی داستان روی سه شخصیت H، M و T بزرگ با بازی «لیام نیسون» است. T بزرگ به عنوان رئیس شعبهی لندن به M و H در روبهرو شدن با چالشهای شغلی خود کمک میکند. البته T و H پیش از این هم با تهدید کندو مواجه شدهاند و همین امر آنها را در زمرهی قهرمانان سازمان مردان سیاهپوش قرار داده است. از این جهت رابطهی نزدیکی میان H و T در طول فیلم برای مخاطب تعریف میشود و T سعی دارد تا تنبلی و بیملاحظگیهای H را با اعمال نفوذ خود جبران کند.
مطمئنا فیلم Men In Black: International هم مانند سایر قسمتهای این مجموعه، یک شاهکار در حوزهی داستانسرایی و شخصیتپردازی نیست اما این اثر داستانی جذاب و سرگرمکننده برای طرفداران این مجموعه را روایت میکند که با انتظارات بینندهها از یک اثر در ژانر اکشن و طنز به خوبی همخوانی دارد. در واقع شخصیتپردازی این اثر از بسیاری موارد از برخی قسمتهای قبلی مجموعه هم بهتر است. بار اصلی طنز داستان در بخشهای ابتدایی فیلم بر دوش مامور H قرار دارد اما در ادامه و با معرفی شخصیتهای مختلف، القای بار طنز بین شخصیتهای دیگر مثل «سرباز» و «باسام» تقسیم میشود و صرفا روی دوش یک نفر سنگینی نمیکند.
به طور کلی تعامل میان M به عنوان یک زنی جدی که سعی دارد در دنیای مردسالار امروز جای خود را محکم کند، با H که تنها در لحظه زندگی میکند و اصلا اهل تفکر و تدبر در خصوص مسئولیتهای خود و عواقب اعمالش نیست، باعث شده تا تماشای فیلم Men In Black: International خالی از لطف نباشد. تاثیر متقابل این دو شخصیت بر یکدیگر در طول فیلم و بلوغ نسبی آنها طی این تعاملها از کیفیت قابل قبولی برخوردار است.
در کنار جنبهی طنز فیلم Men In Black: International، بخش اکشن اثر هم ماهیت قابل قبولی دارد و بسیاری از عناصر محبوب این مجموعه مثل تفنگهای عجیب و غریب و ماشین خارقالعادهی سازمان مانند قسمتهای قبلی، این بار هم روی پرده میآیند تا علاقهمندان مردان سیاهپوش را هیجان زده کنند. البته اگر بخواهیم با دقت بیشتری به این فیلم نگاه کنیم، پایان عمر مجموعهی مردان سیاه پوش به وضوح قابل مشاهده است. فیلم Men In Black: International بیش از هر چیز با تکیه بر عناصر تکراری و به نوعی القای حس «نوستالژی» در بینندهها تلاش میکند که مخاطبها را راضی نگه دارد.
این فیلم به خوبی نشان میدهد که نمیتوان صرفا با «استفادهی مجدد» از عناصر محبوب یک مجموعه، آثاری جذاب و به یاد ماندنی به روی پردهی سینما برد
متاسفانه این فیلم هیچ عنصر تازهای به مجموعه اضافه نکرده و به کلی عاری از هر گونه نوآوری است. اغلب طرفداران این مجموعه زمانی که ویل اسمیت برای اولین بار از «جیرجیرک چموش»، تفگ جیبی و به ظاهر بیمصرف خود استفاده کرده را به خوبی به یاد دارند. هیچکس فکرش را هم نمیکرد که چنین سلاح کوچکی بتواند چنان قدرت تخریبی داشته باشد. شاید همین عنصر غافلگیری آمیخته با طنز عامل اصلی محبوبیت این مجموعه بود؛ عنصری که رفته رفته و به مرور زمان روندی نزولی داشته و در فیلم Men In Black: International به پایینترین حد خود میرسد.
این فیلم در حوزهی جلوههای ویژه هم سرنوشتی مشابه و در برخی موارد بدتر دارد. جلوههای ویژهی کامپیوتری بخش جداییناپذیری از صنعت سینمای امروز است و دیگر تماشای موجودات فضایی عجیب و غریب مانند سالهای پایانی قرن بیستم بینندهها را شگفتزده نمیکند. به همین دلیل تماشای پرواز با موتور پرنده برفراز کوچههای «مراکش» در فیلمMen In Black: International چندان هیجان انگیز و خارق العاده نیست. به خصوص وقتی در برخی موارد شاهد وجود ایراداتی قابل ملموسی نیز در این بخش باشیم.
جدیدترین قسمت از مردان سیاه پوش تلاش چندانی برای ارائهی نمایشی نفسگیر و شگفتانگیز به مخاطب خود به کار نمیبندد. این اثر در اعماق خود درست مثل دو شخصیت منفی داستان، پوچ و تسخیر شده است: پوچ از این جنبه که هیچ نوآوری ندارد و تسخیر شده توسط نامی که با استفاده از آن میتوان یک اثر تجاری موفق خلق کرد. فیلم Men In Black: International به خوبی نشان میدهد که نمیتوان بدون «خلق کردن» و صرفا با «استفادهی مجدد» از عناصر محبوب یک مجموعه، آثاری جذاب و به یاد ماندنی به روی پردهی سینما برد. هرچند که این فیلم با معرفی قهرمانها و مکانهای تازه به نوعی سعی دارد تا فاز جدیدی از مجموعهی مردان سیاه پوش را کلید بزند، اما به هیچ وجه نمیتواند بینندگان را برای این کار و تماشای یک قسمت تکراری دیگر از این مجموعه در آینده متقاعد کند.
- رابطه جالب میان ماموران M و H
- داستانی جذاب و سرگرمکننده
- طنز به اندازه و مناسب
- فقدان خلاقیت در عناصر داستانی و شخصیت پردازی
- ضعف در خلق جلوههای ویژهی اصولی
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید