-
0/10
یکنواختی مردان ایکس در دوران جدید مارول؛ آیا هنوز راه نجاتی باقی مانده است؟
ایونت جدید «Age of Revelation» مارول نشان میدهد که تیم مردان ایکس به تکرار و یکنواختی رسیدهاند؛ اما آیا این وضعیت قابل اصلاح است؟
آخرین ایونت مردان ایکس مارول تحت عنوان «عصر وحی» (Age of Revelation) نشان میدهد که این تیم نمادین در حال حاضر در چرخهای تکراری گرفتار است. این ایونت، که بهنوعی ادامهدهنده داستانهای گذشته مارول است، آیندهای تاریک و دیستوپیایی را برای دنیای جهشیافتهها به تصویر میکشد. داستانهایی که در آنها انسانها یا جهشیافتهها تحت ظلم و ستم قرار میگیرند، موضوعاتی آشنا برای طرفداران قدیمی ایکسمن هستند، اما به نظر میرسد که این فرمول دیگر نتوانسته جذابیت سابق خود را حفظ کند. Age of Revelation بازتابی از این مشکل است. چرا که گرچه برخی تغییرات در این ایونت وجود دارد، اما کلیت داستان و وضعیت شخصیتها همچنان به همان مسیر تکراری گذشته ادامه میدهند. این وضعیت، پرسشی بزرگ را به ذهن میآورد؛ آیا مردان ایکس در دنیای مارول همچنان میتوانند به مسیر خود ادامه دهند یا زمان آن رسیده که برای نجات آنها تغییرات اساسی صورت گیرد؟
آیا ایکسمنها هنوز توانایی نوآوری دارند؟
مارول در طول تاریخ خود همواره از داستانهای دیستوپیایی و دنیای جایگزین برای روایت داستانهای جذاب استفاده کرده است. داستانهایی همچون Days of Future Past و Age of Apocalypse که در آنها آیندهای تاریک برای جهشیافتهها و انسانها به تصویر کشیده میشود، بهعنوان برخی از بهترین داستانهای تاریخ ایکسمن شناخته میشوند. آنچه این داستانها را متمایز میکند این است که هرکدام از آنها زاویهای جدید و جالب از مفاهیم قدرت، آزادی و مبارزه برای بقای بشر را بررسی میکنند.
اما در ایونت جدید Age of Revelation، این فرمول به شکلی تکراری به کار گرفته شده است. اگرچه این داستان به شکلی متفاوت شخصیتهای جدید و تغییرات جدیدی در دنیای جهشیافتهها معرفی میکند، اما کلیت داستان باز هم با استفاده از همان المانهای قبلی شکل گرفته است. در این ایونت، داستان حول محور تشکیل یک دنیای دیستوپیایی از سوی یکی از شخصیتهای قدیمی، داگ رمزی (Doug Ramsey)، در دنیای پس از نابودی بشریت میچرخد. اگرچه این تغییرات به نظر نوآورانه میآیند، اما در نهایت با تکرار همان ساختارهای قدیمی روبهرو میشویم. آیا واقعاً نیازی به این نوع داستانها وجود دارد؟ آیا مارول نمیتواند راهی تازه برای گسترش دنیای مردان ایکس پیدا کند؟ این سوالها برای طرفداران قدیمی این تیم همچنان بیپاسخ باقی مانده است.
در این میان، مارول برای روایت داستانهای خود به یک فرمول ثابت و همیشگی نیاز دارد. فرمولی که شاید در ابتدا جذاب به نظر برسد، اما به مرور زمان تکراری و کسلکننده میشود. با بازگشت به داستانهای دیستوپیایی و واقعیتهای جایگزین، مارول از دست میدهد فرصتی که بتواند دنیای جدیدی برای ایکسمنها خلق کند. اگر مارول بخواهد آیندهای جذاب برای این تیم رقم بزند، باید از این تکرار خارج شود و رویکردی متفاوت را در پیش بگیرد.
نیاز به بازگشت به روایتهای کوچک و شخصیتمحور
یکی از بزرگترین مشکلات اخیر در دنیای ایکسمنها، فقدان روایتهای کوچک و شخصیتمحور است. مارول در سالهای اخیر تمایل زیادی به ساخت ایونتهای بزرگ و تغییرات جهانی داشته است. از زمانی که داستانهای «خانه ایکس» (House of X) و «قدرتهای ایکس» (Powers of X) در سال 2019 آغاز شدند، هر داستان جدید بیشتر به یک بازنشر جهانی تبدیل شده است که در آن دنیای جهشیافتهها باید از نو شکل بگیرد و تغییرات گستردهای در آن ایجاد شود. این رویکرد، اگرچه در ابتدای خود نوآورانه به نظر میرسید، اما بهطور فزایندهای باعث شده که شخصیتها و داستانها عمق خود را از دست بدهند.
در این میان، روایتهای کوچک و شخصیتمحور میتوانند به عنوان راهی برای احیای دنیای ایکسمنها عمل کنند. وقتی که مارول بر روی داستانهای فردی و کوچکتر تمرکز میکند، فرصت بیشتری برای پرداختن به روابط میان شخصیتها و بررسی پیچیدگیهای درونی آنها به دست میآید. شخصیتهایی مانند اسکات سامرز (Cyclops)، وولورین (Wolverine) و حتی وندا ماکسیموف (اسکارلت ویچ) (Scarlet Witch) زمانی که در دنیای کوچکتری قرار بگیرند، میتوانند نشان دهند که چه ویژگیهایی باعث شده آنها به شخصیتهای جذابی تبدیل شوند. اینگونه داستانها نه تنها میتوانند به توسعه فردی شخصیتها کمک کنند، بلکه میتوانند زمینهساز تحولات بزرگتری در ایونتهای آینده نیز باشند.
در حالی که ایونتهای بزرگ و بحرانهای جهانی معمولاً برای جلب توجه و افزایش فروش مفید هستند، ولی برای مارول فرصتی برای پرداختن به عمق شخصیتها و داستانها فراهم نمیکنند. در عوض، مارول باید از این فرصتهای کوچکتر استفاده کند تا داستانهایی غنیتر و مفهومیتر ارائه دهد که به شخصیتها اجازه دهد به شکلی واقعیتر و انسانیتر تکامل یابند. اگر این رویکرد دنبال شود، میتوان امیدوار بود که ایکسمنها دوباره به همان جایگاه محبوب و تاثیرگذاری که در گذشته داشتهاند، بازگردند.
چگونه مارول میتواند ایکسمنها را نجات دهد؟
در نهایت، سوال اصلی این است که مارول چگونه میتواند تیم مردان ایکس را از این وضعیت تکراری نجات دهد و به آنها فرصتی برای رشد و توسعه بدهد. یک راهحل ممکن این است که مارول از رویههای تکراری فاصله بگیرد و به جای ایونتهای بزرگ، به داستانهای فردی و کمحجمتر بازگردد. ایونتهای جدید همچون «سایههای فردا» (Shadows of Tomorrow) که در سال 2026 منتشر خواهد شد، ممکن است نقطه شروع خوبی برای این تغییر باشند. در این ایونت جدید، مارول به شخصیتهای مردان ایکس فرصت میدهد تا با پیامدهای سفر به آینده و برخورد با دنیای دیستوپیایی روبهرو شوند. این داستانها میتوانند به مارول این امکان را بدهند که بهجای تمرکز بر روی تغییرات بزرگ و بیپایان، بر روی شخصیتها و داستانهای کوچک و عمیقتر تمرکز کند.
اگر مارول بتواند این مسیر را ادامه دهد و از وسوسه تکرار ایونتهای بزرگ و جهانی دوری کند، ممکن است این تیم محبوب دوباره فرصتی برای بازگشت به دنیای جدید و جذاب پیدا کند. با رشد شخصیتها و شکوفایی داستانهای فردی، ایکسمنها میتوانند به جایگاهی برسند که طرفداران قدیمیشان مجدداً به آنها علاقهمند شوند و در مسیر جدیدی قرار گیرند که تنها به یک ایونت جهانی خلاصه نمیشود.
جمعبندی
مردان ایکس تیمی جذاب و پرطرفدار هستند که به خوبی توانستهاند در دنیای مارول شناخته شوند. اما در سالهای اخیر، مارول در تلاش برای تکرار همان فرمولهای قدیمی و بیوقفه ایونتهای بزرگ است که باعث شده این تیم به یک وضعیت یکنواخت و بدون تحول برسد. برای نجات این تیم، مارول باید به روایتهای کوچکتر و شخصیتمحورتر بازگردد تا شخصیتها و داستانها فرصتی برای رشد پیدا کنند. در این صورت، ایکسمنها میتوانند به همان محبوبیت گذشته خود بازگردند و دنیای جدیدی برای طرفدارانشان خلق کنند.

نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید